رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

بیا که پرده ی زیر هفت خانه ی چشمکشیده ایم به تحریر کارگاه خیال ...
لیلای من با من بمیر - تنها به یمن مرگ ما - این قصه می ماند به جا - هجرت سرابی بود و بس - خوابی که تعبیری نداشتاردلان سرافراز
  • Like 3
لینک به دیدگاه
دیدگان تو در قاب اندوه

سرد و خاموش

 

خفته بودنفته

زودتر از تو ناگفته ها را

با زبان نگه گفته بودند

 

دلت آیینه خدای نماست

روی آیینه تو تیره چراست

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من زنده بودم اما انگار مرده بودم

از بس که روزها را با شب شمرده بودم

یک عمر دور و تنها تنها به جرم این که

او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مگر به تيغ اجل خيمه بركنم ور نه

رميدن از در دولت نه رسم و راه منست

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=align: left]تا در نگرفت شمع پروانه نسوخت

[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]از جانب دوست سرزد این سوز و گداز

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...