*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ شهریست در کنار ان شط پرخروش با نخلهای در هم و شبهای پر زنور.... 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ روز و شب چون غافلي از روز و شب كي كني از سر روز و شب طرب 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ بيرون ز لب تو ساقيا نيست در دور كسى كه كام دارد 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ دیده بر بند که شب امده است دیده بر بند که تین دیو سیاه خون به کف خنده به لب امده است 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ دردا و دريغا كه در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ تكيه بر تقوى و دانش در طريقت كافريست راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ شب تیره و ره دراز و من حیران فانوس گرفته او به راه من بی شعله ی بی شکیب فانوسش وحشت زده میدود نگاه من 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ نواي عشق را ساز است آدم گشايد راز و خود راز است آدم 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با ان عالمی دارم 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ مزن بر سر ناتوان دست زور كه روزي درافتي به پايش چو مور 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ روی خاک ایستاده ام با تنم که مثل ساقه ی گیاه باد و افتاب و اب را می مکد که زندگی کند 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ دگر به صيد حرم تيغ بر مكش زنهار وزان كه با دل ما كرده اى پشيمان باش 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ شعله درگير زد بر خس و خاشاك من مرشد رومي كه گفت منزل ما كبرياست 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ تا شدم حلقه به گوش در ميخانه ء عشق هر دم آيد غمى از نوبه مبارك بادم 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ ميرود صبح و اشارت ميكند كاين گلستان خنده واري بيش نيست 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ تو كافر دل نمى بندى نقاب زلف و مى ترسم كه محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ وصل تو كجا و من مهجور كجا دردانه كجا حوصله مور كجا 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ آن كه فكرش گره از كار جهان بگشايد گو درين كار بفرما نظرى بهتر ازين 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مساله اموز صد مدرس شد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۰ در دم از يارست و درمان نيز هم دل فداى او شد و جان نيز هم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده