sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ نرو تو هم مثل من نمی تونی دووم بیاری نرو تو هم مثل من تو غصه کم میاری نرو وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را.... :ws2: 2 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان گونه زردش دلیل ناله زارش گواست دلشده پای بند گردن جان در کمند زهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراست ...... 1 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود... 1 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در پنجه غم شکار بودن عشق است. بازیچه دست یار بودن عشق است . در محکمه ای که یار قاضی باشد محکوم به طناب دار بودن عشق است... 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ تا ز میخانه و می نام ونشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود.... 4 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در قمار عشق آخر، باختم دل و دین را وازدم در این بازی، عقل مصلحت بین را فصل نوبهار آمد، جام جم چه میجویی از می کهن پرکن، کاسهی سفالین را..... باي عزيز...روز خوش... 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ از دم صبح ازل تا آخر شام ابد دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود... خدانگهدار عزیز... پایدار باشی 3 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در آفاق گشادست ولیکن بستست از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر 2 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ روز برآمد بلند ای پسر هوشمند گرم ببود آفتاب خیمه به رویش ببند... 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در مسلک عشق شو که آنجا بینی قانون شکنی لذت دیگر دارد 2 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دوش بی روی تو آتش به سرم بر می شد و آبی از دیده می آمد که زمین تر می شد... 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید 2 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد وندران دایره سرگشته ی پابرجا بود... 1 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود... 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دلم رفت و ندیدم روی دلدار فغان از این تطاول آه از این زجر 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز نخواهد ماند... 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در نظر بازی ما بی خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند 4 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ در این دنیا که نامردی مرام است تو هم نامرد باش که مردانگی حرام است... 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده