مشاعره

[m@ry@71 3690]

منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم

تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

[e.t 1423]

یارب این نو گل خندان که سپردی به منش

میسپام به تو از چشم حسود چمنش

[m@ry@71 3690]

شهريارا بي حبيب خود نميكردي سفر

اين سفر راه قيامت ميروي تنها چرا

[e.t 1423]

الهي من ندانم مردمان بهر چه ميجنگند كه اين با خود كنند

گر بنالم تو بگويي نعمتي را از كفم بيرون كنند.

[m@ry@71 3690]

داستان غم عشق تو بگفتم با شمع

آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد

[e.t 1423]

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو میرسم اینک به سلامت نگران باش

[m@ry@71 3690]

شب گرفتگان را دوایی نیست

در سیاهی روز

میروم تا نرسم

به این روشنی پوچ...

[e.t 1423]

چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن

بیدقی راند که بر از مه و خورشید گرو

[ra.ar 967]

وفا نکردی و کردم،جفا ندیدی ودیدم

شکستی و نشکستم ، بریدی و نبریدم

[Hanaaneh 28168]

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف ها میکنی ای خاک درت تاج سرم

[e.t 1423]

منه بی مایه که باشم که خریدار تو باشم

حیف باشد که تو یار منو من بار تو باشم

[ra.ar 967]

می روی و گریه می آید مرا

ساعتی بنشین که باران بگذرد

[e.t 1423]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

[ra.ar 967]

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

[e.t 1423]

تاتو مراد من دهی.کشته مرا فراق تو

تاتو به داد من رسی. من به خدا رسیده ام

[ra.ar 967]

ما زیاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

[e.t 1423]

مدار نقطه بینش ز خال توست مرا

که قدر گوهریکدانه جوهری داد

[ra.ar 967]

دادیم زکف نقد جوانی و دریغا

چیزی به جز از حیرت و حسرت نستاندیم

[e.t 1423]

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم **** حیف باشد که تو یار منو من بار تو باشم

[ra.ar 967]

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمانیست و دگرگون نخواهد شد