mim-shimi 25686 ارسال شده در 2 آبان، 2010 خب زمانی که سوالی پیش بیاد از این کلمه استفاده میکنیم شما نظر دیگه ای دارین؟ 2
جیرجیری 856 مالک ارسال شده در 2 آبان، 2010 خب زمانی که سوالی پیش بیاد از این کلمه استفاده میکنیمشما نظر دیگه ای دارین؟ :hi: اتفاقا نظر من هم 100% همین است تنها یک پرسش پیش می آید چرا پرسش برای شما پیش نمی آید که بپرسید چرا؟
سـارا 20071 ارسال شده در 2 آبان، 2010 من بچه که بودم همش از مامانم می پرسیدم "یعنی چه" ، یعنی چه؟؟؟ الان این سوال شما مثل همینه! 3
جیرجیری 856 مالک ارسال شده در 2 آبان، 2010 من بچه که بودم همش از مامانم می پرسیدم "یعنی چه" ، یعنی چه؟؟؟ الان این سوال شما مثل همینه! من اینطور فکر نمی کنم وقتی چیزی رخ میدهد و ما آن را نمی فهمیم می پرسیم چرا خوب تا اینجا درست ولی بعد چرا دیگه نمی پرسیم چرا ؟
سـارا 20071 ارسال شده در 2 آبان، 2010 من اینطور فکر نمی کنم وقتی چیزی رخ میدهد و ما آن را نمی فهمیم می پرسیم چرا خوب تا اینجا درست ولی بعد چرا دیگه نمی پرسیم چرا ؟ حتما بعدش دوباره چیزی اتفاق میفته که می خوایم بدونیم چرا! 2
spow 44198 ارسال شده در 2 آبان، 2010 یه خاطره یه پنجره! شروع دبیرستان همیشه مصادف میشه با شروع چالشهایی نو افکاری جدید وبسط شاید فکرهایی که ذهنهای جستجوگری از قبل دنبال یه سری مسایل بودن نمیخوام زیاد تو جزئیات برم تو سال دوم دبیرستان یه اتفاقی برام افتاد که مسیر زندگیمو برای سالهایی طولانی ودرپی اشتباهات وحشتناکی از مسیر خودش دور کرد تو همون سال یه درسی بود به اسم تاریخ معاصر یه استادی برامون میومد جانباز بود وکوله باری از ادب ومعرفت ودانش تنها درسی بود که تو عمرم براش فوق برنامه میموندم وگاهی جمع کوچکمان ساعتهای متمادی پس از اتمام درس عادی درکلاسی مشغول بحث وشنیدن وگفتن از تاریخ فلسفه اجتماع زندگی اینده وخلاصه هرچیزی که ذهنی جویا درپی اونه سال 76 داشت میرسید!! خلاصه یه حرفی اون موقع اون بنده خدا گفت شاید اگه زودتر بهش فکرکرده بودم زودتر از اشتباهاتم درس میگرفتم ومجبور نبودم این همه دنبال زندگی بدوم خلاصه حرفش این بود که اگه بجای چگونه وچطور چرا رو جایگزین کنیم خودبخود دیدی نو فکری نو وچالشی نو خواهیم داشت که مارو به سمت درستیها هدایت میکنه سالها طول کشید تا گوشه ای از حرفای اون برام جا بیفته وامروز مطمئنم باید بجای چطور همیشه بپرسم چرا؟ نگوییم چطور بپرسیم چرا؟ شاید دوستایی که اون اوایل منو اونور دیده بودن این امضای منم خاطرشون باشه اینو تو پست 49 تاپیک چه باید کرد زده بودم هییی! 9
جیرجیری 856 مالک ارسال شده در 3 آبان، 2010 یه خاطره یه پنجره!شروع دبیرستان همیشه مصادف میشه با شروع چالشهایی نو افکاری جدید وبسط شاید فکرهایی که ذهنهای جستجوگری از قبل دنبال یه سری مسایل بودن نمیخوام زیاد تو جزئیات برم تو سال دوم دبیرستان یه اتفاقی برام افتاد که مسیر زندگیمو برای سالهایی طولانی ودرپی اشتباهات وحشتناکی از مسیر خودش دور کرد تو همون سال یه درسی بود به اسم تاریخ معاصر یه استادی برامون میومد جانباز بود وکوله باری از ادب ومعرفت ودانش تنها درسی بود که تو عمرم براش فوق برنامه میموندم وگاهی جمع کوچکمان ساعتهای متمادی پس از اتمام درس عادی درکلاسی مشغول بحث وشنیدن وگفتن از تاریخ فلسفه اجتماع زندگی اینده وخلاصه هرچیزی که ذهنی جویا درپی اونه سال 76 داشت میرسید!! خلاصه یه حرفی اون موقع اون بنده خدا گفت شاید اگه زودتر بهش فکرکرده بودم زودتر از اشتباهاتم درس میگرفتم ومجبور نبودم این همه دنبال زندگی بدوم خلاصه حرفش این بود که اگه بجای چگونه وچطور چرا رو جایگزین کنیم خودبخود دیدی نو فکری نو وچالشی نو خواهیم داشت که مارو به سمت درستیها هدایت میکنه سالها طول کشید تا گوشه ای از حرفای اون برام جا بیفته وامروز مطمئنم باید بجای چطور همیشه بپرسم چرا؟ نگوییم چطور بپرسیم چرا؟ شاید دوستایی که اون اوایل منو اونور دیده بودن این امضای منم خاطرشون باشه اینو تو پست 49 تاپیک چه باید کرد زده بودم هییی! :w139: :hi: درسته من می خوام ببینم بعضی ها چشون شده کمتر می پرسند چرا همه پرسش های دنیا را توانسته اند پاسخ بدهند خسته شده اند خوابشون می آید می خواند بمیرند مغزشون از کار افتاده آخه چه مرگشون که نمی پرسند چرا ؟ :icon_pf (34)::w00::w00::ws44::ws44: 1
am in 25041 ارسال شده در 3 آبان، 2010 خب انسان یه موجود زندست لازمه زنده بودن پویا بودنه کسی میتونه پویا و ساری باشه که ذهنش رو دچار چالش نه و به اون چالش ها فکر کنه کسی هم که فکر میکنه مسلما دائما باید از خودش بپرسه چرا؟؟؟؟؟ 2
danielo 15239 ارسال شده در 3 آبان، 2010 چرا کسانی که اهل زیاد حرف زدند هستند و مغزت را میخورند و بدونی که چیزی ازش بپرسی چیزهایی که میدونند را بهت میگویند وقتی که شما یک سوال ازشون میپرسی و میگویید چرا؟؟؟ اون وقت بهت جواب نمیدهند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 1
am in 25041 ارسال شده در 3 آبان، 2010 چرا کسانی که اهل زیاد حرف زدند هستند و مغزت را میخورند و بدونی که چیزی ازش بپرسی چیزهایی که میدونند را بهت میگویند وقتی که شما یک سوال ازشون میپرسی و میگویید چرا؟؟؟اون وقت بهت جواب نمیدهند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پسته بی مغز اگر دهان وا کند رسوا شود!!!!! 2
mim-shimi 25686 ارسال شده در 3 آبان، 2010 :hi: اتفاقا نظر من هم 100% همین است تنها یک پرسش پیش می آید چرا پرسش برای شما پیش نمی آید که بپرسید چرا؟ خب به خاطر میزان درگیری ذهن و افکاره اینکه کجاها داره سیر میکنه 2
mohsen 88 10106 ارسال شده در 3 آبان، 2010 چون یاد نگرفتیم.چون یاد گرفتیم هر چی به ما میگن بگیم درسته.اما نسل امروز دیگه این چیزا رو قبول نمیکنه.الان یه جوون کلی چرا داره که چون یاد نگرفتن بهش جواب درست بدن توش موندن. 3
جیرجیری 856 مالک ارسال شده در 4 آبان، 2010 چون یاد نگرفتیم.چون یاد گرفتیم هر چی به ما میگن بگیم درسته.اما نسل امروز دیگه این چیزا رو قبول نمیکنه.الان یه جوون کلی چرا داره که چون یاد نگرفتن بهش جواب درست بدن توش موندن. :w14: من برعکس فکر می کنم من فکر می کنم نسلی که مغزش باید بیشتر کار کنه، یعنی جوان های 18 تا 28 سال اصلا کامل فلج شده اند. نصف بیشترشون اگر یک دوست دختر داشته باشند چشماشون دیگه هیچ جا را نمی بینه که بخواد بپرسه چرا بقیه شون هم یا کور مادرزاد هستند یا اینقدر کتک خورده اند تا کور شده اند. خانم ها که ماشالله جنس لطیف هستند اگر بپرسند چرا از لطافت می افتند برای همین کار به این کارا ندارند :icon_pf (34):
جیرجیری 856 مالک ارسال شده در 5 آبان، 2010 خب به خاطر میزان درگیری ذهن و افکارهاینکه کجاها داره سیر میکنه :shad: درسته به نظر می آید ما آدم های بدبختی هستیم همیشه درگیریم برای همین اندیشمون دیگه درست جواب نمی ده
ارسال های توصیه شده