رفتن به مطلب

آتانازی- قتل از روی ترحم Euthanasia


ارسال های توصیه شده

مرگ آسان، مرگ یا قتل کسانی که دچار مرض سخت و لاعلاج‌اند برای تخفیف درد آنها بکار رفته است واژه اوتانازی در نوشته‌های فارسی اکنون به معنای بیمار کشی طبی یا سریع در مرگ محتضر و در مواردی هم به معنای مرگ آرام و آسان به کار برده می‌شود به هر حال آتانازی به معنی مرگ شیرین، مرگ خوب، مرگ مطلوب، قتل ناشی از ترحم ...مورد استفاده قرار می‌گیرد.[1]

 

ریشه آتانازی

واژه آتانازی که ریشه آن از اصطلاح یونانی( Euthanasia ) به معنای خوب و راحت و thanasia به معنای مرگ گرفته شده است و در معنای تحت الفظی به معنای مرگ خوب یا مرگ راحت می‌باشد آتانازی یک اصطلاح عمومی است که بر اساس زمینه مورد استفاده معانی مختلفی را می‌توان از آن استنباط نمود، از نظر لغوی این واژه بیانگر عملی است که در آن مرگ بیمار به شیوه‌ای صورت می‌گیرد که کمترین میزان رنج و عذاب را برایش به همراه داشته باشد بنابراین آتانازی انواع مختلفی دارد.[2]

 

انواع آتانازی:

 

1- آتانازی داوطلبانه

به مواردی اطلاق می‌شود که فرد از دیگری می‌خواهد تا او را به کام مرگ بفرستد یا در این راه به او کمک کند.

 

2- غیرداوطلبانه

به مواردی اطلاق می‌شود که اتانازی بدون اعلام رضایت و نظر فرد یا بیمار انجام می‌شود وقتی خود فرد قادر به تصمیم‌گیری نباشد خانواده یا خویشان در مورد قطع درمان‌هایی که به بهبود وضع بیمار کمکی نمِی‌کند تصمیم گیری می‌کنند.

 

3- مستقیم

به مواردی اطلاق می‌شود که اقدام خاصی برای پایاندان به زندگی بیمار صورت گیرد.

 

4- آتانازی غیر مستقیم

به مواردی اطلاق می‌شود که درمان‌ها و یا دستگاه‌های حیاتی مراقبت از بیمار در شرایطی که هیچ کمکی به بهبود وضعیت بیمار نمی‌کند کنار گذاشته می‌شوند.[3]

 

آتانازی در باورهای دینی:

 

1- اسلام

در دین اسلام اعتقاد بر این است که هنگام بروز مصایب و گرفتاری‌ها خداوند با رحمت خود ما را به صبر دعوت می‌کند لذا هرگونه آتانازی و خودکشی مردود است لذا در آیات متعددی چون آیه 33 سوره مائده و آیه 151 سوره انعام و 29 سوره نساء و روایات به این امر مهم اشاره شده که از مجموع آنها می‌توان نتیجه گرفت که اسلام حق مرگ را برای انسان به رسمیت نمی‌شناسند و حیات را به عنوان امانتی در دست انسان می‌داند و انسان را مالک حیات خویش نمی‌داند تا بتواند آن را ساقط کند.[4] و رضایت مقتول و انگیزه قاتل هیچ تأثیری در ماهیت قتل و حرمت عمل نخواهد داشت.[5]

 

2- مسیحیت

در باور مسیحیت تنها خداوند است که زندگی را می‌بخشد و آن را باز پس می‌گیرد...آتانازی و خودکشی هردو نتیجه بی‌ایمانی می‌باشند به واسطه همین دیدگاه روزگاری بود که مسیحی‌ها قربانیان خودکشی را به صلیب می‌کشیدند تا روحشان به آرامش نرسد.[6]

 

3- یهودیت

در آیین یهود هر گونه دخل و تصرف در زمان وقوع مرگ منع شده و در نتیجه آتانازی حرام و خودکشی مردود است ولی کنار گذاشتن دستگاه‌هاس حمایتی حفظ جان در شرایطی خاص مجاز می‌باشد.[7]

 

آتانازی در مکاتب فکری:

 

1- هندوئیسم- آیین هندی

در مکتب هندو، خودکشی تنها به شکل قربانی کردن خود مجاز می‌باشد اما دیگر انواع خودکشی مخالفت با خداوند محسوب می‌شود به هر حال در این نگرش هر فرد می‌تواند به خاطر آرامش ابدی از زندگی خود چشمم پوشی کند.

 

2- سکولاریسم (دین گریزی و دنیا مداری)

در این مکتب آتانازی تنها با رضایت کامل فرد و در شرایط درد و ناراحتی حاصل از بیماری لاعلاج مجاز می‌باشد.

 

3- اومانسیم ( اصالت بشر)

در این مکتب اصالت بشر به معنی اعتقاد به مصالح بشری در مقابل اصالت خداوندی می‌باشد هر نوع آتانازی مورد نکوهش قرار گرفته و عملی ضد مکتب قلمداد می‌شود.

 

4- اگزیستانسیالیسم( اصالت وجود)

در این مکتب اصالت انسان بعنوان موجود مطرح می‌باشد، آتانازی به هر شکل آن مردود است.[8]

 

قتل مرتبط با آتانازی در قوانین مجازات اسلامی:

بحث آتانازی به صراحت در قوانین مجازات اسلامی ذکر نشده است ولی موارد مشابه قید شده را بیان می‌کنیم.

ماده 268 قانون مجازات اسلامی:

 

((چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید، حق قصاص ساقط می‌شود و اولیای دم نمی‌توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند.))

 

از آنجا که برای مرتکبین جرم قصد یکی از مباحث مهم عمومی است از این رو کسی که با انگیزه خیرخواهانه، دلسوزی و ترحم و اجابت درخواست بیمار لاعلاج برای رهایی از درد و رنج در این موارد مداخله کند نسبت به کسی که با انگیزه حرص – طمع و انتقام مرتکب قتل شود مشمول تخفیف مجازات خواهد بود به نظر می‌رسد آتانازی نیز مشمول همین قانون می‌شود مخصوصاً نوع داوطلبانه آن ولی از دیدگاه مقررات ایران قتل ترحم آمیز در تقسیم بندی انواع قتل‌های ممنوعه قرار می‌گیرد و با توجه به مبانی فقهی حقوق اسلام، قتل عدوانی در همه اشکال آن ممنوع و مجرمانه می‌باشد در هر حال رضایت مجنی علیه حرمت عمل را زایل نمی‌کند[9] در نهایت آتانازی را از نظر حکم تکلیفی و وضعی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

حکم تکلیفی

یعنی آیا چنین قتلی جایز است یا نه؟ آنگونه که از کلمات فقهاء فهمیده می‌شود این است چون این فعل به حیات یک انسان پایان می‌دهد به هر دلیلی باشد حرام است و مشمول اطلاقات و عمومات حرمت قتل نفس می‌شود و صرف اذن مقتول نمی‌تواند سبب تقییر اطلاقات و تحصیص عمومات شود و حرمت یک حکم است و حکم قابل اسقاط نیست.[10]

 

حکم وضعی

یعنی اینکه حق قصاص و دیه باقی است یا ساقط شده در این مورد دو نظریه وجود دارد عدها ی قائل به سقوط حق قصاص و دیه شده‌اند و عده‌ای هم قائل به عدم سقوط قصاص و دیه شده‌اند ماده 268 ق. م. ا هم تأیید نظر فقهایی است که قائل به سقوط قصاص شده‌اند.[11]

 

نظر فقهای معاصر

در مورد قتل از روی ترحم که تقریبا اتفاق نظر دارند. در اینجا فقط به ذکر نظر آیت الله فاضل لنکرانی بسنده می‌شود: تسریع در مرگ بیمار توسط خودش یا پزشک یا دیگران حرام است که اگر توسط خود فرد انجام شود خودکشی محسوب می‌شود و اگر توسط خودش یا پزشک انجام شود حکم قتل عمد را دارد و رضایت بیمار تأثیری در حکم ندارد.[12]

 

[1] . مظاهر تهرانی، مسعود؛ حق مرگ در حقوق کیفری/ تهران، نشر هستی نما، 1386ص 13.

[2] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 11.

[3] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول،

 

[4] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 183 و مظاهر تهرانی، مسعود؛ حق مرگ در حقوق کیفری/ تهران، نشر هستی نما، 1386ص 77.

[5] . ولیدی، محمد صالح؛ حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه اشخاص/ تهران انتشارات امیرکبیر، 1369، چاپ اول، ج 2،ص 79 و 83.

[6] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 184.

[7] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 184، و مظاهر تهرانی، مسعود؛ حق مرگ در حقوق کیفری/ تهران، نشر هستی نما، 1386ص 82.

[8] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 185.

[9] . شامبیاتی، هوشنگ، حقوق کیفری اختصاصی/تهران، انتشارات ژوبین، 1380، چاپ ششم ، جلد اول، ص 96، و ایرج گلدوزیان، حقوق جزای اختصاصی، ص 52.

[10] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 203.

[11] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 204.

[12] . شهریار اسلامی تبار و محمد رضا الهی منش؛ مسائل اخلاقی و حقوقی قتل ترحم آمیز/ تهران، انتشارات مجد،1386، چاپ اول، ص 204.http://

  • Like 9
لینک به دیدگاه
چه وحشتناک

 

خوشبختانه این روش در کشور ما مفهوم مصداقی ندارد.

 

بالعکس نسبت به بیماران صعب العلاج و افسردگان حاد بیشتر محبت و توجه میشود/

  • Like 2
لینک به دیدگاه

به نظر من هم كه اي كاش اين امردر اينجا هم عملي مي شد البته گاهي اگر كنترل خوبي روش نشه باعث مي شه كه كشت و كشتاري صورت بگيره و همه دليلش رو اين بگذارن كه شخص داوطلب بوده

اما من در بين دوستان دور و نزديك شاهد اين امر بودم كه چون وضعيت بيمار حاد بوده با بستن اكسيژن بيمار رو سريعتر به سمت مرگ سوق دادن...

البته با اجازه ي خانواده ي بيمار

  • Like 2
لینک به دیدگاه

عملی شدن این موضوع تو جیهی ندارد :

چون این فعل به حیات یک انسان پایان می‌دهد به هر دلیلی باشد حرام است

 

ضمن اینکه با روحیات انسانی و خلق و خوی شرقی ایرانی سازگار نیست.

 

الان در مراکز نگهداری انسان هایی هستند که تقریبا زندگی نباتی دارند

عقب مانده "

معلولین جسمی حرکتی

سندروم شدید

روانی مزمن

افسرده غیرقابل علاج

جذامی و مبتلای به ایدز و...

مثلا ادمی نگهداری میشه که با وجود 50 سال سن تابحال عمودی نشده "ایزوله کامل"

 

بهرحال حیات حق طبیعیه انسان ها به اندازه لذت بردن خودشونه.

 

بله نمونه هایی از موردی که اشاره کردیدبوده بخصوص وقتی بحث ارث و میراث میاد وسط"

 

اما کشتن همان و یک عمر عذاب و جدان همان...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
عملی شدن این موضوع تو جیهی ندارد :

 

 

ضمن اینکه با روحیات انسانی و خلق و خوی شرقی ایرانی سازگار نیست.

 

الان در مراکز نگهداری انسان هایی هستند که تقریبا زندگی نباتی دارند

عقب مانده "

معلولین جسمی حرکتی

سندروم شدید

روانی مزمن

افسرده غیرقابل علاج

جذامی و مبتلای به ایدز و...

مثلا ادمی نگهداری میشه که با وجود 50 سال سن تابحال عمودی نشده "ایزوله کامل"

 

بهرحال حیات حق طبیعیه انسان ها به اندازه لذت بردن خودشونه.

 

بله نمونه هایی از موردی که اشاره کردیدبوده بخصوص وقتی بحث ارث و میراث میاد وسط"

 

اما کشتن همان و یک عمر عذاب و جدان همان...

اگر خانواده در اين باره رضايت بدن آيا باز مي شه اين كار رو كرد؟

گاهي اين قوانين خوب خواهد بود و گاهي هم نه بد...

اگر سوء استفاده ازش نشه به نظر من خوب خواهد بود

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اگر خانواده در اين باره رضايت بدن آيا باز مي شه اين كار رو كرد؟

مگر خانواده اختیار جان فرد رو داره ؟میتونن رضایت بدن که تبعات عمل جراحی با ما ولی نمیتونن بگن که ما راضی ایم مثلا فرزند معلول مارو بکشید.

گاهي اين قوانين خوب خواهد بود و گاهي هم نه بد...

اگر سوء استفاده ازش نشه به نظر من خوب خواهد بود

شما دور از جون حاضری اگر خواهر کوچکترت مثلا منگولیسم بود"کشته بشه؟

 

...متن

  • Like 3
لینک به دیدگاه

1- اسلام

در دین اسلام اعتقاد بر این است که هنگام بروز مصایب و گرفتاری‌ها خداوند با رحمت خود ما را به صبر دعوت می‌کند لذا هرگونه آتانازی و خودکشی مردود است لذا در آیات متعددی چون آیه 33 سوره مائده و آیه 151 سوره انعام و 29 سوره نساء و روایات به این امر مهم اشاره شده که از مجموع آنها می‌توان نتیجه گرفت که اسلام حق مرگ را برای انسان به رسمیت نمی‌شناسند و حیات را به عنوان امانتی در دست انسان می‌داند و انسان را مالک حیات خویش نمی‌داند تا بتواند آن را ساقط کند.[4] و رضایت مقتول و انگیزه قاتل هیچ تأثیری در ماهیت قتل و حرمت عمل نخواهد داشت.[5]

به راستی که پذیرش کلام خداوند، حتی در وحشتناکترین و سخت ترین لحظات زندگی، آرامشی بی مُنتها را در بر خواهد داشت. :icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اگر خانواده در اين باره رضايت بدن آيا باز مي شه اين كار رو كرد؟

مگر خانواده اختیار جان فرد رو داره ؟میتونن رضایت بدن که تبعات عمل جراحی با ما ولی نمیتونن بگن که ما راضی ایم مثلا فرزند معلول مارو بکشید.

گاهي اين قوانين خوب خواهد بود و گاهي هم نه بد...

اگر سوء استفاده ازش نشه به نظر من خوب خواهد بود

شما دور از جون حاضری اگر خواهر کوچکترت مثلا منگولیسم بود"کشته بشه؟

 

شما منظور من رو اشتباه برداشت كرديد

منظور اين اشخاص نيست

به عنوان مثال شما تصور كنيد كه يكي از نزديكان شما دچار مرگ مغزي شده اند اما هنوز زنده هستند ايا بهتر نيست كه به مرگشان رضايت بدهيم؟

يا يك فرد سالمندي كه در حال مرگ هست اما شايد 2 روز ديرتر اين اتفاق بيافتد ايا براي اينكه كمتر عذاب بكشد بهتر نيست به مرگش رضايت داد؟

شايد اين مثالهايي رو كه بيان كردم در عين حال كه واقعيتي ست انكار ناپذير اما در عمل دردآور باشد

اما تمام آنها رو به عينه در ايران ديدم كه عملي شده...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...