sky bird 51 ارسال شده در 12 شهریور، 2015 من می زبرای خوشدلی میخوردم اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم Sent from my GT-I9500 using Tapatalk 6
*atefeh* 13017 ارسال شده در 12 شهریور، 2015 سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران گر میشد از شکستن دلها صدا بلند... صائب تبریزی 3
Mahnaazz 13133 ارسال شده در 12 شهریور، 2015 دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند..... گل آدم بسرشتند و ب پیمانه زدنند..... 7
*atefeh* 13017 ارسال شده در 12 شهریور، 2015 دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود 6
Mahnaazz 13133 ارسال شده در 12 شهریور، 2015 دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست ... گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست ... 7
aliglory 43 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 توئی در آینه پنهان که لوح چشمانت اگر نموده شود نقش کاملی داریم... Sent from my SM-G900H using Tapatalk 5
yanāl 2221 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 ما کار و دکان و پيشه را سوخته ايم شعر و غزل و دو بيتي آموخته ايم در عشق که او جان و — دل و — ديده ي -- ماست جان و دل و ديده ، هر سه را سوخته ايم 5
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 معیار دوستان دغل روز حاجت است قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب 6
aliglory 43 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 بیچاره من که از پس آن جستجو هنوز می نالد از من این دل شیدا که یار کو...؟ Sent from my SM-G900H using Tapatalk 4
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 وقتی به یاد نام شما آب میخوریم انگار جای آب می ناب میخوریم 4
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم 4
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 به به چ زیبا بود ناصر خان ======= مگر تدارک این شور و شر، برای بشر همه به جزیه دندان زدن به سیبی نیست؟؟؟؟ 4
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 به به چ زیبا بود ناصر خان======= مگر تدارک این شور و شر، برای بشر همه به جزیه دندان زدن به سیبی نیست؟؟؟؟ مرسی اشعار انتخابی شما هم عالی هستن تا نگريد طفلك حــــــلـــوا فــروش ديگ بخشايش كجا آيد به جـوش 4
aliglory 43 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 شب فراق که داند که تا سحر چند است؟ مگر کسی که به زندان عشق در بند است! Sent from my SM-G900H using Tapatalk 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت دلواپس ما بود وليكن به سفر رفت 3
aliglory 43 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 تو را چه سود چنین سخت عاشقی کردن چو عشق من همه دنیای بی ثمر باشد؟ Sent from my SM-G900H using Tapatalk 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 دلم هواتو کرده در این هوای ابری در این دیار غربت در این نوار مرزی ...(!!!) 3
aliglory 43 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 یار مرا که لطف خداوند یار اوست بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست Sent from my SM-G900H using Tapatalk 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 13 شهریور، 2015 تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید ...(!!) 3
ارسال های توصیه شده