Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ شب گشت ولیک پیش اغیارروز ست شب من از رخ یار روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست منت خاک درت بر بصری نیست که نیست (حافظ بزرگوار) 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی... 5 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ ياري اندر كس نمي بينم ياران را چه شد دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد 3 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ ياري اندر كس نمي بينم ياران را چه شددوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد (تکراری بود) دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود (حافظ بزرگوار) 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ دلم سجاده ی عشقش بر افشاند ازان سجاده زناری بیفتاد دلم با عشق دست اندر کمر شد بسی کوشید و یکباری بیفتاد انوری 4 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ دلم سجاده ی عشقش بر افشاند ازان سجاده زناری بیفتاد دلم با عشق دست اندر کمر شد بسی کوشید و یکباری بیفتاد انوری (یادم نیست ولی فکر کنم یکی از شعرای زیر رو قبلا تو همین تاپیک گفتم خلاصه اینکه اونی رو ادامه بدین که تکراری نیست:) دلی خواهم که از او درد خیزد بسوزد عشق ورزد اشک ریزد یا دلا شب ها نمینالی به زاری سر راحت به بالین میگذاری 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ دلی خواهم که از او درد خیزد بسوزد عشق ورزد اشک ریزد(این تکراری نبود) دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش... 3 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ دلی خواهم که از او درد خیزدبسوزد عشق ورزد اشک ریزد(این تکراری نبود) دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش... شد ز غمت خانه ی سودا دلم در طلبت رفت به هرجا دلم 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ من از این طالع شوریده برنجم ور نی بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ من از این طالع شوریده برنجم ور نیبهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست (اين قسمت تكراري:تو را من زهر شيرين خوانم اي عشق/كه نامي خوشتر از اينت ندانم مگر هر لحظه رنگي تازه گيري/به غير از زهر شيرينت نخوانم) غير تكراري:تو زهري زهر گرم سينه سوزي/تو شيريني كه شور هستي از توست (شراب جام خورشيدي كه جان را/نشاط از تو غم از تو مستي از توست) 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست (حافظ) 1 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو هچنان که هستی... 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ یارب ان شاه وش ماه رخ زهره جبین در یکتای که و گوهر یکدانه کیست 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ تا ولوله عشق تو در گوشم شد عقل و خرد و هوش فراموشم شد تا يك ورق از عشق تو از بر كردم سيصد ورق از علم فراموشم شد 6 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ دوش از شور عشق و جذبه ی شوق هر طرف می شتافتم حیران... 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بی عمل است 4 لینک به دیدگاه
haniye.a 5626 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ تکه یخ ها چه سر به زیر و صبور جای خود را به چشمه ها دادند 6 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۰ دل ز ناوک چشمت گوش داشتم لیکن ابروی کماندارت می برد به پیشانی... 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زانکه چو ابری ز میان بر خیزم 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۰ یارب این کلبه مقصود تماشاگه کیست که مغیلان طریقش گل و نسرین من است 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده