alireza&sepide 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ انوشه جونم بگو من برات انجام میدم کارای خودمم میندازم گردن علیرضا طفلی بهش زنگیدم نمیتونست به حرفه 2 شب نخوابیده بودش یه ریز سر کاراش و ماکت و شیتاش بود دلم کلی سوخت و دعواش کردم لینک به دیدگاه
alireza&sepide 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ بووووووووووسهرچند هنوز به پای شما نمیرسه کارمون.... ولی بی شوخی میگم هرجا خسته شدی کمک خواستی بگو خودمو میرسونم :4chsmu1:آخرش اینه که میام مدادتو میتراشم یکمم روحیه میدم بر میگردم میسیییییییییییییییییییییییییییی ای جانم بسین میرم واست چایی میارم گلم همین که پیشم هستی خودش کلی روحیست کامیار ساکت شدی:brodkavelarg: لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ نه مرسی عسیسم شب بیداریه این کاراررو دوست دارم به خصوص وقتی به آخرای کارم میرسه یکی با لیوان چایی میاد بالا سرم که نظر بده(با هر حرکت اون لیوان بند بند بدنم میلرزه:4chsmu1:) این لیوان چایی مثل حکم مرگ میمونه که اگه بریزه رو کارت دیگه هیچی.... 1 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ میسیییییییییییییییییییییییییییی ای جانم بسین میرم واست چایی میارم گلم همین که پیشم هستی خودش کلی روحیست کامیار ساکت شدی:brodkavelarg: مرسییییییییی سپیده این ژستی که گرفتی چه بهت میادا خب اینجوری که بیشتر کامیارم میترسونی با لطافت صداش کن لینک به دیدگاه
Architect 3224 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ سپیده ببخشید یه هویی( ) رفتم میبینم تو و انوشه خوب همو تحویل میگیرین سلام به بچه های باحال معماری سلام مهندس ابرام خوبی؟ از امتحانات چه خبر؟ لینک به دیدگاه
maryam.mehregan 112 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ نه مرسی عسیسمشب بیداریه این کاراررو دوست دارم به خصوص وقتی به آخرای کارم میرسه یکی با لیوان چایی میاد بالا سرم که نظر بده(با هر حرکت اون لیوان بند بند بدنم میلرزه:4chsmu1:) این لیوان چایی مثل حکم مرگ میمونه که اگه بریزه رو کارت دیگه هیچی.... آییییییییییییی گفتی از اعماق دل من حرف زدی اگه خواستی دوستتو نفرین کنی بگو ایشالا شب تحویل پروژت چایی بریزه رو شیتت یا ایشالا یکی خیلی اتفاقی پاشو بزاره رو ماکتت و ....:ws28:. یه سوال:ws52: اینایی که دارین در موردش حرف میزنین تحویل پایان ترمه؟:jawdrop::jawdrop: لینک به دیدگاه
Abo0ozar 8637 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ سلام به معمارا. منم يه همچين جرياني يه بار برام پيش اومد. مجبور شدم دوباره شروع به رنگ كنم لینک به دیدگاه
Architect 3224 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ مریم یه نفریت یادت رفت اینکه بعد از اینکه تمام کارت رو انجام بدی سیستمت ویروسی بشه فایلهات حذف بشه که همچین اتفاقی برای من پیش اومد راستی قرار بود تو و فرگل سوال رو حل کنین راهنمایی هم که کردم فکر نمی کنم سخت باشه سلام به معمارا. منم يه همچين جرياني يه بار برام پيش اومد. مجبور شدم دوباره شروع به رنگ كنم اِ مگه شما رنگ هم می کنین؟ ظاهرا نقاشی و کاردستی فقط برای ماست 2 لینک به دیدگاه
Abo0ozar 8637 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ ترم اول بود اون موقع. فكر كردي نقاشي منحصر به خودتونه.:4chsmu1: ماشاالله بعد از اون ترم هم ديگه با وسايل نقاشي نيازي نبود لینک به دیدگاه
maryam.mehregan 112 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ مریم یه نفریت یادت رفت اینکه بعد از اینکه تمام کارت رو انجام بدی سیستمت ویروسی بشه فایلهات حذف بشه که همچین اتفاقی برای من پیش اومد راستی قرار بود تو و فرگل سوال رو حل کنین راهنمایی هم که کردم فکر نمی کنم سخت باشه اِ مگه شما رنگ هم می کنین؟ ظاهرا نقاشی و کاردستی فقط برای ماست آییییییییی،راست گفتیا!!منم یه دفعه همچین اتفاقی برام پیش اومد:icon_pf (34)::ws18::ws18: 3-2 ساعت گریه کردم:ws44: شب تحویل پروژه نمیدونم آه کی گرفت!!!:ws52::w58: چشم در اولین فرصت:w16: لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ آییییییییی،راست گفتیا!!منم یه دفعه همچین اتفاقی برام پیش اومد:icon_pf (34)::ws18::ws18:3-2 ساعت گریه کردم:ws44: شب تحویل پروژه نمیدونم آه کی گرفت!!!:ws52::w58: آخی نازییییی :icon_pf (34): منم یه بار با دوستم همین ترم واسه تحویل یکی از درسام باید غیر شیت پاور هم تحویل میدادیم خیر سرمون حواسمونو جمع کرده بودیم هر صفحه رو که می ساختیم saveمی کردیم بعد نگو از خستگی زیاد هر بار که پیغام میداد دوستم کنسل رو میزده:icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34): این شد که صبح که خواستیم چک کنیم کارو فهمیدیم که به به حتی 1صفحه هم از کارمون saveنشده:jawdrop: جز اینکه بهم نگاه کنیم و بخندیم کاره دیگه ای از دستمون بر نمیومد:ws28: لینک به دیدگاه
maryam.mehregan 112 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ آخی نازییییی :icon_pf (34): منم یه بار با دوستم همین ترم واسه تحویل یکی از درسام باید غیر شیت پاور هم تحویل میدادیم خیر سرمون حواسمونو جمع کرده بودیم هر صفحه رو که می ساختیم saveمی کردیم بعد نگو از خستگی زیاد هر بار که پیغام میداد دوستم کنسل رو میزده:icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34): این شد که صبح که خواستیم چک کنیم کارو فهمیدیم که به به حتی 1صفحه هم از کارمون saveنشده:jawdrop: جز اینکه بهم نگاه کنیم و بخندیم کاره دیگه ای از دستمون بر نمیومد:ws28: بمیرم برات به قول شاعر: خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشتست به آن میخندم :ws28: به به م بده!!:4chsmu1::4chsmu1: لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ سلام بر بروبچ گل و گلاب :4chsmu1: لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ بمیرم براتبه قول شاعر: خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشتست به آن میخندم :ws28: به به م بده!!:4chsmu1::4chsmu1: ای جان خدا نکنه ولی شاعر خیلی خوب گفته فکر کنم همه این لحظه هارو درک کرده بوده تازشم نازتنفست مریم جان سلام بر بروبچ گل و گلاب :4chsmu1: و علیک سلام به داش علی گل گلاب تر:icon_pf (44): 1 لینک به دیدگاه
maryam.mehregan 112 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ سلام خوش اومدی من شمارو تو باشگاه ندیدم؟؟:ws52::4chsmu1: لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ ای جان خدا نکنهولی شاعر خیلی خوب گفته فکر کنم همه این لحظه هارو درک کرده بوده تازشم نازتنفست مریم جان و علیک سلام به داش علی گل گلاب تر:icon_pf (44): خوبی انوشه جان ؟ چه خبر ؟ سلامخوش اومدی من شمارو تو باشگاه ندیدم؟؟:ws52::4chsmu1: سلام مریم خانوم . کدوم باشگاه :4chsmu1: احتمالا منو اونجادیدید :ws2: لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۸ خوبی انوشه جان ؟ چه خبر ؟ :ws2: مسی فکر کنم خوبم .......سلامتی......... لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده