*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند ادمی (دکمه تشکر سمت راست زیر هر پستی هست) 3 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ یک شب آتش در نیستانی فتاد سوخت چون شمعی که بر جانی فتاد 2 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ دریغا مردم از عشقت نگشتی آگه از دردم اگر باور نمی داری گواهم چهره زردم نمی آیم دگر کویت به دیدارت قسم خوردم مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هردم جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها (مرسی از آزاده خانم عزیز که تشکر کردن رو یادم داد!!!) 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید یک نفر در آب دارد می سپارد جان.... 4 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ نفس برآمد و کام از تو بر نمی آید, فغان که بخت من از خواب در نمی آید 3 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ ناوک مژگان تو قابل هر سینه نیست تیر بنه بر کمان جان مرا کن هدف 3 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ ناوک مژگان تو قابل هر سینه نیستتیر بنه بر کمان جان مرا کن هدف گرچه باید دال میدادی اما عیبی نداره فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش 2 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ شیرین ننماید بدهانش شکر وصل آنرا که فلک زهر جدایی نچشاند 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ دل ما بدور رویت ز چمن فراغ دارد که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد 3 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت برق یمانی بجست گرد بماند از سوار 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ روز و شب خوابم نمیاید بچشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع 1 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ توانم آنکه نیازارم اندرون کسی حسود را چه کنم کو ز خود به رنج در است 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ تو را با تیشه ی عشقم میان مر مر قلبم تراشیدم ازان پس من تو را چون بت پرستیدم 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست اشکم احرام طواف حرمت میبندد گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ تا کی غم دنیا دنی ایدل دانا حیفست ز خوبی که شود عاشق زشتی 2 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ تا گه پر از باده شد جام زرافشان من زمزمه از سر گرفت بلبل خوشخوان من 3 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ یا مکن با پیلبانان مشورت یا بنا کن خانه ای درخورد پیل 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 2 لینک به دیدگاه
alirezanabati 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ دیر آمدی ای نگار سرمست زودت ندهیم دامن از دست معشوقه که دیر دیر بینند باری به از آن که سیر بینند 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده