رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 8.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم

 

:hanghead:

سلام آقا حمید

این شعر جالبیه

شاعرش فکر کنم وحشی بافقی هستش

ما چون ز دری پای کشیدیم،کشیدیم

امید ز هرکس که بریدیم،بریدیم

دل نیست کبوتر که چوبرخاست،نشیند

از گوشه بامی که پریدیم،پریدیم

رم دادن این صید از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
سلام آقا حمید

این شعر جالبیه

شاعرش فکر کنم وحشی بافقی هستش

ما چون ز دری پای کشیدیم،کشیدیم

امید ز هرکس که بریدیم،بریدیم

دل نیست کبوتر که چوبرخاست،نشیند

از گوشه بامی که پریدیم،پریدیم

رم دادن این صید از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم

 

سلام. بله درسته ... خیلی قشنگ گفته! واقعا دمش گرم ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

هوا چقدر خوب و دو نفره ست ... من هستم و خدا ...

و در جاده ی زندگی ، صورتم مهمان نسیمی که معطر شده از امید ...

به خودم میگم : هیچ چیز ارزش این رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بیرون و بگذارم تو دست غیر خدا ...

راستی اونکه دستان مهربان خدا رو به غیر او فروخت غیر از افسوس چه چیزی رو بدست آورد ؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه
شاید دیگه هیچ وقت نیام اینجا.

پروفت سر میزنم عشقم.

یه عالمه ماااااااااااااچ....

 

سر نزنی دلمون برات تنگ میشه!

:icon_redface:

 

 

قاسم جان بهتره!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...