رفتن به مطلب

ما دخترا کی میتونیم..........


ارسال های توصیه شده

با حرفاتون موافقم

اما فقط این موارد نیست و بیشتر دلایل برمیگرده به نا امنی و وضع بد موجود در جامعه

در حقیقت عدم اعتماد والدین به جامعه و محیط اونه نه عدم اعتماد به فرزندان

 

ببينيد درسته جامعه اوضاع خوبي نداره

توي همين تهران خودمون اگر ساعت 9:30 بشه و هوا كمي تاريك واقعا بايد خودتو براي هر جور اتفاقي آماده كني

توي روز روشن آدم اتفاقاتي ميفته كه قابل هضم نيست

ديگه بايد خودتون تناسب كنيد كه در شبش ممكنه چه اتفاقاتي بيفته

ولي اين حوادث همشون دو طرفس

جامعه رو خود ما تشكيل ميديم

ما نميتونيم همه ي انسانها رو خوب كنيم

ولي اگر هر كس خودشو درست كنه اينجوري جامعه ايده آل به وجود مياد

:a030:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 341
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اینقدر جامعه ما کثیف شده که تا یه نفر دختریو تنها میبینه هزار تا انگ بهش میچسبونه

فکر میکنم خانواده ها از این چیزاس که بیشتر میترسن

  • Like 2
لینک به دیدگاه
بیتاب مهمان
احساس کردم جانوری چارپا میباشم که افسارم تا وقت ازدواج در دست پدر بوده سپس به همسر واگذار میشود.

خیلی هم خوب!

چون نه به خدا توکل داری ونه به خودت اعتماد داری والا ترس وواهمه معنا ندارد

لینک به دیدگاه
ببينيد درسته جامعه اوضاع خوبي نداره

توي همين تهران خودمون اگر ساعت 9:30 بشه و هوا كمي تاريك واقعا بايد خودتو براي هر جور اتفاقي آماده كني

توي روز روشن آدم اتفاقاتي ميفته كه قابل هضم نيست

ديگه بايد خودتون تناسب كنيد كه در شبش ممكنه چه اتفاقاتي بيفته

ولي اين حوادث همشون دو طرفس

جامعه رو خود ما تشكيل ميديم

ما نميتونيم همه ي انسانها رو خوب كنيم

ولي اگر هر كس خودشو درست كنه اينجوري جامعه ايده آل به وجود مياد

:a030:

موافقم

ولی فکر میکنین همه مثل شما فکر میکنن؟

اخه خیلیا هستن از خونه که میان بیرون دنبال یه سوژه هستن تا فکر خبیسشون ارضا بشه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
به نظر من این امر عادیه چون در فرهنگ غلط ما به زن مطلقه به هزار صورت نگاه می کنن و نگرانی پدر و مادر ها در این صورت 100برابر بیشتر از قبل از ازدواج هستش

 

 

این فرهنگ غلط واسه چی از بین نمیره؟چرا نمیخوایم قبول کنیم که این غلطی را خودمون داریم ادامه میدیم؟

خیلی اشتباهِ که به خاطر طرز فکر غلط دیگران ما باید زجر بکشیم.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
ببينيد درسته جامعه اوضاع خوبي نداره

توي همين تهران خودمون اگر ساعت 9:30 بشه و هوا كمي تاريك واقعا بايد خودتو براي هر جور اتفاقي آماده كني

توي روز روشن آدم اتفاقاتي ميفته كه قابل هضم نيست

ديگه بايد خودتون تناسب كنيد كه در شبش ممكنه چه اتفاقاتي بيفته

ولي اين حوادث همشون دو طرفس

جامعه رو خود ما تشكيل ميديم

ما نميتونيم همه ي انسانها رو خوب كنيم

ولي اگر هر كس خودشو درست كنه اينجوري جامعه ايده آل به وجود مياد

:a030:

درسته

اما برای داشتن جامعه ایده آل باید همه دست به کار بشن نه عده محدودی.که احتمال انجام چنین کاری خیلی کمه متاسفانه

لینک به دیدگاه
یه چیزی 5 سالِ که آزارم میده.شاید مشکلِ خیلی از دخترا باشه.

چرا ما دخترا نمیتونیم تنهایی بریم مسافرت؟

چرا ما دخترا نمیتونیم مجردی با دوستامون بریم مسافرت؟

چرا ما دخترا نمتونیم وقتی هوا تاریکِ از خونه بیرون باشیم؟

چرا ما دخترا نمیتونیم..........................

 

وقتی به چه سنی برسیم میتونیم؟

 

 

بد ازدواج چی؟بازم نمیتونیم..............؟

 

چون خطر داره3.gif

  • Like 1
لینک به دیدگاه
چون نه به خدا توکل داری ونه به خودت اعتماد داری والا ترس وواهمه معنا ندارد

صحبتتون درسته.اما این زمانی حاصل میشه که آدم مجبور باشه اون موقع شب بیرون باشه.وگرنه موندن تو خونه و بیرون نرفتن راحت ترین کاره

لینک به دیدگاه
چون نه به خدا توکل داری ونه به خودت اعتماد داری والا ترس وواهمه معنا ندارد

 

چطوری انقد راحت راجع به اعتقاد دیگران نظر میدی؟

چطوری این موضوع رابه این حرفا ارتباط میدی؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
این فرهنگ غلط واسه چی از بین نمیره؟چرا نمیخوایم قبول کنیم که این غلطی را خودمون داریم ادامه میدیم؟

خیلی اشتباهِ که به خاطر طرز فکر غلط دیگران ما باید زجر بکشیم.

چون گرگ زیادهههههه:w00:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اقا بذاريد راحت تر حرفمو بزنم محدود شدن اصلا چيز خوبي نيست همونطور که ول بودن هم خوب نيست

پس بهتره که راه صحيحتري رو پيش بگيريم... :w16:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
با حرفاتون موافقم

اما فقط این موارد نیست و بیشتر دلایل برمیگرده به نا امنی و وضع بد موجود در جامعه

در حقیقت عدم اعتماد والدین به جامعه و محیط اونه نه عدم اعتماد به فرزندان

اوهوم حرفاتونو قبول دارم

اینکه پدرمادار اجازه نمیدن به دختراشون دلیل بر عدم اعتماد به اونا نیس بلکه اوضاع جامعه خیلی بده

  • Like 4
لینک به دیدگاه
تو همه جوامع خطر وجود داره نمیشه که ادبشینه تو خونش که مبادا خطری بهش نرسه .:ws46:

حرفت درسته

ولی

ولی نمیدونیم چی بگم ینی کم اوردم تو جواب این یکی

ولی ایا خطر کردن بهترین کاره؟

اخه به چه قیمتی

شاید به قیمت جونت تموم بشه(خدای نکرده)

  • Like 1
لینک به دیدگاه
موافقم

ولی فکر میکنین همه مثل شما فکر میکنن؟

اخه خیلیا هستن از خونه که میان بیرون دنبال یه سوژه هستن تا فکر خبیسشون ارضا بشه

 

من اينو ميگم كه اون فكرو خبيث ما خودمون ميديم دستشون

ما خودمون تعيين ميكنيم كه آيا اون سوژه طرف هستيم يا نه :)

  • Like 2
لینک به دیدگاه
تو همه جوامع خطر وجود داره نمیشه که ادبشینه تو خونش که مبادا خطری بهش نرسه .:ws46:

 

خطرای اینجا به دلیل عقده ای بار اوردن پسرا بیشتر هست.

 

----------------------------------------------------------------------

 

بسیار دور از هم قد کشیده‌ایم . هر یک بر فراز صخره‌ای بلند و دره‌ای عمیق؛ میانمان که با هیچ خاکستری پر نخواهد شد.

جدایمان کردند؛ از روز اول مهر. با پوشش‌های متفاوت.

 

مانتو و مقنعه و چادر تیره بر من پوشاندند و تو را با لباس فرم و کله‌ای تراشیده به ساختمانی دیگر فرستادند. من را به مدرسه‌ی دخترانه و تو را پسرانه .

 

دانشگاه هم که رفتیم جدایمان کردند. با ردیف‌های دور از هم . نیمکت‌های خانم‌ها و آقایان. با درها و راهروها و ورودی‌ها و خروجی‌های خواهران و برادران .

 

جدایمان کردند و ما بسیار دور از هم قد کشیدیم . در اتوبوس با میله‌ها و در حرم و امامزاده با نرده‌ها و در دریا و ساحل با پارچه‌های برزنتی...

 

آنقدر دور و غریب از هم بزرگ شدیم تا تو شدی راز درک ناشدنی‌ای برای من؛ و من شدم عقده‌ی جنسی سرکوب شده‌ای برای تو.

 

تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و خیابان، از زور ناداني و بیماری و عقده‌های جنسی، من در پي يك نگاه و توجه و متلك از تو باشم ... و تو خود را به من بمالی و برهنگی ساق پایم حالی به حالی‌ات کند و نگاه حریص‌ات مانتو ام را بدرد .

 

جدا و بسیار دور از هم قد کشیدیم انقدر که تا پایین تنه هایمان معذب مان کرد خیال کردیم عاشق شده‌ایم و چون عاشق هستیم باید ازدواج کنیم و بعد هم با هزاران عقده‌ی بیدار و خفته به زیر یک سقف رفتیم .

 

بسیار دور از هم قد کشیدیم. انقدر که دیگر نگاه‌مان نیز یکدیگر را خوب و درست ندید و نگاه‌های انسانی جای خود را به نگاه جنسیتی دادند درهمه جا. در محل کار، در محافل فرهنگی و علمی و حتی جلسات سیاسی .

 

و من باید تقاص همه‌ی این فاصله ها را بپردازم . تقاص دوری از تو و بر صخره‌ای دیگر قدکشیدن را . تقاص تو را ندیدن و نشناختن را .

 

باید که تنم بلرزد وقتی هوا تاریک می‌شود و من تنها در خیابانم؛ وقتی دنبال کار می‌گردم؛ وقتی تاکسی سوار می شوم .

 

 

 

اینجا یک مستراح عمومی است به وسعت یک کشور.

 

بهتان بر نخورد...

آخر سالیان است که در همه جای دنیا، فقط مستراح‌ها را زنانه و مردانه کرده‌اند

 

__________________---------------------------------

 

 

با تشکر از عطر بارون:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...