رفتن به مطلب

شهر هرت


Fakur

ارسال های توصیه شده

شهر هرت جاییه که با شرایط کاملا" مساوی،استاد محاسباتت به 10ه تو همون 10 و بده و به 9 ه دوستت بده 15!!!!:banel_smiley_4::4564::ws44:

*(تعداد غیبت ها و فعالیت ها در کلاس یکسان بوده است!!)

*(اگر معیار نمره دادن face marking هم بوده باشه من از دوستم خوشگل ترم!!!:ws3:):w00:

لینک به دیدگاه
برات مرتبش کردم تا حوصله خوندنشو داشته باشی.

شهر هرت جاییه که استاد دانشگاش 20 تیر رو برای تحویل پروژه مشخص میکنه...بعد تو خودتو میکشی تا برا اون روز آماده بشی...بعد یه عده بی فرهنگ میرن جز و بلا میزنن به استاد که روزو تغییر بده...بعد از اون جایی که شهر ، شهر هرته... تو برای این درس 2 تا استاد داری و یکیشون کوتاه میاد و میگه تحویل 31تیر باشه...بعد تو سعی میکنی خوشحال باشی ...ولی این خوشحالی دوومی نداره ...چون همون استاد تصمیم میگیره ییهو تحویلو بندازه 2 مرداد....هی به خودت آرامش میدی و سعی میکنی خونسرد باشی و به این فکر نکنی که همه برنامه هات قراره تغییر کنن... . .....فعلا تو آرامشی...... ولی تو تو شهر هرتی..... چون.....ییهو اون یکی استادت نظرش عوض میشه و میگه بهتره که تحویل همون 20 ام باشه..... اما تحویل موقت....و تحویل نهایی میافته 31 مرداد.....تو دیگه نمیتونی آروم باشی........دیگه علاوه بر خودت پای خونواده تم میاد وسط............. ولی چون این یکی استادتو دوس داری سعی میکنی خونسردیتو حفظ کنی و غر زدن رو به دوستات بسپاری...... در حالیکه تو دلت حسابی شاکی هستی......با این حال باز هم سعی میکنی به چیزهای خوب فکر کنی.....تو افکار نسبتا خوب خودت غوطه میخوری که .....................ییهو اون یکی استادت تصمیم میگیره که تحویل موقت رو از 20 تیر به 23 تیر منتقل کنه................................................

الان دیگه ترجیح میدی بری بمیری از اینکه مجبوری تو این شهر هرت زندگی کنی که حتی افکار خوب هم نتونستن برات کاری کنن.......

(من دو ساعت دیر به کلاس رسیدم....شاهدان عینی میگفتن تو اون دو ساعت کل تیر و مرداد رو یه چرخی زدن.....)

 

ویرایش میکنم....:icon_pf (34):

آخه ما چرا اینقد بد بختیم!!!!

تحویل از 23 م هم عقب تر افتاد!!!!!

به خدا بی برنامگی هم حدی داره!!!:ws44:

لینک به دیدگاه
[/size]

 

ویرایش میکنم....:icon_pf (34):

آخه ما چرا اینقد بد بختیم!!!!

تحویل از 23 م هم عقب تر افتاد!!!!!

به خدا بی برنامگی هم حدی داره!!!:ws44:

بقول حمیرا : سوختن و ساختن هم حدی داره

دل به غم باختن هم حدی داره

ادامه ش رو از میلاد میپرسم بعد مینویسم.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...