کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ از خانه بیرون می زنم اما كجا امشب شاید تو می خواهی مرا در كوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی درخت شب می جویم اما نسیتی در هیچ جا امشب... 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ به لاله نرگس مخمور گفت وقت سحر که هر که در صف باغ است صاحب هنریست بنفشه مژدهی نوروز میدهد ما را شکوفه را ز خزان وز مهرگان خبریست 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست از تو تا ما سخن عشق همان است كه رفت كه در این وصف زبان دگری گویا نیست... 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ تا خفت ز خستگی زمانی یغماگر دهر گشت بیدار تیری بجهید از کمانی چون برق جهان ز ابر آذار 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ رفتم به طبيب و گفتم از درد نهان گفتا از غير دوست بربند زبان گفتم كه غذا؟ گفت همين خون جگر گفتم پرهيز؟ گفت از هر دو جهان 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ نشاید کتش اینجا برفروزی مبادا خانمانی را بسوزی بسوزد گر کسی این آشیانرا چنان دانم که میسوزد جهان را 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست هر كجا هست خدايا به سلامت دارش 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ شنیدهاید که آسایش بزرگان چیست: برای خاطر بیچارگان نیاسودن 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ نيست ياري تا بگويم راز خويش ناله پنهان كرده ام در ساز خويش 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ شد ساقی چرخ پیر خرسند پردید ز خون چو ساغری را دستی سر راه دامی افکند پیچانید به رشتهای سری را 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ از آن وقتي كه ما را آفريدي بغير از معصيت چيزي نديدي خداوندا به حق هشت و چارت ز ما بگذر شتر ديدي نديدي 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ يارب آن زاهد خودبين كه به جز عيب نديد دود آهيش در آيينه ء ادارك انداز 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ ز دست ديده و دل هر دو فرياد كه هرچه ديده بيند دل كند ياد 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست چنان ز لذت دریا پر است کشتی ما که بیم ورطه و اندیشه ی کنارش نیست... 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ تا فضل و عقل بيني بيمعرفت نشيني يك نكته ات بگويم خود را مبين كه رستي 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ یارا حقوق صحبت یاران نگاه دار باهمرهان وفا کن و پیمان نگاه دار در راه عشق گر برود جان ما چه بک ای دل تو آن عزیز تر از جان نگاه دار... 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ روز هجران و شب فرقت يار آخر شد زدم اين فال و گذشت اختر و كار آخر شد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ در پیش روی خلق بما جا دهند از انک ما را هر آنچه از بد و نیکست روبروست 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ تو كیستی ؟ كه سفركردن از هوایت را نمی توانم حتی به بالهای خیال... 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۰ روز هجران و شب فرقت يار آخر شدزدم اين فال و گذشت اختر و كار آخر شد دو شناور ز دور بر لب آب بهر کاری همی شدند شتاب 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده