مشاعره

[master of law 526]

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

[captain 9274]

دیدار شد میسر و بوس و کنار هم

از بخت شکر دارم و از روزگار هم

[master of law 526]

میروی و گریه میگیرد مرا

ساعتی بنشین که باران بگذرد

[کتایون 15176]

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا

به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی...

[captain 9274]

دوستان در پرده می گویم سخن

گفته خواهد شد به دستان نیز هم

[کتایون 15176]

من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود...

[master of law 526]

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

[captain 9274]

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

 

اعتمادی نیست بر کار جهان

بلکه بر گردون گردان نیز هم

[master of law 526]

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار ترا گفتم کم خور دوسه پیمانه

[captain 9274]

هر دو عالم یک فروغ روی اوست

گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

[master of law 526]

مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم

ترا میبینم و هر دم زیادت میشود میلم

[captain 9274]

ما بیغمان مست دل از دست داده ایم

همراز عشق و همنفس جام باده ایم

[master of law 526]

من از بیگانگان هرگز ننالم

که با من هرچه کرد ان اشنا کرد

[captain 9274]

دیدی دلا در آخر پیری و زهد و علم

با من چه کرد دیده معشوقه باز من

[master of law 526]

نوش دارویی بعد از مرگ سهراب امدی

بیوفا این زودتر می خواستی حالا چرا

[captain 9274]

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود

کام بستانم از او یا داد بستاند ز من

(حافظ)

[master of law 526]

نو بهار است در ان کوش که خوشدل باشی

که بسی گل بدهد باغ و تو در گل باشی

[sadafv 6584]

یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان

وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان...

[Ali.Fatemi4 22826]

یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان

وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان...

نی نی تو نه مشت روزگاری

ای کوه نی ام ز گفته خرسند

[کتایون 15176]

در غم ما روزها بی گاه شد

روزها با سوزها همراه شد...