رفتن به مطلب

بیوگرافی خوانندگان ایرانی


Ali.Akbar

ارسال های توصیه شده

شکیلا در 13 اردیبهشت 1341 در تهران به دنیا آمد و کوچکترین فرزند خانواده می باشد

. او از سنین کودکی به موسیقی علاقمند بود و در میهمانیهای خانوادگی هنرنمایی می کرد . در 9 سالگی به دعوت یکی ازهنرمندان به اجرای برنامه در یک شوی تلویزیونی پرداخت و همان سبب شد دست اندرکاران رادیو و تلویزیون از او دعوت کنند خوانندگی را به طور حرفه ای ادامه دهد ولی به علت مخالفت خانواده او به ادامه تحصیلش پرداخت و فعالیت هنریش را محدود به شرکت در مسابقات هنری مدارس و جشنهای خانوادگی کرد.

 

.

در سن 15 سالگی مدتی نزد مرحوم استاد محمود کریمی به یادگیری ردیف های موسیقی پرداخت ولی متاسفانه به علت انقلاب هنرستان تعطیل شد و پس از چندی شکیلا برای ادامه تحصیلات دانشگاهی به آمریکا سفر کرد . او در رشته موسیقی کلاسیک به تحصیل پرداخت و تصمیم گرفت بالاخره به آرزوی دیرینه خود جامه عمل بپوشاند . در سال 1368 اولین آلبوم خود را به همکاری بابک افشار به بازار روانه کرد و تاکنون 11 آلبوم به دوستداران خود در سر تاسر دنیا تقدیم کرده است.

 

 

شکیلا از عوایل فعالیت هنریش مجذوب اشعار مولانا بود و به همین جهت در هر یک از آلبوم های خود آثاری از این اشعار گرانقدر را اجرا کرده است .

 

به گفته چندی از صاحب نظران تلفیق اشعار مولانا با صدا ملکوتی شکیلا در روخ شنونده ثأثیر بسزایی دارد.

 

 

 

شکیلا دارای دو فرزند می باشد . شهراد و بهراد که 16 و 13 سال دارند . او شغل مادری را در درجه اول اهمیت می داند و به همین دلیل قسمت عمده ای از وقت خود را به نگهداری از فرزندانش اختصاص داده است .

 

آرزوی نهانی شکیلا بازگشت به وطن و اجرای برنامه در شهرهای بزرگ ایران است.

لینک به دیدگاه

بیوگرافی سروش لشکري سروش لشکري

سروش، چنانکه خود مي گويد و در ترانه هايش نيز بدان تاکيد مي ورزد، شش سال پيش کار آهنگسازي (يا آنگونه که بين اهالي زير زمين باب است، "کار ساختن بيت") و خواندن ترانه به سبک رپ را آغاز کرد و سر انجام سال گذشته توانست منسجم ترين آلبوم رپ فارسي را با نام " جنگل آسفالت" تهيه و آماده انتشار کند. آلبومي که خود، آن را "نخستين" آلبوم رپ فارسي مي داند.

من رپ را دوست ندارم و اصلا آنرا موسيقي نمي دانم!

موضع گيري هاي اينچنيني در برابر موج هاي جديد موسيقي را کم نديده ايم. بويژه در ميان قشر روشنفکر که انگار عادت دارد هر پديدهء هنري را به سختي بپذيرد.

يادمان نمي رود آن اعتراض هاي فراوان که بر آلبوم دهاتي شادمهر عقيلي شد يا آن همه بد و بيراه به صداي مريم دي جي که آن يکي ترانه را لوس و سبک کرده و اين يکي اگر خواننده بود صدايش را نمي گذاشت پشت اينهمه ***** هاي الکترونيکي.

و اصلا تعجب نخواهيم کرد اگر روزي بعد وارد اتاق حضرت منتقد شويم و چند نسخه از آثار تکفير شده را در حال اجرا بيابيم.

ايستادگي در برابر موجي که مي تواند با اين وسعت و سرعت گوشهاي بيشمار را کر کند از فريادهايش تلاشي بيهوده و نادرست مي نمايد. اين بار نوبت به رپ رسيده آن هم از نوع فارسي اش . موسيقي که تا ما خواستيم بشناسيمش ذهن قشر وسيعي از نوجوانان کم سن و سال را تسخير کرده بود.

رپ چيست؟

اولين جرقه‌هاي موسيقي رپ مثل بسياري از ژانرهاي ديگر، ‌از دل فقر و تبعيض به وجود آمد؛ از تضاد، از اختلاف طبقه اجتماعي و از تفاوت رنگ . . .آمريكايي‌ها از نژاد آفريقايي و لاتين‌ها، زبان آسان و خوبي براي گفتن پيام‌هايشان يافته بودند. اين يك اعتراض آمريكايي بود به نژادپرستي و مشكلات اجتماعي آمريكا. رپ در واقع، موسيقي عجيب و غريبي نبود، يك‌‌جور ريتميك حرف زدن بود، آن هم با زبان خياباني؛ همان زباني كه بين جوانان هر كشوري متولد مي‌شود و پس از چندي فراموش مي‌شود. رپ را cnn سياهان مي‌ناميدند. آن‌ها اوضاع و احوال خود را به زبان موسيقي به گوش يكديگر و البته سفيدها مي‌رساندند.

از اين تاريخ‌نگاري‌ها كه بگذريم، رپ، در واقع يك موسيقي بسيار ساده و عاميانه است، شعري كه روي يك بخش كوتاه و تكرارشونده موسيقايي قرار مي‌گيرد و بدون اوج و فرود آن‌چناني، به طور ممتد و متوالي خوانده مي‌شود.

دليل اين كه هر كسي، سراغ موسيقي رپ مي‌رود، همين سادگي بيش از حد آن است كه چندان نيازي به نت دانستن يا آشنايي با علم موسيقي ندارد. به صداي آن‌چناني هم نيازي نيست. صدا هر چه نخراشيده‌تر باشد، بيشتر در خدمت موسيقي رپ قرار مي‌گيرد. پس رپ براي محبوب شدن به چي احتياج دارد? به يك كلام تأثيرگذار.

رپ‌خوان‌ها و علاقه‌مندان رپ، به كلام مورد استفاده در آهنگ‌هايشان «تكست» مي‌گويند. اصلا علامت مشخصه هر رپ‌خواني، همين تكست است؛ تكستي كه حتما بايد قافيه داشته باشد و بتوان آن را به حالت ريتميك خواند.

چرا هيچکس پدر رپ فارسي است؟

اگر بنا به ادعاي خود هيچکس سابقه شش ساله اش را هم ناديده بگيريم. بازآنقدر دليل مي ماند که او را اولين رپ خوان فارس بدانيم.

آنچه به يک آهنگ شخصيت رپ مي دهد. نوع خواندن يا ريتم هيپ هاپ نيست. بلکه حضور يک فرهنگ است. فرهنگي اگرچه خیابانی اما پر از درد و از اعتراض.

به اين دليل نمي توانيم شبه رپ هاي پيش از او را رپ واقعي بدانيم . آن آثار تنها به اجتماعي بودن خود متکي بودند. اما آنگونه که باید اعتراض آميز و جدي نبودند.

در ضمن هيچکس با تلفيق قابل قبول موسيقي سنتي ايران با ضرب آهنگ رپ ثابت مي کند که رپ فارسي يک تقليد نيست . بلکه تلاشي است براي ارتباط با مردم و به گفته خودش ايفاي نقش به عنوان رابط خيابان و گوش مردم .او در اين البوم بر خلاف بسياري از رپ کن هاي ايراني از مهموني و خوشي نمي گويد او مستقيما به زبان مردم و بي شک از ته دل چيزي را مي گويد که شايد اکثريت جامعه هنري امروز کشور از ان عاجز اند.بنا براين هيچکس را مي توان يک هنرمند و پديده در هنر روز ايران ناميد.

 

آلبوم جنگل آسفالت:

جنگل آسفالت نام اولين آلبوم هيچکس (سروش لشکري) است اين آلبوم شامل دوازده آهنگ بوده که آهنگسازي آن به عهدهء مهديار آقاجاني بوده و اشعار آن از هيچکس است در اين آلبوم ريويل(که يک رپ خوان ايراني ساکن لندن است) همراه با امين فولادي و امير قهرماني با او همکاري کرده اند.

 

 

هيچکس در ادامه گفتگو با ما می گويد که سال 1385 سال پرکاری برايش بوده چرا که بعد از مدتها تلاش سرانجام در تابستان آلبوم ‘جنگل آسفالت’ را حاضر و آماده پخش کرده است.

 

به گفته او ابتدا قرار بوده که آلبوم را يک شرکت پخش موسيقی بخرد اما چون آهنگ های آلبوم به “سرقت” رفت و در اينترنت پخش شد، کار فروش آلبوم به نتيجه نرسيد.

 

سروش در پاسخ به سوالم درباره مفهوم “جنگل آسفالت” و دليل نام گذاری آلبومش با اين عبارت می گويد: “از نظر من ‘شهر’ هم جنگل آسفالت است و آلبوم ‘جنگل آسفالت’ انعکاسی است از مشکلات اجتماعی و زندگی شهری و اعتراض به آن.”

 

سروش - هيچکس که در طول گفتگويمان مدام دستم می اندازد، “راه اندازی تشکل رپ فارسی” با عنوان ” صامت” را از جمله اهداف خود در سال جديد بيان می کند و اين کار را ” لازمه بقا و پيشرفت رپ فارسی” می داند.

 

از جمله می گويد: “می دونی چيه، به نظرم با بالا آمدن ‘صامت’ اصلا اوضاع عوض خواهد شد و به قولی ‘می ترکونيم’.”

او از بيان جزييات بيشتر درباره “صامت” و زمينه فعاليت آن خودداری می کند ولی با شيطنت و خنده های خاص خودش می گويد: “اميدوارم امسال فازش رو بگيريم

لینک به دیدگاه

بیوگرافی تهی

تهي، ترانه هايش را سرشار از اشاره به "واقعيات تلخ اما خنده دار" زندگي مي داند و بسياري از نوجوانان امروزي، با ضرباهنگ همين کنايه هاي تلخ و طنزآگين است که مي خندند و مي رقصند.

حسين تهي

  • متولد 6 بهمن 1364

  • دانشجوي مهندسي کامپيوتر

  • غذاي مورد علاقه: قرمه سبزي

  • رنگ مورد علاقه: مشکي و سبز
     
    حسين تهي که پنج سال پيش کار ترانه سازي و خواندن در سبک رپ را آغاز کرده است، کار خود را نه "تقليدي" از آنچه که در غرب بدان "موسيقي رپ" مي گويند، که بيشتر وسيله اي براي "انرژي" دادن به شنونده از طريق"بيان مشکلات و معضلات مشترک" در زندگي روزمره تلقي مي کند.

از ديدگاه تهي ، "معضلات و مشکلات" هر آنچه که باشند ، از پيش و پا افتاده ترينشان همچون شکست هاي عشقي تا معضلات جدي تر همچون "فقر و بيکاري" مي توانند از طريق ريتم هاي شاد موسيقي هيپ هاپ، با "اثر گذاري بيشتري" بازگو شوند.

اما توجه تهي به زندگي امروزي و مشکلات آن، او را نسبت به سنتها و رسمهاي قديمي بي توجه نکرده است، دست کم اين چيزي است که خود با شوخي و کنايه مي گويد. او درباره دلبستگي اش به نوروز باستاني، با همان طنز هميشگي اش گفت: "من با نوروز خيلي صميمي ام. اصلا دست مي اندازم گردنش با هم بيرون مي رويم و حال مي کنيم."

 

عيدي ما از سفره هفت سين به تهي، تخم مرغ رنگي بود. اما او انگار اميد دارد که آهنگهايش، هرچند هنوز زيرزميني هستند و در بازار رسمي و کلان موسيقي جا نگرفته اند، روزي به "مرغ تخم طلا"ي او بدل شوند.

او با اشاره اي کنايه آميز به اين تخم مرغ رنگي گفت: "اميدوارم سال آينده آنقدر پول داشته باشم که به جاي اينکه تخم مرغ رنگي عيدي بگيرم، تخم مرغ طلا عيدي بدهم."

 

 

از او در زمينه فعاليت هاي هنري اش در سالي که گذشت مي پرسم که با رضايت پاسخ مي دهد: "واقعا سال خوبي بود. هم از نظر کاري و هم از نظر زندگي خصوصي. گرچه تشخيص اينکه پيشرفت کرده ام يا نه، با مخاطبانم است ولي به نظر خودم پيشرفتم محسوس بوده و چندين کار متفاوت ضبط و منتشر کرده ام."

 

از آرزوهايش براي سال جديد مي پرسم، مي گويد: "بعد از سلامتي خودم و خانواده ام، اميدوارم بتوانم با دوست عزيزم (با تاکيد شديد بر عبارت دوست عزيز ) امير تتلو، کارهاي مشترک زيادي ضبط و منتشر کنيم ، اما مهم ترين کار مشترکمان کليپ ويديويي است که در حال تمرين براي ضبط آن هستيم . در اين کليپ قصد داريم براي اولين بار يک در يک کار زير زميني، از گروه رقصندگان استفاده کنيم."

لینک به دیدگاه

بیوگرافی منصور

 

طی دهه ی اخير ٬ منصور از يک خواننده ی گمنام به يک شخصيت بين المللی تبديل شده است ٬ بطوری که فهرستی از بهترين آلبوم های موسيقی را در کارنامه ی خود ثبت کرده است CD وآلبوم "فراری" که ويژگي اصلی آن مفهوم مثبت ترانه ها و موسيقی ساده و روان قطعات می باشد ٬ به عنوان پنجمين کار منصور با شرکت ترانه وهشتمين کار منصور در مجموع است که احتمالا در اوايل سال 2005 ميلادیبه بازار خواهد آمد.

هرچند منصور آثار خود را خارج از ايران ضبظ ميکند و فروش آثار در ايران غير قانونی می باشد ٬ ولی وی در ايران نيز به عنوان يکی از مشهورترين هنرمندان ايرانی مطرح است.

جدا از فروش ميليونی آثار منصور و استقبال کم نظيری که از کنسرت های منصور در سراسر جهان ميشود ٬ موسيقی وی به بخشی جدا ناشدنی از زندگی ايرانيها تبديل شده است.

آهنگ "ديوونه" ی منصور به طور ويژه ای در استاديوم های فوتبال در ايران مشهور شده است ٬ هزاران فوتبال دوست ٬ هنگامی که اشتباهی از يکی از بازيکنان يا داور سر ميزند ٬ با فرياد "ديوونه ٬ ديوونه" به دسته جمعی اين آهنگ را ميخوانند.

و همچنين قطعاتی از برخی ديگر از آثار مشهور منصور مانند "فقط بخاطر تو" و "عزيز دلمی" هر از گاهی در فيلم های ايرانی به گوش ميرسد.

منصور در تهران به دنيا آمد و سپس در سن 13 سالگی وارد خاک آمريکا شد.

وی در سنين نوجوانی هرگاه فرصتی می يافت در مدرسه و مهمانی ها به خواندن میپرداخت.

منصور درمورد عشق و علاقه ی خود نسبت به موسيقی سنتی ايران ميگويد : (( هنگاهی که جوانتر بودم هميشه تحت تاثير ملوديهای سنتی ايران آواز ميخواندم. )) پس از اتمام دوران دبيرستان منصور به عنوان همخوان روی صحنه و در استوديوهای ضبط موسيقی به کار پرداخت. پس از گذشت مدتی تا منصور با روند کار در استوديو ضبط موسيقی آشناتر شد ٬ يکی از موسيقيدانانی را که از قبل با او سابقه ی همکاری داشت را به منظور تنظيم آهنگها در پروژه شخصی خود به استخدام درآورد.

منصور ضبط اولين آلبوم خود را با سرمايه ی شخصی حاصل از درآمد فروشگاه موبايل متعلق به خود ٬ در سال 1991 آغاز کرد. منصور در اين باره ميگويد : (( من عاشق موسيقی هستم اما در عين حال از هيجان حاصل از دنيای خريد و فروش نيز لذت ميبرم. ))

پروژه ی منصور 3 سال برای کامل شدن طول کشيد زيرا منصور اصرار داشت از بهترين امکانات و روش ها برای ضبط کارهايش استفاده کند در اين مدت منصور تحت آموزش استادان آواز ٬ تکنيک آوازش را بهبود بخشيد. اولين آلبوم منصور به نام August 1994 در سرانجام فرفره های بی باد" توسط شرکت کلتکس به بازار آمد.منصور با چشيدن طعم موفقيت ٬ در عرض 4 سال 3 آلبوم ديگر نيز به بازار

داد : "تصوير آخر" ٬ "دريچه" و "قايق کاغذی". همان طور که کم کم بر طرفداران منصور اضافه می شد ٬ يک فيلم ساز مستقل ايرانی به نام "بابک شکريان" در سال 1999 از منصور برای بازی در فيلم "آمريکای زيبا" دعوت کرد. بازی در اين فيلم هم زمان با ضبط پنجمين آلبوم منصور بود ٬ اما با اين حال منصور اشتياق زيادی برای تجربه ی بازيگری داشت.

تجربه ی کارهای مختلف باعث افزايش خلاقيت منصور شد ; درنتيجه منصور در آلبوم "فقط بخاطر تو" اولين آهنگ خود را ساخت. منصور در مورد احساساتی که باعث شد وی به آهنگ سازی بپردازد ميگويد : (( قطعه ی خاصی از اين آلبوم بيان علاقه ی شخصی من به موسيقی است ٬ آن چيزی که از بچگی در مورد موسيقی در قلبم احساس ميکردم ٬ اگرچه ساختار اصلی موسيقی مرا موسيقی پاپ تشکيل ميدهد ٬ اما به موسيقی سنتی ايران نيز علاقه ی زيادی دارم. ))

وقتی آلبوم "فقط بخاطر تو" در March 2000 به بازار آمد ٬ منصور که قسمت عمده ی سرمايه گذاری آلبوم را خودش انجام داده بود ٬ مضطرب و نگران بود ; اما اين آلبوم خيلی سريع به بهترين اثر منصور تا آن زمان تبديل شد که فروشی ميليونی داشت ( البته گزارش ها ی مربوط به فروش اين آلبوم ٬ قابل اعتماد نيست زيرا در بسياری موارد تکثير به صورت غير مجاز بوده )

آهنگ های اين آلبوم همراه با ويدئوها ی آن به عنوان يک موفقيت قابل توجه ٬ پلی ميان ايرانيان داخل و خارج کشور ايجاد کرد.

آهنگ "فقط بخاطر تو" به عنوان وجه اشتراک تمام ايرانيها در سراسر دنيا و احتمالا به محبوب ترين آهنگ ايرانی در طی 2 دهه ی اخير تبديل شد.

اين آهنگ در همه ی کلوپ های شبانه ٬ پارتی ها ٬ تلويزيون ها و ايستگاههای راديويی شنيده ميشد.

در آن زمان "فقط بخاطر تو" آنقدر همه گير شد که تقريبا به عنوان يک سرود ملی درآمد. اما خود منصور اظهار دارد که گاهی آهنگهای مورد علاقه ی خودش مورد توجه مردم قرار نميگيرد ; مانند آهنگ "انتظار" که منصور شخصا علاقه ی خاصی به آن دارد.

ششمين آلبوم منصور به بازار آمد December 2001در آلبوم "زندگی" که سومين همکاری منصور با شرکت ترانه بود. که طرفداران منصور با ديدن قيافه ی جديد او در ويدئوهای آلبوم زندگی ٬ شگفت زده شدند. منصور دراين باره ميگويد : (( من موهايم را بلند کردم زيرا ميخواستم نسبت به ويدئوهای قبلی ظاهر متفاوتی داشته باشم. من به همراه گروهArizona ٬ New Mexico ٬ Texas ٬ موسيقيی که با آنها کار ميکردم به Grand Canyon ٬ Monument Park و White Sands رفتیم تجربه ی بسيار خوبی بود که در همين زمان فيلم "آمريکای زيبا" در چندين فستيوال فيلم در Berlin ٬ Marrakech ٬ Gothenburg و Los Angeles به نمایش در آمد و از طرف منتقدان مورد ستايش قرار گرفت و چند جايزه به خود تعلق داد ; اين امر باعث شد منصور به شنونده های جديدی در سراسر دنيا معرفی شود. هفتمين آلبوم منصور با نام "ديوونه" ٬ دو آهنگ محبوب ديگر را از منصور معرفی کرد ; يکی "ديوونه" که نام آلبوم جديد او نيز بود و ديگری "عزيز دلمی". به تدريج طرفداران فارسی زبان جديدی از افغانستان ٬ تاجيکستان ٬ بحرين ٬ امارات ٬ قطر ٬ کويت و ترکيه نيز بر طرفداران قبلی منصور اضافه شدند ; درنتيجه منصور به يکی از موفق ترين هنرمندان خاورميانه تبديل شد.

زلزله ی ويران کننده ای در جنوب شرقی ايران در December, 26, 2003 رخ داد که بيش از 26 هزار نفر کشته و 9 هزار نفر مجروح بر جای گذاشت.

اين زلزله ٬ يکی از مصيبت بارترين بلاهای طبيعی قرن بود. منصور به ياد کسانی که در اين حادثه ی غم انگيز از دست رفتند ٬ ويدئوی جديدی برای نوروز 2004 تهيه کرد به نام "عيدی ندارم". ابتدا قرار بود اين آهنگ فقط در قالب يک ويدئو ارائه شود ٬ اما تقاضای طرفداران تا حدی بود که منصور تصميم گرفت اين آهنگ را به آلبوم آينده ی خود اضافه کند.

به دنبال ارائه ی آلبوم "فراری" ٬ منصور اميدوار است که طرفداران خود را از

فرهنگ ها و زبان های مختلف افزايش دهد.

امروز منصور قسمتی از زندگی ميليون ها ايرانيست. به نظر ميرسد که صدای منصور در هر خانه ای شنيده ميشود. در چنين روزگاری پيام اميدبخش منصور از هر زمان ديگری مهم تر است.

منصور به اين حرف گاندی اعتقاد دارد :‌ (( تو بايد همان تغييری باشی که انتظار داری در جهان به وقوع بپيوندد. ))

منصور در حال حاضر در لس آنجلس زندگی ميکند ٬ اما بيشتر وقتش به سفر در دور دنيا ميگذرد. گرچه منصور ديگر در ايران زندگی نميکند اما ايران هميشه قسمتی از وجود اوست و هميشه با او خواهد بود.

لینک به دیدگاه

بیوگرافی مجید خراطها
مجید خراطها سالهای زیادی را با آموزش ساز طی کرد و بیشتر یک نوازنده خوب محسوب می شد ت ا یک خواننده . تا اینکه در سال 1381 حرفه ای ترین کار خودش را با آواز سنتی و نوازندگی ستار و تنبور در گروه اهورا و دارحام به اجرا گذاشت . اولین آلبوم حرفه ای مجید در سال 1384 و سپس آلبوم زخم زبون در زمستان سال 85 و پس از ارائه تک موزیک ها و ساخت آلبوم های پاپ برای دیگر هنرمندان آلبوم سوم وداع را ارایه داد

 

 

 

 

 

قسمت نشد ببينمت خدانگهداري كنم

 

فرصت نشد بمونم و ازتو نگهداري كنم

 

گفتم اگه ببينمت دل كندنم سخته برات

 

اگه يه وقت بگي نرو رفتن پر از درده برات

 

گفتم صداتو نشنوم نديده از پيشت برم

 

پشت سرم زاري نكن چي كار كنم مسافرم

 

من ميرم ولي باز تو بدون هميشه

 

ياد تو از خاطر من فراموش نميشه

 

گل من خوب ميدوني بي تو تك وتنهام

 

عزيزم

 

اگه تو نباشي ميميرم

 

نامه رو تا تهش بخون

 

گريه نكن گريه نكن طاقت بيار

 

نامه رو خط خطي نكن يه جمله رو هم دووم بيار

 

باور نكن يه بي وفا نامه ميزارم و ميرم

 

نه قسمت زندگيم اينه

 

به كي بگم مسافرم

 

سهم من از تو دوريه تو لحظه هاي بي كسي

 

قشنگيه قسمت ماست كه ما بهم نميرسيم

 

من ميرم ولي باز تو بدون هميشه

 

ياد تو از خاطر من فراموش نميشه

 

گل من خوب ميدوني بي تو تك وتنهام

 

عزيزم

 

اگه تو نباشي ميميرم

 

هميشه زنده ميمونم با يادت و ترانه هات

 

منو ببخش اگه بازم اشكام چكيد رو نامه هات

 

ديگه تموم شد فرصتم خاطره هام پيشت باشه

 

تمومه خاطره هاي خوش

 

............ خدا نگهدارت باشه

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...