رفتن به مطلب

بیاین به خودمو کمک کنیم


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 77
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

یه روزم میخاستم با سواری برم تهران

دو برابر پ.ل دادم جلو بشینم بابامم کلی سوارشمو کرده بودد که اقا فکر کن ناموس خودت

 

 

کثافت تا قزوین بیشتر خودشو نگه نداشت منم تا کرج بیشتر تحمل نکردم پیاده شدم :ws44: از پردیس ماشین گرفتم دویاره رفتم

 

 

اما هیچی بهش نگفتم اخه خیلی پیر بود هیچکی حرفمو باور نمیکرد:icon_pf (34):

  • Like 1
لینک به دیدگاه
یه روزم میخاستم با سواری برم تهران

دو برابر پ.ل دادم جلو بشینم بابامم کلی سوارشمو کرده بودد که اقا فکر کن ناموس خودت

 

 

کثافت تا قزوین بیشتر خودشو نگه نداشت منم تا کرج بیشتر تحمل نکردم پیاده شدم :ws44: از پردیس ماشین گرفتم دویاره رفتم

 

 

اما هیچی بهش نگفتم اخه خیلی پیر بود هیچکی حرفمو باور نمیکرد:icon_pf (34):

یعنی چی

یعنی مرتیکه با این همه سفارش بازم:w58:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یعنی چی

یعنی مرتیکه با این همه سفارش بازم:w58:

اره

بابای منم حساس گشت پیرترینشون پیدا کردا دماغشو میگرفتی نفسش بالا نمیومد اول دستشو گزاشت رو دنده بعد کم کم

 

هی من خودمو میکشیدم عقب

دیگه اخراش نصفم بیرون از شیشه بود:banel_smiley_52:

گفتم خطری داره میشه :banel_smiley_52:

لینک به دیدگاه
اره

بابای منم حساس گشت پیرترینشون پیدا کردا دماغشو میگرفتی نفسش بالا نمیومد اول دستشو گزاشت رو دنده بعد کم کم

 

هی من خودمو میکشیدم عقب

دیگه اخراش نصفم بیرون از شیشه بود:banel_smiley_52:

گفتم خطری داره میشه :banel_smiley_52:

خب کیفتو با پرروی تموم حایل بین خودت و دنده قرار میدادی تا هم دنده عوض کردنش مشکل میشد و هم جلو بقیه مسافرا ضایع میشد :Ghelyon:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اره

بابای منم حساس گشت پیرترینشون پیدا کردا دماغشو میگرفتی نفسش بالا نمیومد اول دستشو گزاشت رو دنده بعد کم کم

 

هی من خودمو میکشیدم عقب

دیگه اخراش نصفم بیرون از شیشه بود:banel_smiley_52:

گفتم خطری داره میشه :banel_smiley_52:

نههههههههههههههه:jawdrop::icon_pf (34):عوضییییییییییی

من اگه بودم حالشو میگرفتمممممممم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
نههههههههههههههه:jawdrop::icon_pf (34):عوضییییییییییی

من اگه بودم حالشو میگرفتمممممممم

 

با چاقو تیزی و ...

 

بابا تو دیگه کی هستی ..

خیلی خطری ییی بهت نمیاد .

  • Like 1
لینک به دیدگاه
با چاقو تیزی و ...

 

بابا تو دیگه کی هستی ..

خیلی خطری ییی بهت نمیاد .

ای بابا من نمیدونم چرا بعضی ها به خودشون اجازه میدن هر کاری بکنن

باید اینجور ادما رو درست کرددددددددد:167:دههههههههههههه:w00:

لینک به دیدگاه
ای بابا من نمیدونم چرا بعضی ها به خودشون اجازه میدن هر کاری بکنن

باید اینجور ادما رو درست کرددددددددد:167:دههههههههههههه:w00:

 

ولی خانومی همیشه هم نمیشه مستقیم وارد عمل شد و دعوا راه انداخت

اصلا بعضیا هستند که عاشق دعوا کردنن تا از اب گل الود دختر بگیرن :banel_smiley_4:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ولی خانومی همیشه هم نمیشه مستقیم وارد عمل شد و دعوا راه انداخت

اصلا بعضیا هستند که عاشق دعوا کردنن تا از اب گل الود دختر بگیرن :banel_smiley_4:

نه اصلا منظورم دعوا و قیل و قال نبود اون تو شرایط خیلی حساس هست:w16:

ولی خیلی زیرکانههههه بهید طرفو بپیچونی تا ادم شه:167::w16::w16::w16:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
باید به هر قیمتی که هس از خودت دفاع کنی به هرقیمتی

اینو یه بار تو باشگاه مهندسان گفتم

یه بار تو تاکسی کنارم یه مرد میانسال با پای شکسته نشسته بود پاش تو گچ بود این هی خودشو به سمت من می کشید ومن هی خودمو کنار پنجره. اما خیلی پر رو بود اخرش دیدم نمیشه باید وارد عمل بشم برحسب تصادف کفشم پاشنه بلند بود

تموم نفرتم جمع کردم و پای چلاقشو له کردم:ws3:

همچین آخ گفت که کل تاکسیهای شهر آخ گفتنشو شنیدن

 

دستشو گذاشت رو پاش ولی هیچی نگفت اما ازم فاصله گرفت بعدشم موقع پیاده شدن رو کردم بهش گفتم می خوام پیاده بشم

با حالت عصبانیت برگشت گفت خب از اون طرف پیاده شو

گفتم اون طرف خیابون شلوغه خطرناکه درو وا کنم :icon_razz:

راننده هم دمش گرم طرف منو گرفت گفت اقا زود باش پیاده شو الان پلیس میاد جریمه می کنه اینجا پارک کردم

با غرولند با اون پای چلاقش پیاده شد و منم با کمال غرور از جلوش پیاده شدم :shad:

 

هر وخت دیدی دارن بهت تعدی و بی حرمتی می کنن محکم بزن فکشو بیار پایین :167:مطمئن باش اگه ساکت باشی هرگز بهت نمی گن چه دخمل باحیایی بلکه پیش خودشون میگن چه موجود بی دست و پا و خلیه خودش از خداشه یکی ........................

امضا سارا-افشار سال دهم هجری- قمری

 

متاسفانه همینه. هیچ کس از دخترا حمایت نمیکنه

یه بار با 2تا از دوستام از کلاس زبان دراومدیم تو خیابون وصال. از مدرسه هم رفته بودیم کلاس. با سر و وضع دانش آموزی. 2 تا پسر 27-28 ساله افتادن دنبالمون. کل خیابون اذیت کردن. بلند بلند تیکه مینداختن و چرت و پرت میگفتن. هیچ کس هیچی بهشون نگفت.صدایی از ما 3تا درنیومد. هیچ کسی تو خیابون اعتراضی نکرد. آخر دوستم برگشت بهشون گفت با خواهر مادرتون اشتباه گرفتین. یکیشون شروع کرد عربده کشی. تا آخر رسیدیم تو بلوار و تاکسی گرفتیم رفتیم. همه مارو بد نگاه میکردن.

تو این مملکت همین که دختر به دنیا اومدی بزرگترین گناه دنیاست. اگر میخوای تجاوز نشه بهت باید 6 دور خودتو بپیچی لای پارچه. 2تا تار موت بیرون باشه حقته هر بلایی سرت بیارن.

 

ای بابا من نمیدونم چرا بعضی ها به خودشون اجازه میدن هر کاری بکنن

باید اینجور ادما رو درست کرددددددددد:167:دههههههههههههه:w00:

 

 

 

کاملا موافقم

:w16:

 

باید اینجور آدمارو (حیوانات به ظاهر آدمو) از روی زمین نیستو نابودکرد :167::ws50:

حالا با هر وسیله که خودتون صلاح میدونید.:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

کاملا موافقم

:w16:

 

باید اینجور آدمارو (حیوانات به ظاهر آدمو) از روی زمین نیستو نابودکرد :167::ws50:

 

حالا با هر وسیله که خودتون صلاح میدونید.:icon_gol:

حالا نه دیگه به این خشانت:ws3:

لینک به دیدگاه

یه بار تو خیابون یه دختره داشت سر اونی که مزاحمش شده بود جیغ میزد. مامانم برگشت گفت برای چی به روی خودش آورد. تا دم خونه باهاش بحث کردم که چرا نباید از خودش دفاع کنه و مامانم هی میگفت نباید صداشو دربیاره چون برای خودش بده.

تو این مملکت این قربانیه که باید شرمنده باشه.

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...