آريائي 767 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ مهرگان آمد؛ فال همه ایرانیان نیکو باد زرتشتیان ایرانی سفره سپید می گسترانند و بر آن با آب و آینه و آویشن فرارسیدن مهرگان را جشن می گیرند.مهرگان آمده است ؛ ایرانیان هزار سال بزیند و فال و سال همه آنها خرم و نیکو بود. گروه فرهنگ،کيان مهر احمدي زرتشتیان ایرانی سفره سپید می گسترانند و بر آن با آب و آینه و آویشن فرارسیدن مهرگان را جشن می گیرند. موبدان، اوستا در دست «مهریشت» می خوانند و مردمان برای یکدگر فال خرم و شادی و رامش آرزو می کنند. مهرگان آمده است ؛ ایرانیان هزار سال بزیند و فال و سال همه آنها خرم و نیکو بود. 12 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ در روز شمار کهن ایران، هر یک از سی روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آن هاست. پیشینیان در هر ماه که نام روز و نام ماه یکی بود، آن را جشن می گرفتند. بنا بر همین سنت روز شانزدهم از ماه مهر مصادف با روز مهر است و در این روز جشن مهرگان به پا می شده است. بنا به گفته محمود روح الامینی در کتاب« آئین ها و جشن های کهن در ایران امروز» از این جشن های دوازده گانه، تا آن جا که سند ها و کتاب های تاریخی گواهي مي دهند در دوره های پس از اسلام تنها جشن مهرگان است که تا پایان فرمانروایی غزنویان به شکلی رسمی و شکوهمند برگزار می شده است. اغلب جشن های ایرانیان چه آنها که هم اکنون برگزار می شوند، چه آنها که فراموش شده اند. ریشه در آیین زرتشت دارند. کیش زرتشتی، دینی است که همواره انسان را به شادی و خرمی فرا می خواند و گیتی را آکنده از شادی و منزه از پلیدی و پلشتی می خواهد.همچنان که پروفسور «مری بویس» پژوهنده نامور کیش زرتشتی و تاریخ معاصر زرتشتیان می نویسد، شادی کردن، تکلیف دلپذیر دینی این جماعت است. در کتیبه های هخامنشی نیز شادی ودیعه خداوندی برای مردم به شمار آمده است و در نوشته های پهلوی نیز آمده که خداوند به یاری آسمان، شادی را آفرید. «کتایون مزداپور» استاد فرهنگ و زبان های باستانی در دانشگاه تهران می گوید: زرتشتیان در عین فقر به جشن ها و آیین های سنتی کهن می پرداخته اند که خیرات و مبرات و شادی بنیان آنها بوده است. عبارتی که معمولا در سرآغاز همه نوشته های کهن می آید، آرزوی «فال فرخ و مروای نیک » است و در پایان:« به فرجام رسید با درود و فرخی و شادی و رامش!» 11 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ فلسفه وجودی مهرگان علاوه بر یکی بودن نام _ روز مهر از ماه مهر _ مناسبت های دیگری برای برگزاری این جشن برمی شمرند که معروف ترین آن قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و به پادشاهی نشستن فریدون است. ابوریحان بیرونی در التفهیم می نویسد:« مهرگان، شانزدهم روز است از مهر ماه و نامش مهر، اندرین روز افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، انک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند باز داشت، و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچ از پس نوروز بود.......» همو در آثار الباقیه درباره مهرگان می نویسد: «سلمان فارسی می گوید ما در عهد زرتشتی بودن می گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روز های دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهر های دیگر.......... و بیورسب هزار سال زندگی کرد. اینکه ایرانیان به یکدیگر دعا می کنند که « هزار سال بزی » از آن روز رسم شده است، چون دیدند که ضحاک توانست هزار سال عمر کند و این کار در حد امکان است، هزار سال زندگی را دعا و آرزو کردند.» از برگزاری مهرگان در زمان های پیش از اسلام گزارش های متنوعی در دست نیست ،اما مورخان، نویسندگان و شعرا همه جا از برگزاری مهرگان در دستگاه پادشاهان و حاکمان خبر داده اند.از جمله در برگزاری این جشن درپیش از اسلام آمده است: این عید مانند دیگر اعیاد برای عموم مردم آزاد است. از آیین ساسانیان در این روز این بود که تاجی را که به صورت آفتاب بود به سر می گذاشتند و در این روز برای ایرانیان بازاری برپا می شد و در ملوک خراسان رسم است که در روز مهرگان به سپاهیان و ارتشیان رخت پائیزی و زمستانی می دادند. « بیهقی » یکی از مورخانی است که خود در سال های 428 و 429 و 430 هجری قمری شاهد برگزاری مهرگان بوده است. یعنی بنا بر گزارش های تاریخی ،آخرین سالهایی که مهرگان به شکلی رسمی برگزار می شده است. وی در باره برگزاری مهرگان در بارگاه سلطان مسعود غزنوی می نویسد: روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال 428 (ه.ق) به جشن مهرگان نشست و از آفاق مملکت هدیه ها که ساخته بودند پیشکش را در آن وقت بیاوردند و اولیاء و حشم نیز بسیار چیز آوردند. و شعرا شعر خواندند و صلت یافتند......... پس از شعر به سر نشاط و شراب رفت و روزی خرم به پایان آمد. از دوران کهن، همراه با جشن ها و آیین ها، واژگان فارسی نوروز و مهرگان به صورت معرب« نیروز» و« مهرجان» وارد زبان و قلمرو فرهنگی کشورهای مسلمان عرب زبان شد. امروز در بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی واژه مهرجان به مفهوم جشن و فستیوال به کار می رود. 8 لینک به دیدگاه
آريائي 767 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، ۱۳۸۹ مهرگان در زمان کنونی محمود روح الامینی مردم شناس و استاد دانشگاه در باره جشن مهرگان چنین می نویسد: «امروزه جشن مهرگان ، به شیوه ای که در کتاب های تاریخی سده های چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه های دولتی و حکومتی برگزار می شود و نه در گردهمایی های غیر رسمی، نزد عامه مردم. دست کم در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست.» اما اکنون چند سالی است که این جشن توسط ایرانیان علاقمند به فرهنگ باستانی ایران گرامی داشته می شود. انجمن های زرتشتیان در شهرهای تهران، یزد، کرمان و شیراز مهرگان باستانی را با کیفیت های متفاوتی جشن می گیرند. مقالات، پژوهش ها و اشعاری که به مناسبت مهر و مهرگان به ویژه در نشریه هایی که در ماه مهر منتشر می شود و تعدادشان کم هم نیست باعث شده مهرگان در خاطره و حافظه جمعی مردم ایران زنده بماند . به عبارتی ماهنامه ها و هفته نامه های ادبی و اجتماعی سده اخیر، مهرگان را دست کم میان قشر فرهیخته ایرانی زنده نگاه داشته است. دکتر بهرام فره وشی در کتاب «جهان فروری» از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی در بین زردشتیان یزد و کرمان و نیز از آئین قربانی کردن گوسفند در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد برای «ایزد مهر» خبر می دهد. بنا به گفته او تا سی سال پیش زردشتیان کرمان، در این روز به یاد مردگان مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه یادمان مردگان می پختند. در برخی از سال های گذشته، جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران نیز که معمولا در نیمه اول مهرماه انجام می شود در دهم یا شانزدهم مهر مصادف با مهرگان برگزار می شد. روح الامینی به فصل برداشت محصولات کشاورزی در ماه مهر اشاره می کند و آن را نمادی از مهرگان محسوب می کند:« ماه مهر و مهرگان در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت،انباشت فراورده ها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیاز مندی های زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز هرچند _نه به نام مهرگان_ برگزار می شود.» با تحول و دگرگونگی ای که با گذشت سده ها و هزاره ها در برگزاری جشن ها و آیین ها روی داده و می دهد، مهرگان نیز از تغییر و تحولات زمانه بی نصیب نبوده است. اكنون جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمی شود بلکه بیشتر داستان و اسطوره قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگری های ضحاک است که یادمان این جشن نمادین است. منبع: میراث فرهنگی برگرفته از: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 9 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ [h=2]جشن مهرگان، جشنی به سپندینگی تاریخ ایران[/h]مهر را میستاییم، (کسی) که دارای دشتهای پهناور است، (کسی) که از گفتار راستین آگاه است، زبانآوری که دارای هزارگوش است. نخستین ایزد مینوی که پیش از خورشید فناناپذیر تیز اسب، در بالای کوه «هرا» برآید. نخستین کسی که با زینتهای زرین آراسته از فراز (کوه) زیبا سر بهدر آورد، از آنجا (آن مهر) بسیار توانا همهی سرزمینهای آریایی را بنگرد. «مهر یشت*، بند۴» بار دیگر فرخنده جشن مهرگان از راه میرسد، روز برابری مهرروز از خجسته ماه مهر**، جشنی به سپندینگی تاریخ ایران، جشن کشاورزی و هنگام برداشت محصول، جشن فرخندگی پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک و بر تخت نشستن فریدون، جشنی از برای پیمانداری و دشمن پیمانشکنی. مهری که در یشتها، این سرودهای سپندینه، دارندهی دشتهای فراخ و دهنده ثروت و خرمی است. روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان / مهر بفزا ای نگار مهر چهر مهربان «مسعود سعد ابن معانی» هزاران سال است که نوروز، مهرگان و سده در کنار یکدیگر، همانند سه پایهی استوار، پاسبان فرهنگ ایرانی بودهاند و برگزاری همین آیینهای ساده ولی زیبا، همدلی ایرانیان را به همراه داشته است. جشنهایی که افزون بر شادمانی، به گونهای آبادانی را نیز برای مردمان به ارمغان میآورد. سراسر تاریخ ایران باستان و گاهشماری آن پر از جشن است و در آن اندوه راه ندارد، چه؛ راه سپاسداری از اهورامزدا، همانا شادمانی و شادکردن مردمان است. در آغاز مهر یشت، «مهر»، از آفریدههای اهورامزداست که برای نگاهبانی از پیمان مردم گماشته شده است. و «مهر» از اینرو فروغ و روشنایی است تا هیچ چیز از او پوشیده نماند و در سراسر جهان آنچه از راست و دروغ میگذرد و یا پیمانی بسته و شکسته میشود، نزد او آشکار باشد. و اینچنین است که در مهریشت اهورامزدا به ایزد مهر هزار گوش و دههزار چشم داده تا توانایی این کار را داشته باشد. «مهر»، «خورشید» نیست، بلکه «مهر» ایزد روشنایی و فروغ است که این به خوبی در یشت دهم(مهر یشت) دیده میشود که از برخاستن مهر، پیش از خورشید و گردش او پس از فرو رفتن خورشید سخن به میان آمده است. در استورههای ایرانی جشن مهرگان از سویی دیگر ارزشمند میشود و آن پیروزی ایرانیان بر ضحاک تازی است. فردوسی بزرگ(در شاهنامه)، ابوریحان بیرونى (در آثار الباقیه)، ابوسعید گردیزی (در زین الاخبار)، مسعودی (در مروج الذهب)، عزالدین ابن اثیر، طبری و … به روشنی مناسبت این روز را، پیروزی بر ضحاک میآورند. ضحاک، فرمانروای خودکامهای است، که نخست و پیش از هر کاری به سوی جوانان و«مغز»شان میرود. در مهرگان، با فریاد دادخواهی آهنگری، کاوه نام و با افراشته شدن درفش کاویانی و خیزش ایرانیان به رهبری فریدون، هزارسال ستم و بیداد ضحاک به پایان میرسد. جالب آنجاست که پس از بهزیر آوردن ضحاک، بهجای کشتن وی، او را در دل کوه به زنجیر میکشند زیرا او هرگز نمیمیرد و شاید هرآن، خودکامگی بازگردد. که این آمادهبودن، رمز پیروزی است. در گذشته، جشن مهرگان شش روز بهدرازا میکشید. از روز شانزدهم مهر(روز مهر- مهرگان کوچک یا عامه) آغاز و به روز بیستویکم (روز رام – مهرگان بزرگ یا خاصه) پایان مییافت. چنین نامور است که، ایرانیان در روز شانزدهم بر ضحاک چیره شدند و در روز بیستویکم وی را در کوه دماوند بهبند کشاندند. این جشن حتا پس از چیرهشدن تازیان هم از بین نرفت، بهگونهای که از سرودههای منوچهری برمیآید هنگام پادشاهی سلطان مسعود غزنوی که در سال ۴۲۱ هجری مهی(:قمری) به تخت نشت، این جشن با شکوه هر چه تمام برگزار میشده است. فرزانهی گرانمایه دکتر محمود روح الامینی فصل برداشت محصولات کشاورزی در مهرماه را نمادی از مهرگان بهشمار میآورد: «ماه مهر و مهرگان در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشت فرآوردهها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز هرچند – نه به نام مهرگان – برگزار میشود.» از مهریشت، دو ویژگی «مهر» را به روشنی میتوان دریافت، یکی «راستی» و دیگری «دلیری». به گونهای که این یشت را باید سرچشمهی راستگویی و پهلوانی ایرانیان دانست که در زمان باستان ایرانیان به این فروزهها نامور بودهاند. در آغاز «مهریشت» میخوانیم: «اهورا مزدا به سپنتمان زرتشت گوید : من مهر را مانند خود شایسته ستایش و سزاوار نیایش آفریدم، ای سپنتمان کسی که به مهر دروغ گوید و پیمان بشکند، ویران کنندهی کشور و کشندهی راستی است.» *کتاب سپندینهی(مقدس) زرتشتیان، اوستا نام دارد و دارای پنج بخش یسنا(سرودهای اشوزرتشت تنها گاتها است که بخشی از یسناست)، یشتها، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا است. ** جشن مهرگان (برابرشدن روز مهر از ماه مهر) شانزدهمین روز ماه مهر زرتشتی است که با دهمین روز ماه مهر گاهنمای رسمی کشور برابر میشود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ مهرگان آن روي سكه نوروز آن گاه که سالنمای زرتشتیان روز مهر از ماه مهر را نشان میدهد، مهرگانی دیگر از راه میرسد. مهرگانی از راه میرسد که، اگرچه امروز تنها یکی از جشنهای ماهیانه زرتشتیان به شمار میرود، اما دیروز شکوهش با نوروز برابری میکرد و گسترهی آن به سبب پیوندش با آیین مهر و میترا از خاور تا باختر این کرهی خاک را درنوردیده بود. در سالنمای زرتشتیان هر روز ماه، نامی دارد که نامهای دوازده ماه نیز در میان آنها دیده میشود و یکی شدن نامهای روز و ماه جشن گرفته میشده است. در میان جشنهای ماهیانه، دو جشن «تیرگان» و«مهرگان» مناسبتی حماسی و ملی دارند و هر دو یادآور نجات و رهایی مردمانند. در «تیرگان» مرزهای ایران را که در پی شکست از توران میرفت تا به تنگی دل مردمانش شود، پرتاب تیری که از جان «آرش» نیرو میگرفت به فراخی رسانید. و در مهرگان پایههای فرمانروایی «ضحاک ماردوش» که ماران شانههایش از مغز جوانان خورش میکردند، با فریاد دادخواهی آهنگری «کاوه» نام لرزیدن گرفت و با افراشته شدن «درفش کاویانی» و خیزش ایرانیان به رهبری «فریدون»، ۱۰۰۰ سال ستم و بیداد «ضحاک تازی» به پایان رسید. شاید این که بیشتر تاریخنویسان بر مردمیبودن این جشن قلم میزنند، به این سبب است که «مهرگان» یادآور پیروزی بر بیداد و ستم زمانه بوده است. «ابوریحان بیرونی» در «التفهیم» مینویسد: «مهرگان شانزدهمین روز از مهرماه و نامش مهر، اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بود.» البته از سال ۱۳۰۴ هجری خورشیدی پنج روز پنجه(خمسه) از پایان سال حذف و شش ماه نخست ، ۳۱ روزه شد و از آن پس روز آغاز جشن مهرگان به دهم مهرماه منتقل شد و تا روز رام ایزد یعنی شانزدهم مهرماه ادامه یافت. روز نخست را «مهرگان عامه» و روز واپسین یا شانزدهم مهر را «مهرگان خاصه» مینامیدند. گزارشهایی نیز وجود دارند که مهرگان پیش از این نیز در شش روز یا حتا در ۳۰ روز برگزار میشده است. پیش از این گفته شد که فر و شکوه مهرگان را میتوان با نوروز سنجید، آنچنان که در «آثارالباقیه«ی «بیرونی» از گفتهی «سلمان فارسی» آمده است: «ما در عهد زرتشتی بودن میگفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر.» اما آنچه روشن است، گستره و گوناگونی نوشتههایی که دربارهی «مهرگان» و دلایل برگزاری آن آورده شده است به هیچ روی قابل سنجش با نوروز نیست و گویا تاریخنویسان، شاعران و نویسندگان همپیمان گشتهاند تا از پیدایش مهرگان گزارشهای یکسانی ارایه دهند. آنچنان که «بیهقی» و «بیرونی» چرایی پیدایش «مهرگان» را گزارش میدهند، «اسدی توسی» نیز در «گرشاسبنامه» میگوید: فریدون فرخ به گرز نبرد / ز ضحاک تازی برآورد گرد چو در برج شاهین شد از خوشه مهر / نشست او به شاهی سر ماه مهر و یا در «شاهنامه»ی «فردوسی» میخوانیم: فریدون چو شد بر جهان کامگار / ندانست جز خویشتن شهریار به روز خجسته سر مهر ماه / به سر برنهاد آن کیانی کلاه کنون یادگارست از او ماه مهر / به کوش و به رنج ایچ منمای چهر پرستیدن مهرگان دین اوست / تنآسانی و خوردن آیین اوست همانگونه که میدانیم این یکساننویسی دربارهی نوروز وجود ندارد و از این رو این پرسش، در اندیشهها جان میگیرد که، آیا گزارشهای گوناگونی که دربارهی نوروز آمده است و نشان از ارزشمندی آن در میان همهی قومها و گروههای ایرانی میدهد، دلیل به برتری نوروز بر مهرگان نیست؟ اینکه پس از چندین هزار سال، «نوروز» استوار و تنومند در میان ایرانیان زنده است و «مهرگان« اینگونه نیست را پژوهشگران چه پاسخی میدهند؟ شوربختانه نگارنده این نوشتار، نه تنها پاسخی برای پرسش خویش نیافت، بلکه به جملههایی برخورد که نشان از برتری «مهرگان» بر «نوروز» در نزد عوام میداد. برای نمونه دکتر «محمود روحالامینی» به نقل از «آثارالباقیه»ی «بیرونی» مینویسد: «… و برخی مهرگان را بر نوروز برتری دادهاند چنانکه پاییز را بر بهار برتری دادهاند و تکیهگاه ایشان این است که اسکندر از ارستو پرسید که؛ کدام یک از این دو فصل بهتر است؟ ارستو گفت پادشاها در بهار حشرات و هوام آغاز میکند که نشو یابند ودر پاییز آغاز ذهاب آنهاست، پس پاییز از بهار بهتر است.» به هر روی آنچه روشن است و رواست که گفته شود این است که نام نوروز بیشتر از هر جشن دیگری با مهرگان همراه بوده و این گواه بر آن است که این دو جشن حتا اگر همارج و همپایه نبوده باشند، بزرگترین جشنهای ایران زمین بودهاند و شاید تنها در این دو جشن بوده که ایرانیان سراسر دست از کار و کوشش میکشیدهاند و به شادی و رامش و آسایش میپرداختهاند. آنچنان که فردوسی تنآسانی و خوردن را آیین آن میداند و میگوید: کنون یادگارست از و ماه مهر / به کوش و به رنج ایچ منمای چهر و حتا «بیرونی» که به سختکوشی و پرکاری نامدار است، گویا بایستهی خویش میداند که در «مهرگان» و «نوروز» بیاساید، آن گونه که «شهروزی» دربارهی وی میگوید: «… دست و چشم و فکر او هیچگاه از عمل بازنماند، مگر به روز نوروز و مهرگان.» و اینکه «مهرگان» و «نوروز» با واژگان تازیشدهی «مهرجان» و «نیروز» وارد زبان و قلمرو فرهنگی کشورهای مسلمان عربزبان شد و امروز در بسیاری از این کشورهای آسیایی و آفریقایی واژههای «مهرجان» به مفهوم فستیوال و جشن کاربرد دارد، نشانهی دیگری است بر فر و شکوه این دو. در این میان حتا اگر از استورهی «کاوه آهنگر» که درفش دادخواهی و ستمستیزی ایرانیان است چشمپوشی کنیم و پیوند «مهرگان» با میترا و مهر را هم که نشان از پیشینهی این جشن کهن دارد نادیده بگیریم، همزمانی آغاز فصل برداشت کشاورزان با «مهرگان»، بر مردمیبودن این جشن کهن گواه است و از سویی دیگر اینکه، «مهرگان» آغاز اعتدال پاییزی را نوید میدهد، همانگونه که «نوروز» پیامرسان اعتدال بهاری است، این دو جشن کهن را همانند دو روی سکهی فرهنگ ایران مینمایاند. باشد که «مهرگان» را بیش از این گرامی بداریم. یارینامه: ۱- روحالامینی، محمود. آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز ۲- رجبی، پرویز٫ جشنهای ایرانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ تبریک و تهنیت به ملت فهیم و با فرهنگ ایران 3 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ :shad::w31::w31::w330::mbj6ivxkw3ccem7bie7:mbj6ivxkw3ccem7bie7 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ تقویم باستانی 90 رو دانلود کنید . [h=1]مناسبت های ایران باستان[/h] 4 لینک به دیدگاه
مریم راد 2736 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ جشن مهرگان برای همتون مبارک باشه!آرزوی من: تنها ارزویم این است که همه به اصل خود برگردیم و همه بتوانیم زندگی پر از مهر مانند جشنی مهرگانی داشته باشیم.همه روزتون مهری و پر از مهربانی.دوستون دارم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده