رفتن به مطلب

ما دخترا کی میتونیم..........


ارسال های توصیه شده

من اينو ميگم كه اون فكرو خبيث ما خودمون ميديم دستشون

ما خودمون تعيين ميكنيم كه آيا اون سوژه طرف هستيم يا نه :)

ببین همیشه هم اینطور نیس

وقتی یه ادم سادیسمی به تورت بخوره دیگه این تو نیستی که شرایط اون لحظه رو کنترل میکنی

شرایط رو خبث طینت طرفت بوجود میاره

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 341
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

حرفت درسته

ولی

ولی نمیدونیم چی بگم ینی کم اوردم تو جواب این یکی

ولی ایا خطر کردن بهترین کاره؟

اخه به چه قیمتی

شاید به قیمت جونت تموم بشه(خدای نکرده)

ببین منظور من اینه که فقط به خاطر این که خطر وجود داره شه تو خونه موند درسته باید از یه سری چیزگذشت ولی به جای تو خونه موندن و محدود بودن باید یاد گرفت که چه جوری بیای تو این اجتماع پر خطر.

لینک به دیدگاه
خطرای اینجا به دلیل عقده ای بار اوردن پسرا بیشتر هست.

 

----------------------------------------------------------------------

 

 

بسیار دور از هم قد کشیده‌ایم . هر یک بر فراز صخره‌ای بلند و دره‌ای عمیق؛ میانمان که با هیچ خاکستری پر نخواهد شد.

 

جدایمان کردند؛ از روز اول مهر. با پوشش‌های متفاوت.

 

مانتو و مقنعه و چادر تیره بر من پوشاندند و تو را با لباس فرم و کله‌ای تراشیده به ساختمانی دیگر فرستادند. من را به مدرسه‌ی دخترانه و تو را پسرانه .

 

دانشگاه هم که رفتیم جدایمان کردند. با ردیف‌های دور از هم . نیمکت‌های خانم‌ها و آقایان. با درها و راهروها و ورودی‌ها و خروجی‌های خواهران و برادران .

 

جدایمان کردند و ما بسیار دور از هم قد کشیدیم . در اتوبوس با میله‌ها و در حرم و امامزاده با نرده‌ها و در دریا و ساحل با پارچه‌های برزنتی...

 

آنقدر دور و غریب از هم بزرگ شدیم تا تو شدی راز درک ناشدنی‌ای برای من؛ و من شدم عقده‌ی جنسی سرکوب شده‌ای برای تو.

 

تا هر جا که دیگر نتوانستند جدایمان کنند، در تاکسی و خیابان، از زور ناداني و بیماری و عقده‌های جنسی، من در پي يك نگاه و توجه و متلك از تو باشم ... و تو خود را به من بمالی و برهنگی ساق پایم حالی به حالی‌ات کند و نگاه حریص‌ات مانتو ام را بدرد .

 

جدا و بسیار دور از هم قد کشیدیم انقدر که تا پایین تنه هایمان معذب مان کرد خیال کردیم عاشق شده‌ایم و چون عاشق هستیم باید ازدواج کنیم و بعد هم با هزاران عقده‌ی بیدار و خفته به زیر یک سقف رفتیم .

 

بسیار دور از هم قد کشیدیم. انقدر که دیگر نگاه‌مان نیز یکدیگر را خوب و درست ندید و نگاه‌های انسانی جای خود را به نگاه جنسیتی دادند درهمه جا. در محل کار، در محافل فرهنگی و علمی و حتی جلسات سیاسی .

 

و من باید تقاص همه‌ی این فاصله ها را بپردازم . تقاص دوری از تو و بر صخره‌ای دیگر قدکشیدن را . تقاص تو را ندیدن و نشناختن را .

 

باید که تنم بلرزد وقتی هوا تاریک می‌شود و من تنها در خیابانم؛ وقتی دنبال کار می‌گردم؛ وقتی تاکسی سوار می شوم .

 

 

 

اینجا یک مستراح عمومی است به وسعت یک کشور.

 

بهتان بر نخورد...

 

 

 

آخر سالیان است که در همه جای دنیا، فقط مستراح‌ها را زنانه و مردانه کرده‌اند

 

__________________---------------------------------

 

 

با تشکر از عطر بارون:icon_gol:

 

 

فقط كافيه انسان بودنمان را باور كنيم :w16:

 

 

 

 

در تصاوير حكاكي شده بر سنگ‌هاي تخت جمشيد ، هيچكس عصباني نيست. هيچ كس سوار بر اسب نيست. هيچ كس را در حال تعظيم نمي بيني. برده داري مرسوم نيست.در بين اين همه پيكر تراشيده شده حتي يك تصوير برهنه نيست.

يادمان بماند كه چه بوديم و چه شديم.

لینک به دیدگاه
چون نداشتي وتجربه نكردي اميدوارم هيچ وقت هم تجربه نكني چون خيلي دردناكه

اینو نمیشه بسطش بدین به همه همسران

چی رو ندارم؟همسر دارم اما آقا بالاسر،نه

لینک به دیدگاه

یه دلیل دیگه که شما خانوم ها نمی تونین برین مسافرت اینه که خودتون برای خودتون حرف در میارین

مثلا .. رفت مسافرت تنهایی خدا می دونه تو سفر چه کار هایی که نکرده حالا طفلی هیچ کاری هم نکرده ها ولی و...همین به گوشه یه مرد میرسه بعد میگه اجازه نمیدم دیگه تنهایی بری سفر

لینک به دیدگاه
ببین منظور من اینه که فقط به خاطر این که خطر وجود داره شه تو خونه موند درسته باید از یه سری چیزگذشت ولی به جای تو خونه موندن و محدود بودن باید یاد گرفت که چه جوری بیای تو این اجتماع پر خطر.

:w16::w16::w16::w16::w16:

لینک به دیدگاه
ببین همیشه هم اینطور نیس

وقتی یه ادم سادیسمی به تورت بخوره دیگه این تو نیستی که شرایط اون لحظه رو کنترل میکنی

شرایط رو خبث طینت طرفت بوجود میاره

بحث روي استثنا ها نيست :icon_gol:

لینک به دیدگاه
ترمه جون من دلم لک زده برا یه مسافرت دخترونه :icon_redface:

 

خب به قرار بزاریم که بریم دیگه.بریم شمال.ما یه نیمچه خونه اونجا داریم که همش داداشام با دوستاشون میرن من حسرت میخورم.بریم؟

منم بايد همراهتون بيام :w00::w00:

 

دقت نکردی !گفت دخترونه.شما نمیتونی بیای که!

 

 

:w58:

 

التماس دعا ابجی:ws3::ws3::ws3:

 

محتاجیم به دعا

 

چون نداشتي وتجربه نكردي اميدوارم هيچ وقت هم تجربه نكني چون خيلي دردناكه

 

نگو!شوهر خوبه.من عاشق اینم که بهم گیر بده.البته من هنوزشوهر ندارم.

 

میدونی که بدون من نمیشه:banel_smiley_4:

 

تو هم بیا.آقا بیاین قرار بذاریم دیگه.بریم دیگه.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...