Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ این دوستمون خیلی نامرد بود و توی مانور هایی که مارو میدادن منو تنها میزاشت! آجی من یه سری گروهبان اومد ما رو تنبیه کنه! (البته تنبیه زیاد میکردا) گفت همه (حدود 20 نفر) با وسایلشون برن دور اون ساختمون بدو بدو دور بزنن و برگردن! تا سه میشمارم! 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ تقریبا ساعت 12-12:30 شب میشد مام که اصلا خواب نداریم گفتی چیکار کنیم چیکار نکنیم کمی دلمون باز شه... داداش دوستم صدای خوبی داری گفت زنگ میزنم بهش یه دهن بخونه:icon_pf (34): بعد گوشی رو به اسپیکر وصل کرد...نصفه هاشم با داداشش حرفید... مسئول خوابگاه دید اااااااا داره از تو اتاق صدای پسر میاد اومده چه عصبی شده ...درو باز کنیین بینم!:167: مام که میخواستیم کمی فقط کمی دلمون باز شه یه چند دقه ای سر به سرش گذاشتیم! لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ منم که دست تنها با یه برانکارت! اونم کهنه و سنگین! گروهبان تا گفت بشمار یک همه دویدن! منم اون برانکارتو گذاشتم رو دوشمو دویدم! چشتون روز بد نبینه! کتفم داغون شد! دیدم سرعتم خیلی کمه! همه زدن ازم جلو! گفتم یا علی و ... رسیدم سر پیچ آخر ... 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ این دوستمون خیلی نامرد بود و توی مانور هایی که مارو میدادن منو تنها میزاشت! آجی من یه سری گروهبان اومد ما رو تنبیه کنه! (البته تنبیه زیاد میکردا) گفت همه (حدود 20 نفر) با وسایلشون برن دور اون ساختمون بدو بدو دور بزنن و برگردن! تا سه میشمارم! عجب شخصیت جالبی دارن این مسئولای پادگان دمشون گرم خوشم اومد.... خب بقیش.؟؟ لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ آجی پارازیت انداختیا!!!! من که پیچیدم با اون برانکارت حدود 3 نفر افتادن زمین!!! اگه گفتی برا چی خوردن زمین!؟؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ آجی پارازیت انداختیا!!!! من که پیچیدم با اون برانکارت حدود 3 نفر افتادن زمین!!! اگه گفتی برا چی خوردن زمین!؟؟؟؟ خب یا بهشون خوردی ... یام که ......وااااااااای نکنه رو برانکارد بودن؟؟؟ واااااااای بیشتر! نکنه حواست نبودو با برانکارد زدی تو کلشون؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ تقریبا ساعت 12-12:30 شب میشد مام که اصلا خواب نداریمگفتی چیکار کنیم چیکار نکنیم کمی دلمون باز شه... داداش دوستم صدای خوبی داری گفت زنگ میزنم بهش یه دهن بخونه:icon_pf (34): بعد گوشی رو به اسپیکر وصل کرد...نصفه هاشم با داداشش حرفید... مسئول خوابگاه دید اااااااا داره از تو اتاق صدای پسر میاد اومده چه عصبی شده ...درو باز کنیین بینم!:167: مام که میخواستیم کمی فقط کمی دلمون باز شه یه چند دقه ای سر به سرش گذاشتیم! سر به سر مسئوله گذاشتین؟؟؟؟ :icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ خب یا بهشون خوردی ...یام که ......وااااااااای نکنه رو برانکارد بودن؟؟؟ واااااااای بیشتر! نکنه حواست نبودو با برانکارد زدی تو کلشون؟؟؟ گزینه سوم! من با برانکارد که پیچیدم خب برانکادم که طولش زیاده دیگه تصور کن! من که پیچیدم سه نفر تلفات داد! مجبور شدم برگردم و با برانکارد حملشون کنم! همین الانشم دارم میمیرم از خنده!!! 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ سر به سر مسئوله گذاشتین؟؟؟؟ :icon_pf (34): از اونروز هر وقت منو طرفای خوابگاه میبینه میگه نکنه امشبم میخوای بیای اینجارو بریزی بهم؟؟؟ همرو از چشم من دیده...شانس ندارم که 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ گزینه سوم!من با برانکارد که پیچیدم خب برانکادم که طولش زیاده دیگه تصور کن! من که پیچیدم سه نفر تلفات داد! مجبور شدم برگردم و با برانکارد حملشون کنم! همین الانشم دارم میمیرم از خنده!!! یه لحظه تو رو با برانکارد تصور کردم .... خوبه حالا عمرشون به دنیا بوده... 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ از اونروز هر وقت منو طرفای خوابگاه میبینه میگه نکنه امشبم میخوای بیای اینجارو بریزی بهم؟؟؟ همرو از چشم من دیده...شانس ندارم که الهی فدات شم آجی! منم لنگه توام ناراحت نباش! 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ الهی فدات شم آجی! منم لنگه توام ناراحت نباش! :icon_gol: خوبه من خوابگاهی نیستم! آخه تا حالا هر خوابگاهی که رفتم یه سریالی درست شده و مسئولش.... 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ یه لحظه تو رو با برانکارد تصور کردم .... خوبه حالا عمرشون به دنیا بوده... یه جور میگی منو با برانکارد تصور کردی که انگار منو قبلا دیدی!!!! :banel_smiley_52: 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ داشی اگه میخوای بری برو ها! واسه این گفتم ...چون همیشه نزدیکیای 6 میری!الانم که داره میشه 7 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ یه جور میگی منو با برانکارد تصور کردی که انگار منو قبلا دیدی!!!! :banel_smiley_52: نه! فقط از اونجایی که بنده چشم بصیرت دارم از پشت مانیتور همه رو میبینم 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ داشی اگه میخوای بری برو ها! واسه این گفتم ...چون همیشه نزدیکیای 6 میری!الانم که داره میشه 7 ماشالله همه چیز منم که میدونی! آره ساعت 7 پخش فیلم داریم باید برم! 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ ماشالله همه چیز منم که میدونی! آره ساعت 7 پخش فیلم داریم باید برم! این خصلت آجی هاست! خودتو نبین که خبر نداری کجا میرم با کی میرم اصلا کی میرم...:w00: 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ نه!فقط از اونجایی که بنده چشم بصیرت دارم از پشت مانیتور همه رو میبینم آره جون خودت! 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ این خصلت آجی هاست!خودتو نبین که خبر نداری کجا میرم با کی میرم اصلا کی میرم...:w00: نه والا من اصلا هیچی نمیدونم! بخدا راست میگم چرا میخندی نخند ببند نیشتو! (با شما نبودم) 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۸۹ آره جون خودت! حالا که اینطور شد : آره فرض کن دیدم کجا دیدمم نمیگم بمون تو خماری :2525s: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده