pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ اصل چهارم: "بهترین راه کسب احترام نشان دادن احترم است" 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۸۹ چگونه بحث کنیم؟ ۱ ) هدف: اول باید هدف خود را مشخص کنیم. اصولاً هدف ما از این بحث چیست؟ میخواهیم حرف خود را به کرسی بنشانیم؟ از تجربههای دیگران استفاده کنیم؟ یا با تعامل با دیگران، اندیشههای خود را محک بزنیم و بفهمیم که حرف کداممان حق است و به حقیقت نزدیکتر است. پس هدف باید مشخص باشد. به نظر من مورد آخری که گفتم، از بقیه بهتر است. یعنی دریافت حق، خواه نزد ما باشد و به دیگری انتقال دهیم و خواه نزد دیگری بوده و ما را رهنما باشد. اما باید این فرهنگ را داشته باشیم و یا اینکه اگر نداریم کسب کنیم. در ذیل میکوشم چند فاکتور اساسی در بحث کردن ذکر کنم که با تجربه به آنها رسیدهام. ۲ ) سیالی و پویایی ذهن: باید سیال اندیشید. منظور اینکه باید همواره ذهن را آزاد گذاشت تا در مواجهه با دریافتهایش بهراحتی بیندیشد و استنباط کند. نباید روی اندیشههای خود تعصب داشته باشیم. البته منظور من این نیست که از اندیشههای خود دفاع نکنیم. بلکه به روش هرمنوتیکی با دریافتهای ذهنی برخورد کنیم. فرض کنید "الف" و "ب" دارند روی موضوعی با هم بحث میکنند. "الف" در مییابد که "ب" استدلالهای قویتری دارد. حال ممکن است عکسالعملهای متفاوتی داشته باشد. ۱) ممکن است بهخاطر تعصب و یا غرور بیجایش داغ کند و به "ب" بگوید که برای حرفهای تو هیچ ارزشی، قائل نیستم. ۲) خیلی زود تسلیم شود و سریع استدلالهای خود را خط غلطی بکشد و استدلالهای "ب" را جایگزین نماید. ۳) استدلالهای خود را یک طرف ترازو بگذارد. استدلالهای "ب" را هم در کفه دیگر، هر کدام سنگینتر بود، آن را انتخاب کند. ۴) به درستی هر دو استدلال شک کند و از منابع دیگر کمک بگیرد. آن وقت با بررسی و مطالعه، استدلالی را که به حق نزدیکتر است بپذیرد. به نظر میرسد که مورد ۴ از بقیه منطقیتر و عقلانیتر است. زیرا نه تعصبی وجود دارد و نه اینکه سیالی ذهن پایمال دریافت استدلال درستتر شده است. ۳) روحیه نقدپذیری: اگر فرهنگ نقدپذیری نداشته باشیم، نمیتوانیم دریافتهای خوبی داشته باشیم. باید بپذیریم که ممکن است استدلالهای چوبینی داشته باشیم. باید این مسأله را برای خود حل کنیم که اگر از اندیشه و استدلال ما نقد میشود برای رسیدن به یک اندیشه درست و پایدار است. البته موضوع نقد و نقدپذیری بحث مفصلی دارد، که در گذشته در همین وبلاگ، بحث شده است. یک نکته هم در مورد کسانی که در مقام نقد هستند، به نظر بنده با این موضوع نیز باید به روش هرمنوتیکی برخورد کرد. باید اثر را فارغ از صاحب اثر بررسی کرد. ۴ ) شناخت طرف: باید با روحیات طرف مقابلمان آشنا باشیم. مثلأ بعضیها از اینکه صریحأ نقد شوند خوششان نمیآید. یا بعضی از اشخاص دوست ندارند به قول معروف در جمع کم بیاورند. ولو به قیمت پافشاری بر استدلالهای بیاساسشان باشد. لذا ایجاب میکند که شناخت درستی از طرف یا طرفهایمان داشته باشیم و روحیات آنها را در بحث کردن در نظر بگیریم. ۵) موضوع بحث: باید طرف شما هم همان دغدغه شما را روی موضوع داشته باشد. اگر شما اهل سیاست هستید و دوست دارید در این حوزه بحث کنید و دوستتان روانشناسی را ترجیح میدهد. ممکن است به اتفاق نظر نرسید و فقط خودتان را خسته کنید. لذا میبایست هر دو طرف نسبت به موضوع دغدغه داشته باشند. مثلأ بنده کمتر بحث مذهبی میکنم. برای این کار هم دلیل دارم. اول اینکه میترسم کسی را گمراه کنم. دوم اینکه مذهب را تجربه شخصی میدانم. دیگر ادامه نمیدهم چون اگر ادامه بدهم باز بحث مذهبی کردهام. پس بحث مذهبی با من فایدهای ندارد. چون ذهن من از پیش روی این موضوع بسته شده است.(البته ممکن است غیرمذهبی بحث کردن مرا در تناقض با پویایی ذهن بگیرید. اما باید بگویم که پویایی ذهن مربوط به ضمن بحث است (حالتی که بحث شروع شده)، نه قبل از انتخاب آن). ۶) نکات مهم: ۱) هدف خود را از بحث کردن به طرفمان بگوییم. ۲) به طور غیرمستقیم استدلالهای طرفمان را رد کنیم. ۳) اندیشههای او را مستقیماً نقد نکنیم. ۴) جو را متشنج نکنیم. مثلأ صدای خود را بالا و پایین نبریم. ۵)در یک محیط آرام بحث کنیم. تو بازار یا سر چهارراه جای بحث کردن نیست. ۶) مستند حرف بزنیم و برای استدلالهای خود دلیل بیاوریم. ۷) احساساتی نشویم و بر اساس احساس عمل نکنیم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده