sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ مایه ی خوشدلی آنجاست که دلدار آن جاست می کنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم... 1 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ من تا کنون طرح تمام خنده ها را در ردپای زخمی شب ها شکستم لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ مگر کز شمار تو آید پدید که نوبت ز گیتی به من چون رسید 1 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ در این حصار شرجی بی همزبانی در تارو پود ابری یلدا شکستم 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ ما را به رندی افسانه کردند پیران جاهل،شیخان گمراه... 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ هر چند دل سپردنمان اشتباه نیست اما برو که ماندنت اینجا صلاح نیست حس می کنم زمین و زمان درد می کشند وقتی بساط گریه ی ما روبراه نیست 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت... 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بینکس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت... تو شاهی و گر اژدها پیکری بباید بدین داستان داوری 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود جهان لانه ی او نیست پی لانه بگردید یکی ساقی مست است پس پرده نشسته ست قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید... 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دلربایی همه ان نیست که عاشق بکشند خواجه انست که باشد غم خدمتکارش 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ شرار انگیز و توفانی ، هوایی در من افتاده ست که همچون حلقه ی آتش درین گرداب می گردم... 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر بدین ترانه غم از دل بدر توانی کرد 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است... 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ تعبیر رفت یار سفر کرده میرسد ای کاج هر چه زودتر از در درامدی 4 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ تعبیر رفت یار سفر کرده میرسدای کاج هر چه زودتر از در درامدی [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]یعنی که وصال یار میباید و نیست [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]سرمایهی روزگار میباید و نیست [/TD] [/TR] [/TABLE] 6 لینک به دیدگاه
sogand_aryan 211 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: left]تا چند اسیر عقل هر روزه شویم [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]در کارگه کوزهگران کوزه شویم[/TD] [/TR] [/TABLE] 7 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن بلائی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتیم... 6 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با ان عالمی دارم 6 لینک به دیدگاه
atefe.sh 283 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ ما سفره ی دل گشوده کردیم ولی دل محرم آن محرم اسرار نشد 5 لینک به دیدگاه
armun 115 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دلی کز معرفت نور و صفا دید/به هر چیزی که دید اول خدا دید 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده