XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۸۹ کنترل استرس تغيير دادن چيزهايی که می توانيد همين حالا خيلی کارها می توانيد بکنيد که محيط کارتان را عوض و استرستان را کم کنيد. اگر کارهای زير به نظرتان آشنا می آيد، پس احتمالاً قبلاً به آن فکر کرده ايد، اما کاری در اين راستا نکرده ايد. حالا وقت پرداختن به آن هاست. کار امروز را به فردا موکول نکنيد. به سلامت تان برسيد: می دانيد که ورزش منظم و جدی يکی از بهترين کارهايی است که در حق خود می کنيد. هم ذهن و جسم شما قوی تر می کند و هم چندين تن بار ناکامی و استرس را از دوش شما بر می دارد. وقتی گرفتار استرس باشيد، حجم ويتامين ها و مواد معدنی خاصی در بدن شما به سرعت افت می کند. پس به تغذيه تان توجه کنيد، خوردن ميوه و سبزيجات را فراموش نکنيد!به ويژه وقتی سفر هستيد به خاطر کار زيآد يا سفر کاری، ورزش و تغذيه ی درست را کنار نگذاريد. تفريح کنيد: اگر به شما خوش نمی گذرد، کار کردنتان چه فايده ای دارد؟ حداقل يک چهارم يا يک سوم زندگی بزرگسالی خود را در محيط کار می گذرانيد. البته به پولش احتياج داريد و از آن مهمتر، به ارضای روانی و شغلی بيشتر احتياج داريد. اما هيچ وقت نبايد کار را از آن قدر جدی بگيريد که نتوانيد در محل کار و با همکارانتان خوش بگذرانيد. دوست داريد روزی روزگاری شما را بعنوان مديری به ياد بياورند که فقط فکر و ذکرش جريان نقدينگی شرکت بود، يا ترجيح می دهيد به ياد بياورند که شما بر زندگی همه ی اطرافيانتان تأثير مثبت گذاشته ايد و کار همه را به تفريحی لذت بخش تبديل کرده ايد؟ نه گفتن را يآد بگيريد: از قديم گفته اند« بعضی وقت ها می توانيد بعضی ها را راضی کنيد اما هميشه نمی توانيد همه را راضی کنيد» پس اگر بخواهيد همه را راضی کنيد، هيچ نتيجه ای نمی گيريد وقتی حجم کارتان تکميل است و ناگهان کسی می خواهد کار خودش را بر دوش شما بيندازد، به راحتی بگوييد نه. آرام بگيريد: آرميدگی بحش بسيار مهمی از هر برنامه ی مديريت بر استرس است وقتی آرام می گيريد، به ذهنتان استراحتی می دهيد و فرصتی در اختيار خود می گذاريد تا قبل از شروع به کار مجدد باتری هايتان را دوباره شارز کنيد. هر دقيقه ارزشمند است. می دانيد فراغت يعنی چه؟ شايد مدت ها باشد که فراغتی به خود نداده باشيد وقتی می خواهيد کمی از کار فارغ شويد، تمدد اعصاب کنيد، و به جايی برويد که در آن بتوانيد حتی برای مدت کوتاهی از کار روزانه فاصله بگيريد. اگر پشت ميزتان بنشينيد، احتمال اينکه کسی مزاحمتان بشود يا مجبور شويد جواب تلفن را بدهيد، وجود دارد. اگر شد از ساختمان بيرون برويد و قدمی بزنيد، گل ها را بو کنيد، به صدای پرندگان گوش بدهيد و ارام بگيريد. بر برنامه ی کاری تان مديريت کنيد: اگر خودتان بر برنامه تان مديريت نکنيد، کسی ديگری اين کار را می کند از سررسيد يا تقويم روميزی برای کنترل جلسات و قرارهای ملاقات تان استفاده کنيد. اگر کسی شما را به جلسه ای دعوت کرد، فوراً موافقت نکنيد اول موضوع جلسه را بپرسيد و نقش خودتان را در جلسه بدانيد. اگر فکر می کنيد حضورشما در جلسه دليلی ندارد، موافقت نکنيد. شما اهداف و اولويت های کاری خودتان را داريد و نبايد بگذاريد اولويت های ديگران به شما تحميل شود و همين طور بحران ديگران. کارها را ساده کنيد: کار نبايد سخت تر از آنی بشود که لازم است. شما به عنوان يک مدير در موقعيت مناسبی هستيد تا نظام ها و فرآيند های کاری سازمان را راحت تر، سريع تر و بهتر کنيد، با دقت کار و بار واحد خودتان را ارزيابی کنيد و تمام مراحل کاری و فعاليت های غير ضروری را حذف کنيد. کارها را ساده ، کوتاه و متراکم کنيد. با حذف بعضی مراحل کاری، تلاش و انرژی لازم را هم کم کنيد. اشتباهات کمتری رخ می دهد و استرس شما هم کم می شود. نيمه پر ليوان را نگاه کنيد: خوش بين باشيددر هر کار و هر کس که می بينيد، دنبال نکات مثبت باشيد، احساس خودتان هم خيلی بهتر می شود و همين طور احساس ديگران هم نسبت به شما بهتر می شود. چرا که هميشه در حال روحيه دادن به خودتان و ديگرانيد ان حجم استرس را درشما و اطرافيانتان به شدت کاهش می دهد. پذيرفتن چيزهايی که نمی توانيد عوض کنيد هر چقدر هم تلاش کنيدف بعضی چيزها را نمی توانيد عوض کنيد و به جای تغيير دادن چيزهای تغيير ناپذير، فقط دچار استرس، سرخوردگی يا حتی بيماری می شويدو اين اصلاً خوب نيست. در اين وضع فقط يک راه داريد: خودتان را عوض کنيد. تسليم شويد: از مبارزه با تغيير دست بکشيد ادامه ی اين مبارزه فقط ميزان استرس و البته فشار خون شما را بالا می برد، تسليم تغيير شويد. با آن يکی شويد. خودتان را به امواج دگرگونی بسپاريد. می توانيد از تغيير به نفع خودتان استفاده کنيد. رفتارتان را تطبيق بدهيد: از دست دادن چشم انداز کار به راحتی اتفاق می افتد. چند سال که از کار شما در يک حرفه بگذرد، کم کم دچار خود بزرگ بينی می شويد و فکر می کنيد سازمان بدون شما از بين می رود. اما خيلی زود با اين حقيقت روبرو می شويد که ديگران نظر شما را ندارند و کم کم برای اثبات اين نظر به ديگران، کارهای جزئی و روزمره را انجام نم یدهند تا ديگران بفهمند اين کارها شأن شما نيست. اما فراموش نکنيد که اغلب مردم با ورشکستگی فاصله ی کمی دارند. اگر کارتان را از دست بدهيد، چند وقت دوام می آوريد؟ و مطمئن باشيد که ممکن است عذر شما را بخواهند فکر می کنيد اگر کار در سازمان به تعديل نيرو بکشد، چه کسانی را اول اخراج می کنند؟ کارمندانی که برای نتيجه گيری از کارشان همه کار می کنند، يا کسانی که فکر می کنند هيچ کاری در شأن آنها نيست؟ اگر جزو گروه دوميد، بايد به سرعت رفتار خود را عوض کنيد، وگرنه کس ديگری اين کار را برای شما می کند. نقش قربانی را بازی نکنيد: در اين دنيا يا بايد پتک باشيد يا سندان . اگر قربانی تغييرات باشيد، يعنی از واکنش به تمام اتفاقات پيرامونتان بازمانده ايد. مايوس نشويد و خود را منزوی نکنيد. قربانی تغييرات نباشيد. خشم خود را مهار کنيد: وقتی اوضاع مطابق ميل شما نيست، عصبی شدن ساده ترين کار است، اما فقط وقت و انرژی شما را تلف می کند. به خصوص وقتی نسبت به چيزی عصبانی هستيد که برای حل آن کاری از دست شما بر نمی آيد انرژی تان هدر می رود و تمرکزی برای پرداختن به اموری نمی ماند که در مورد آنها کاری از دست تان برمی آيد. وقتی در ترافيک خيابان گير می افتيد، چه کار می کنيد؟ فحش می دهيد و حرص می خوريد؟ صورت تان سرخ می شود و فشار خونتان بالا می رويد؟ آيا خشم شما کمک می کند تندتر حرکت کنيد و زودتر به مقصد برسيد؟ به جای تلف کردن وقت تان برای عوض کردن چيزی تغيير ناپذير، چند تا تلفن های ضروری را بزنيد، به موسيقی گوش بدهيد و تمدد اعصاب کنيد يا به کتاب گويايی روی نوار گوش بدهيد. خشم خود را با فعاليتی مفيد عوض کنيد، وگرنه خشم شما را زنده زنده می خورد. به خاطر مسائل کوچک حرص نخوريد: بسياری از اتفاقاتی که در طول يک روز کاری رخ می دهد، فقط مسائل جزئی است پر کردن يک فرم ، کنترل پيام های تلفنی و اينترنتی، پاسخ دادن به برنامه ها و فشار دادن چند کليد کامپيوتر، مسائل بزرگ معمولاً معدود است . فرض اين است که شما 80 درصد وقت خود را صرف رسيدن به 20 درصد نتايج مورد انتظارتان می کنيد. يادتان باشد که اغلب کارهای شما، شامل مسائل کوچک است. پس سر آنها حرص نخوريد. اگر می خواهيد نگران باشيد، دغدغه تان را متوجه مسائل واقعاًً مهم کنيد. ادامه دارد منبع قبلی 7 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۸۹ سخنی پیرامون نگرش مثبت و استرس "برندگان زندگی کسانی هستند که به سرعت میتوانند نگرش مثبت خود را بازیابند." برخورداری از نگرش مثبت تا اندازه ای در فشار روانی موثر است.هر چه انسان بیشتر بتواند توجه خود رابه عوامل مثبت پیرامون جلب کندبهتر میتواند مثبت بماند. هر انسانی با یک سلسله حوادث خارجی مواجه می شود که میتواند نگرش او را به موارد منفی سوق دهد.هنگامیکه چنین می شود،و نگرش انسان میل به منفی پیدا می کند،مبارزه مناسب آنست که انسان هرچه زود تر روحیه اش را عوض کندبه نحوی که او را در بازگشت به سمت مثبت و رسیدن به روحیه همراه با خوش بینی کمک کند. هرگاه کسی نگرش مثبت داشته باشد،دیگر ویژگیهای شخصی او نیز به سمت بهبود پیش می رود.موفقیت شغلی ،هم به مهارت کافی در انجام کارو هم به شایستگی انسان دربر قراری مناسبات انسانی بستگی دارد.ایجاد مناسبات مطلوب باید با روحیه مثبت انجام شود.حفظ روحیه باید یک فرآیندمنظم روزانه و هفتگی برای همه باشد.ولی علی رغم تلاشهای فراوان،گاه و بی گاه لازم است در روحیه خود بطور اساسی تجدید نظر کنیم. اطلاع از این که روحیه ما تا چه اندازه تنظیم و کوک کردن(شارژ)نیاز داردبسیار ضروری است تا بتوان برای انجام این امر هوشمندانه برنامه ریزی کرد. فرآیند تجدید نظر در نگرش باید بلا فاصله پس از شکست یا قصور آغاز شود. با داشتن نگرش همیشه مثبت انسان میتواند از هر جهت در بازی زندگی برنده شود،یعنی به احساس رضایت،بر قراری روابط مستحکم با دیگران وتوفیق واقعی در زمینه شغلی برسد. منبع قبلی 6 لینک به دیدگاه
soudabe 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۸۹ دوستان عزیز ممنونمطالب خیلی مفیدی گذاشتین خیلی استفاده کردم 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۸۹ مدیریت زمان و نقش آن در کنترل فشار روانی یکی از گنجینه هایی که در اختیار فرد می باشد،و به اختیار خود در جهت ایجاد آرامش روحی یا افزایش فشار روانی از آن استفاده می کند،زمان است. اگرچه افراد بعضا از زمان در اختیار خود،برای ورزش،دیدار فامیل،انجام کارهای عقب افتاده،خریدهای روزانه...و به منظور کاهش فشارهای روانی استفاده میکنند،لیکن گاهی همین روال که نشانگر استفاده بدون برنامه از زمان است،موجب افزایش استرس آنها می شود.بعضی افراد هستند که همیشه احساس کمبود وقت و عقب بودن از کارها ی حتی ضروری خود دارندو یا به نوعی خود را در استفاده بهینه از وقت سرزنش می کنند.مطالعات نشان داده است که بسیاری از این افراد بدلیل عدم توجه به مدیریت زمان دچار این احساس میشوند.به عبارتی در صورت مدیریت زمان و برنامه ریزی برای زمان میتوان از این مشکل به ویژه برای مدیران جلوگیری نمود.به طور حتم مدیریت زمان برای مدیران،که وظایف کلیدی زیادی را در جهت رسالتهای سازمان به عهده دارند،از اهمیت زیادی برخوردار است.و میتوان گفت که این افرادضمن رعایت اصول مدیریت زمان برای خود،این نقش را باید در مقابل کارکنان و حتی سایر انسانهایی که با آنه سرو کار دارند ایفا نمایند. آنچه که مسلم است،حاکمیت نظم و ترتیب در سازمان و امور شخصی ،تا اندازه زیادی به رعایت مدیریت زمان بستگی دارد. کمبود وقت در انجام امور مهم و روزمره باعث میشود این حالت یک روند صعودی طی کرده و به مرور حتی برای کارهای خیلی ساده هم وقت نباشد ،بنابراین رعایت یک سری ضوابط و اصول منطقی برای انجام کارهای روزمره ضروری مینماید. ( کسانی که احساس میکنند وقت کم میارن و به کاراشون نمیرسندکتاب قورباغه را قورت بده نوشته برایان تریسی توصیه میشه) 4 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ راهکارهای شخصی برای پیشگیری از استرس یا فشار روانی هر روز پانزده دقیقه زودتر از موعد مقرر از خواب برخیزید. برنامه کاری فردا را شب قبل آماده کنید. موارد مهم را بر روی کاغذ یاد داشت کنید.* اولویتهای مسائل زندگیتان را مشخص کنید(میتوانید روی کاغذ یاد داشت کنید). از افراد منفی دوری گزینید. وظایف بزرگ را به اندازه های کوچکتر تقسیم کنید. مشکلات را به عنوان نوعی چالش و مبارزه طلبی تلقی کنید. لوازم خانگی و سازمانی را که بدرستی کار نمی کنند تعمیر کنید. اعتماد به نفس داشته باشید و خود را کوچک نشمارید.** موفقیت های خود را وصف کنید.(بجای اینکه شکستهای خود را مرور کنید موفقیتهای خود را یاد آوری و مرور کنید.) بیشتر بخندید. حس مزاح،لطیفه گوئی و گشاده روئی را در خود تقویت کنید. همواره اهدافی را برای خود در نظر داشته باشید.*** از موفقیت های خود درس بگیرید. به غریبه ها هم سلام کنید. سعی کنید بدون دلیل همه آدمها و همه چیز را دوست داشته باشید. هوا را به آرامی استشمام کنید. از عادات زشت و ناپسند دوری کنید. کار را همین امروز انجام دهید. به یک کار هنری توجه کنید. وزن خود را کنترل کنید. هر از گاهی برخیزید و حرکات کششی انجام دهید. بیاموزید که به نیازهایتان پاسخ دهید. محدودیتها خود را بشناسید و اجازه دهید دیگران هم از آنها آگاه شوند. هر روز ورزش کنید.(اگر شده حتی 10 دقیقه) زودتر از موعد مقرر در محل کارتان حاضر شوید. از راه های مختلف به محل کارتان بروید. گاهی با اجازه مدیر مربوطه ،زودتر از موعد محل کار خودرا ترک کنید. به خاطر داشته باشید که شما همیشه صاحب اختیار بوده و آزاد هستید. از تلاش در جهت تنبیه دیگران دست بردارید. به حد کافی بخوابید. دیگران را تحسین کنید. همیشه یک طرح دوم هم در نظر داشته باشید. آرام باشید و هرکاری را در زمان خودش انجام دهید. نکات بالا را یک روز در میان مرور و یاد آوری کنید. توجه داشته باشید شما بقیه عمرتان را برای ادامه زندگی در اختیار دارید.... *مطالعات نشان داده یادداشت کردن تفکرات و اهداف و برنامه برروی کاغذ گامی است بسوی موفقیت. **داشتن اعتماد به نفس باعث دستیابی به موفقیت می شود. ***اگر هدفی نداشته باشید موفقیتی در کار نخواهد بود ،چون موفقیت یعنی رسیدن به اهداف. 5 لینک به دیدگاه
soudabe 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۸۹ آقا مهرداد منتظر بقیه نکات مفیدتون هستم 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۸۹ soudabe عزیز ،سپاس از حسن توجه وعلاقه ای که به مطالب نشون میدین. ********************************************* این تاپیک در رابطه با استرس و نحوه مهار کردنشه،یکی از راه هایی که استرس نداشته باشیم اینه که کاری که انجام میدیم دوست داشته باشیم . گابریل گارسیا مارکز(رمان نویس،روزنامه نگار ،ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی)که در سال 1982 جایزه ادبی نوبل دریافت کرد و در سال 1999 مرد سال آمریکای لاتین شد ،بعد از 85 سالگی حاصل تجربیاتش رو در 15 جمله بیان کرد که یکی از جمله هاش که به بحث ما ربط داره اینه: "در چهل سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم ،بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم. اگه دوست داشته باشین بقیه جملاتشم بنویسم؟ 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۸۹ حتما بقیه شو بزار ممنون حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله: در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می دانند ، و گاهی اوقات پدران هم . در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود . در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد ، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته ، محروم می كند . در 30 سالگی پی بردم كه قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن . در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد ؛ بلكه چیزی است كه خود می سازد . در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم ؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می دهیم ، دوست داشته باشیم . در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی ، چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می دهند . در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است . در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب . در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می توان ایثار كرد ، اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید . در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نیز كه میل دارد ، بخورد . در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارت های خوب نیست ؛ بلكه خوب بازی كردن با كارت های بد است . در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می كند نارس است ، به رشد وكمال خود ادامه می دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است ، دچار آفت می شود . در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است . در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست . 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ خلاصه اینکه سعی کنین کار و شغلتونو دوست داشته باشین و کلام آخر کار تجسم عشق است کار عشق مجسم است اگر نمیتوانی با عشق کار کنی اگر جز با ملامت و بیزاری کاری از تو نمی آید بهتر است کار خود را ترک کنی و بر دروازه معبد نشینی و صدقات کسانی را که با عشق کار میکنند بپذیری زیرا اگر بی عشق پخت کنی نانی تلخ از تنور بدر خواهد آمدکه گرسنه را نیمه سیر گذارد و اگر با کینه انگور بفشاری زهری از آن کینه در شراب تو خواهد ریخت و اگر با صدای فرشتگان آواز بخوانی و تو را به آن آواز عشقی نباشد گوش آدمیان را آشفتته میکنی و آنان را از شنیدن آوای روز ونجوای شب محروم می داری جبران خلیل جبران کتاب پیامبر 2 لینک به دیدگاه
soudabe 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ ممنون مهرداد خیلی مطالب مفیدی گذاشتی واقعا استفاده کردم ونکات خیلی خوبی واسم داشت خلاصه اینکه سعی کنین کار و شغلتونو دوست داشته باشین و یعنی الان من یا اینکه ذشته مو دوست نداشتم باید بهش عشق بورزم:ws2: 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ اما من اصلا استرس را دوست ندارم،حتی بعضا مزایایش را. چون هنگام استرس زبانم میگیرد و میلرزد و نمیتوانم حرفم را درست بزنم. 1 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۸۹ ممنون مهرداد خیلی مطالب مفیدی گذاشتی واقعا استفاده کردم ونکات خیلی خوبی واسم داشت خلاصه اینکه سعی کنین کار و شغلتونو دوست داشته باشین و یعنی الان من یا اینکه ذشته مو دوست نداشتم باید بهش عشق بورزم:ws2: یعنی اینکه آدم باید سعی کنه رشته ای که دوست داره انتخاب کنه ، در ضمن رشته مدیریت خیلی رشته خوبیه. چطوره که مدیریت خوبه ،ولی رشته مدیریت خوب نیست؟!!!!! مگه چه رشته ای دوست داشتی؟ لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۸۹ حالا انشا... اگه شد یه مطلب مینویسم در رابطه با لزوم آگاهی از اصول مدیریت و اهمیت و تاثیره بالا بودنه آگاهی نسبت به این علم وفن در جوامع. ولی این سایت یه روز بازه 10 روز تعطیل !!!!!!!چرا؟!!!!!! لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده