sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ دختری در میان برف شتافت ٰ مرگ ِ خود را دریغ ، آن جا یافت 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۰ مردم بی پناه و بی فردا یخ زدند از هجوم این سرما گاز ، قطع است و نیست راه فرار از زمستان سرد آدم خوار 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ رفیقان چنان عهد صحبت شکستند که گویی نبوده است خود آشنایی 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ ياد او جاويد نام او آيينه ي اميد نا هماره تا چراغ كهنه ي تاريخ تا طلوع روشن خورشيد 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ دانه ای را که دل موری از آن شاد شود خوشی اش روز جزا تاج سلیمان باشد 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ یأسِ مقدّس رها از رنگ فریب کاری آیا کسی در پیشانی ما نور رستگاری دیده بود ؟ آهان ! باید هوشیار بود همو دروغگوی بزرگ است ! 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو؟ وعده ی وصل اگر دهد طاقت انتظار کو؟ 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ و در لباس های بلند و سیاه می خندند چه خنده هایی ! از جنس وحشت و شیطان درون ِ آینه هایی به وسعت ِ شب و این اضطراب ِ بی پایان 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ ناکرده گنه در این جهان کیست بگو ان کس که گنه نکرده چون زیست بگو من بد کنمو تو بد مجازات دهی پس فرق میان منو تو چیست بگو "خیام" 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ و در چار دیوار حرص و یأس و فقر و بلاهت قلبِ نجیبِ باستانی را زندانی کرد 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ در زلف چون کمندش ای دل مپیچ که انجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ تو از قبیله ی فقری من از قبیله ی تو من وتو دست به دست همیم تا روزی که از گلوی بهار سرود سبز عدالت به هر کران برسد 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ دوباره بلبل ِ عاشق ، سرود ِ غم سرداد غبار ِ غم به رخ ِ پاک ِ نسترن بنشست 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه پر كن قدح باده كه معلومم نيست اين دم كه فرو برم برآرم يا نه 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ هزار سرو ِ برومند ِ ما به خاک افتاد فضای جنگل ِ خاموش ، درمحن بنشست سپهر ِ آبی ِ این خاک ، رنگ ِ خون بگرفت دلم به داغ ِ شهید ِ ره ِ وطن بنشست 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ تا به كي نازي به حسن عاريت ما و من آيينه داري بيش نيست 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آبان، ۱۳۹۰ ترانه ها ، همه نشکفته ، مرده برلب ها ولحظه ها ، همه بیهودگی ، همه تکرار 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده