sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ مرغ روحم كه همى زد ز سر سدره صفير عاقبت دانه ء خال تو فكندش در دام 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ من بي مي ناب زيستن نتوانم بي باده كشيد بار تن نتوانم من بنده آن دمم كه ساقي گويد يك جام دگر بگير و من نتوانم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ ما مرد زهد و توبه و طامات نيستيم با ما به جام باده ء صافى خطاب كن 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي سنگدل اين زودتر ميخواستي حالا چرا ؟ 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ ای مه من ، ای بت چین ، ای صنم لاله رخ و ، زهره جبین ، ای صنم 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ من و باد صبا مسكين دوسرگردان بي حاصل من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده است دل سودا زده از غصه دو نیم افتاده است 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ تسبيح و خرقه لذت مستى نبخشدت همت درين عمل طلب از مى فروش كن 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ نـــا امــیـــدم مــــــکـن از ســــــابـقـۀ روز ازَل تو چه دانی که پس پرده که خوبست و که زشت 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت... 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ تو كيستي كه من اينگونه بي تو بيتابم شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم 2 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ ما را به رندی افسانه کردند پیران جاهل شیخان گمراه... 1 لینک به دیدگاه
Hodaa37 2744 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ هرکه نه گویای ِ تو , خاموش به هر چه نه یاد ِ تو , فراموش به 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ هاتفى از گوشه ء ميخانه دوش گفت ببخشند گنه مى بنوش 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ شهریست در کنار ان شط پر خروش با نخلهای درهم و شبهای پر ز نور شهریست در کنار ان شط و قلب من انجا اسیر پنجه ی یک مرد پر غرور 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ راستی آور که شوی رستگار راستی از تو ظفر از کردگار 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ روی خاک ایستاده ام با تنم که مثل ساقه ی گیاه باد و افتاب و اب را می مکد که زندگی کند 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ دل داده ام به يارى شوخى ، كشى ، نگارى مرضيه السجايا محموده الخصايل 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ لطف حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ در نيل غم فتاد، سپهرش به طنز گفت الان قد ندمت و ما ينفع الندم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده