shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ بیشتر علاقه مندان به ساز سنتور که امیدوارانه تلاش خود را در راستای پیشرفت همه جانبه چه در زمینه ی نوازندگی و چه در کامل کردن معلومات موسیقی خود انجام می دهند، معمولا بعد از گذشت حدود دو، سه یا چهار سال احساس نیاز به یک ساز بهتر، باعث ترغیب آنها برای تهیه ی یک ساز خوب می شود. این عنوان مقاله را با این هدف شروع به نوشتن کردم که راهنمایی باشد برای آنها، جهت شناختن ویژگیهای یک ساز خوب و سعی کردم تا حدی به مسائل حاشیه ای این موضوع نیز بپردازم تا برخی از سوالات بی شماری که هنرجویان سنتور دارند پاسخ داده شود تا بلکه کمی از سردرگمی نجات یابند و البته روشن است بررسیهای ذیل از دیدگاه یک نوازنده می باشد که ممکن است با دید یک سازنده اندکی متفاوت باشد (چرا که اکثر سازندگان بیشتر سازهای خود را در نوع خود خوب می دانند!) نا گفته نماند تا زمانی که یک هنرجو به آن مقدار از توانایی لازم، جهت کارشناسی فنی ساز نرسیده است، صلاح آن است برای خرید یک ساز خوب با استاد خود مشورت کند یا از اساتید فن، تایید ساز خریداری شده ی خود را بگیرد. به این دلیل که هنوز تعریف "کیفیت سازهای ایرانی" (مثل خیلی چیزهای دیگر) به درستی معلوم نیست و استانداردی برای آن مشخص و تعریف نشده است، بنابراین مطالبی که منوط به ویژگیهای یک سنتور خوب در این سلسله مقاله به نظر دوستان میرسد نمی تواند صد در صد صحیح باشد ولی امیدوارم آنقدر باشد تا در حد و توانایی خودشان به تدریج و با تمرین و توجه به این موارد، تفاوت سازهای خوب، معمولی و بد برای آنها تا اندازه ای قابل درک و مقایسه باشد. هنگامی که شما نزد سازنده ای می روید برای خرید ساز، اینگونه باب است که سازنده از تمام سازهای خودش تعریف می کند و حتی اگر سازی مشقی نیز باشد اغلب می گویند "نسبت به یک ساز مشقی قیمتی ندارد و یا کیفیت خوبی دارد" حال اینکه قیمت ساز مشقی چقدر است را حتا حدودا هم نمی توان گفت، چه بسا ساز مشقی از هشتاد هزار تومان می توان سراغ گرفت تا سیصد هزار تومان که در "اغلب اوقات" این دو، از لحاظ کیفی تفاوت چندانی هم، با هم ندارند! شاید یکی از دلایلی که سازندگان برای قیمت بالای سازهای مشقی خود دارند این است که می گویند "چوب و مواد بکار رفته دارای مرغوبیت بالایی هستند"، گر چه صدای ساز تناسبی با قیمت آن ندارد و اینجا سوالی که پیش می آید این است که چرا باید سازندگان، مواد مرغوب را برای ساز مشقی به کار ببرند؟ اگر قرار نبوده است که سازی برای صدادهی با کیفیت بالا مهندسی و ساخته شود، آیا این استفاده بی مورد باعث از دست دادن منابع موجود برای ساختن سازهای درجه ی یک نیست؟ آیا برای یک هنرجو در وحله اول کیفیت مواد بکار رفته در ساز برای او اهمیت دارد یا کیفیت صدای آن؟ طبیعی است هنرجو هزینه ای که برای خرید ساز می کند برای به دست آوردن صدای مطلوب است، نه برای خرید چوب خوب یا خرکهای شیک و مرغوب و نه سیمهای به اصطلاح درجه یک! واقعیتی که متاسفانه با آن روبرو هستیم این است که، تا به حال رخ نداده یا من ندیده ام که سازنده ای که قصد دارد کلا سازهای حرفه ای بسازد بتواند از مجموعه سازهایی که هدف ساخت آنها، بوجود آمدن سنتور درجه یک است از هر ده سنتور مثلا هشت تای آن واقعا با کیفیت صدایی بالا باشند. معمولا همیشه چند ساز از هر ده سازی که می خواهند درجه یک باشد واقعا درجه یک در بیاید به نظر می رسد امری نسبتا تصادفی است. البته به هیچ عنوان منکر شناخت و زحمات سازندگان سنتور نیستم، چه بسا طی دو سه سال اخیر سازهای مشقی واقعا خوبی ساخته شده است و به نظر میرسد بطور کل در زمینه ی سنتور سازی پیشرفتی حاصل شده باشد ولی تجربه نشان داده که سازنده ای که توان ساخت سنتور درجه یک را دارد وقتی عزم را جزم می کند که یک سنتور عالی بسازد، قابل پیش بینی نیست که ماحصل کار واقعا همانی شود که می باید یا می خواهد باشد؛ چه بسا گاهی اتفاق افتاده که ماحصل کار خیلی بهتر از چیزی شده که حتی خود سازنده انتظار داشته (که متاسفانه اکثر سازندگان خود این را تشخیص نمی دهند!) و گاهی نیز ساز با کیفیت متوسط یا اصلا ضعیفی از کار در می آید. گاهی سه سنتور که پشت هم ساخته می شوند همگی عالی هستند (به نسبه) و انتظار می رود مابقی نیز با همان کیفیت باشند ولی مثلا چهار سنتور بعدی دارای کیفیتی متوسط از آب در می آیند. نکته دارای اهمیت دیگر اینکه با توجه به سبکهای مختلف نوازندگی و گسترده بودن تنوع قطعات حتی اگر یک سنتور خیلی خوب و درجه یک هم باشد ممکن است برای نوازندگی مثلا در فلان سبک مناسب نباشد که با توجه به این موضوع قیمت و کیفیت سنتورهای خوب از دید سبکهای مختلف، تعاریف متفاوتی خواهد داشت. البته این موضوع در دیگر سازها به شدت بیشتری نیز وجود دارد ولی این مشکل تمام سازهای ایرانی است چرا که در سازهای غربی این مشکل از طریق استاندارد کردن تمام انواع موجود سازها حل شده و تنها نکته ای که باقیمانده و حل شدنی نیست سلیقه ی اساتید در مورد "صدای منحصر به فرد" هر ساز است. در شماره بعدی اجمالا به نکاتی می پردازیم که هنرجویانی که در اوایل کار هستند با توسل به آن، تا حدودی بتواند ساز خوب را از بد تشخیص دهند البته تکرار این نکته ضروری است که باز هم احتمال خطای یک هنرجو ی کم تجربه به نسبت بالاست بنابراین گرفتن تایید از یک استاد، همیشه برای او الزامی است. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ بنابر آنچه تجربه نشان داده است مسائل حاشیه ای که برای هنرجویان جهت خرید ساز پیش می آید نه تنها بی اهمیت نیست بلکه این موضوع متاسفانه گاهی باعث کدورت ها و ایجاد کینه ها مابین معلمین و شاگردان شده و شاگردان به محض روبرو شدن با استاد جدید، معلم پیشین خود را بخاطر انتخاب نادرست ساز (چه از روی عمد و چه از روی نا آگاهی) مورد نکوهش و انتقاد قرار می دهند و چه بسا در بیشتر موارد هیچکدام آنقدر مقصر نبوده اند که بعد ها باعث بعضی از این کدورتها شود. قصد من از بیان مطلب فوق این است که از نظر من مسائل حاشیه ای این ماجرا به هیچ عنوان قابل اغماض نیست و دانستن آن برای هنرجویان تا حدی الزامی است چرا که درک متقابل معلم و شاگرد جهت تهیه ی یک ساز خوب برای شاگرد می تواند موجب پیوستگی رابطه ی معلم و شاگرد برای مدتها باشد و در آینده گله ای پیش نیاید. بنابراین تا جایی که اذهان دوستان عزیز خسته نشود، آنچه که طبق تجربه دریافته ام عنوان می کنم و از آنجاییکه تا به حال به اینگونه مسائل پرداخته نشده است فکر می کنم ذکر این موارد برای یک بار خالی از لطف نباشد تا شاید کمک فکری کوچکی برای بعضی از دوستان باشد. از دید کلی مجموعه فعالیتهایی که یک هنرجو انجام می دهد تا این مهارت، یعنی "شناخت ساز خوب" را به دست آورد بسته به استعداد و مقدار پیشرفت حداقل هفت تا ده سال طول می کشد و پیش نیازهای اصلی آن، مواردی است که به طور مختصر در ادامه اشاره شده: 1-گوش کردن به موسیقی (ساز سنتور) به طور جدی تا به درجه خوبی از درک موسیقایی و فهم صدای زیبای این ساز برسند. 2-تمرین و پیشرفت کافی تا توانایی اجرای قطعات (حداقل نیمه) حرفه ای سنتور حاصل شود تا فرد بتواند به عنوان معیاری جهت شناسایی یک ساز خوب از آن استفاده کند. 3-کمی اطلاع از نحوه ی ساخت ساز تا شخص بتواند ساز را از لحاظ ظاهری نیز ارزیابی کند. 4-نواختن و تمرین با انواع سنتورها (سنتورهای خیلی خوب و خیلی بد) با این شرایط هنرجویی که هنوز تجربه و شناخت کافی از سازی با کیفیت بالا را ندارد چند راه وجود دارد: 1-یک ساز با قیمت بالا که فروشنده گفته این ساز خوبی است را چشم بسته خریداری کند تا روزی که خودش کارشناس این کار شود. 2-به یکی از سازندگان یا فروشندگان اعتماد کند که انشاا...سازی با کیفیت خوب و قیمت مناسب به او دهند. 3-یا به استاد خود اطمینان کند و با نظر مستقیم او اقدام به خرید ساز کند و در صورتی که مساله "گاو بندی "در میان نباشد راه سوم عقلانی و منطقی تر به نظر می رسد (که متاسفانه خیلی از هنرجویان از همین مسئله "گاوبندی" ضربه خورده اند) 4-راه بعدی که وجود دارد اما بسیار سخت و وقت گیر و گیج کننده می باشد این است که هنرجو آمار چندین ساز خوب را از چندین سازنده و یا فروشنده بگیرد و تک تک آن سازها را نزد چند استاد مورد قبول ببرد و تایید سازها یا یکی از آن سازها را به عنوان بهترین آنها بگیرد و بعد اقدام به خرید کند. مشکلی که اینجا وجود دارد اختلاف سلیقه و سواد و درک سازندگان و فروشندگان و حتا اساتید در مورد ساز خوب است. این امر درست است (متاسفانه به ده ها دلیل) که اگر مثلا شما سازی که مورد تایید کامل فلان سازنده ی معروف است نزد دیگر سازنده ی مشهور ببرید ممکن است سازنده ی دوم آن ساز را در حد یک ساز مشقی تایید کند نه بیشتر. این امر (دوباره با کمال تاسف) در بین اساتید وقت نیز وجود دارد و به ندرت پیش می آید که سازی را دو سازنده ی خوب یا دو استاد متفق القول تایید کنند و آن ساز را درجه یک بنامند. با این شرایط تکلیف یک هنرجویی که راه چهارم را انتخاب کرده چیست؟ این هنرجو ممکن است با پیگیری های زیاد، نسبتا به مطلوب برسد اما از کجا معلوم که چند سال دیگر که ساز خود را به سازنده یا استاد سومی نشان دهد کاملا سرخورده و مایوس از آن همه تلاش برای خرید یک ساز خوب نشود. بنا بر تشریح شرایط فوق توصیه ای که من به عنوان کم تجربه ترین عضو موسیقی به هنرجویان دارم این است که هنرجویان سنتور و حتا دیگر سازها، کلا به دنبال ساز درجه یک نروند مگر در دو حالت: یکی اینکه خود، توانایی تشخیص یک ساز خوب را به طور نسبی حاصل کرده باشند تا تماما محتاج این و آن نباشند و از خود نیز نظری در مورد ساز ارائه کنند، و دیگر اینکه به یک و فقط یک استاد که مورد اطمینان آنهاست کاملا اعتماد کنند و با نظر مستقیم ایشان ساز خوب خود را خریداری کنند با این آگاهی که بدانند این سازِ خوبِ خریداری شده ی آنها ممکن است در آینده مورد نقد سازندگان، اساتید مختلف و حتا خود آنها قرار گیرد که در صورت صحت این پیش بینی، بعدها گله ای از استاد یا شخص مورد اعتماد خود نداشته باشند. نکته ای که قابل عرض است و دانستن آن برای هنرجویان الزامیست این نکته می باشد که بدانند همیشه گرانترین ساز، بهترین نیست. به این معنی که اگر مثلا سنتوری با قیمت یک میلیون تومان یا بیشتر خریداری کردند پس مطمئن باشند که آن ساز قطعا درجه یک است، این طور نیست بلکه تنها می توان گفت که احتمالا آن ساز، ساز خوبی است اما نه به طور قطع. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ به طور کلی تمامی سازها را می توان از سه نظر ارزیابی کرد: 1- وضعیت ظاهری 2- کیفیت مواد به کار رفته 3- کیفیت صدای حاصله (منتج از مهندسی ساخت ساز) روشن است بررسی یک ساز و ارزیابی آن به عنوان یک ساز خوب، متوسط یا بد منوط به بررسی عوامل فوق می باشد. نکته قابل توجه اینکه این سه عامل "بطور کامل" مستقل از یکدیگر نیستند و نمی توان آنها را کاملا جدا ارزیابی کرد بطوریکه مثلا یک سنتور خوب، بطور حتم از موادی با کیفیت متوسط به بالا، ساخته شده و برای بدست آوردن کیفیت صدا حتما به ظاهر آن توجه شده است. اگر عامل دیگری بخواهیم به موارد بالا اضافه کنیم، مسئله ی قیمت ساز می باشد که در این صورت با در نظر گرفتن چهار عامل فوق، ساز ایده آل در واقع سازی است که تناسبی بین سه مورد اول با قیمت آن بر قرار باشد (به شرطی که ساز در پایین ترین درجه ی کیفی نباشد.) در اینکه یک هنرجوی تازه کار سازی با چه کیفیتی را خواهان است می توان به یک ساز، نام ساز "ایده ال" را داد یعنی سازی که قیمت آن با کیفیتش تناسب داشته باشد، که البته این امر برای اکثر خریداران ساز بسیار حائز اهمیت است، و هر چقدر یک هنرجو برای خرید ساز بخواهد بیشتر هزینه کند این موضوع حساس تر نیز می شود. کلیه ی سازها از لحاظ کیفیت عموما به سه محدوده تقسیم می شوند: 1- سازهای با کیفیت بالا 2- سازهایی با کیفیت متوسط 3- سازهای با کیفیت پایین (بی کیفیت) حال شرح مختصری درباره ی کیفیت: اینکه که گفته می شود سازی درجه یک یا دارای کیفیت بالایی است دقیقا به چه معنی است؟ برای کلیه ادوات موسیقی در وهله ی اول، "کیفیت صدای ساز"، حائز اهمیت است سپس "کیفیت مواد بکار رفته" و بعد "ظاهر ساز". بنابراین آنچه که بطور مسلم تعیین کننده ی کیفیت یک ساز است "صدا"ی آن است نه موارد دیگر. حال اگر سازی با کیفیت صدایی خوب دارای ظاهری زیبا و مواد آن، با کیفیت، و نو باشند زهی سعادت. گاهی پیش آمده که یک ساز با کیفیت صدایی خوب را ببینید که مواد و اجناس بکار رفته در آن چندان مطلوب نباشد و بعضی از آن مواد مستهلک و پوسیده شده باشند و ظاهر ساز هم دارای زیبایی و جذابیت خاصی نباشد، حتا اگر این شرایط نیز باشد نوازندگان باز همچنان آن ساز را یک ساز خوب می دانند که شاید کمی احتیاج به ترمیم داشته باشد و یا اصلا معتقدند به هیچ عنوان نباید آن را تعمیر کرد چرا که ممکن است آسیب ببیند و از کیفیت صدای آن، ناخواسته کاسته شود. بین مواردی که بالا ذکر آن رفت هنرجویان تازه وارد یا ناوارد و کم تجربه به علت ندانستن این نکته و نداشتن گوش قوی برای تشخیص صدای خوب، معمولا به تمام موارد توجه کافی می کنند ولی به موضوع اصلی که صدای ساز باشد به اندازه کافی اهمیت نمی دهند و یا همیشه محتاج این و آن هستند تا برای آنها سازی را از نظر صدا تایید کنند و با این حال معمولا دل هنرجویان با سازی است که ظاهر آن را پسندیده اند که اغلب اوقات با سازی که استاد برای آنها انتخاب می کند متفاوت است و حتا برخی از هنرجویان حاضرند قیمت بسیار زیادی را برای سازی که آن را از لحاظ ظاهر پسندیده اند بپردازند. با وجود اینکه شاید بعضی نوازندگانی که مدت بیشتری کار کرده اند و با صدای ساز خوب آشنایی بیشتری دارند به هنرجویان تازه وارد می گویند مثلا این ساز، ساز خوبی نیست پاسخ اکثر هنرجویان این است که: بالاخره سازی که می خواهیم برای آن هزینه کنیم باید حداقل ظاهر خوبی داشته باشد (شاید به این علت که کاملا نو نوار و شیک جلوه کند) و تفاوت صدای سازهای مختلف هم در آن محدوده قیمت چون برای آنها قابل تشخیص نیست و خیلی فرقی نمی کند پس آن سازی را انتخاب می کنند که ظاهرش بهتر است. حال سوالی که اینجا پیش می آید این است که ظاهر خوب چه ظاهری است؟ و از دید چه کسی؟ طبیعی است ساز های پر زرق و برق و گاهی دارای خاتم کاری و رنگهای تند سریعا چشمهای هنرجویان را می گیرد اما بر خلاف این، از دید نوازندگان حرفهای و نیمه حرفهای سازهای با ظاهر ساده و بدون هیچ تزیینی، سازی با ظاهر خوب محسوب می شود. نکته ای که می تواند سلیقه ای باشد رنگ صدای سنتورهای مختلف با یکدیگر است اگر دو ساز را که هر دو دارای کیفیتی کاملا عالی هستند فرض کنیم ممکن است یک فرد یکی را به دیگری ارجح بداند نه بدلیل فنی و کیفیت صدای تولید شده و نه به دلیل ظاهرشان بلکه فقط به خاطر رنگ صدای مورد پسند. در ادامه این نکته مشخص می شود نکاتی که در مورد ویژگیهای یک سنتور خوب ذکر می شود باید حول محور اصلی یعنی "کیفیت صدا" باشد بنابراین موضوعی که باید برای هنرجویان بیش از همه در خور توجه باشد همین نکته است. ولی متعاقبا موارد دیگر نیز تا حد مجال، در شماره های بعدی به آنها پرداخته خواهد شد. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ وضعیت ظاهری: مجموعه عواملی که میتوان در این مورد نام برد فهرست وار عبارتند از: 1- رنگ ساز 2- تناسب ابعاد 3- زینت کاری 4- شکل و رنگ خرکها 5- شکل گلهای سنتور 6- نحوه ی قلاب سیمها 7- طرز پیچیدن سیم دور گوشی 8- تمیز کار شدگی ساز 9- سالم بودن صفحه ی رو، زیر و کلافها شرح موارد فوق: 1- رنگ ساز: رنگهای تند یا ملایم فرقی نمیکند و بسته به سلیقه ی خریدار است به شرط آنکه ضمن ساخت و پرداخت ساز در رنگ چوب خراب کاری نشده باشد که باعث بد صدا شدن ساز شود. البته هماهنگی رنگ ساز با رنگ خرکها جلوه ی بهتری به ساز می دهد. 2- تناسب ابعاد: از آنجاییکه استانداردی برای ساخت سنتور همانطور که در شماره های پیشین ذکر آن رفت وجود ندارد و دقیقا مشخص نیست که چه ابعادی (طول، عرض، ارتفاع و قطر هر قطعه مثل صفحه ی رو) برای ایجاد صدای بهتر باید در دستور ساخت قرار بگیرد بنابراین سانت کردن طول و عرض و قطر مفهوم چندانی نخواهد داشت. سازندگان سنتور به طور کل به مقیاسهای خوبی دست پیدا کردند اما ابعاد و مقیاس طلایی برای به دست آوردن کیفیت مطلوب هنوز به طور دقیق مشخص نیست. ولی همین که در یک نظر اجمالی بین ابعاد ساز یک تناسب قابل قبول باشد از لحاظ ظاهری کافی است. 3- خاتم کاری ها: اگر خاتم کاری ها، حکاکی ها و کارهای تزئینی به نحوی باشد که به چوب لطمه ای نزده باشد به طور کل مانعی برای صدا ایجاد نمی کند ولی معمولا ساز تزئینی برای نوازندگان پسندیده نیست مگر اینکه از ساز بخواهند استفاده ی ویترینی بکنند. 4- خرکها: شکل خرکها کلا در صدا بی تأثیر هستند اما ارتفاع آنها در صدا مؤثر است. البته ارتفاع خرکها به طور کل استاندارد شده و مشکلی در این زمینه به نظر نمی رسد. پس می ماند رنگ خرکها که آن هم به سلیقه ی افراد بستگی دارد. 5- گلهای سنتور: به طور کل شکل گل سنتور در صدای آن مؤثر نیست ولی بزرگی و کوچکی آن مقدار خیلی کمی در حجم صدای ساز تأثیر دارد. ولی مکان تشکیل گل بر روی سنتور مهم است و می تواند در کیفیت صدا مؤثر باشد که این نکته هم در اکثر سنتور ها نسبت به علم سازندگان جای خود را پیدا کرده است و کمتر سنتوری پیدا می شود که جای گلهای آن در مکان مناسب نباشد. 6- قلاب سیمها: نحوه ی قلاب سیمها و شکل آنها در صدای ساز مؤثر نیست بلکه قلاب باید کامل و سالم باشد تا باعث پارگی سیم نشود. 7- پیچاندن سیم دور گوشی: مانند نحوه ی قلاب، پیچاندن سیم تأثیری در صدای ساز ندارد و فقط بهتر است به نحو شیک و تمیز کار شده باشد و از ظاهر خوبی برخوردار باشد. تنها باید سیمها درست به گوشی ها پیچیده شده باشند تا سیم ها هنگام کوک پاره نشوند. 8- تمیز کار شدگی: چفت بودن صفحات رو و زیر با کلافهای بالا، پایین، راست و چپ به طوری که زائده ای از هیچ طرف وجود نداشته باشد. آثاری از چسب کاری دیده نشود. ردیف و منظم بودن گوشی ها و سیم گیر ها بدون اینکه به چوب لطمه ای وارد شده باشد. 9- سالم بودن چوب ساز: عدم وجود ترک، شکستگی، بادکردگی، فرورفتگی مخصوصا در صفحات رو و زیر که اگر مشکلی داشته باشند معمولا صدای ساز دیگر خوب نخواهد شد ولی اگر مشکل خفیفی در کلافهای کناری یا کلافهای بالا و پایین باشد قابل تعمیر است و می توان انتظار داشت صدای ساز پس از تعمیر خراب نشود. شاید اگر خیلی جزئی و با وسواس بخواهیم ظاهر ساز را مورد ارزیابی قرار بدهیم چندین مورد دیگر نیز می توانیم به موارد فوق اضافه کنیم ولی بیش از این مته به خشخاش گذاشتن است و آن مواردی که با نگاه کلی و کمی دقیق ارزش بررسی دارد مواردی بود که در بالا ذکر شد. باز هم این نکته را یادآوری می کنم که این مورد یعنی ظاهر ساز به تنهایی برای نوازندگان دارای اهمیت نمی باشد (مگر در کنار دو عامل اصلی یاد شده در شماره پیشین) چنانچه وضعیت ظاهری ساز به هرگونه ای که باشد آخر الامر کیفیت صدای ساز دارای پر اهمیت ترین نکته برای هر نوازنده ایست. مگر هنرجویان تازه کار که تنها راه قضاوت آنها همین ظاهر ساز است آنهم فقط زیبایی نسبی آن، نه بقیه عوامل آن. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده