رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

چه خبرا موکتبر؟ چه عجب بیخیال اونجا شدی؟

آره دیگه من همه جا هستم حتی قبل اینکه داش محمد (ادمین اینجا) اینجا عضو بشه من عضو بودم!

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 354
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چه خبرا موکتبر؟ چه عجب بیخیال اونجا شدی؟

آره دیگه من همه جا هستم حتی قبل اینکه داش محمد (ادمین اینجا) اینجا عضو بشه من عضو بودم!

هیچ خبرا نپون جان....هنوزم بی خیال نشدم

از بس که بیکاری :ws3:

خجالت بكش شبنم!:ws3:

سلاااااااااااااااااام فرگل جونخوبی؟چرا اخه ؟:banel_smiley_4:

نکنه خود فائزه بود:jawdrop:

چرا میتعجبی؟:hanghead:

:w16:

چرا لو دادی؟؟؟؟میخواستم تاپیک بزنم :banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
[

 

 

:jawdrop::jawdrop::jawdrop::jawdrop: عجببببببببببببببببب:jawdrop::jawdrop::jawdrop:

راستی نام کاربریتو نگفتی....اخه اون مینایی که میشناسمش رشتش کامپیوتره

لینک به دیدگاه
په تو بیکارتر از منی!

من چن وخته زدم تو کار اسپم هدفمند!

این مبهم همون mina-jojo خودمونه!

همشهری خودمه!

اختیار داری هنوزبه پای شما نرسیدم :ws3:

 

شناختمش میسییییی:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

همتون گلین.

اما مسخرم نکنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

این یه داستان نیست میدونم که حقیقتِ.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یه مدت قابِ عکسِ روی تلویزیونم جابه جا می شد.فکر میکردم کار داداشامِ.تا اینکه یه روز..........

خونواده رفتن مسافرت و من تنها شدم.

از سرِ کار رسیدم خونه.رفتم یه دوش بگیرم که صدایِ درو شنیدم.از تو حموم داد زدم کیه؟

جوابی نیومد.رفتم تو خونه را گشتم.اما هیچکس نبود.داشتم از جلوی آشپزخونه رد میشدم که دیدم یکی تو حیاط رد شد!برگشتم تو آشپزخونه.ساتور را برداشتم.رفتم تو حیاط همه جا رو گشتم.اما هیچ کس نبود.حتی درِ حیاط قفل بود.

برگشتم تو خونه.

داشتم تو اتاقم فیلم میدیم که یه صدایی اومد.رفتم ببینم کیه که.................................

یکی با ه صدایِ گرفته گفت:ترمه کجا؟

نفسم بند اومد.همونطوری دویدم رفتم خونه ی همسایه.

اونشبم بر نگشتم.

من دیوونه نیستم.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
همتون گلین.

اما مسخرم نکنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

این یه داستان نیست میدونم که حقیقتِ.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یه مدت قابِ عکسِ روی تلویزیونم جابه جا می شد.فکر میکردم کار داداشامِ.تا اینکه یه روز..........

خونواده رفتن مسافرت و من تنها شدم.

از سرِ کار رسیدم خونه.رفتم یه دوش بگیرم که صدایِ درو شنیدم.از تو حموم داد زدم کیه؟

جوابی نیومد.رفتم تو خونه را گشتم.اما هیچکس نبود.داشتم از جلوی آشپزخونه رد میشدم که دیدم یکی تو حیاط رد شد!برگشتم تو آشپزخونه.ساتور را برداشتم.رفتم تو حیاط همه جا رو گشتم.اما هیچ کس نبود.حتی درِ حیاط قفل بود.

برگشتم تو خونه.

داشتم تو اتاقم فیلم میدیم که یه صدایی اومد.رفتم ببینم کیه که.................................

یکی با ه صدایِ گرفته گفت:ترمه کجا؟

نفسم بند اومد.همونطوری دویدم رفتم خونه ی همسایه.

اونشبم بر نگشتم.

من دیوونه نیستم.

 

 

من اینو خوندم کلی ترسیدم

تو چجور نمیترسی؟؟؟؟:banel_smiley_52:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

یک سال پیش توی یه همچین روزایی (22 خرداد بود فکر کنم):ws52:

ساعت 9 شب بهم خبر دادن که پای صندوق رای نرم و یکی با اسم ان انتصاب شده.:ws44:

این بود یک خاطره ترسناک برای 4 سال:ws28:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
همتون گلین.

اما مسخرم نکنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

این یه داستان نیست میدونم که حقیقتِ.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یه مدت قابِ عکسِ روی تلویزیونم جابه جا می شد.فکر میکردم کار داداشامِ.تا اینکه یه روز..........

خونواده رفتن مسافرت و من تنها شدم.

از سرِ کار رسیدم خونه.رفتم یه دوش بگیرم که صدایِ درو شنیدم.از تو حموم داد زدم کیه؟

جوابی نیومد.رفتم تو خونه را گشتم.اما هیچکس نبود.داشتم از جلوی آشپزخونه رد میشدم که دیدم یکی تو حیاط رد شد!برگشتم تو آشپزخونه.ساتور را برداشتم.رفتم تو حیاط همه جا رو گشتم.اما هیچ کس نبود.حتی درِ حیاط قفل بود.

برگشتم تو خونه.

داشتم تو اتاقم فیلم میدیم که یه صدایی اومد.رفتم ببینم کیه که.................................

یکی با ه صدایِ گرفته گفت:ترمه کجا؟

نفسم بند اومد.همونطوری دویدم رفتم خونه ی همسایه.

اونشبم بر نگشتم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من دیوونه نیستم.

پس خونه شما بود:ws3:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
یه روز تو باشگاه یه روح ازم تشکر کرد:banel_smiley_52:

تازگا یه روح دیگه ام اومده میگه من اون نیستم چون من با حساسم اون بی احساسه.....تعجب همیشگیم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...