مشاعره

[Occ.Health 1065]

کی؟:shad:

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

وانکه این کار ندانست در انکار بماند

[armstrong 2214]

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد

[hamid_hisystem 6612]

دردم از یارست و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم

[Occ.Health 1065]

مرا مي بيني و هر دم زيادت مي كني دردم

تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم

[armstrong 2214]

مگر تو روی بپوشی و فتنه باز نشانی

که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم

[Astraea 25351]

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز

وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

[Occ.Health 1065]

تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر

که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا دارد

[Astraea 25351]

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شدو آتش به همه عالم زد

[hamid_hisystem 6612]

دشنه ی نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

[Astraea 25351]

تا از نتیجه فلک و طور دور اوست

تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم

[hamid_hisystem 6612]

میافشان دانه در راه تذروی

که ماوا گیرد از سروی به سروی

[Occ.Health 1065]

يکي پر طمع پيش خوارزمشاه

شنيدم که شد بامدادي پگاه

چوديدش به خدمت دوتا گشت و راست

دگر روي بر خاک ماليد و خواست

[RezaMTJAME 9278]

تنها تو همه جهانی و آنکس

کو تو را یافت کو جهان یابد.

[Ka!SeR 1333]

دل مي رود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

[hamid_hisystem 6612]

آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم

احساس سوختن به تماشا نمی شود

[marjan17 4150]

دارم لب خشک و دیده ی تر بپذیر

 

کز خشک و تر جهان همین می دارم

[hamid_hisystem 6612]

من آن آیینه را روزی بدست آرم سکندر وار

که گر می گیرد این آتش زمانی ور نمی گیرد

[marjan17 4150]

در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من

مرحمت فرما، ز ویرانی عمارت کن مرا

[hamid_hisystem 6612]

از ره مرو به اشوه دنیا که این عجوز

مکاره می نشیند و محتاله می رود

[marjan17 4150]

دل كه خونـــابه غــم بود و جگـر گوشه درد

بــر سـر آتـش جـــور تــو كبابش كردم