.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 15 مهر، 2016 مرا کدام جدا کرد بی گناه از تو؟؟؟ سیاه بختی من یا که اشتباه تو؟؟؟ دوج دالم 2
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 15 مهر، 2016 وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی 2
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 15 مهر، 2016 یک چشمم اشک بود و یک چشمم خون ان لخظه جنون بود و جنون بود و جنون گفتم که تمام عشق و دنیای منی با خنده و طعنه گفتی "خیلی ممنون" 2
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 15 مهر، 2016 یک چشمم اشک بود و یک چشمم خونان لخظه جنون بود و جنون بود و جنون گفتم که تمام عشق و دنیای منی با خنده و طعنه گفتی "خیلی ممنون" خیلی ممنون نگیر از من نگاهت را و عطر ناب موهایت تمام عاشقی هایم فدای آرزوهایت 2
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 15 مهر، 2016 تو که احساس مرا این همه باور داری میشود دست ازین فاصله ها برداری؟؟ من ازین فاصله در حد جنون دلگیرم توام انگار ازین فاصله ها دلگیری 2
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 12 آبان، 2016 تب كرده قلب عاشق ليلايت امشب عشق تو اى مجنون من واگير دارد آن شعرهاى عاشقانه، دلبرانه انگار در دل بردنم تاثير دارد 1
Eghlid.Habibi 55 ارسال شده در 15 آبان، 2016 دو بیتی های من اینك چنونه كه پا جا پای فایز می نشونه از این گفته ندارم هیچ ترسی اگه فایز منو جایز بدونه !؟ شعر از خودم . محمدحسین حبیبی . اقلید ٩۵ مخلص شما 2
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 4 دی، 2016 روزگاریست در این کوچه گرفتار توام با خبر باش که در حسرت دیدار تو ام گفته بودی که طبیب دل هر بیماری پس طبیب دل من باش که بیمار تو ام
زوپیر71 92 ارسال شده در 7 دی، 2016 من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت 1
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 8 دی، 2016 تو باشی بهار باشد و چکاوک ها مگر من از خوشبختی چه می خواهم؟! 1
زوپیر71 92 ارسال شده در 8 دی، 2016 ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست حال هجران تو ندانی که چه مشکل حالیست
Eghlid.Habibi 55 ارسال شده در 9 دی، 2016 تمام بیت هایم نم گرفته غم مخروبه های بم گرفته قلم فرسایی من یك بهانه ست ز دست زندگی حالم گرفته !؟ شعر از خودم شاعر محمدحسین حبیبی ، اقلید مهرماه ٩۵ مخلص شما 4
زوپیر71 92 ارسال شده در 10 دی، 2016 همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به نوای آشنایی بنوازد آشنا را 4
sarevan 9753 ارسال شده در 10 دی، 2016 اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را... 3
P-230 67 ارسال شده در 19 آبان، 2017 آدمان گر یکدگر را می درندگرگ هاشان رهنما و رهبرند دوش تا به سحر نالیدم، کز دیوو دد ملول و انسانم آرزوست ... ت بده ... 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 23 آبان، 2017 دوش تا به سحر نالیدم، کز دیوو دد ملول و انسانم آرزوست ... ت بده ... تا شنیدم قصه هایی از دیار کوی دوست بی محابا پرکشیدم در لقای روی دوست 2
Tamana73 28835 ارسال شده در 24 آبان، 2017 تویی که عزت ما میبری به کم محلی و گرنه خواری عشقت هلاک صحبت ماست بافقي 2
ارسال های توصیه شده