رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

یأسِ مقدّس

رها از رنگ فریب کاری

آیا کسی در پیشانی ما

نور رستگاری دیده بود ؟

آهان ! باید هوشیار بود

همو دروغگوی بزرگ است !

  • Like 2
لینک به دیدگاه

و در لباس های بلند و سیاه می خندند

چه خنده هایی !

از جنس وحشت و شیطان

درون ِ آینه هایی

به وسعت ِ شب و این اضطراب ِ بی پایان

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تو از قبیله ی فقری

من از قبیله ی تو

من وتو

دست به دست همیم تا روزی

که از گلوی بهار

سرود سبز عدالت

به هر کران برسد

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه

وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه

پر كن قدح باده كه معلومم نيست

اين دم كه فرو برم برآرم يا نه

  • Like 1
لینک به دیدگاه

هزار سرو ِ برومند ِ ما به خاک افتاد

فضای جنگل ِ خاموش ، درمحن بنشست

 

سپهر ِ آبی ِ این خاک ، رنگ ِ خون بگرفت

دلم به داغ ِ شهید ِ ره ِ وطن بنشست

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...