spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ سلام دوستان عزیز برداشتهای سطحی از رفتارها وگفتارها بدترین عکس العمل ادما میتونه باشه گاهی بدون اینکه به واقعیتها توجهی داشته باشیم سعی درهمگام سازی خیالهامون با واقعیتها داریم بدون اینکه اخروعاقبت کاررو ببینیم به نظر شما رفتارهای شتابزده از چه چیزی ناشی میشن این داستان تکراری رو هم دوباره بخونین! صبح كه داشتم بطرف دفترم مي رفتم منشی ام ژانت بهم گفت:”صبح بخير آقاي رئيس، تولدتون مبارك!“ از حق نميشه گذشت، احساس خوبي بهم دست داد از اينكه يكي تولدم يادش بود.تقريباً تا ظهر به كارهام مشغول بودم. بعدش ژانت در زد و آمد تو و گفت:” ميدونين، امروز هواي بيرون عاليه؛ از طرف ديگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشين با هم براي ناهار بريم بيرون، فقط من و شما!“ گفتم:"خداي من اين يكي از بهترين چيزهائي بوده كه ميتونستم انتظار داشته باشم باشه بريم." براي ناهار رفتيم بیرون از شرکت. البته نه به جاي هميشه گي، بلكه به يک جاي دنج و خيلي اختصاصي رفتیم. اول از همه دوتا مارتيني سفارش دادیم و از غذائي عالي در فضائي عالي تر واقعاً لذت برديم. وقتي داشتيم برمي گشتيم، ژانت رو به من كرده و گفت:”ميدونين، امروز روز خیلی خوبیه، فكر نمي كنين كه اصلاً لازم نباشه برگرديم به اداره؟ مگه نه؟“ در جواب گفتم:” آره، منم فكر ميكنم همچين هم لازم نباشه برگردیم.“ اونم در جواب گفت:”پس اگه موافق باشي بد نيست بريم به آپارتمان من.“ وقتي وارد آپارتمانش شديم گفت:”ميدوني رئيس، اگه اشكالي نداشته باشه من ميرم تو اتاق خوابم... دلم ميخواد تو يه جاي گرم و نرم يه خورده استراحت كنم.“ گفتم:”خواهش مي كنم“ اون رفت تو اتاق خوابش و بعداز حدود پنج شش دقيقه اي برگشت. با يه كيك بزرگ تولد در دستش در حالي كه پشت سرش همسرم، بچه هام و يه عالمه از دوستام هم پشت سرش بودند كه همه با هم داشتند آواز ” تولدت مبارك “ رو مي خوندند.... در حاليكه من اونجا... رو اون كاناپه نشسته بودم... بدون لباس!!! وتمام جمعیت مات و مبهوت در برابر من 10 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ عجب...!! والا حالا به نظرت از چی ناشی میشه این رفتارها؟ 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ والاحالا به نظرت از چی ناشی میشه این رفتارها؟ برداشت سطحي؟؟ 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ بی ظرفیت :w00: :jawdrop::jawdrop::jawdrop::jawdrop: 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ سلام دوستان عزیزبرداشتهای سطحی از رفتارها وگفتارها بدترین عکس العمل ادما میتونه باشه گاهی بدون اینکه به واقعیتها توجهی داشته باشیم سعی درهمگام سازی خیالهامون با واقعیتها داریم بدون اینکه اخروعاقبت کاررو ببینیم به نظر شما رفتارهای شتابزده از چه چیزی ناشی میشن این داستان تکراری رو هم دوباره بخونین! صبح كه داشتم بطرف دفترم مي رفتم منشی ام ژانت بهم گفت:”صبح بخير آقاي رئيس، تولدتون مبارك!“ از حق نميشه گذشت، احساس خوبي بهم دست داد از اينكه يكي تولدم يادش بود.تقريباً تا ظهر به كارهام مشغول بودم. بعدش ژانت در زد و آمد تو و گفت:” ميدونين، امروز هواي بيرون عاليه؛ از طرف ديگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشين با هم براي ناهار بريم بيرون، فقط من و شما!“ گفتم:"خداي من اين يكي از بهترين چيزهائي بوده كه ميتونستم انتظار داشته باشم باشه بريم." براي ناهار رفتيم بیرون از شرکت. البته نه به جاي هميشه گي، بلكه به يک جاي دنج و خيلي اختصاصي رفتیم. اول از همه دوتا مارتيني سفارش دادیم و از غذائي عالي در فضائي عالي تر واقعاً لذت برديم. وقتي داشتيم برمي گشتيم، ژانت رو به من كرده و گفت:”ميدونين، امروز روز خیلی خوبیه، فكر نمي كنين كه اصلاً لازم نباشه برگرديم به اداره؟ مگه نه؟“ در جواب گفتم:” آره، منم فكر ميكنم همچين هم لازم نباشه برگردیم.“ اونم در جواب گفت:”پس اگه موافق باشي بد نيست بريم به آپارتمان من.“ وقتي وارد آپارتمانش شديم گفت:”ميدوني رئيس، اگه اشكالي نداشته باشه من ميرم تو اتاق خوابم... دلم ميخواد تو يه جاي گرم و نرم يه خورده استراحت كنم.“ گفتم:”خواهش مي كنم“ اون رفت تو اتاق خوابش و بعداز حدود پنج شش دقيقه اي برگشت. با يه كيك بزرگ تولد در دستش در حالي كه پشت سرش همسرم، بچه هام و يه عالمه از دوستام هم پشت سرش بودند كه همه با هم داشتند آواز ” تولدت مبارك “ رو مي خوندند.... در حاليكه من اونجا... رو اون كاناپه نشسته بودم... بدون لباس!!! وتمام جمعیت مات و مبهوت در برابر من سجاد جان این برداشت سطحی نیست ...........این پدر سوختگی زنهاست 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ ولی خداییش من حقو به اقای رئیس میدم 5 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ سجاد جان این برداشت سطحی نیست ...........این پدر سوختگی زنهاست ولي خودايي مرده هم کم پدر سوخته نبوده ها 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ ولي خودايي مرده هم کم پدر سوخته نبوده ها اتفاقا مرد انسان رئوفی بوده..............میخواسته منشیشو خوشحال کنه ولی یه چیزو مطمئنم اونم اینکه مرده این داستانو قبلش نخونده بوده 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ حالا کدوم یکیشون بیشتر پدرسوخته تر بودن ولی به نظر من نقش اصلی رو خود زن رییس ایفا کرده اخه زن اگه زن باشه مردش با یکی دیگه بیرون مرد هم اگه مرد بود به زنش فکر میکرد نه به ناز وعشوه منشیش چی گفتم؟ 5 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ حالا کدوم یکیشون بیشتر پدرسوخته تر بودنولی به نظر من نقش اصلی رو خود زن رییس ایفا کرده اخه زن اگه زن باشه مردش با یکی دیگه بیرون مرد هم اگه مرد بود به زنش فکر میکرد نه به ناز وعشوه منشیش چی گفتم؟ مرده بدبخت زيادي ساده و خوش باور بوده زنه هم بيچاره زيادي پدر سوخته بوده!! ايني که گفتم کلا با پست قبليم تناقض داشت!! 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ یه سوال: چرا اسم منشی ها همیشه در طول تاریخ بد دررفته ......هان؟ 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ ما مردا دلمون رحمه...........این زنها سوء استفاده میکنن..........از اخلاق ما.......... 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ همش زیر سر زن رئیس بوده!!!! میخواسته ذات .....شوهرشو بهش ثابت کنه!!!!:w00: 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ یه سوال:چرا اسم منشی ها همیشه در طول تاریخ بد دررفته ......هان؟ خب بعضی منشی ها اسمشون خوب هم دررفته 1 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ یه سوال:چرا اسم منشی ها همیشه در طول تاریخ بد دررفته ......هان؟ فکر کنم دليلش حرکت کلينتون بوده 3 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ خب بعضی منشی ها اسمشون خوب هم دررفته لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ فکر کنم دليلش حرکت کلينتون بوده 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ فکر کنم دليلش حرکت کلينتون بوده :ws28: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده