DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ یعنی تابلو تر از این میشه؟ ورود آقایان ممنون 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ ورود آقایان ممنون نخیر مسابقه همینه خوب 3 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ یعنی تابلو تر از این میشه؟ inception 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ inception تابلو ترین عکس ممکن رو گذاشتم منتظریم 1 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ نگو که ندیدی یا یادت نمیاد که میزنمت:vahidrk: 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ نگو که ندیدی یا یادت نمیاد که میزنمت:vahidrk: مگه میشه ندیده باشم؟ این فیلم شماره یکه من هست، مسیر سبز 3 لینک به دیدگاه
Iman-Emperatour 4937 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ آه من این فیلمو دیدم ولی اسمش یاد نمیاد! راهنمایی؟ 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ فیلم اسکاتلندیه با بازی اوان مک گرگور 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ رؤيای کاساندا ؟ نه. یه راهنمایی دیگه:تولید سال 2003 هستش. 1 لینک به دیدگاه
Iman-Emperatour 4937 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ نه. یه راهنمایی دیگه:تولید سال 2003 هستش. پشت پرده؟ لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ من عمرا فیلم اسکاتلندی نگاه کنم :icon_razz: 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ پشت پرده؟ نه، اینم یه عکس دیگه از فیلم: الان اسم دوتا بازیگر اصلیه فیلم و سال تولید فیلم رو داری ... 2 لینک به دیدگاه
Iman-Emperatour 4937 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ سر زبونمه هااااااا اینو من چند سال پیش دیدم به کلی یادم رفته کارگردانش کیه؟! لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ سر زبونمه هااااااااینو من چند سال پیش دیدم به کلی یادم رفته کارگردانش کیه؟! دیوید مکنزی 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ آدام جوان ۲۰۰۳ درسته. young adam یک قایق، یک زن و شوهر و یک جوان! شاید این عناصر داستانی، فیلم "چاقو در آب" ساخته "رومن پولانسکی" را به ذهن آورد. بر خلاف داستان فیلم "پولانسکی" که محور داستان خود را زن وشوهر و روابط بین آنها قرار می دهد، محور فیلم "آدام جوان"، شخصیت جوان و کنکاش در شخصیت اوست. هر دو فیلم با وحود داستانی عاری از پیچیدگی، با وجود سکوت شخصیت ها در بیشتر زمان فیلم و یا در نهایت بیان دیالوگهایی ساده، مفاهیم روانکاوانه عمیقی را به مخاطب خود ارایه می دهند و این مهم را می توان به شخصیت پردازی پخته و صیقل داده شده، جادوی تصویر و فرم روایت زیبا، بازی غیرخودنمایانه و زیرپوستی بازیگران مرتبط دانست. چاقو در آب ۱۹۶۲ ساخته رومن پولانسکی "دیوید مکنزی" متولد اسکاتلند است و کار خود را با ساختن فیلم کوتاه شروع کرد. فیلمهای کوتاه وی در جشنواره های مختلف اروپایی حضور یافت و جوایزی را نیز از آن خود نمود. "مکنزی" پس از ساختن چندین فیلم کوتاه، اولین فیلم بلند خود را در سال 2002 به نام "آخرین بیابان بزرگ" با بودجه ای کم ساخت. فیلم هیچ گونه موفقیتی کسب نکرد تا این که در سال 2003 با ساخت فیلم "آدام جوان" توجه بین المللی را به خود معطوف کرد.فیلم جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن و مرد، بهترین کارگردان و بهترین فیلم را از جشنواره "بافتا" و جایزه بهترین کارگردان نوظهور را از "انجمن منتقدان لندن" دریافت کرد. همچنین منتقدان سرسختی چون "جاناتان رزنبام" نمره قبولی به فیلم دادند. این موفقیت ها راه را برای ساخت فیلم بعدی وی به نام "آسایشگاه روانی" در سال2005 هموار ساخت ،فیلمی در مورد عشقی ممنوع و خانه خراب کن که در یک آسایشگاه روانی روی می دهد. این فیلم نیز نامزد دریافت "خرس طلایی" جشنواره برلین شد. آدام جوان ۲۰۰۳ فیلم "آدام جوان" درجه NC17 و فیلم "آسایشگاه روانی" درجه R را برای نمایش عمومی در آمریکا گرفت و دلیل آن نمایش بی پرده مضامین جنسی بود. "مکنزی" را می توان جزو کارگردانانی چون "برناردو برتولوچی" و "آدریان لین" دانست که از حنسیت و روابط جنسی به صورت بی پرده و در عین حال هوشمندانه و متفکرانه بهره می برند. خود "مکنزی" در این رابطه می گوید: "در امریکا کلمه adult واقعا به عنوان پورنوگرافی شدید استفاده می شود، حال آنکه در جاهای دیگر این کلمه با مضامین بالغ و رشد یافته استفاده می شود. من واقعا دوست دارم در اصلاح مفهومadult نقشی داشته باشم. در "آسایشگاه روانی" و "آدام جوان"، جنسیت واقعا به صورت رمانتیک نیست، در واقع از یک نیاز درونی سرچشمه می گیرد که باید برآورده شود و از روی عواطف عاشقانه و چیزهای سنتی دیگر نیست." در صحنه های آغازین فیلم جسد نیمه برهنه دختری در رودخانه پیدا می شود. "جو" با بازی "اوان مک گرگور" و "لس" با بازی "پیتر مولان" سوار بر دوبه (کرجی) جسد را از آب بیرون می کشند. "اوان مک گرگور" با بازی زیبای خود در این صحنه، مخاطب را از وجود رابطه "جو" با جسد دختر آگاه می کند. فیلم از این حا در دو قسمت به طور همزمان به پیش می رود. یکی در زمان حال بیانگر رابطه "جو" با دوبه ران و همسرش است و دیگری فلاشبک هایی که رابطه "جو" و دختر مرده را نشان می دهد. فیلم تماما از نقطه نظر "جو" روایت می شود و مخاطب آنچه را که او می بیند، می بیند و آنچه را که او می شنود، می شنود. تدوین ماهرانه ای این دو قسمت را به طور همزمان به پیش می برد.فیلم به هیچ وجه سعی در حل معمای مرگ دختر جوان نمی کند. فیلم در واقع کنکاشی است روانشناسانه در شخصیت "جو". "جو" شخصی بدون احساس و پوچ گراست، در عین حال فردی آرام و ساکت است، در گوشه ای می نشیند و کتاب می خواند، گویا نمی داند در جستجوی چیست، با دیدن هر زنی تنها به رابطه جنسی با او می اندیشد، هرچند که این زن، همسر دوبه ران باشد.همسر دوبه ران با بازی زیبای "تیلدا سوینتون" نیز زنی است سرد و بی روح که قربانی یک زندگی بدون عشق با همسر خود است. او نیز تا فرصت را مناسب می بیند به درخواست "جو" پاسخ مثبت می دهد، ولی گویا از شخصیت واقعی "جو" هیچ آگاهی ندارد. خود دوبه ران نیز مردی میان سال و خوش نیت است که "جو" را استخدام نموده است و در دوبه خود پناه داده است.مخاطب با گذشت زمان با "جو" آشنا می شود و نسبت به او کنجکاو و کنجکاوتر می شود. "مکنزی" دیالوگ های قلنبه سلنبه را بر زبان شخصیت های خود نمی نهد، شخصیت ها یا ساکتند و یا حرف های معمولی می زنند، افکار و درونیات خود را به صورت واضح به بیننده نمایش نمی دهند، اما فیلم به صورت مسحور کننده ای به پیش می رود و بیننده در طی زمان فیلم با شخصیت آنها آشنا می شود.فیلم در تیتراژ خود قویی را روی آب نمایش می دهد که به آرامی روی آب شناور است ولی آنگاه که دوربین به زیر آب می رود، پاهای قو رانمایش می دهد که در حال حرکت و نوسان است و شاید این قو استعاره ای از شخصیت "جو" است که با وجود ظاهری آرام، درونی مشوش دارد. خود "مکنزی" راجع به "جو" می گوید : "او در حقیقت در حال فرار است، در حال فرار از خوشتن خویش و از وجدان خویش. او انسانی ناآرام، غیر مسوول و خطرناک است. چنانکه پی می برید به هیچ وجه بی گناه نیست ولی در عین حال گناهکار نیز نمی باشد." "جو" از روابط جنسی متعدد خود برای فرار و برای تسکین هر چند موقت خود استفاده می کند. شاید از حهاتی یادآور شخصیت "مارلون براندو" در "آخرین تانگو در پاریس" باشد. "براندو" در آن فیلم نیز با ارتباط جنسی نامتعارف با دختر حوان، می خواست از زجری که می کشد خلاصی یابد. روابط حنسی در فیلم "مکنزی" نیز به صورت بی روج و گاه بسیار خشن است طوری که مخاطب را به صورت آزار دهنده ای متاثر می کند، مخاطب در عین حال که از "جو" متنفر می شود اما او را درک می کند. در واقع "جو" به خاطر شکست خود در زندگی هم خود را ویران می کند و هم آنچه که در پیرامونش است.فیلم بر اساس رمانی از "الکساندر تروچی" ساخته شده است و به صورت خیره کننده ای، فضای عاری از روبط انسانی و نا امید کننده بعد از جنگ حهانی را به تصویر می کشد. "جو" نمونه ای از جوان اروپایی دهه شصت اروپای بعد از حنگ است. نمونه ای مرگبار و خالی از وحدان و پوچ. کارگردانی دقیق، بازی های ظریف، موسیقی دلنشین، تصاویر مسحور کننده که هر صحنه بسان کارت پستالی خودنمایی می کند همه و همه در نهایت فیلمی زیبا و در عین حال سیاه را به مخاطب ارایه می دهند، فیلمی که یک "آن" در خود نهفته دارد که با نوشتن نتوان توصیف کرد ...آخرین ساخته "مکنزی" با نام "آقای فو" (Mister Foe) نیز با استقبال منتقدان و جشنوارهای مختلف از جمله "برلین" و "بافتا" و ... روبرو شده است که به تازگی در آمریکا اکران شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ کیست که این فیلمو ندیده باشد ؟؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده