armin.eleman 5393 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ فهرست مندرجات · ۱ نقش اجزای سهگانه در سرامیک · ۲ سرامیکهای ویژه · ۳ لعابها و انواع آنها · ۴ انواع چینی نقش اجزای سهگانه در سرامیک خاک رس: موجب نرمی و انعطاف و تشکیل ذرات بلوری سرامیک میشود. ماسه: قابلیت چین خوردن ، پس از خشک و گرم شدن و تشکیل ذرات بلوری سرامیک را کاهش میدهد. فلدسپار: در کاهش دادن دمای پخت و تشکیل توده شیشهاى و چسباننده ذرات بلوری سرامیک موثر است. خواص سرامیکها خواص سرامیکها بسته به نوع و درجه خلوص هر یک از اجزای اصلی ، مواد افزودنی ، لعاب ، زمان حرارت دادن ، مواد اکسنده و کاهندههاى موجود در محیط ، تغییر میکند. در سده کنونی صنعت سرامیک سازی توسعه و تنوع شگرفی یافته و اهمیت و کاربردهای آن نیز وسعت پیدا کرده است. سرامیکهای ویژه مقرههای برق: که عایقهای خوبی برای گرما و برق هستند و در آنها از Al2O3 ، Zr2O3 استفاده میشود. سرامیکهای مغناطیسی: در در این نوع سرامیک از اکسیدهای آهن استفاده میشود. مهمترین کاربرد آنها در تهیه عنصرهای حافظه در کامپیوتر است. سرامیکهای شیشهاى: وقتی شیشه معمولی پس از تهیه در دمای بالایی قرار گیرد، تعداد قابل توجهی از ذرات بلور در آن تشکیل میشود و خاصیت شکنندگی آن کم میگردد و بر خلاف شیشههای معمولی دیگر ، ایجاد یا پیدایش شکاف کوچک در آنها ساری نمیباشد،یعنی این شکافها خود به خود پیشرفت نمیکنند. از این نوع سرامیکها برای تهیه ظروف آشپزخانه یا ظروفی که برای حرارت دادن لازم باشند، استفاده میشود که آن را اصطلاحا پیروسرام مینامند. لعابها و انواع آنها لعابها طیف وسیعی از ترکیبات آلی و معدنی را در بر میگیرند. لعاب مربوط به سرامیک معمولا مخلوط شیشه مانندی متشکل از کوارتز ، فلدسپار و اکسید سرب (PbO) است. این اجزا را پس از آسیاب شدن و نرم کردن به صورت خمیری رقیق درمیآورند. آنگاه وسیله سرامیکی مورد نظر را در این خمیر غوطهور کرده و پس از سرد و خشک شدن ، آن را در کوره تا دمای معین حرارت میدهند. پس از لعاب دادن روی چینی ، روی آن مطالب مورد نظر را مینویسند و یا طرح مورد نظر را نقاشی میکنند و دوباره روی آن را لعاب داده و یک بار دیگر حرارت میدهند. در این صورت وسیله مورد نظر پرارزشتر و نوشته و طرح روی آن بادوامتر میشود. لعابها در انواع زیر وجود دارند: لعاب بیرنگ: این نوع لعاب که برای پوشش سطح چینیهای بدلی ظریف بکار میرود، بی رنگ و شفاف است و از مخلوط کلسیم و سیلیس و خاک چینی سفید تهیه میشود. لعاب رنگی: برای رنگ آبی از اکسید مس (Cu2O) ، برای رنگ زرد از اکسید آهن (FeO) و برای رنگ سبز از اکسید کروم (Cr2O3) ، برای رنگ زرد از کرومات سرب و برای رنگ ارغوانی از ارغوانی کاسیوس استفاده میشود. لعاب کدر: این نوع لعاب که برای پوشش چپنیهای بدلی معمولی بکار میرود و از مخاـوط SnO2 , PbO , SiO2 , Pb3O4 ، نمک و کربنات سدیم تهیه میشود که آن را پس از ذوب کردن ، سرد کردن و پودر کردن ، در آب به صورت حمام شیر در میآورند و شئی لعاب دادنی را در آن غوطهور میکنند. ظروف لعابی ظروف لعابی درواقع ، نوعی ظروف آهنی هستند که سطح آنها را به منظور جلوگیری از زنگ زدن ، از لعاب میپوشانند. البته این نوع ظروف را نباید زیاد گرم یا سرد و یا پرتاب کرد و یا اینکه تحت ضربه قرارداد، زیرا لعاب سطح آنها ترک برداشته و میریزد. انواع چینی چینیها در واقع از انواع سرامیک محسوب میشوند و به دو دسته چینیهای اصل یا سخت و چینیهای بدلی تقسیم میشوند. چینیهای اصل: چینی ظرف: که میتوان آن را نوعی شیشه کدر دانست، مانند ظرف چینی معروف به سور. از ویژگیهای این نوع چینی آن است که لعاب رنگی را به خود میگیرد. چینی سیلیسی: این نوع چینی که به چینی لیموژ معروف است، درکشورهای فرانسه ، ژاپن و چین تهیه میشود. مواد اولیه آن خاک چینی سفید ، شن سفید و فلدسپار است. چینی آلومینیومدار: این نوع چینی به نام چینی ساکس و بایو در فرانسه تهیه میشود و دارای Al2O3 , SiO2 , CaO است. چینی بدل خمیر این نوع چینیها ترکیبی حد واسط از خمیر سفال و خمیر چینیهای ظریف است. در نتیجه سختی آنها از چینیهای اصل کمتر است. از این رو ، حتما باید آنها را با لعاب بپوشانند. این نوع چینیها خود به دو دسته تقسیم میشوند: بدل چینیهای معمولی که خمیر آنها رنگی است و از این رو ، با لعاب کدر پوشانیده میشود. بدل چینی ظریف که خمیر آنها مانند خمیر چینی بیرنگ است اما بر خلاف چینی در مقابل نور شفاف نیست. معمولا سطح این نوع چینیها را از لعاب بیرنگ ورنی مانند و شفاف میپوشانند تا ظاهری مانند چینی اصل پیدا کنند. تهیه کننده: مجتبی سفره تاریخ:12/7/1384 گرانيتها گرانيتها به دليل سختي زياد, شفافيت, زيبايي خيره كننده, تنوع طرحها و رنگها و تباين زيبايي رنگها اخيرا" در بازار جهاني بعنوان يك سنگ تزئيني لوكس و گران قيمت بسيار مطرح گرديده اند. در صنعت سنگهاي نما و تزئيني, فقط آن دسته از گرانيتها كه فاقد آثار آلتراسيون بوده و پديده هاي تكتونيكي و بويژه ميكروتكتونيك را تحمل نكرده باشند, بعلاوه از نظر رنگ باب بازار باشند, مطرح هستند. گرچه برش و سايش گرانيتها بسيار مشكل و پرهزينه تر از سنگهاي آهكي است, و فقط ديسكها و سنگ سابهاي ويژه اي قادر به برش و سايش اينگونه سنگها مي باشند. گرانيتهاي روشن و قرمز و صورتي (گرانيتهاي آلكالن Q + F.Alc.G) بدليل رنگ صورتي يا قرمز خود بسيار ارزنده هستند و در بازار جهاني جايگاه ويژه اي دارند. گرانيتهاي قرمز ناحيه خوي در آذربايجان غربي, از اين نظر منحصر به فرد هستند. گرانيتهاي خاكستري رنگ (كرانيتهاي كالكو آلكالن Q+F.Calc-Alc.G) بر حسب درجه تيرگي و روشني و اندازه دانه ها ( كاني ها ) داراي مرغوبيت متغيري هستند. گرانيتهاي شيركوه در يزد و الوند در همدان و ... داراي طيف وسيعي از انواع گرانيتها با رنگ ها و بافتهاي مختلف هستند. منبع : راهنماي سنگ (شركت تبليغاتي روشان روز) دوستدار شما سراميک مشتق از کلمه يونانی keramosاست که به معني سفالينه يا شئي پخته شده است. در واقع منشا پيدايش اين علم همان سفالينه ساخته شده توسط انسانهاي اوليه هستند. در واقع قبل از کشف و استفاده فلزات، بشر از گلهاي رس به علت وفور و فراواني آنها و همچنين شکل گيري بسيار خوب آنها در در صورت مخلوط شدن با آب و درجه حرارت نسبتاً پايين پخت آنها استفاده ميکرد. آلومينوسيليکاتها که خاکهاي رسي خود آنها به حساب مي آيند، از عناصر آلومينيوم، سيليسم و اکسيژن ساخته مي شوند که اين سه عنصر بر روي هم حدود 85 درصد پوسته جامد کرة زمين را تشکيل ميدهند. اين سه عنصر فراوانترين عناصر پوسته زمين هستند. صنعت ساخت سفالينه ها در 4000 سال قبل از ميلاد مسيح پيشرفت زيادي کرده بود. اکنون، سراميک را به طور کلي به عنوان هنر و علم ساختن و به کار بردن اشياء جامدي که اجزاء تشکيلدهنده اصلي و عمدة آنها مواد غيرآلي و غيرفلزي ميباشند، تعريف ميکنيم و بررسي ساختمان و خواص اينگونه مواد نيز جزء اين علم است. فرآورده هاي سراميکي: اين فرآورده ها را مي توان به دو گروه عمده تقسيم کرد: سراميکهاي سنتي -1 سراميکهاي نوين-2 سراميکهاي سنتي: اساساً مواد تشکيلدهنده صنايع سيليکاتي يعني محصولات رسي، سيمان و شيشه هاي سيليکاتي و چينيها هستند. فرآورده هاي شيشه اي بزرگترين بخش صنعت سراميک محسوب مي شوند. ساير بخشها به ترتيب اولويت عبارتند از: محصولات سيماني داخلي ( مانند سيمانهاي هيدورليکي که در صنايع ساختماني به مصرف ميرسند.) سفيدآلات، ( Whiteware): شامل سفالينه ها، چيني ها و ترکيبات چيني مانند هستند. لعابهاي چيني محصولات رسي ساختماني: که به طور عمده از آجرها و کاشيها تشکيل مي شوند. صنعت سازنده مواد ساينده: عمدتاً ساينده هاي سيلسيم کاربيدي و آلومينائي سراميکهاي نوين: اين دسته براي جواب گوئي به نيازهاي مخصوص مانند مقاومت حرارتي بيشتر، خواص مکانيکي بهتر و خواص الکتريکي ويژه و مقاومت شيميايي افزون تر به وجود آورده اند. گروهي از انواع اين نوع سراميکها عبارتنداز: سراميکهاي اکسيدي خالص با ساختماني يکنواخت: به عنوان اجزاء الکتريکي با ديرگداز بکار مي روند. اکسيدهايي مانند آلومينا (Al2O3)، زيرکونيا (ZrO2)، توريا (ThO2)، بريليا (BeO) و منيزيا (MgO) بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. سراميکهاي الکترواپتيکي (الکترونيکي– نوري): مانند نايوبيت ليتيم ( LiNbO3) و تيتانات که اينها محيطي را فراهم مي آورند که بوسيله آن علائم الکتريکي به نوري تبديل ميشوند. سراميکهاي مغناطيسي: اين مواد اساس واحدهاي حافظه مغناطيسي را در کامپيوترهاي بزرگ تشکيل ميدهند. تک بلورها سراميکهاي نيتريدي: مانند نيتريد آلومينيوم، نيتريد سيلسيم و نيتريد بور که بسيار ديرگداز و استحکام خوبي در درجه حرارتهاي بالا دارند. لعاب هاي سراميکي: به عنوان پوشش فلز آلومينيوم توليد ميشوند. مواد مرکب کامپوزيت (فلزي – سراميکي): هر دو فاز فلزي و سراميکي در اين مواد وجود دارد. کاربيدهاي سراميکي: به عنوان ساينده مورد استفاده قرار ميگيرند. بوريدهاي سراميکي: از نظر استحکام و مقاومت اکسيده شدن در درجه حرارتهاي بالا حائز اهميت هستند. سراميکهاي فروالکتريکي: داراي ثابت ديالکتريک بسيار بالائي بوده و به عنوان اجزاء الکترونيکي در خازنها کاربرد دارد. شيشه سراميکها3 علم سراميک: به طور کلي علم سراميک را ميتوان به دو شاخه سراميک فيزيکي و سراميک صنعتي تقسيم کرد. سراميک فيزيکي درباره ساختمان مواد سراميکي و خواص آنها بحث مي کند. در اين شاخه ساختمان اتم، اتصالات بين اتمها، ساختمانهاي بلوري، ساختمان شيشه، معايب ساختماني، استحاله هاي فازي، رشد دانه ها، تبلور مجدد و مباحثي نظير آنها مورد بحث قرار ميگيرد. علاوه بر اين خواص الکتريکي، مغناطيسي، نوري، حرارتي و مکانيکي سراميکها هم مورد بحث قرار مي گيرند. در سراميک صنعتي از تکنولوژي ساخت سراميکها صحبت ميشود. اصولاً مراحل ساخت هر جسم سراميکي به صورت زير است: رشته مهندسي مواد - سراميک رشته سراميک يکي از زير مجموعههاي رشته مهندسي مواد است. وظيفه اصلي يک مهندس مواد در ابتدا شناخت ساختمان مواد و خواص آن و شناخت ارتباط بين اين ساختار و خواص است و در نهايت يافتن کاربرد مناسب براي آن مواد ميباشد. و در مواردي ديگر با توجه به نياز کاربردي که وجود دارد مواد جديد و ترکيبات جديد را طراحي نمايد. اما رشته سراميک به عنوان يک زيرشاخه رشته مواد چيست؟ در ابتدا با شنيدن نام سراميک هر انساني به ياد ظروف سفالين ميافتد و بسياري فکر ميکنند که رشته مهندسي سراميک يک رشته هنري است و گروهي ديگر اين تصور را دارند که اين رشته محدود به ساخت محصولاتي چون ظروف سفالين، کاشي، چيني ميباشد. اما نکته قابل توجه در رابطه با اين شاخه از مواد اين است که با شناخت آن و معرفي آن به دنياي صنعت يک مرحله جديد و يک تحول بزرگ پديد آمد. اين شاخه از علم مواد که بسيار هم جوان است، سبب شد تا تحولي بزرگ در صنايع فضا، الکترونيک، اپتيک، پزشکي و بسياري از علوم ديگر پديد آيد. بطور کلي اگر تعريفي از سراميک به شکلي ساده و ابتدايي بدهيم، بايد بگوئيم که مواد سراميک از جمله کانيهاي معدني غيرفلزي ميباشند، کافي است که به اطراف خود نگاه کنيد هر آنچه که جزء مواد آلي، فلزي، پلاستيکي، سلولزي (چوب و کاغذ) نباشد سراميک است. پس ميبينيم که در دنياي کنوني سراميکها ما را محاصره نمودهاند. شيشهها از جمله شيشههاي ساختماني، اپتيک، فليترهاي بسيار دقيق اپتيکي، مصالح ساختماني از جمله سيمان، کاشي، چيني بهداشتي، سنگها، نسوزها و کلاهک و پوشش بيروني موشکهاي فضاپيما و قطعات اصلي کامپيوترها، اجزاي دروني قطعات الکترونيک از جمله ICها، مقاومتها، ايمپلانتها و بسياري از قطعاتي که جايگزين اعضاي بدن انسان ميشوند، فروالکتريکها، فرومغناطيسيها و فوقهاديها و بسياري کاربردها و مواد ديگر که همه و همه مديون شناخت و بوجود آمدن رشته سراميک است. صنعت سراميک متمرکز بر توليد سراميکهاي سنتي است از جمله صنايع شيشه، چيني، کاشي، سيمان نسوز، و غيره بوده و تا بحال تمرکز صنعت در سراميکهاي مدرن بوده است. امکان ادامه تحصيل در اين رشته تا مقطع دکتري در داخل کشور وجود دارد، وضعيت ادامه تحصيل در دانشگاههاي خارج از کشور در اين رشته بسيار مطلوب ميباشد و اين رشته بسيار مورد توجه جوامع صنعتي و دانشگاهي جهان است. از ديدگاه وضعيت بازار کار براي اين رشته با توجه به رشد قابل توجهي که اين صنعت در ايران به دليل مزيت نسبي آن داشته و دارد، بازار کار مناسبي را ميتوان براي آن متصور شد. هر چند که با ظرفيت قابل توجهي که سالانه در اين رشته جذب دانشگاهها ميشوند. اندکي از قطعيت سخن پيش کاسته ميشود. نزديکي اين شاخه از علم مهندسي با رشته فيزيک و شيمي بيش از تمامي رشتههاست که بسته به شاخههاي خاص به هر يک از دو رشته فيزيک کاربردي و شيمي کاربردي نزديک ميشود در بسياري از صنايع سراميک و کارخانجات مهندسي شيمي مشغول به کار ميباشند. در مقايسه با رشتههايي چون مکانيک، الکترونيک و برق که ميتوان براي آن بازار کاري براي کليه صنايع کشور متصور شد، رشته سراميک اين چنين فراگير نميباشد. اما آن رشتهها هم به نسبت تعداد فارغالتحصيلانش بازار کاري در حد و اندازه مهندسي سراميک دارند. صنعت سراميک ايران، صنعت بسيار بکر و دست نخوردهاي براي محصولات و شاخههاي جديد و نوين سراميکي است. که با اندکي جديت، اعتماد به نفس و همت هر متخصص سراميکي ميتواند بازار کاري براي خود پديد آورد. نگاه اجمالی در دگرگونی همبری یا مجاورتی تودههای نفوذی غنی از محلولهای ماگمایی ضمن نفوذ در سنگهای کربناته غنی از منیزیم (دولومیت) موجب تشکیل اسکار منیزیمدار میشوند. تالک از کانیهای مهم اسکارنهای منیزیمدار است. و در دگرگونی ناحیهای سنگهای مافیکی ، اولترامافیکی و دولومیتها در دگرگونی ناحیهای حرارتی پایین تا متوسط موجب تشکیل تالک شیست میشود که مهمترین منبع تالک بشمار میروند. بیشتر تالک دنیا از تالک شیست و سنگهای سرپانتینی شده بدست میآید. مصارف مهم تالک مهمترین مصارف تالک بدین صورت میباشد که کاغذ سازی 42 درصد، پلاستیک 9.2 درصد ، سرامیک 21 درصد ، رنگ سازی 8.5 درصد ، پوشش بام 5.4 درصد ، دارویی 2 درصد ، لوازم آرایشی 2 درصد و لاستیک ، خوراک دام ، کنترل آلودگی ، پولیش و کشاورزی کاربرد دارد. کاغذ سازی از تالک در سه مرحله در ساخت کاغذی میتوان استفاده کرد پرکننده ، کنترل ناهمواری و روکش. 42 درصد تالک تولیدی جهان در کاغذ سازی به مصرف میرسد. بخش اعظم تالک در کاغذ سازی به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. میزان تالک مصرفی در صنعت کاغذ سازی در سال 1994 بالغ بر 2.7 میلیون تن گزارش شده است. در آمریکا به دلیل فراوانی کائولین مورد نیاز برای صنعت کاغذ سازی مصرف کائولین در این صنعت بیشتر از تالک بوده و در اروپا مصرف تالک بیشتر است. مزایای استفاده از تالک به جای کائولین به عنوان پرکننده عبارتند از بهبود حالت نرمی ، تخلخل ، ماتی، سایش و اندیس زردی. از تالک به دلیل شکل صفحهای و شفافیت بسیار خوب به عنوان روکش کاغذ استفاده میشود. استفاده از تالک به عنوان روکش موجب ویژگیهایی در کاغذ میشود که عبارتند از گلاسه ، نرمی ، کاهش اصطکاک و افزایش کیفیت چاپ استفاده از تالک و یا کائولین به عنوان روکش بستگی به قیمت این دو نوع ماده معدنی دارد. بیش از 90 درصد تالک استفاده شده در آمریکای شمالی در کاغذ سازی به منظور کنترل ناهمواری و کاهش چسبندگی است. سرامیک 21 درصد تالک تولیدی جهان در ساخت انواع سرامیکها به مصرف میسرد. از تالک به دلیل دارا بودن ضریب انبساط و انقباض مناسب ، ضریب پخش خوب و ارزانی قیمت در انواع سرامیکها استفاده میشود. در بدنه (بیسکویت) سرامیکهای سنتی از تالک به میزان 30 تا 60 درصد استفاده میشود. در سرامیکهای پیشرفته از تالک نیز استفاده ویژه میشود. سرامیکهای استاتیت که به عنوان عایقهای الکتریکی استفاده میشوند، از تالک 10 درصد کائولین و 10 درصد کربنات باریم در دمای 1349 - 1355 درجه سانتیگراد (12-13 ساعت) ساخته میشود. سرامیکهای کوردیریت به دو روش ساخته میشوند. مخلوط 44 درصد تالک خالص ، 41 درصد کائولین و 15 درصد اکسید آلومینیوم و یا 50 درصد کائولین و 50 درصد کلریت غنی از منیزیم. پلاستیک 2.9 درصد تالک تولیدی جهان در پلاستیک به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. در صنعت پلاستیک سازی به دلیل شکل ، اندازه ، مقاومت حرارتی و شکل پذیری تالک از آن به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. تالک به منظور افزایش مقاومت مکانیکی و بالا بردن کیفیت سطح (کاهش خراشیدگی) ، به پلی پروپیلن (pp) افزوده میشود. در اتومبیل از پلاستیکهای مخصوص با عنوان پلاستیکهای حرارتی مهندسی (ETP) استفاده میشود. کاربرد دیگر تالک در پلاستیک به منظور جلوگیری از گرفتکی و چسبندگی در پلاستیک است. رنگ سازی امروزه تالک با اکسید تیتان رقابت می نماید. حدود 8.5 درصد تالک تولیدی جهان به عنوان ماده پرکننده و رنگی در صنعت رنگ سازی استفاده میشود. خواص مهم تالک در رنگ عبارت است از نرمی ، ضریب پخش خوب ، خنثی بودن در مقابل محلولها و وزن مخصوص کم. مصارف دیگر مصارف دیگر تالک عبارت است از مواد آرایشی ، پودر بچه ، به عنوان ماده پایین آورنده ضریب اصطکاک ، جوهر ، مهار کردن آتش سوزی ، مصارف دارویی و پارچه بافی. میزان تولید میزان تولیدی تالک دنیا در سال 1994 بالغ بر 6.41 میلیون تن گزارنگاه اجمالی بطور ایده آل ، دولومیت از تعداد برابری یون Ca2+ و Mg2+ تشکیل شده است که توسط صفحاتی از آیفون CO+ بطور منظم جدا شدهاند. حالت خوب مرتب شده شبکه دولومیت باعث یکسری انعکاسهای فوق ساختمانی در دیفراکتومتر اشعه ایکس (XRD) میشود که از نظر ساختمانی با کلسیت متفاوت است. بیشتر دولومیتهای عهد حاضر در مقایسه با دولومیتهای قدیمتر دارای درجه نظم پایینتری هستند، واژه پروتودولومیت Protodolomite برای کربناتهای Ca - Mg ساخته شده در آزمایشگاه با نظم انعکاسی خیلی ضعیف یا بدون نظم انعکاسی معرفی شده است. جانشینی آهن در دولومیتها فراوان است و دولومیت آهندار با چند درصد مول FeCO3 تشکیل میشود. که ممکن است آنکریت Ankite همراه داشته باشد. جانشنی دولومیت جانشینی کانیهای کربنات کلسیم توسط دولومیت و ته نشست سیمان دولومیتی ممکن است بلافاصله بعد از اینکه رسوبات ته نشین شدند، یعنی همزمان با رسوبگذاری و در طی دیاژنز اولیه (قبلا دولومیت شدن سین ژنتیک نامیده می شد)، یا مدتی طولانی بعد از رسوبگذاری (معمولا بعد از سیمانی شدن ، و در طی دفن) انجام میگیرد (دولومیتی شدن اپی ژنتیک). دولومیت اولیه خیلی اوقات واژه اولیه Primary برای دولومیتی بکار میرود که بر ته نشست مستقیم از آب دریا یا دریاچه دلالت دارد. در حقیقت اکثر دولومیتها توسط جانشینی در کانیهای کربناتهای که قبلا تشکیل شدهاند، به وجود میآیند، هر چند سیمانهای دولومیتی نیز فراوان است. تقسیم بندی سنگهای کربناته بر اساس مقدار دولومیت · سنگ آهک : سنگی است که حاوی 0 تا 10 درصد دولومیت باشد. · سنگ آهک دولومیتی : سنگی است که حاوی 10 تا 50 درصد دولومیت باشد. · دولومیت کلسیتی : سنگی است که حاوی 50 تا 90 درصد دولومیت باشد. · دولومیت (ِDolostone) : سنگی است که حاوی 90 تا 100 درصد دولومیت باشد. بافتهای دولومیت · اگزونوتوپیک Xenotopic : در این بافت دولومیت دارای بلورهای بدون شکل با مرزهای بلوری منحنی تا دندانهای و نامنظم است. · اییوتوپیک Idiotopic : در این بافت دولومیت دارای بلورهای شکلدار لوزوجهی میباشد. فابریک مخرب در دولومیت حفظ بافت اولیه سنگ آهک در دولومیت از فابریک کاملا تخریب شده و بدون باقی ماندن آثار مشخصی از رسوب اولیه ، تا فابریک حفظ شده ، با ساختمان اولیه خوب تا کاملا حفظ شده در تغییراست. دانههای کلسیت با منیزیم کم ممکن است در مقابل دولومیتی شدن مقاوم بوده یا بطور مخرب دولومیتی شوند. زمان دولومیتی شدن نیز یک فاکتور است، چون اگر تاخیری و در طی دفن باشد، احتمال زیاد دارد که رسوب اولیه با کانی شناسی مخلوط قبلا به کلسیت پایدار با منیزیم که تبدیل شده باشد. بنابراین دولومیت دارای یک فابریک مخرب خواهد بود. دولومیت بیتناسب یا زین اسبی نوعی دولومیت ، که ممکن است جانشینی یا به صورت یک سیمان باشد، دولومیت بیتناسب Barague یا زین اسبی Saddle است. همچنین تحت عنوان اسپار مرواریدی Peal Spar شناخته میشود. بطور کلی بلورها بزرگند (چند میلیمتر) و سطوح بلوری منحنی شکل و واضح دارند. در مقطع نازک ، آنها رخ منحنی و خاموشی موجی دارند. معمولا حاوی انیکلوزیونها بوده که بیشتر آنها از آهن میباشند. دولومیت بیتناسب معمولا با کانی سازی سولفیدی، فعالیت هیدروترمالی و همچنین هیدروکربنها همراه است، خیلی اوقات این دولومیت به عنوان دولومیتی شدن تیپیک دفنی بررسی میشود و اختصاصات تغییر شکل شبکه به تغییرات غلظت یونهای Ca جذب شده بر روی سطوح بلوری در حال رشد نسبت داده میشود. پراکندگی دولومیتها در ادوار زمین شناسی پراکندگی دولومیتها در ادوار زمین شناسی یکسان نیست و اغلب گفته شده است که با بازگشت زمان به عقب فراوانی دولومیت ها افزایش مییابد. به نظر میرسد، دولومیتها در پرکامبرین فراوان تر از سنگهای آهکی باشند و این موضوع منجر به این پیشنهاد شده است که آب دریا ترکیب متفاوتی داشته است، بطوری که دولومیت میتوانسته است مستقیما ته نشین شود یا میتوانسته خیلی به سادگی جانشین CaCO3 شود. عقاید دیگر این است که محیط ها دولومیتی شدن Dolomitization در سرتاسر جغرافیایی قدیم و آب و هوای قدیم مختلف متداول تر بوده است یا اینکه به راحتی در اثر گذشت زمان ، سنگهای آهکی زمان زیادی داشتهاند تا دولومیتی شوند. ش شده است. تولید جهانی تالک در سال 1995 به 8.087727 تن افزایش یافته است سیمان شدن سیلیسی یکی از متداولترین انواع سیمانی شدن سیلیسی ، رشد ثانویه کوارتز است. سیمان سیلیسی در اطراف دانه کوارتز ته نشین شده و دارای پیوستگی نوری میباشد. بنابراین دانه و سیمان در زیر نور پلاریزه باهم خام میشوند.در بیشتر موارد ، شکل اصلی دانه به توسط پوشش نازکی از اکسید آهن یا رس در بین دانه و رشد ثانویه مشخص میگردد. هرچند یک حاشیه رسی ضخیمتر در اطراف دانه کوارتز از ته نشینی یک رشد ثانویه با پیوستگی نوری جلوگیری میکند. منشا سیلس برای این نوع سیمانی شدن اغلب به انحلال فشاری نسبت داده میشود. محلولهای درون حفرهای از نظر سیلیس غنی میشود، هنگامی که بصورت فوق اشباع در آیند سپس به فرم رشد ثانویه مجددا تهنشین میکنند. رشد ثانویه کوارتز در ماسه سنگهای فاقد آثار ، انحلال فشاری ، ممکن است منعکس کننده مهاجرت قابل توجهی محلول غنی از سیلیس ، از مسافت دورتر از محل انحلال فشاری به طرف بالا باشد یا نشان دهنده منشا دیگری از سیلیس است. منابع احتمالی شامل انحلال ذرات ریز سیلیسی ، سیلیکاتهای دیگر و سیلیس بیوژنتیکی و آبهای زیرزمینی میباشد. ذرات ریز سیلیسی میتوانند از سایش دانهها بویژه اگر یک ماسه سنگ بادی باشد، سرچشمه گرفته باشند. انحلال فلدسپاتها ، آمفیبولها و پیروکسنها و همچنین تبدیل مونتموریونیت به ایلیت و فلدسپات به کائولینیت نیز میتواند سیلیس تولید کند. یکی از خواص مهمی که از سیمانی شدن ماسه سنگها به توسط کوارتز ناشی میشود این است که خواهند توانست بعد او در طی بعدی در مقابل اثرات فشردگی و انحلال فشاری مقاومت و پایداری نمایند. سیمانی شدن کربناته کلسیت یکی از متداولترین سیمانهای موجود در ماسه سنگهاست و لیکن سایر سیمانهای کربناتهای که بیشتر بطور موضعی اهمیت دارند، دولومیت و سیدریت است. سیمان ممکن است به صورتهای توزیع یکنواخت تا لکهای ، تا تفکیک موضعی و کنکرسیون در تغییر باشد. دو نوع سیمان کلسیتی اصلی شامل بلورهای تویکیلوتوپیک و کلسیت اسپاری دروزی میباشد. بلورهای تویکیلوتوپیک به صورت بلورهای منفرد بزرگ ، تاچندین سانتیمتر عرض هستند، که بسیاری از دانههای ماسهای را دربر میگیرند. موزائیکهای کلسیت دروزی از بلورهای یک اندازهای تشکیل شدهاند که حفرات بین دانهها را پر میکنند و بطور تیپیک افزایشی در اندازه بلورها به طرف مرکز حفره اصلی را نشان میدهند. بر اثر ته نشینی کلسیت ، معمولا یک جابجایی در دانهها صورت میگیرد بطوری که به نظر میرسد آنها در سیمان شناورند. همچنین ممکن است کلسیت در ترکهای درون دانهها ته نشین شود و بنابراین باعث جدا شدن آنها میگردد. سیمانهای کلسیتی در ماسه سنگهایی که دارای مقدار زیادی دانه هستند، نظیر کوارتز آرنایتها ، آرکوزها ولیت آرنیتها فراوان است. سیمانهای دولومیتی از بلورهای ریز رومبوئدری پر کننده حفرات تا موزائیکهای درشت بیشکل و بلورهای پویکیلوتوپیک بزگ در تغییر است. سیمانی شدن و رنگیزه شدن هماتیتی بشتر رسوبات تخریبی آواری به علت وجود هماتیت دارای رنگ قرمز هستند و در بیشتر موارد این سنگها در محیطهای قارهای رسوب کردهاند. هماتیت بطور تیپیک به فرم یک پوشش خیلی نازکی در اطراف دانهها وجود دارد و لیکن کانیهای رسی نفوذی یا درجازا و کوارتز درجازا و فلدسپات را نیز به رنگ قرمز آغشته میکند. سایر کانیهای دیاژنتیکی که بصورت موضعی در ماسه سنگها اهمیت دارند، سولفاتها و سولفیدها هستند. ژیپس و انیدریت در جایی که در توالی طبقات تبخیری وجود داشته باشد، به فرم سیمان یافت میشوند، وگر نه این حالت به ندرت وجود دارد. سیمانهای سولفاته معمولا در بیرون زدگیهای ماسه سنگی باقی نمیماند 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده