sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ بیا که پرده ی زیر هفت خانه ی چشمکشیده ایم به تحریر کارگاه خیال ... لیلای من با من بمیر - تنها به یمن مرگ ما - این قصه می ماند به جا - هجرت سرابی بود و بس - خوابی که تعبیری نداشتاردلان سرافراز 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ زهره سازى خوش نميسازد مگر عودش بسوخت كس ندارد ذوق مستى ميگساران را چه شد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ دلم در هر تپش صد بار اواز تو میخواند تو هم یاد دل ما میکنی یا نه 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ هر كه چون لاله كاسه گردان شد زين جفا رخ به خون بشويد باز 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ زمانه هیچ نبخشد که باز نستاند مجوز سفله مروت که شی,ه لا شی 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ ياد باد آن كه ز ما وقت سفر ياد نكرد به وداعى دل غمديده ء ما شاد نكرد 6 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ دیدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودنفته زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگه گفته بودند 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ دیدگان تو در قاب اندوهسرد و خاموش خفته بودنفته زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگه گفته بودند دلت آیینه خدای نماست روی آیینه تو تیره چراست 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ تا شدم حلقه به گوش در ميخانه ء عشق هر دم آيد غمى از نوبه مبارك بادم 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم یک عمر دور و تنها تنها به جرم این که او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم... 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ مگر به تيغ اجل خيمه بركنم ور نه رميدن از در دولت نه رسم و راه منست 3 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ مگر به تيغ اجل خيمه بركنم ور نه رميدن از در دولت نه رسم و راه منست [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]تا در نگرفت شمع پروانه نسوخت [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]از جانب دوست سرزد این سوز و گداز [/TD] [/TR] [/TABLE] 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ ز پادشاه و گدا فارغم بحمد الله گداى خاك در دوست پادشاه منست 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد تا بود فلک شیوه او پرده دری بود 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ در ره عشق از آن سوى فنا صد خطر است تا نگوئى كه چو عمرم به سر آمد رستم 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ در آن مجلس که گردان کرد از لطف او صراحیها گران قدر و سبک دل شد دل و جان از طرب ما را 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ آب حيوان اگر اينست كه دارد لب دوست روشنست اين كه خضر بهره سرابى دارد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ در هر طرف ز خيل حوادث كمين گهيست زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ راه دل عشاق زد ان چشم خماری پیداست ازین شیوه که مستست شرابت 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده