رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

داد معشوقه به عاشق پیغام

که کند مادر تو با من جنگ

  • Like 2
ارسال شده در

گاه سوی وفا روی،گاه سوی جفا روی

آنِ منی کجا روی،بی تو به سر نمی شود:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

درد می بارد چو لب تر می کنم

طالعم شوم است و باور می کنم

  • Like 2
ارسال شده در

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدَر نمیرم

خبرش بگو که جانم بدهم به مژدگانی:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود

دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

  • Like 2
ارسال شده در

دیده راز تو فاش کرد ازآنک

دیده در عشق رازدار تو نیست.

  • Like 2
ارسال شده در

تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن

که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی :icon_gol:

  • Like 1
ارسال شده در

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند

این بار می برند که زندانیت کند

  • Like 2
ارسال شده در

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی :icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد

آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

  • Like 2
ارسال شده در

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند

عشق داند که در این دایره سرگردانند:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

در تو که رسد که در ره تو

جز منزل عجز منزلی نیست.

  • Like 1
ارسال شده در

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازک آزرده ی گزند مباد

  • Like 1
!ala مهمان
ارسال شده در

دست از طلب ندارم تا كام من برايد

يا تن رسد به جانان يا جان زتن برايد

ارسال شده در

دی گله ای ز طره اش کردم و از سر فسوس

گفت که این سیاه کج گوش به من نمی کند:icon_gol:

  • Like 4
!ala مهمان
ارسال شده در

دستم نداد قوت رفتن به پيش دوست

چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم

ارسال شده در

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

  • Like 3
!ala مهمان
ارسال شده در

درحریم عشق نتوان زددم از گفت وشنید

زانکه آنجا جمله اعضا چشم باید بودوگوش

ارسال شده در

شبی گیسو فرو هشته به دامن

پلاسین معجر و قیرینه گرزن

شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک

چو بیژن در میان چاه او من

  • Like 3
!ala مهمان
ارسال شده در

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم

×
×
  • اضافه کردن...