Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ احتملا حتی یک نفر هم این مطلب رو نخواهد خوند... ولی به هر حال اینجا میزارم... میدونم این مطلب به این بخش مربوط نیست... ولی مدیر محترم لطفا قبل از اینکه منتقلش کنید یه چند ساعت محلت بدید... اینهایی که نوشتم نظر شخصی بنده هستند... شاید غلط باشند... نظر شما چیه ؟ --------------------------------------------------------------------------------- ارزش و توانایی واقعی یک انسان تنها بر اساس پیروزی هاش اندازه گیری نمیشه... پیروزی ها و شکست ها در کنار هم قرار میگیرند و ارزش و توان واقعی انسان رو مشخص میکنند. بعضا آنچه در گذر زمان و با تلاش و سختی های بسیار و با پرداخت هزینه های بالایی به دست اومده بودند به سادگی در سایه ی اشتباهات انسان مخفی میشند... اشتباهات در چشم به هم زدنی اتفاق میافتند و گاها پیامدهای باور نکردنی دارند که شاید هرگز قابل جبران نباشند... هیتلر هم به عنوان یک انسان از این مسئله مستثنا نیست... هیتلر به عنوان رهبر آلمان نازی اشتباهات بزرگی داشت که در نهایت همه در کنار هم باعث شکست ماشین جنگی آلمان نازی شدند... مسلما ماشین جنگی آلمان نازی قدرتمند ترین و پیشرفته ترین نیروی نظامی در طول تاریخ بشر بوده و هست... نیرویی که تقریبا در تمام جهان گسترش یافت و با بزرگترین قدرت های جهان همزمان درگیر شد... نبردی که داشت به خوبی و به سرعت به نفع آلمان پیش میرفت کم کم با اشتباهات کوچک و بزرگ هیتلر تبدیل به شکست شد... این مسئله کاملا مشخص هست که رویارویی با چندین نیروی نظامی قدرتمند جهان کاری ساده نیست و میدونیم که اگر هر کشور دیگری بود به هیچ وجه یارای مقابله با حتی یکی از این نیرو ها رو نداشت... ولی تاثیر اشتباهات هیتلر در نتیجه ی جنگ جهانی دوم کاملا مشهود هست... در ادامه من قصد دارم اشتباهات نظامی و گاها سیاسی و اجتماعی هیتلر رو بررسی کنم... البته این مطلب نظر شخصی بنده رو انعکاس میده و ممکنه در مواردی غلط باشه... و اما در ابتدای مطلب بیاید مسئله ای رو مشخص کنیم... هر وقت حرفی از جنگ جهان دوم , هیتلر و یا آلمان نازی زده میشه ما سریعا به یاد حمله ی آلمان به روسیه ی شوروی میافتیم... و تقریبا همه فکر میکنند این بزرگترین اشتباه هیتلر در طول جنگ جهای دوم بود... خوب نظر من این نیست و من دلایل خودم رو دارم... از نظر من حمله با روسیه ی شوروی نه تنها بزرگترین اشتباه هیتلر نبود بلکه اگر بخواهیم درست و دقیق به مسئله نگاه بکنیم اصلا به هیچ وجه اشتباهی در این تصمیم نبود... نبرد بین آلمان نازی به روسیه ی شوروی چیزی بود که به هر حال اتفاق می افتاد... بیاید به مسئله بار دیگری نگاه کنیم و وضعیت رو با هم بررسی کنیم... آلمان و روسیه به هم تعهد داده بودند که هیچ برخورد نظامی بین اونها به وجود نیاد و آلمان و روسیه بر اساس این قرار داد باید مرز های خودشون رو از نیروهای نظامی بلقوه خالی میکردند... در این قرار داد همچنین بند های دیگری هم ذکر شده بود که به بحث ما ربطی نداره... در حقیقت آلمان و روسیه به شکلی با هم اشتراک منافع داشتند... آلمان به این تعهد پایبند بود ولی در عوض روسیه ی شوروی در نیمه ی سال 1940 تعداد 9 لشگر ذرهی تقویت شده در مرز های آلمان با روسیه مستقر کرد... این کار تهدید جدی برای آلمان و همچنین سرپیچی از قرار دادی بود که بین دو دولت وجود داشت... هم زمان ارتش و دولت آلمان با مشکلات زیادی رو به رو شده بود... سپاه آفریقا به فرماندهی ژنرال رومل با مشلاک زیادی رو به رو بودند... نیروها به شدت کاهش پیدا کرده بود... هیتلر هم چندین بار درخواست رومل برای تحویل نیروهای کمکی به رومل رو رد کرده بود... در نتیجه موقعیت سپاه آفریقا و در نتیجه چاه های نفتی که در تصرف آلمان و زیر نظر رومل بودند به شدت متزلزل بودند... در نهایت آلمان چاه های نفتی خود رو در آفریقا از دست داد... این مسئله رو به یاد داشته باشید تا بعد... هم زمان با این اتفاق زیر آلمان کد های Enigma رو از دست داده بود و در نتیجه موقعیت wolf pack های اون در دریاها به سرعت شناسایی میشدند و آلمان نمیتونست امنیت کافی رو برای جابه جایی محموله های سوختی خودش از طریق دریا ها رو تامین کنه... مشکل نیروهای دریای آلمان از طرفی و مشکل قطع ارسال سوخت از آفریقا در کنار هم باعث شده بودند که آلمان به شدت با مشکل کبود سوخت مواجه بشه... آلمان به روسیه درخواست ارسال حجم بالایی از سوخت میده و میخواد در مقابل تکنولوژی کافی برای ساخت ناوهای جنگی و راکت بده... روسیه که نقشه های دیگری در سر داشته با این درخواست آلمان مخالفت میکنه... در نهایت حرکات مشکوک نیروهای روسیه در مرز آلمان و همچنین حجم فوق العاده بالای اونها که نشان از نقشه های شوم روسیه داشته و کمبود سوخت برای آلمان هیتلر رو مجبور میکنه که به قصد تصرف چاه های نفتی که در غرب و شمال غربی دریای خزر قرار دارند به روسیه حمله کنه... از نظر من این کار هیتلر به هیچ وجه اشتباه نبود... مسائل و مشکلات دیگری وجود داشت که باعث شکست نیروهای آلمان نازی در این نبرد شد که بعدا به اونها اشاره میکنیم... حالا که این مسئله مشخص شد بهتره برسیم به بحث اصلی که همون خطاهای هیتلر هستند... این لیست به ترتیب نیست... نبرد لندن : هیتلر به Luftwaffe(نیروی هوایی آلمان نازی) دستور داد که به انگلیس حمله کنند. در پی این دستور حملات سنگین لوفتوافه به انگلیس شروع شد... هدف اول در این حملات مقابله با RAF (نیروی هوایی سلطنتی انگلیس) بود... در نهایت اینطور برنامه ریزی شده بود که این حملات باید تا آنجا ادامه پیدا کند که نیروهای هوایی اینگلیس اینقدر ضعیف شوند که توان مقابله نداشته باشند و در نهایت این به نابودی کامل نیروی هوایی انگلیس منجر شده و آسمان انگلیس به دست نیروی هوایی آلمان بیوفتند... نیروی هوایی آلمان که به جرات قوی ترین نیروی هوایی جهان در آن زمان بودند در این کار موفق شده بودند و نیروی هوایی انگلیس کاملا زمین گیر شده بود... اما ناگهان تصمیمات تغییر کرد... هیتلر که از چرچیل دل خوشی نداشت دستور داد که بمب باران و درگیری های هوایی از مناطق کلیدی مثل کارخانه ها و مناطق نظامی و صنعتی و جاده های اصلی و فرودگاه ها به شهر ها و مخصوصا لندن تغییر پیدا کند... و لوفتافه ناگزیر این تصمیم رو پذیرفت... در نتیجه نیروهای هوایی انگلیس فرصت کافی برای بازسازی و نو سازی نیروها و تحویل گرفتن تعداد زیادی جنگنده و بمب افکن جدید از آمریکا رو پیدا کردند... حمله به لندن هم هیچ سودی به جز کشتار مردم بی گناه... نابود کردن کل شهر و ناراحت کردن مردم انگلیس نداشت... نیروهای هوایی آلمان در این حملات اینقدر تلفات سنگینی دادند که فرماندهی کل لوفتوافه در نهایت مجبور شد حملات رو متوقف کنه. متوقف کردن بخش تحقیقات نظامی : در طول حکومت هیتلر و رایش سوم بر آلمان بخش بسیار بزرگی از بودجه ی کشور صرف تحقیقات و توسعه میشد... این بودجه شامل تحقیقات نظامی هم بودند که نتیجه ی تمام اینها به وجود آمدن قدرتمند ترین و پیشرفته ترین ارتش در اون زمان بود (اگر مقایسه کنیم در ارتش آلمان پیشرفته ترین و منظم ترین و قدرمتند ترین ارتش طول تاریخ بشر هست) و اما در سال 1940 و هم زمان با شکست آلمان در فرانسه هیتلر دستور داد تمام تحقیقات نظامی در کل کشور متوفق بشه... این بدین دلیل بود که هیتلر کاملا اطمینان داشت که نیروهای آلمان به اندازه ای پیشرفته هستند که دیگه نیازی به تولید سلاح های جدید و یا پیشرفته تر کردن نیروهای خودشون ندارند... بعدها زمانی که آلمان ها با سلاح ها و تانک ها و جنگنده های پیشرفته تر آمریکا مواجه شدند تمامی تحقیقات دوباره از سر گرفته شد... اما مشکل اینجا بود که دیگر نه بودجه ای وجود داشت و نه مهندس و متخصص های کافی و توانایی که این تحقیقات رو ادامه بدند... برای اینکه بیشتر اونها در جنگ ها کشته شده بودند... به هر حال حتی بعد از این مشکلات هم آلمان به پشرفت های در این بخش دست پیدا کرد ولی هرگز مشکلات این تکنولوژی های جدید اصلاح نشد و تعداد زیادی هم از اونها ساخته نشد در نتیجه کارایی کافی رو از نظر کیفی و کمی نداشتند... Me-262 به عنوان بمب افکن : در اواسط سال 1442 سازمان تحقیقات و تکنولوژی آلمان که زیر نظر اس اس فعالیت میکرد (این سازمان مسئول ساخت راکت ها و موشک های بالیستیک آلمان نازی بود و تقریبا هر سلاح فوق پیشرفته ی دیگری که در جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان استفاده میشد) موفق به ساخت جنگنده ای با موتور جت شد... این در حالی بود که افتخار نیروی هوایی آمریکا هنوز جنگنده های تک ملخه ای بودند که به سختی توان ساده ترین مانور ها رو داشتند... هیچ جنگنده یا ضد هوایی در مقابل سرعت , توان مانور فوق العاده و قدرت آتش سهمگین این جنگنده حرفی برای گفتن نداشت و در صورتی که این جنگنده وارد خدمت نیروهای هوایی آمان نازی میشد برتری هوایی در همه حال از آن نیروهای نازی بود... زمانی که خبر ساخت این جنگنده به هیتلر داده شد هیتلر دستور داد که به جای استفاده از این جنگنده به عنوان یک جنگنده ی شکاری از اون به عنوان یک بمب افکن استفاده کنند... این در حالی بود که این جنگنده اصلا برای چنین کاری ساخته نشده بود... به هر حال در این یک مورد ژنرال های تحت فرمان هیتلر از دستور اون سرپیچی کرده و مخفیانه به ساخت این جنگنده با همون ساختار و کاربرد قبلی ادامه دادند ولی بعد ها هیتلر متوجه این موضوع شد و دستور داد خط تولید رو متوقف کرده و کاری رو که گفته بود انجام بدند... در نتیجه Me-262 تبدیل به یک بمب افکن شد... بمب افکنی که کوچک بود در نتیجه فضای کافی برای حمل بمب و محمات نداشت... بدنه ی ضعیفی داشت که نمیتونست در مقابل فلک ها مقاومت کنه در نتیجه در مقابل کوچکترین خطوط دفاع هوایی مجبور به فرار یا عقب نشینی میشد... در غیر این صورت سقوط میکرد... کوچ بودنش باعث شده بود نتونه مقدار زیادی سوخت حمل کنه در نتیجه نمیتونست به فواصل دور پرواز کنه... و سرعتش به واسطه ی دو موتور جتی که داشت به قدری زیاد بود که خدمه ی اون توان هدف گیری رو نداشتند... در نهایت زمانی که بی فایده بودند ای بمب افکن بر هیتلر هم روشن شد دستور ساخت اونها رو با همون ساختار و برای همون کاربرد اورجینال خودشون داد... اما دیگه خیلی دیر شده بود و زمان و پول کافی برای ساخت تعداد زیادی از این جنگنده ها در دست نبود... ممنوعیت کارگر زن : تمامی یا بیشتر یهوودیان و همچنین اسیران جنگی که به دست آلمان نازی افتاده بودند به کمپ های کار اجباری فرستاده میشدند , آیا ای بدین دلیل بود که آمانی ها مردم بدی بودند و میخواستند اسیران رو آزار بدند ؟ خوب , شاید ایدئولوژی فاشیستی نازی ها اینطور نشون بده ولی در حقیقت این دلیل اصلی این مسئله نبود. دلیل اصلی این حرکت این بود که آلمانی ها به شدت از کمبود نیروی کار رنج میبردند... و این بدین دلیل بود که هیتلر دستور داده بود زنان آلمانی عزیز تر و والا مقام تر از اینی هستند که در کارخانه ها کار کنند... در نتیجه آلمان هم با کمبود سرباز مواجه بود و هم با کمبود نیروی کار... در حالی که در اروپا و آمریکا میلیون ها زن هر روز به سر کار میرفتند و در کارخانه های صنعتی کار میکردند زنان آلمانی در خانه ها نشسته بودند... اعلام جنگ به آمریکا : همزمان با اعلام جنگ غیر رسمی ژاپن به آمریکا با حمله ی ناگهانی به بندر مروارید آلمان هم به آمریکا اعلام جنگ داد... این کار به دستور مستقیم هیتلر انجام شد... در حقیقت هیتلر به جای اینکه با استفاده از کانال های سیاسی از مقابله ی همزمان با سه عبر قدرت دنیا خود داری کنه در حقیقت اون رو دعوت به مبارزه با خودش کرد... جالب اینجاست که هیتلر حتی از ژاپن درخواست نکرد که در مقال اینکارش اونها هم به روسیه اعلام جنگ کنند... در حقیقت این مشخصه که روسولت در نهایت به آلمان اعلام جنگ میکرد ولی به هر حال اینکار هیتلر مسئله رو برای آمریکا و انگلیس و همچنین روسیه خیلی ساده تر کرده بود... تاکتیک 1940 در 1945 : این در حقیقت آخرین تلاش هیتلر برای تغییر نتیجه ی جنگ بود... هیتلر در نبرد بولج سعی کرد با استفاده از تاکتیکی که در سال 1940 بر علیه نیروهای فرانسه استفاده کرده بود نیروهای آمریکا رو شکست بده... بدون توجه به این مسئله که نیروهای هیتلر در این زمان بسیار کمتر بودند و ضعیف شده بودند... در ضمن نیروهای آمریکا چندین برابر قدرتمند تر و با تجربه تر از نیروهای فرانسه بودند... نتیجه ی این نبرد هم شکست سنگین نیروهای آلمان بود... در حقیقت هیتلر باید به جای این کار نیروهای خودش رو به جبهه ی غربی میبرد تا با این کار حداقل پیشروی نیروهای روسیه ی شوروی به سمت برلین رو کند تر کنه... به هر حال در هر دو صورت دیگه برای اقدامات اینچنینی خیلی دیر شده بود... استفاده غلط از نیرو ها : فرماندهای نظامی هیتلر خوب میدونستند از هر چیزی در کجا و به چه منظوری استفاده کنند و دقیقا هر چیزی رو به منظور خاص و برای زمان خاص و موقعیتی که وجود داشت میساختند... ساخت تعداد زیادی زیر دریایی از ارتش آلمان و تشکیل Wolf pack ها هم از این قائده مستثنا نبود... زیر دریایی ها برای این منظور ساخته شده بودند که شبانه و بی سر و صدا به قلب نیروهای دشمن در دریا ها حمله کنند و بیشترین خسارت رو وارد کرده و سریع و بی سروصدا عقب نشینی کنند... این کار داشت به خوبی انجام میشد و اینکار نیروهای آلمانی باعث شده بود که تقریبا تمام راه های دریایی بین انگلیس و آمریکا نا امن بشه و کلا نیروی دریایی انگلیس رو با اینکار فلج کرده بودند... باید توجه داشته باشید که نیروی دریایی انگلیس قدرتمند ترین نیروی دریایی جهان بود... اما بعد از مدتی هیتلر تصمیم گرفت که ولف پک ها رو منحل کنه و زیر دریایی ها رو به آب های آلمان برگردونه تا بعدها بتونند به عنوان نیروی دفاعی عمل کنند... این در صورتی بود که همونطور که قبلا گفتیم زیر دریایی ها اصلا برای عملیات دفاعی طراحی نشده بودند... در حقیقت اینکار هیتلر باعث شد که نیروی دریایی آلمان قدرتش رو از دست بده و مجبور بشه تنها با ناو های جنگی به کارش ادامه بده... و حقیقت این هست که آلمان ناو های جنگی زیادی نداشت... تمرکز نیروی هوایی بر آسمان برلین : در اواخر جنگ نیروهای هوایی انگلیس حملات گسترده ای را بر علیه شهر های آلمان شروع کرده بودند... این حملات بدین شکل بود که تعداد هزار فرورند بمب افکن (تنها بمب افکن هایی که انگلیس در آن زمان در اختیار داشت) شبانه به برلین و دیگر شهر های بزرگ آلمان حمله میکردند و بعد از بمب باران شهر به سمت فرودگاه برمیگشتند... حملات همیشه در شب انجام میشد و دلیل اصلی اینکار این بود که انگلیس از این میترسید که تنها بمب افکن هایی رو که در اختیار داره بر اثر درگیری به نیروهای هوایی آلمان از دست بده... در نتیجه انگلیس شبانه حمله میکرد و با اینکه اینکار باعث میشد که بمب باران ها دارای هدف دقیقی نباشند ولی به هر حال خطر رویارویی با آتش ضد هوایی ها و همچنین جنگنده های آلمان به شدت کاهش پیدا میکرد... این مسئله تبدیل به مشکل بزرگی برای آلمان شده بود و در همین زمان فرماندهان نظامی آلمان ایده ی فوق العاده ای رو مطرح کردند... برنامه این بود که نیروهای هوایی آلمان چند فروند جنگنده رو بعد از بمب باران شهر های آلمان به فرودگاه های انگلیسی بفرستند و این جنگنده ها اطراف این فرودگاه ها به گشت ادامه بدند... به توجه به اینکه رادار های اون زمان توان شناسایی یک یا دو فروند شکاری رو که دارای سطح راداری پایینی هستند ندارند مشکل از نظر حرکت به سمت آسمان دشمن حل شده بود... به علاوه در صورتی که جنگنده ها در ارتفاع پایین و زیر پوشش راداری نزدیک به فرودگاه پرواز میکردند شناسایی اونها غیر ممکن بود... و بعد از اینکه بمب افکن های انگلیسی از ماموریت شبانه ی خودشون به فرودگاه ها برمیگشتند کم کم نزدیک به زمان طلوع خورشید بود و در نتیجه شکاری های آلمانی میتونستند این بمب افکن ها رو در همون زمان و در حال فرود نابود کنند... اینکار برای مدتی ادامه پیدا کرد و نتایج فوق العاده ای داد... نیروهای انگلیسی نمی تونستند با این تاکتیک مقابله کنند... اما بعد از مدتی از انجام این عملیات این مسئله به گوش هیتلر رسید و هیتلر هم دستور داد که تمام عملیات متوقف بشه و جنگنده های نیروهای آلمانی باید بمب افکن های انگلیس رو در آسمان شهر های آلمان نابود کنند تا مردم بتونند تکه تکه شدن دشمن رو ببینند و خوشحال بشند... بدین شکل بود که بمب باران شهر های آلمان که داشت کم کم با تاکتیک های هوشمندانه ی لوفت وافه متوقف میشد دوباره قدرت گرفت... فرمان توفق نیروها در دانکرک : نیروهای انگلیسی به شدت ضربه دیده بودند و به سمت دانکرک فرار میکردند... نیروهای قدرتمند و سریع ذرهی آلمان که در اوج قدرت خود قرار داشتند و در اون زمان تحت فرمان ژنرال گودریان بودند به سرعت در تعقیب نیروهای فراری انگلیس بودند که ناگهان از فرمانده ی کل نیروهای مسلح (شخص هیتلر) دستور آمد که پیشروی باید متوقف بشه... اینکار انجام شد و نیروهای انگلیسی فرصت پیدا کردند با موفقیت به شهر برسند و در اونجا سنگر بگیرند... دلیل این حرکت هیتلر این بود که هیتلر تصور میکرد نیروی هوایی آلمان توان کافی برای نابود کردن کل نیروهای انگلیس در دانکرک رو داره... در صورتی که اینچنین نبود و هیتلر دانش و اطلاعات کافی از توان نیروهای لوفتوافه در منطقه رو نداشت... عدم نابودی نیروهای انگلیس که تقریبا صد در صد شکست خورده بودند باعث شد که بتونند در چند هفته ی بعد شهر رو حفظ کنند و بعدها از راه دریایی حجم عظیمی از نیروهای کمکی به نیروهای انگلیس که در دانکرک گیر کرده بودند داده شد و باعث بعدها همین نیروها بتونند بر علیه نیروهای رومل در آفریقا ضد حمله کنند که در نهایت هم باعث شکست سپاه آفریقا شد... اقتصاد غیر جنگی : هیتلر یک وطن پرست واقعی بود و هر کاری هم که میکرد (گذشته از نتیجه ای که داد) برای این بود که ملت آلمان قدرتمند و سر بلند باشند... هیتلر میخواست خاک آلمان رو پس بگیره... در زمان جنگ جهانی دوم هیتلر اجازه نداد اقتصاد مملکت برای یک جنگ تمام عیار برنامه ریزی بشه و ساختار اون تغییر پیدا کنه به این دلیل که انجام این کار به معنی جیره بندی شدن مواد غذایی , بنزین , نان و هر چیز دیگری بود که مردم به اون احتیاج داشتند... هیتلر به هیچ وجه نمیخواست که مردم کشورش رنگ بوی جنگ رو در داخل خاک آلمان حس کنند... این مسئله تا سال 1943 ادامه پیدا کرد در اون زمان بود که هیتلر به اجبار مجبور شد ساختار اقتصادی کشور رو تغییر بده تا بتونه مخارج و نیاز های جنگی رو که هر روز گسترده تر میشد رو تامین کنه. متحدین نا مناسب : هیتلر در حقیقت هیچ متحدی در جنگ نداشت... کلمه ی متحدین تقریبا کلمه ی بیمعنایی هست از این رو که اتحاد میان آلمان , ژاپن و ایتالیا و چند کشور کوچک و ضعیف دیگه تنها بر روی کاغذ بود و در حقیقت گذشته از این مسئله هیتلر برای کمک به این متحد ها بعدها ضرر های بسیاری کرد که از جمله ی اینها میشه به اعلام جنگ به آمریکا , فرستادن نیروهایی که باید به روسیه میرفتند برای کمک به نیروهای ایتالیایی و بسیاری کمک ها دیگه... در صورتی که ایتالیا خیلی ضعیف تر از اونی بود که برای آلمان سودی داشته باشه و ژاپن هم خیلی دور بود و خیلی ناسازگار با نیاز های آلمان. محدودیت تولید تانک : بعد از حمله به فرانسه و پیروزی های شگفت انگیز نیروهای ذرهی و مکانیزه ی آلمان در این کشور دو مسئله مشخص شد... یک اینکه توپ های ضد ذره آلمانی در مقابل تانک های فوق سنگین فرانسه توان مقابله نداشتند... دوم اینکه این مسئله کاملا مشخص بود که تانک های آلمانی بودند که نبر واقعی را برده بودند و بدون اونها پیروزی غیر ممکن بود... آلمان تعداد بسیار محدودی تانک داشت (با توجه به عظمت صحنه های نبرد و جبهه های فوق گسترده ای که آلمان با آنها رو به رو بود)... فرماندهان نظامی آلمان که از این مسئله به خوبی آگاه بودند در خواست کردند تعداد ساخت تانک ها به 1000 فروند در ماه برسد و همچنین این مسئله برای توپ ها ضد تانک سنگین هم صدق میکرد... هیتلر این درخواست را رد کرد برای اینکه معتقد بود این کار باعث میشه که فشار بسیار زیادی به اقصاد مملکت بیاد و این مسئله خودش باعث ناتوانی مردم خواهد شد... هیتلر به هیچ وجه علاقه نداشت که مردم آلمان از جنگی که آلمان در آن وارد شده بود ضربه ببینند... در نتیجه ی این مخالفت ها آلمان نتونست به تولید 1000 فروند در ماه دست پیدا کنه و این مسئله تا سال 1944 ادامه پیدا کرد... این در صورتی بود که اگر این درخواست عملی شده بود آلمان میتونست مشکلات نظامی خودش رو در جبهه های شرقی در مقابل تانک های قدرتمند تی – 32 روسیه حل کنه و به احتمال زیاد میتونست نتیجه ی نبرد رو به نفع آلمان نازی تغییر بده... انیگما : آلمان اولین کشوری در دنیا بود که از زیر دریایی ها به عنوان یک اسلحه ی موثر , خطرناک و کشنده استفاده کرد... در طول جنگ جهانی دوم زیر دریایی های تحت فرمان نیروی دریایی آلمان چیزی در حدود یک میلیارد تن محموله ی نظامی و سوخت و مواد غذایی دشمن رو غرق کردند (این عدد بدون احتساب خود کشی های نظامی و غیر نظامی هستند که در طول جنگ هدف قرار گرفتند )... در سالهای ابتدای جنگ زیر دریایی های آلمان به شکل تکی به کشتی های دشمن حمله میکردند و آنها رو هدف قرار میدادند... اما مشکل این کار این بود که معمولا این زیر دریایی ها شناسایی میشدند و بعد هدف قرار میگرفتند... برای حل این مشکل نیروهای آلمانی دستور داشتند از این به بعد در گروه های چندتایی حمله کنند... یعنی هر زمان که یک زیر دریایی کشتی دشمن را در آب ها شناسایی میکرد به جای هدف گرفتن آنها موقعیت و سرعت حرکت و مقصد احتمالی اون کشتی رو به دیگر زیر دریایی ها اطلاع میدادند و اون زیر دریایی ها هم به سمت هدف حرکت میرکردند و در کمترین زمانی چندین زیر دریایی با هم به شکل هم زمان و گروهی به دشمن حمله میکردند و این کار احتمال هرگونه واکنشی رو از بین میبرد... و اما زیبایی واقعی این کار در اینجا بود که دشمن میتوانست پیام های دشمن را شنود کند ولی آلمانی ها تمام پیام ها را به شکل کد شده میفرستاند و این کار به لطف دستگاهی به نام انیگما (به معنای راز) امکان پذیر شده بود... این دستگاه میتونست 17 میلیون نوع مختلف کد تولید کند و رمز گشایی اون حتی با ابر کامپیوتر های امروزه هم غیر ممکن بود... چه برسد به 70 سال پیش... این مسئله باعث پیروزیی آلمان در دریاها شده بود تا زمانی که ناگهان یکی از این دستگاه ها در یکی از حملات آمریکا به دست متفقین افتاد و در نهایت رمز گشایی شد... هیتلر به این مسئله بی توجه بود و این کار باعث شد در نهایت آلمان قدرت واکنش و همچنین توانایی غافلگیری رو از دست بده و در نتیجه در آب ها شکست خورد... رفتار با مردم کشور های تصرف شده : مردم کشور هایی که آلمان اونها رو از دست روسیه نجات داده بود آلمانی ها و نیروهای هیتلر رو به عنوان نیروهای آزادی بخش میشناختند... برای مثال مردم اوکراین از اینکه آلمان به اون کشور وارد شده بود نه تنها ناراحت نبودند بلکه خوشحال هم بودند... اما رفتار بسیار خشن نیروهای هیتلر و همچنین عوارض و مالیات های کمر شکنی که هیتلر بر دوش مردم این کشور ها گذاشته بود باعث شد مردم این کشور های بر علیه هیتلر دست به اعتراض بزنند و بعد ها همین اعتراض ها و نارضایتی ها باعث به وجود آمدن گروهای چریکی و مقاومت های زیر زمینی گسترده ای شد که زیان های باور نکردنی به دنبال داشت... این درگیری ها باعث به وجود آمدن بزرگترین جنگ پارپیزانی و چیریکی طول تاریخ بشر شد که باعث کشته شدن صدها هزار سرباز... و از بین رفتن تعداد زیادی از دارایی های لوجستیک آلمان نازی شد... اشتباهات هیتلر در روسیه : قبلا گفتم که حمله ی هیتلر به روسیه هیچ میشکلی نداشت... مسائل و تصمیماتی که در طی این نبرد ها توسط هیتلر گرفته میشد باعث شکست هیتلر در جبهه ی مقابل روسیه ی شوروی شده بودند... حالا قصد دارم به تعدادی از بزرگ ترین این اشتباهات اشاره کنم. هیتلر اشتباهات زیادی در روسیه مرتکب شده بود... برای مثال هیتلر دستور حمله به روسیه را شش هفته به تعویق انداخت تا نیروهای موسولینی را که داشتند در بالکان شکست میخوردند نجات دهد... پیش بینی ها هیتلر در مورد روسیه خیلی خیلی خوش بینانه بود... هیتلر فکر میکرد روسیه در طول همان تابستان اول تسلیم خواهد شد... هیتلر همچنین دستور داد لنینگراد را محاصره کنند و اجازه ی تصرف کامل لنینگراد را به نیروهایش نداد... از دیگر اشتباهات هیتلر میتوان به توقف نیروهایی که برای تصرف موسکو فرستاده شده بودند نام برد... این نیروها توسط هیتلر متوقف شدند تا به جبوب شرقی فرستاده شوند که هیچ سودی در بر نداشت و تصرف موسکو رو هم با شکست رو به رو کرد... این در حالی هست که بر عکس زمان ناپلئون در زمان هیتلر و جنگ جهانی دوم قلب راه آهن روسیه از موسکو شروع میشد و در صورتی که هیتلر موسکو رو به تصرف در میاورد کل ماشین جنگی روسیه و تمام تحرکات ممکن این کشور برای باز سازی نیروهای نظامیش و تشکیل یک ضد حمله رو غیر ممکن می کرد... از دیگر اشتباهات هیتلر در روسیه میتوان به اینها اشاره کرد : فرمان ممنوعیت عقب نشینی : این شاید بزرگترین اشتباه هیتلر و شاید بزرگترین اشتباه استراتژیک طول تاریخ جنگ های مدرن باشه... زمانی که نیروهای آلمان اولین زمستان خودشون رو در خاک روسیه سپری میکردند هیتلر به نیروهاش دستور داد که به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی یک قدم هم به عقب برندارند... این دستور از هر جهت به معنای واقعی کلمه احمقانه بود زیرا هیچ دلیلی ندارد زمانی که نیروهای توان مقابله ندارند , نیاز به پشتیبانی دارند , باید تجدید قوا کنند , محاصره شده اند , زیر آتش برتر هستند و یا نسبت به دشمن در پستی قرار دارند موقعیت خودشون رو حفظ کنند... هیتلر در حقیقت با اینکار توانایی اصلی نیروهای آلمان رو از اونها گرفت و نیروهای خودش رو فلج کرد... نیروهای مکانیزه ی آلمان اولین نیروی تمام مکانیزه ی جهان بودند و یکی از بزرگترین برتری های این نیرو توان حرکت سریع این نیرو ها بود... در حقیقت نیروهای اس اس و همچنین Wehrmacht نیروهای بودند با توانایی تحرک فوق العاده بالا... از این رو بهترین راه حل برای نیروهای آلمان در شرایطی که به مشکلی بر میخوردند این بود که عقب نشینی کنند و بعد از تجدید قوا دست به ضد حمله بزنند... هیتلر با این تصمیم این کار رو عملا غیر ممکن کرده بود... هیتلر نیروی کافی برای پوشش دادن تمام خطوط اول خود را در جبهه ی شرق نداشت به همین دلیل نیروهای روسیه معمولا برخی از خطوط رو که دفاع ظعیفی داشتند شبانه میشکستند و در نتیجه میتونستند نیروهای آلمان نازی رو دور بزنند و محاصره کنند... هیتلر دستور داده بود نیروها باید در شهر ها سنگی بگیرند و دفاع کنند تا زمانی که شهر با خاک یکسان شده باشه و دیگه جایی نباشه که نیروها توش پناه بگیرند... در پی همین تصمیمات هیتلر همچنین دستور داده بود نیرو های نباید بیش از یک خط دفاعی تشکیل بندند... یعنی هر منطقه ی دفاعی تنها یک خط دفاعی اصلی داشت... دلیل این تصمیم این بود که وجود دو یا چند خط دفاعی باعث میشه نیرو ها دلیلی برای عقب نشینی داشته باشند و بعد از شروع هر درگیری سریعا به سمت خطوط عقبی حرکت کنند که خود این مسئله باعث شده بود هیچ دفاع عمقی در عملیات وجود نداشته باشد و در صورتی که خطوط اولیه شکسته میشد نیروها توان مقابله نداشتند و همه کسته می شدند... برای مثال در عملیات Bagraton و Vistula-Oder تنها یک خط دفاعی وجود داشت و همه ی نیروها در همان حمله ی اول کشته شدند و نتیجه ی این دو نبرد هیچ چیز نبود جز کشته شدن بیش از یک میلیون سرباز جنگ دیده و توانا و از بین رفتن تمام خطوط استراتژیک منطقه... در این میان تنها ژنرالی که جرات مخالف و سر پیچی از دستورات هیتلر رو داشت ژنرال Manstein بود که چندین بار در نبرد ها دستور عقب نشینی داد و بعد از اون نیروهای خودش رو دوباره تجدید قوا میکرد و دست به ضد حمله میزد که نتایج فوق العاده ای در بر داشت... حمله به استالینگراد : قبلا گفتم که یکی از اصلی ترین دلایل حمله ی هیتلر به روسیه ی شوروی دست یابی هیتلر به چاه ها نفت بود برای تامین نیاز های نیروهاش... نیروهای هیتلر داشتند به سمت قفقاز حرکت میکردند تا مناطق نفتی فراوانی رو که در اونجا وجود داشت رو تصرف کنند ولی هیتلر دستور داد که نیروها هم زمان هم به قفقاز و هم به استالینگراد باید حمله کنند و هر دو هدف باید تصرف میشدند... در نتیجه نیروها به دو قسمت تقسیم شدند... این خود به تنهایی باعث شد نیروها فوق العاده ضعیف و ناتوان بشند... در نتیجه استالینگراد تبدیل به قتل گاه نیروهای آلمان شد و همچنین چاه های نفت قفقاز رو هم بعد از مدت کوتاهی از دست دادند زیرا نیروهای آلمان به اندازه ی کافی قدرت نداشتند که هم در مقابل حملات دائمی روس ها مقاومت کنند و هم خطوط لوجستیکی رو که دائما زیر آتش دشمن بودند نگه دارند... نبرد کورسک : در سال 1943 هیتلر دستور داد حمله ی گسترده ای برعلیه نیروهایی که در شهر کوچک کورسک مستقر بودند شروع شود... این در حالی بود که کورسک به هیچ وجه ارزش استراتژیک یا حتی تکتیکال نداشت... تنها دلیل این حمله این بود که حجم بالایی از نیروها در این منطقه حظور داشتند و این مسئله خطوط آلمان را تهدید میکرد... در نتیجه در نهایت این عملیات انجام شد... این نبرد بزرگترین نبرد تانک در طول تاریخ بشر به حساب میاد... در طی این نبرد در حقیقت نیروهای هر دو طرف به طور کامل از بین رفتند ولی آلمان هنوز یک گردان نیرو داشت... در نتیجه میشه گفت آلمان برنده ی نبرد بود ولی در نهایت مسئله اینجا بود که ضربه ای که این نبرد بر بدنه ی نیروهای آلمان وارد کرد در حقیقت شکست آلمان در جنگ رو صد در صد حتمی کرده بود... نیروهای روسیه تونستند خودشون رو باز سازی کنند و اونچه رو در این نبرد از دست داده بودند دوباره بسازند و ارتش رو تجدید قوا کنند ولی آلمان هرگز موفق به اینکار نشد... در رابطه با اشتباهات هیتلر باز هم نکات دیگری هست که میشه بهشون اشاره کرد ولی فکر میکنم به بزرگترین های اونها اشاره شده در اینجا... قضاوت در مورد این مقاله رو بر عهده ی شما میزارم... بعدا اگر فرصتی بود به اشتباهات دیگر هیتلر هم اشاره ای میکنم... 24 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ میشه لطفا این رو به بخش نظامی انتقال بدید ؟ منتها لطف کنید بزارید توی صفحه ی اصلی نه زیر گروه ها... 4 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ بزار حالا بخونیمش وافن جان.تا حالا نخوندمش که آخر وقت بخونم 2 لینک به دیدگاه
ayhan 2309 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ قشنگ بود وافن بزرگ....چند وقت بود مقاله به این درازی نخونده بودم... 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ مرسی اما از کاراش خوشم نمیاد خیلی ها رو کشت خودشم بد مرد 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ هیتلر خیلی به ایرنیان علاقه داشت وصمیمانه به انها احترام میگذاشت و این یکی از نکتههای مثبتش بود .و گرنه جنایت های المان نازی وحشتناک بوده. 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ عالی بود وافن فعلا اینجا میمونه تا همه بخونن 4 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ عالی بود وافنفعلا اینجا میمونه تا همه بخونن الهم صلی علی محمد و آل محمد....تکبیر! لینک به دیدگاه
novel guy 259 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ جالب بود . همشو خوندم. بازم اگه تونستی از این مطالب اینجا بذار. 3 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ من سیاست های نژادپرستانه شو اصلاً قبول ندارم... و با اینی که نوشتی وافن جان خیلی به نظرم آدم احساساتی اومد.شاید اگر به چشم خدا که هیچ اشتباهی نمیکنه بهش نگاه نمیکردن به اون وضع دچار نمیشد..... یه جا خوندم برای شروع جنگ تو سال 45 برنامه ریزی کرده بوده..شاید اگر جنگ دیرتر شروع میشد اینجوری نمیشد.. 4 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ قشنگ بود وافن بزرگ....چند وقت بود مقاله به این درازی نخونده بودم... قابل نداشت عزیز دل... خوب من خیلی سعی کردم کوتاهش کنم... ولی دیدم بی معنی میشه... مرسی اما از کاراش خوشم نمیاد خیلی ها رو کشت خودشم بد مرد خوب جنگ بود... تو جنگ مردم کشته میشند دیگه... مسئله اینه که انگار ملت فکر میکنند فقط هیتلر بود که آدم کشت... بعدا در مورد اینم مینویسیم تا ببینیم کی بیشتر کشته... عالی بود وافنفعلا اینجا میمونه تا همه بخونن قربون دستت سهیل جان... مرسی... قابل نداشت... 4 لینک به دیدگاه
مهندس خوش فکر 11397 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ هیلتر مرد بزرگی بود اما در کشتار و جنایت و گناه و شهوت............... 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ هیلتر مرد بزرگی بود اما در کشتار و جنایت و گناه و شهوت............... این دوتا از کجا اومد ؟؟ میتونید از این حرفتون دفاع کنید ؟ 3 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ این دوتا از کجا اومد ؟؟ میتونید از این حرفتون دفاع کنید ؟ تایید.... هیتلر خیلی هم آدم خوبی بود...یک مدیر واقعی! اگر اون به امپراتوری دلخواهش میرسید الان هممون تو آلمان بودیم...مگه الان آلمان بده که اینجوری دربارش فکر میکنید؟ تازشم...حق وتو هم داشتیم!:smiley (18): لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ خیلی طولانی بود اما ارزش خوندن داشت , ممنون به گفته ی هیتلر معلولین باید سوزونده بشن , این جمله رو چند سال پیش تو تلویزیون شنیدنم , دوست دارم بدونم واقعا گفته هیتلره؟ کسی میدونه ؟ 1 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ خیلی طولانی بوداما ارزش خوندن داشت , ممنون به گفته ی هیتلر معلولین باید سوزونده بشن , این جمله رو چند سال پیش تو تلویزیون شنیدنم , دوست دارم بدونم واقعا گفته هیتلره؟ کسی میدونه ؟ راجع به این من نشنیدم ولی میدونم گفته بود کسایی که عقب موندگی و این جور مشکلاتو دارن عقیم بشن....شاید بی رحمی به نظر بیاد ولی به نظرم کار درستیه چون ژن معیوب هر چی کمتر پخش بشه بهتره.... 3 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ وافنی کشتار یهودیا به اون شکل (هولوکاست) راسته؟ 5 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ خیلی طولانی بوداما ارزش خوندن داشت , ممنون به گفته ی هیتلر معلولین باید سوزونده بشن , این جمله رو چند سال پیش تو تلویزیون شنیدنم , دوست دارم بدونم واقعا گفته هیتلره؟ کسی میدونه ؟ خیر... اینطوری نبوده... این حرف گفته ی هر کسی که بوده خزعبلاتی بیش نیست... هیتلر بنیان گذار حکومت National Socialism بود... اگر مقاله رو خونده باشید میبینید که هیتلر چطوری در مورد مردمش فکر میکرده... راجع به این من نشنیدم ولی میدونم گفته بود کسایی که عقب موندگی و این جور مشکلاتو دارن عقیم بشن....شاید بی رحمی به نظر بیاد ولی به نظرم کار درستیه چون ژن معیوب هر چی کمتر پخش بشه بهتره.... این درسته... ولی نه به این شکل... اصلاح ژنتیکی در زمان آلمان نازی به عنوان برنامه ی علمی پژوهشی دنبال میشد و بعدها قرار بود به شکل گسترده در جامعه هم اجرا بشه... وافنیکشتار یهودیا به اون شکل (هولوکاست) راسته؟ کشتار یهوودی ها وجود داشت... ولی نه به شکلی که ما میشناسیم... به هیچ وجه تعداد کشته شده ها به اندازه ای که گفته میشه نبوده... ولی آره درسته... 8 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ این درسته... ولی نه به این شکل... اصلاح ژنتیکی در زمان آلمان نازی به عنوان برنامه ی علمی پژوهشی دنبال میشد و بعدها قرار بود به شکل گسترده در جامعه هم اجرا بشه... اصلاح ژنتیکی چیز بدی نیست.... ولی بعضیا شورشو درآورده بودن..یه جا خوندم یکی که دقیقا نمیدونم کی بود حتی پیشنهاد کرده بود دخترایی که زیبایی کمتری دارن عقیم بشن تا نسل بعدی مثل مادراشون زیبا باشن..خوب البته آدم جوگیر همه جا هست. ولی به نظرم اون موقع این کار فقط با عقیم کردن ممکن بوده 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ اصلاح ژنتیکی چیز بدی نیست.... ولی بعضیا شورشو درآورده بودن..یه جا خوندم یکی که دقیقا نمیدونم کی بود حتی پیشنهاد کرده بود دخترایی که زیبایی کمتری دارن عقیم بشن تا نسل بعدی مثل مادراشون زیبا باشن..خوب البته آدم جوگیر همه جا هست.ولی به نظرم اون موقع این کار فقط با عقیم کردن ممکن بوده اصلاح ژنتیکی به این معنا نبود... برنامه به این شکل بود که زنانی یا مردانی که دارای هوش خیلی بالایی بودند با زنان یا مردانی که از نظر بندی و کلا ساختار فیزیکی برتر بودند ازدواج کنند تا ژن اصلاح شده به وجود بیاد... که هم هوش بالایی داره و هم توان فیزیکی بالا... که البته با شکست رو به رو شد... 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده