مهندس خوش فکر 11397 ارسال شده در 18 مهر، 2010 قربون مهندس خوش فکر بشم منداداش این باتوم الکی ها چیه می گیری دستت؟ من خودم از این برقی ها دارم می خوای رو تو امتحان کنم؟ :icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34): سمیرا خانوم این پیشیه خطرناکه ها.................. میگم اگه موافقید به روش های مخصوص خودم درستش کنم امیر هرکه با ما درافتاد ورافتاد............... 2
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 :icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34):سمیرا خانوم این پیشیه خطرناکه ها.................. میگم اگه موافقید به روش های مخصوص خودم درستش کنم امیر هرکه با ما درافتاد ورافتاد............... عرض شود که.... من آنم که رستم مرا می ستود سیاوش مرا تاج سر می نمود من آنم که کورش نیای من است جهان را چو با یاد من می گشود حالا خود دانی 2
مهندس خوش فکر 11397 ارسال شده در 18 مهر، 2010 عرض شود که....من آنم که رستم مرا می ستود سیاوش مرا تاج سر می نمود من آنم که کورش نیای من است جهان را چو با یاد من می گشود حالا خود دانی تو انی که اندرین رزم بزم کنی. دل شیر وببر را پر زنیشخند کنی. تو انی که زفریاد بچه ای در تخت خویش خودت رو خیس و بد بو کنی بترس از فریاد خوش فکر پیر که تیر از کمند خوش فرم خویش بیاندازد زسوی مغز پر زخالی تو. و اینک به پایان رسد عمر تو............... :ws28: 2
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 تو انی که اندرین رزم بزم کنی.دل شیر وببر را پر زنیشخند کنی. تو انی که زفریاد بچه ای در تخت خویش خودت رو خیس و بد بو کنی بترس از فریاد خوش فکر پیر که تیر از کمند خوش فرم خویش بیاندازد زسوی مغز پر زخالی تو. و اینک به پایان رسد عمر تو............... :ws28: نه رزمی که در آن شدی خوش تراست که پایان شه نامه ناخوش تراست به وادی شعر و زبان و ادب تو چوبی و شعر من آتش تراست مرا در دهان چون زبانی است رام ولیکن ترا اسب سرکش تراست سوی کعبه شو آب توبه بنوش وگرنه ترا چوب و ترکش تراست 2
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 عجب بزمي شده هاااااااااااااابگين ادامه بدين بپا گشته این بزم در خان تو دو صد آفرین باد بر جان تو اگر می رسانی مرا ای عزیز برقص آورم انجمن سان تو 1
fanous 11130 ارسال شده در 18 مهر، 2010 بپا گشته این بزم در خان تودو صد آفرین باد بر جان تو اگر می رسانی مرا ای عزیز برقص آورم انجمن سان تو تو مختاري اي جان من به رقص آراي ، اين انجمن 2
مهندس خوش فکر 11397 ارسال شده در 18 مهر، 2010 نه رزمی که در آن شدی خوش تراستکه پایان شه نامه ناخوش تراست به وادی شعر و زبان و ادب تو چوبی و شعر من آتش تراست مرا در دهان چون زبانی است رام ولیکن ترا اسب سرکش تراست سوی کعبه شو آب توبه بنوش وگرنه ترا چوب و ترکش تراست چنین گفته اند ایینیان کهن که در کشاکش شمیر های پر ثمن به نیکی بجنگید و پیکار کنید کمند و زه و شمشیر عریان کنید ببرید خورشید را از میان به نیمی کنید کله ی دشمنان مبر از یاد خویش ای جنگجوی همیشه بمان با دوستان نرمخوی که ایزد سراید چنین در بهشت برین درود بر شما ای جونان نیک سیرت خوش جبین 2
fanous 11130 ارسال شده در 18 مهر، 2010 چرا من نمیشناسمش:rose: عزيزم كم سعاتي از بنده بوده:flowerysmile: 3
سمندون 19437 ارسال شده در 18 مهر، 2010 عزيزم كم سعاتي از بنده بوده:flowerysmile: اختیار دارین من کم کاری کردم الان میام باهات اشنا بشم 2
مهندس خوش فکر 11397 ارسال شده در 18 مهر، 2010 عجب بزمي شده هاااااااااااااابگين ادامه بدين در این بزم عیش وطرب بخوابان ای دوست کل این پلنگ تویی که نام داری سمیرا بدان من دهم جان برایت در هر زمان ای خوش زبانه خوش بیانه خوش صدا ای مدیر باحال و دوستدار کاربران:icon_gol::icon_gol: 3
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 نترسی که دکتر ز ره سر رسد؟ همه بزم از خشم آتش کشد؟ ولیکن اگر می رسانی مرا دو جام پیاپی رسانی مرا یکی خود خورم دیگری دکتری برقص آورم او چو از هر دری وگر سر رسد آن مدیر بزرگ دگر جام ده لیک جام سترگ که تا او شود مجلس آرای ما شود هم صدا و هم آوای ما دگر کس نماند که در این انجمن که توبیخ نامه فرستد به من 3
fanous 11130 ارسال شده در 18 مهر، 2010 اختیار دارین من کم کاری کردم الان میام باهات اشنا بشم بيا عزيزممممممممممممممممممممممممممم:aghosh: 3
fanous 11130 ارسال شده در 18 مهر، 2010 در این بزم عیش وطرببخوابان ای دوست کل این پلنگ تویی که نام داری سمیرا بدان من دهم جان برایت در هر زمان ای خوش زبانه خوش بیانه خوش صدا ای مدیر باحال و دوستدار کاربران:icon_gol::icon_gol: عجب بزمي ، شده ست محل عيش و نوش چه خوش مي گذرد اي عزيزان من مدير مذاهب ، در اين بزم هست خيالها راحت باشد اي دوستداران من اي مهندس شما و امير خوش باشين و من نگهباني دهم تا كه دكتر نيايد به سر وقتمان :ws47::ws47::ws47: 2
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 چنین گفته اند ایینیان کهنکه در کشاکش شمیر های پر ثمن به نیکی بجنگید و پیکار کنید کمند و زه و شمشیر عریان کنید ببرید خورشید را از میان به نیمی کنید کله ی دشمنان مبر از یاد خویش ای جنگجوی همیشه بمان با دوستان نرمخوی که ایزد سراید چنین در بهشت برین درود بر شما ای جونان نیک سیرت خوش جبین در این بزم عیش وطرببخوابان ای دوست کل این پلنگ تویی که نام داری سمیرا بدان من دهم جان برایت در هر زمان ای خوش زبانه خوش بیانه خوش صدا ای مدیر باحال و دوستدار کاربران:icon_gol::icon_gol: یکی نرم خو تر ز من دیده ای؟ و یا از کسی این تو بشنیده ای؟ کجا شد پلنگی چو من مهربان؟ و یا خفته می ماند در آشیان؟ من آن شیر باشم که نرمش کنم همه آهوان را نوازش کنم من آنم که حتی به جنگ آوری ندارم به جودم به جز گوهری سمیرا بود خواهر خرد من دگر گوشه ی خوش زبان کرد من نبینم که بی اذن جان در رهش دهی خویش قربان کنی بر سرش که من را رگ غیرت آید بجوش برآرم از آن پس غریو و خروش شوم موج توفان و از پی کنم هر آن ساقه را چون به هم بشکنم 3
مهندس خوش فکر 11397 ارسال شده در 18 مهر، 2010 نترسی که دکتر ز ره سر رسد؟همه بزم از خشم آتش کشد؟ ولیکن اگر می رسانی مرا دو جام پیاپی رسانی مرا یکی خود خورم دیگری دکتری برقص آورم او چو از هر دری وگر سر رسد آن مدیر بزرگ دگر جام ده لیک جام سترگ که تا او شود مجلس آرای ما شود هم صدا و هم آوای ما دگر کس نماند که در این انجمن که توبیخ نامه فرستد به من تو چون ترسیدی نام دکتر اوری ز قر ص و دوا وشفاسخن میان اوری نترس ای فرو مایه جان مدیر و دکتر که هیچ اجان هم اوری چنان من زنم بر فرق او که نادان شود گور به گور ای بذدل نامدار نو اندیشمان بیا که ایزد توانگر بود چنان که روزی تو در جای دگر بود 3
fanous 11130 ارسال شده در 18 مهر، 2010 یکی نرم خو تر ز من دیده ای؟و یا از کسی این تو بشنیده ای؟ کجا شد پلنگی چو من مهربان؟ و یا خفته می ماند در آشیان؟ من آن شیر باشم که نرمش کنم همه آهوان را نوازش کنم من آنم که حتی به جنگ آوری ندارم به جودم به جز گوهری سمیرا بود خواهر خرد من دگر گوشه ی خوش زبان کرد من نبینم که بی اذن جان در رهش دهی خویش قربان کنی بر سرش که من را رگ غیرت آید بجوش برآرم از آن پس غریو و خروش شوم موج توفان و از پی کنم هر آن ساقه را چون به هم بشکنم :ws37::ws37: 4
ارسال های توصیه شده