*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۰ یک دم گمان مبر ز خیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۰ مر شوی گوهر اگر باشی خزف هر که بر خود نیست فرمانش روان اقبال لاهوری 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۰ نیزار خفته خامش و یک مرغ ناشناس هر دم ز عمق تیره ی آن ضجه میکشد مهتاب میدود که ببیند در این میان مرغک میان پنجه ی وحشت چه می کشد فرخزاد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۰ در عين گوشه گيرى بودم چو چشم مستت واكنون شدم به مستان چون ابروى تو مايل 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ لذّتِ داغِ دلت بر دلِ ما باد حرام اگر از جورِ غمِ عشقِ تو دادی طلبیم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ من كز وطن سفر نگزيدم به عمر خويش در عشق ديدن تو هواخواه غربتم 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالیست 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ تا كى از سيم و زرت كيسه تهى خواهد بود بنده ء من شو و برخور ز همه سيم تنان 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ نشاط انگیز و ماتم زایی ای عشق عجب رسوا کن و رسوایی ای عشق 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ قباى حسن فروشى ترا برازد و بس كه همچو گل همه آئين رنگ و بو دارى 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ یكی درخت گل اندر فضای خانه ی ماست كه سروهای چمان پیش قامتش پستند 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ در سراى مغان رفته بود و آب زده نشسته پير و صلائى به شيخ و شاب زده 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ هنوز رخنۀ دل وقفِ عشقِ توست بیا که این خرابه همانست کاندر آن بودی 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار کز تیر آه گوشه نشینان اثر نکرد 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ در اطاعت کوش ای غفلت شعار می شود از جبر پیدا اختیار 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ روی ویرانه های امیدم دست افسونگری شمعی افروخت مرده ای چشم پر آتشش را از دل گور بر چشم من دوخت 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ نقطه ی عشق نمودم به تو هان سهو مکن ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی... 5 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ یاد دلنشینت ای امید جان هر کجا روم روانه با من است ناز نوشخند صبح اگر توراست شور گریه ی شبانه با من است... 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم می زند اختر سوی منزل قدم پیش آیینی سر تسلیم خم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده