sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد... 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ دیروزها کسی را دوست میداشتی این روزها دلتنگی،تنهایی،همه ی عمر ما به همین سادگی کذشت 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ تمام طول خط از نقطه ی كه پر شده است از ابتدا كه تویی تا به انتها كه تویی... 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ یک دم گمان مبر ز خیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ مردم درين فراق و در آن پرده راه نيست يا هست و پرده دار نشانم نمى دهد 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش که سیر معنوی و کنج خوانقاهت بس 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ سلامی چو بوی خوش آشنایی بر آن مردم دیده روشنایی 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ یا رب تو ان جوان دلاور نگاه دار کز تیر اه گوشه نشینان حذر نکرد 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ در پی آنم که گر ز دست بر آید دست به کاری زنم که غصه سر آید 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد بود ز زنگ حوادث هر اینه مقصول 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ لب موبدان خشک و رخساره تر زبان پر ز گفتار با یکدگر 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ رسم بی عهدی ایام چو دید ابر بهار گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین امد 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ در ایوان شاهی شبی دیر باز به خواب اندرون بود با ارنواز 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ زنی با شعر های همچنان از عشق ناگفته زنی عاشق ولی با ده زبان خاموش چون سوسن زنی كز عشق می میرد ولی با حجب می گوید نشان از عشق درمن نیست می بینید ؟ اینك من... 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ نهانی سخن کردشان آشکار ز نیک و بد گردش روزگار 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ روغن جلا نخوورده اند رنگهای من كه در مثل رنگ آب راكد اند اگر آبی اند و آسمانی اند... 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دلش تنگ تر گشت و ناپاک شد گشاده زبان پیش ضحاک شد 4 لینک به دیدگاه
atefe.sh 283 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر گفتا غلطا خواجه در این عهد وفـــــــــــــا نیست 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ تو داری جهان زیر انگشتری دد و مردم و مرغ و دیو و پری 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ یک دم گمان مبر ز خیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده