سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ بابا مال ما یه کار طبیعی بود حتی دختر بچه های 6-7 هم اینکار رو می کنن ولی این همه چی رو جور دیگه معنی می کرد به خودش شک داشته 1 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ نهمن از اولم از دست گرفتن و اینا خوشم نمی اومد خوببب:w00: خب همون دختر بودیم دیگه:w58: 2 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ ولی ناظم ما انخد باحال بود، یادمه مارو بردن رامسر اردو! اونجا دخملا هم اومده بودن! ناظم ما داشت مخ ناظم اونا رو میزد، بچه هام که ... یه صلوات واسه شادی روح عمت! 4 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ خب همون دختر بودیم دیگه:w58: یه موردی از مدیر چیزمون یادم اومد...بخوام تعریف کنم همش باید بگم ....بوووووووووووووووووووووووووووووق (سانسور) :w58: :w58: 3 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ یه موردی از مدیر چیزمون یادم اومد...بخوام تعریف کنم همش باید بگم ....بوووووووووووووووووووووووووووووق (سانسور) :w58: :w58: تعریف کم بوقاشو من میگم بوگو همه از خودن 3 لینک به دیدگاه
pegah 733 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ یه موردی از مدیر چیزمون یادم اومد...بخوام تعریف کنم همش باید بگم ....بوووووووووووووووووووووووووووووق (سانسور) :w58: :w58: تا اونجاش که میتونی تعریف کن 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ ولی ناظم ما انخد باحال بود، یادمه مارو بردن رامسر اردو!اونجا دخملا هم اومده بودن! ناظم ما داشت مخ ناظم اونا رو میزد، بچه هام که ... یه صلوات واسه شادی روح عمت! :banel_smiley_4:حالبههههه تا باشه از این ناظمهاا 2 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ تعریف کم بوقاشو من میگم بوگو همه از خودن تا اونجاش که میتونی تعریف کن مسافرت رفته بودیم پیش دانشگاهیی....شب با دوستم رفتیم تو اتاقمون بخوابیم.... خوب اتاقمون تختش دونفره بود....به ما چه .... :w00: :w00:بعد اومد یه چیزی (سمنی بگو) بهمون گفت....رومون نمیشد به هم نیگا کنیم دیگه!!!! بی شخصیت نفهم.....:icon_razz: :icon_razz: :icon_razz: 5 لینک به دیدگاه
★napadid★ 2337 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ :banel_smiley_4:حالبههههه تا باشه از این ناظمهاا اول تا سوم راهنمایی 1 ناظم داشتیم شلنگ تو استینش بود همیشه اذیت که میکردیم دستشو یه تکون میداد نیم متر شلنگ میزن بیرون بعد دستا بالا و حالا نزن کی بزن 1 بار هم گفتن کچل کنید نکردم منو چندتا دیگه از بچه ها که کچل نکرده بودیم رو سوار ماشین کردن بردنمون سلمونی ار بیخ زدن موهامونو نامردا عوضش مفت کچل کردیم 6 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ :banel_smiley_4:حالبههههه تا باشه از این ناظمهاا حالا کجاشو دیدی، اومده بودن واسه واکسن سرخک و سرخجه تو مدرسمون! اینا که واکسن میزدن دوتا دخمل بودن! ناظممون مخ اینارم زد! در کل آدم باحالی بود! 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ مسافرت رفته بودیم پیش دانشگاهیی....شب با دوستم رفتیم تو اتاقمون بخوابیم.... خوب اتاقمون تختش دونفره بود....به ما چه .... :w00: :w00:بعد اومد یه چیزی (سمنی بگو) بهمون گفت....رومون نمیشد به هم نیگا کنیم دیگه!!!!بی شخصیت نفهم.....:icon_razz: :icon_razz: :icon_razz: نگووووووووووووووووووووووووووووو:jawdrop::jawdrop::jawdrop: چه ادم چیزی:banel_smiley_4: 2 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ نگووووووووووووووووووووووووووووو:jawdrop::jawdrop::jawdrop:چه ادم چیزی:banel_smiley_4: بهتره دهنمو من وا نکنم..... :banel_smiley_4:چون خاطرات خوبی ازش در نمیاد..... 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ حالا کجاشو دیدی، اومده بودن واسه واکسن سرخک و سرخجه تو مدرسمون!اینا که واکسن میزدن دوتا دخمل بودن! ناظممون مخ اینارم زد! در کل آدم باحالی بود! :w58::w58::w58::w58::w58: خب حالا این ناظم تون خانوم داشت یا مجرد بود 2 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ من پرسیدم،انگار نماز خوندن تو زمین وقفی مشکل نداره ها 2 لینک به دیدگاه
zx1 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ توی دوران راهنمایی و دبیرستان به اجبار باید نماز میخوندیم آیا هیچ گاه دبیر پرورشی و معاونت مدرسه فکر کردند که آیا دانش آموز مدرسه مسلمونه شاید دین دیگری داشت آیا فکر کردند که بچه ها وضو میگیرند یا نه آیا میدانستند که توی زمین وقفی نمیشه نماز خوند .................... چه گناه کار بودنند و نمیدانستند جز اینکه سر صفوف نماز میایستادیم اما دلمان و فکرمان و ذهنمان جای دیگری بود جز اینکه بدون وضو میایستادیم دبیر ورزش ما که یه آن چادر از سرش نمی افتاد و رییس بسیج بود و کلی بچه های مردم رو نصیحت میکرد آیا لحظه ای بچه خودش رو نصیحت کرد ..................بچه ای که از خونه فرار کرد و وقتی بازگشت حامله بود .................. کاش فقط نماز بود ... چه چیزایی که ندیدیم! یادمه اونموقع ها ویدو تازه اومده بود! و اگه از کسی میگرفتن مثل شراب و ... جرم داشت! حالا شده وسیله آموزشی! شطرنج و بیلیارد هم حرام بود! الان تیم ملی داریم! چی بگم که نگفتنم بهتره ... بیخیال! 6 لینک به دیدگاه
pegah 733 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ من پرسیدم،انگار نماز خوندن تو زمین وقفی مشکل نداره ها چرا مشکل داره و نماز نداره چون صاحبش راضی نیست خود اون ابلهه ها هم میدونستند چون یگفتند رفتید خونه دوباره نمازتون رو بخونید 1 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ مطمئنین؟ شما هم بپرسین.پس آدم همیشه یا باید تو خونه نماز بخونه یا مسجد! لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ :w58::w58::w58::w58::w58: خب حالا این ناظم تون خانوم داشت یا مجرد بود چرا بابا زنم داشت! یه پسر شمپتم داشت ۳-۴ ساله، بعضی اوقات با خودش میاورد مدرسه! 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ چرا بابا زنم داشت!یه پسر شمپتم داشت ۳-۴ ساله، بعضی اوقات با خودش میاورد مدرسه! عجب بیچاره جوونای امروزی از چه فیــــلترها باید رد بشه تا بتونه معلم یا کارمند اموزش و پرورش بشه 1 لینک به دیدگاه
am in 25041 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۸۹ عجب بیچاره جوونای امروزی از چه فیــــلترها باید رد بشه تا بتونه معلم یا کارمند اموزش و پرورش بشه اوهوم، ولی این پارتی داشت! چون دیگه نشنیدم جای دیگه همچین ناظمی یافت بشه! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده