رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دل چون توان بریدن ازو مشکل است این

آهن که نیست جان من آخر دل است این

من می شناسم این دل مجنون خویش را

پندش مگوی که بی حاصل است این...

  • Like 1
لینک به دیدگاه

نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره اب میشود

سلاله ی سیاه دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود

.......

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دل شکسته ی ما همچو اینه پاک است

بهای درنشود گم اگرچه در خاک است

ز چاک پیرهن یوسف آشکارا شد

که دست و دیده ی پاکیزه دامنان پاک است...

لینک به دیدگاه

تا تو با منی زمانه با من است

بخت و کام جاودانه با من است

تو بهار دلکشی و من چو باغ

شور و شوق صد جوانه با من است

یاد دلنشینت ای امید جان

هر کجا روم روانه با من است...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یارب آن یوسف گم‌گشته به من بازرسان

تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان

ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف

این زمان یوسف من نیز به من بازرسان...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

نسیم از من هزاران بوسه بگرفت

هزاران بوسه بخشیدم به خورشید

در ان زندان که زندانبان تو بودی

شبی بنیادم از یک بوسه لرزید

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دلم گرفته خدا را تو دلگشایی کن

من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای

دل گرفته ی ما بین و دلگشایی کن...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود

وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

 

د...

 

 

 

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

د......

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود

وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

 

د...

 

 

 

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

د......

 

نگاهم با نگاهت کرد برخورد/نمی دانم چرا حالم بهم خورد

د......

  • Like 4
لینک به دیدگاه
وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم

 

من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم

 

مهر از سر نامه بر گرفتم

گفتی که سر گلاب دان است

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...