رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=align: left]ندید خلق و نبیند ز شادی آثاری

[/TD]

[TD][/TD]

[TD=align: right]به غیر خدمت ما که مشارق شادیست

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

تو را میخواهم و دانم که هرگز

به کام دل در اغوشت نگیرم

تویی ان اسمان صاف و روشن

من این کنج قفس مرغی اسیرم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
تو را میخواهم و دانم که هرگز

به کام دل در اغوشت نگیرم

تویی ان اسمان صاف و روشن

من این کنج قفس مرغی اسیرم

 

من اینجا مست و حیرانم من امشب گوشه میخانه می مانم که داد از ساغر پیمانه بستانم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
منم ان مرغ ،ان مرغی که دیریست

به سر اندیشه ی پرواز دارم

سرودم ناله شد در سینه ی تنگ

به حسرتها سر امد روزگارم

مارا که به جز توبه شکستن هنری نیست

با زاهد بی مایه نشستن ثمری نیست

  • Like 4
لینک به دیدگاه
ت

تا توانی دلی بدست اور

دا شکستن هنر نمیباشد

 

در کشتن ما چه میزنی تیغ جفا..................ما را سر تازیانه ی بس باشد

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ت

تا توانی دلی بدست اور

دا شکستن هنر نمیباشد

 

دل کباب مرا نیست بی لبت نمکی

سخن بگو نمکی بر فشان کبابم را

 

سلمان ساوجی

  • Like 4
لینک به دیدگاه

آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود

چشم خواب آلوده ‏اش را مستى رویا نبود

نقش عشق و آرزو از چهره دل شسته بود

عكس شیدایى در آن آئینه سیما نبود

لب همان لب بود اما بوسه ‏اش گرمى نداشت

دل همان دل بود اما مست و بی ‏پروا نبود

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...