"nazanin" 3610 ارسال شده در 9 فروردین، 2013 خورشید خاموش ، ستاره روشن آسمان آبی خاموش ، آسمان سیاه روشن همه چیز اماده ست که توی خواب امشب تو رو توی رویاهام ببینم بهانه بیدار شدنم ، 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 9 فروردین، 2013 از آغاز مي گويم برايت از آن زمان که به تو رسيدم از عشق تا عقل از عقل تا شعر من تو را در لحظه هاي تنهايي از ميان نوشته هايم جستم آن زمان که نگاه ها برايم معنا نداشت 4
mani24 29665 ارسال شده در 9 فروردین، 2013 اعتراف سختی است ولی نگاه میکنم به هاله ی کنار چشمهای تو و زنده میشود دلم و رشد میکند همه علاقه ام درست در همان زمان به محض انعکاس نور میان هاله ی کنار چشمهای توست که سست میشود تمام خاطرم شروع شوقی از جنون بهانه ام ترانه های ناب عاشقانه ام درست در همان زمان به دیدن هاله ی کنار چشمهای توست به من نگو گناه توست گناه چشمهای توست... 4
S a d e n a 11333 ارسال شده در 9 فروردین، 2013 قوانین علم را به هم زده ای٬ نبودنت وزن دارد! تهی اما سنگین... 3
mani24 29665 ارسال شده در 10 فروردین، 2013 وقتی کسی رو دوست داری از همه دنیا می گذری تولد دوبارته اسم اونو که می بری وقتی کسی رو دوست داری میخوای بهش تکیه کنی بگی که محتاجشیو به خاطرش گریه کنی وقتی کسی رو دوست داری حاضری دنیا بد باشه فقط اونی که دوست داری عاشقی رو بلد باشه حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس وقتی کسی رو دوست داری معنی نداره دیگه ترس وقتی کسی رو دوست داری به خاطرش می ری به جنگ قلبت میشه یه تیکه سنگ وقتی کسی رو دوست داری دنیا رو از یاد می بری دار و ندارتو می دی تا اونو به دست بیاری حاضری هرچی دوست نداشت به خاطرش رها کنی حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی حاضری هر روز سر اون با آدما دعوا کنی غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی وقتی کسی رو دوست داری از همه دنیا می گذری وقتی کسی رو دوست داری ... 2
- Nahal - 47858 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 به تو سپرده بودمش با هزار و یک امید و امروز برای هزارو یکمین بار دلم را می برم تا شکستگی اش را..... گچ بگیرند!!!! مجيد سعد آبادي 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 زندگی سخته اما باید خطر کرد هیچ چیزی رو از دست نمیدی با دست خالی اومدی با دست خالی هم میری تو این مسیر پرخطر ممکنه گاهی هم زمین بیفتی اما وقتی که افتادی دیگه تخت رو زمین دراز نکش این فرمول رو به خاطر بسپار نه بار زمین بخور اما ده بار برخیز این جمله رو با خودت تکرار کن من خم می شوم اما نمی شکنم راستی یادت باشه وقتی موفقی که با آجرهایی که دیگرون به طرفت پرت می کنن یه خونه محکم برای خودت بسازی......... 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 من روز خویش را با افتاب روی تو ، کز شرق خیال دمیده است ، اغاز میکنم ان لحظه ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش مینشینم : موسیقی نگاه ترا گوش میکنم ، گاهی میان مردم در ازدحام شهر غیر از تو ، هر چه هست فراموش میکنم. 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 سکوت را می پذیرم اگر بدانم روزی با تو سخن خواهم گفت، غم را می پذیرم اگر بدانم روزی در کنار تو شادی را احساس خواهم کرد، مرگ را می پذیرم اگر بدانم روزی خواهی فهمید که دوستت دارم.... 1
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام رفتی ،درست زمانی که دوست داشتنت را اعتراف کردمو هنوز مانده ام چرا همه معشوقها می روندبه راهی ،به امید کسی که شاید قرار نیستاصلاً باشد . (گیلدا ایازی) 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 ای آسمانی ترین ستاره ی هستی ! با تو ... جرقه های عاشق شدن ، در آتشکده ی متروک قلبم شعله کشید !! و .. ترانه های عاشقانه ام با تو ... به حقیقت رسید !! و با تو ... و وجود گرم توست که میخواهم بمانم .. و تا همیشه و همیشه .. در کلبه ی عشقم میزبان نفسهای عاشقانه ات خواهم بود .. !!! 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 هر صبح طلوعی دیگر است بر انتظار فرداهای من قاصدک خوش خبرم روزهاست که نیامده و من درپشت پنجره تنهایی تو را می خوانم و خاطراتت را، خواهم ماند تنها در انتظار تو... چرا نوشتم در برگ؛ تنهاییم را برایت، نمی دانم... 2
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 اعتراف می کنم ســــــکـه ی زنـــــدگـیم شـیـ ــــر نـدارد امـا هـمـیـــــــن خـطـ ـــ ــی کـه مــرا بــ ــه تــو ...وصـــــــــــــــــل نـگـه مــــی دارد را بسیـار دوســـــــت مـی دارمـــــــ.... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 اعتراف میکنم دوستت دارم بی تو میمیرم تو یگانه مرد زندگی منی تو شاهزاده قصر شیشه ای قلب منی من جز تو کسی را نمیخواهم جز آغوش تو در آغوش دیگری نمی آرامم جز حصار دستان تو در دستان کسی نمی سایم من تو را میخواهم با دل و جان... مجنون من کنارم بمان... 3
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 اعتراف می کنم تنهایی درد ناک است،اما در سکوت تنهایی است که همه چیز شکل می گیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3
sam arch 55879 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 یک اعترافِ کوچک! من بزرگی احساس تو را ندیدم! نمی دانم این اعتراف کوچیک ارزش اون احساس بزرگ تو رو دارد؟! از کوچکی من تا بزرگی تو.....مرز مشترک احساس است... من متنبه و تو سرشار از مهر... 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 من فقط ستاره توام روشناییم از توست پس همیشه باش صدایم کن ....... صدایت را دوست دارم نگاهم کن ....... نگاهت را دوست دارم دلتنگ میشوم .....همیشه .......هر لحظه ..... در حالی که میدانم کنارم هستی از ستاره ات دور نشو .......زیرا بی تابی میکند دلم ......مانند کودکی بهانه گیر ....... و نمیدانم برای ارام کردنش چه بگویم که ارام بگیرد ... همیشه باش ...... و صداکن ستاره ات را .....ستاره ات همیشه کنار توست 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 به تو فکر می کنم و تو همیشه در عجیب ترین زمان و غریب ترین مکان به فکر من می آیی چه احساس زیبایی است که ناگهان با فکر زیبای تو غافلگیر شوم 4
maryam banoo 3238 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 نام من عشق است ایا می شناسیدم؟ زخمی ام زخمی سرا پا می شناسیدم؟ با شما طی کرده ام راه درازی را خسته هستم خسته ایامی شناسیدم؟ راه شش صد ساله ای از دفتر حافظ تا غزل های شما ایا می شناسیدم این زمانم گر چه ابره تیره پوشیدست من همان خورشیدم اما می شناسیدم؟ پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر اینک این افتاده از پا رامی شناسیدم؟ می شناسند چشم هایم چهرهاتان را همچنانی که شما ها می شناسیدم؟ این چنین بیگانه از من رو مگردانید در مبندیدم به حاشا می شناسیدم؟ من همان دریایتان ای رهروان عشق رود های روح دریا می شناسیدم؟ اصل من بودم بهانه بود فرعی بود عشق قیس و حسن لیلا می شناسیدم؟ در کفه فرهاد تیغه من نهادم من من بریدم بیستون را می شناسیدم؟ مسخ کرده چهره ام را گر چه این ایام با همین دیدار حتی می شناسیدم؟ من همانم اشنای سال های دور رفته ام از یادتان یا می شناسیدم؟؟ 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 19 فروردین، 2013 دوستش دارم می دانم که می آید بیشتر از هر روز دیگری به انتظارش خواهم نشست او می آید من خودم را گم می کنم هنگامی که دستانش را می گیریم زیرا خود او می شوم خود خود او 6
ارسال های توصیه شده