مشاعره

[Tamana73 28831]

درد عشقی کشیده ام که مپرس

زهر هجری کشیده ام که مپرس....

[زوپیر71 92]

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد

وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

[Tamana73 28831]

در قیامت كه سر از خاک بدر خواهم كرد

باز هم در طلبت، خاک بسر خواهم كرد

[زوپیر71 92]

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

 

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

[Tamana73 28831]

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز

هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد

[زوپیر71 92]

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

 

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

[Tamana73 28831]

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را

[زوپیر71 92]

از تهی چشمی بود عرض گهر دادن به خلق

 

ور نه دریاها بود در آستین عشاق را

 

[Tamana73 28831]

آمدی باتاب گيسو، تا كه بی‌تابم كنی

زلف را يكسو زدی، تاغرق مهتابم كنی

[زوپیر71 92]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا

یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

[Tamana73 28831]

امشب ای ماه به دردِ دلِ من تسکینی

آخر ای مـــاه تو همـــدردِ منِِ مسکینی

[AavaA93 34]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

میسپارم به تو از شر حسود چمنش

[ALI.HH 31]

شيرين سخني بگفت شاه صنمان

سر برگ درختست، زبان باد خزان

[AavaA93 34]

نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست

سلیمان با چنان حشمت، نظرها بود با مورش

[ALI.HH 31]

شب به کاشانه اغیار نمیباید بود

غیر را شمع شب تار نمیباید بود

[AavaA93 34]

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

واندر ین کار ،دل خویش به دریا فکنم

[ALI.HH 31]

ما نباشیم که باشد که جفای تو کشد

به جفا سازد و صد جور برای تو کشد

[AavaA93 34]

در میکده دوش، زاهدی دیدم مست

تسبیح به گردن و صراحی در دست

گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت:

از میکده هم به سوی حق راهی هست

[ALI.HH 31]

تا نظر مي‌كني از پيش نظر خواهم رفت

گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت

[AavaA93 34]

تا توانی دلی بدست آور

دل شکستن،هنر نمیباشد