SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ محمد فاضلی – استادیار جامعهشناسی دانشگاه مازندران توسعه معانی و مصادیق متفاوتی دارد لیکن خیلی مختصر میتوان آنرا واکنشی انسانی و اجتماعی به تشخیص نامطلوب بودن وضع جاری و انجام اقداماتی برای رسیدن به وضع مطلوب تلقی کرد. وضع جاری در حوزههای اقتصاد، جامعه، فرهنگ یا سیاست میتواند از جهات مختلف نامطلوب تشخیص داده شود و از همینرو اقداماتی برای بهبود این وضعیت انجام گیرد و بر همین اساس صورتهای مختلف توسعه نظیر توسعهی اقتصادی، توسعهی اجتماعی یا توسعهی سیاسی پدید میآید. اما آن صورتی از توسعه که در نظر عموم مردم بیشتر شناخته شده، توسعهی اقتصادی است. جوامع برای رسیدن به توسعهی اقتصادی سه دسته اقدام انجام میدهند: سیاستگذاری، طراحی برنامه، و اجرای پروژه. سیاستها ماهیتی کلان و نرمافزاری دارند و معمولاً کلاننگر هستند. برای مثال، طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانهها نمونهای از یک سیاست است. برنامهها از دل سیاستها بیرون میآیند و افق زمانی مشخصی دارند و خیلی بیشتر از سیاستها عملیاتی شده هستند. پروژهها بخشی از محصول سیاستها و برنامهها هستند که در دنیای واقعی تحقق مییابند، مشهودند و کاربرد ماده و انرژی در آنها آشکار است. برای مثال، کشوری ممکن است سیاست کلی صنعتی شدن را در پیش بگیرد. این سیاست در قالب مجموعهای از چشماندازها، پیشبینیها و قوانین تدوین میشود و میشود آنرا در قالب یک کتابچه ارائه کرد. برای تحقق این سیاست، برنامههای بسیاری تدوین میشود مثل برنامهای برای توسعهی شهرکهای صنعتی، گسترش برخی صنایع، حمایت از صادرات یا توسعهی کارآفرینی. اینها برنامههایی هستند که افقهای زمانی و مختصات اجرایی آنها بسیار محدودتر و عملیاتی شدهتر از سیاست کلی صنعتی شدن است. شهرکهای صنعتی، کارخانجات، سازمانهایی که تشکیل میشوند و تأسیسات دیگری که برای پیشبرد برنامههای مذکور ساخته میشوند، نیروهای انسانیای که آموزش داده میشوند و هر آنچه کار عملیاتی که در این زمینه انجام میگیرد، پروژههای عملیاتی کردن سیاست و برنامه به شمار میروند. همهی سیاستها، برنامهها و پروژههای توسعه را جمعاً اقدام توسعهای (developmental action) میخوانند. سالیانه چندین سیاست، دهها و صدها برنامه و هزاران پروژه برای تحقق توسعه – یعنی بهبود وضعیتهای جاریای که نامطلوب پنداشته میشوند – طراحی و اجرا میشوند. اقدامات توسعهاي ظاهرا ماهيتی فني دارند و تا سه دهه قبل كارشناسان توسعه به ماهيت اجتماعي و تأثيرات گستردهاي كه بر زندگي مردم بر جاي ميگذارند بيتوجه بودند. قریب سه دهه است که مشخص شده اقدامات توسعهای فقط ابعاد فنی ندارند و علاوه بر تأثیرات منفی که بر زندگی مردم به جا میگذارند، موفقیت آنها در دست یافتن به اهدافشان مستلزم لحاظ کردن برخی متغیرهای اجتماعی است. امروز با اطمینان میدانیم که موفقيت يك اقدام توسعهاي در اغلب موارد مستلزم لحاظ كردن پيشزمينه اجتماعي اقدام است. سدهاي بسياري هر سال ساخته ميشوند كه مردم ساكن در منطقه مخزن سد بايد منطقه را ترك كنند؛ كانالهاي آبياري بسياري ساخته ميشوند كه كاربران روستايي اين كانالها از عوارض ساخت آن ها شكايت دارند يا قادر به استفاده كارآمد از آنها نيستند؛ دولتها سياستهاي گستردهای در زمينهی كنترل مصرف سوخت، هدفمند کردن يارانهها، دادن تسهيلات مالي و اعتبارات، واگذاري منابع طبيعي، ساخت پالایشگاه و تأسیسات نفت و گاز، توسعهی توریسم، کشیدن جادهها و پروژههای خطی مشابه نظیر ریلها و خطوط لوله و انبوهي از اقدامات ديگر برنامهریزی و اجرا میکنند كه همگي تأثيراتي بر زندگي مردم به جا ميگذارند. تا زمانی که تصور میشد اقدامات توسعهای مقولاتی فنی هستند و باید بیش از هر چیز به ارزیابی اقتصادی و فنی آنها توجه کرد، بحث ارزیابی تأثیر اجتماعی به میان نیامده بود. از میانهی دههی 1960 ابتدا بحثهایی دربارهی تأثیرات زیستمحیطی اقدامات توسعهای مطرح شد. تأثیرات زیستمحیطی در آن زمان چنان آشکار شده بود که نمیشد آنها را انکار کرد. لذا به تدریج حوزهای از دانش گسترش یافت که امروزه ارزیابی تأثیر زیستمحیطی (Environmental Impact Assessment-EIA) خوانده میشود. ارزیابی تأثیر زیستمحیطی بر پیشبینی کردن تغییراتی که هر اقدام توسعهای در طبیعت ایجاد میکند و تأثیراتی که این تغییرات بر کلیت اکوسیستم باقی میگذارد میپردازد و میکوشد راههای جبران کردن خسارات وارد بر طبیعت و عواقب کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت آنها را برآورد کند. امروزه استانداردهای گستردهای در زمینهی ارزیابی تأثیر زیستمحیطی تدوین شده و اکثر کشورها دارای قوانینی برای رعایت استانداردهای زیستمحیطی هستند. ارزیابی تأثیر اجتماعی (Social Impact Assessment-SIA) دیرتر از ارزیابی تأثیر زیستمحیطی پدید آمده و محصول آگاه شدن بر تأثیرات مخرب اقدامات توسعهای بر زندگی انسانی و اجتماعی است. اقدامات توسعهای در کنار منافعی که برای گروههای اجتماعی دارند، چند خصیصهی دیگر نیز دارند: 1. تأثیرات اقدامات توسعهای به سه دستهی مستقیم، غیرمستقیم و انباشتی تقسیم میشود. نفع داشتن تأثیرات مستقیم ابداً به معنای سودمند بودن تأثیرات غیرمستقیم یا انباشتی نیست. بنابراین ضروری است که تأثیرات غیرمستقیم و انباشتی هر اقدامی به دقت تحلیل شود و نتیجهی درازمدت آنها برای جوامع تحلیل گردد. ساخت یک اتوبان در کوتاهمدت فاصلهی دو نقطه را کاهش میدهد اما معلوم نیست در درازمدت چه تأثیری بر مردم نواحی اطراف بزرگراه یا اکوسیستم متأثر از بزرگراه خواهد داشت. 2. فواید ناشی از اقدامات توسعهای برای همهی گروههای جامعه یکسان نیست. بهعبارتی، برخی مردم و گروهها از برخی اقدامات سود میبرند و همین اقدامات به زیان گروه دیگری تمام میشود. ساخت بزرگراه برای دارندگان اتومبیلهای شخصی مناسب است اما معلوم نیست که برخی شهروندان بهطور کلی بازندگان ساخت بزرگراه نباشند. 3. برخی اقدامات توسعهای ماهیتاً مثبت هستند و هیچ زیانی از جانب آنها متوجه کسی یا گروهی نمیشود، لیکن موفقیت آنها در دست یافتن به اهداف مثبتشان نیازمند مشارکت اجتماعی و مجموعهای از زمینهسازیهای اجتماعی است که بدون آنها اگرچه زیانی حاصل نمیشود ولی هزینهی صرف شده برای اقدام هدر میرود و به نتیجهی مثبت نمیرسد. ارزیابی تأثیر اجتماعی حوزهای از دانش علوم اجتماعی است که با کمک فعالیت میانرشتهای میکوشد تا تأثیرات منفی ناشی از اقدامات توسعهای را قبل از آنکه این اقدامات عملی شوند پیشبینی نماید و برنامهای برای اجتناب از آنها یا تعدیلشان پیشنهاد کند. همچنین شرایطی را که از نظر اجتماعی باید مهیا شود تا اقدامات توسعهای به نتایج مثبت خود برسند را مشخص میسازد. اما ارزیابی تأثیر اجتماعی سه کارکرد بااهمیت دیگر نیز داراست: 1. با استفاده از روشهایی که تحت عنوان روشهای مشارکتی خوانده میشوند، نظر مردم دربارهی اقدامات توسعهای شناسایی شده و سعی میشود علاوه بر نظرات کارشناسان، دیدگاههای مردم نیز در برنامهریزی و اجرای اقدامات توسعهای وارد شود. 2. موفقیت عمدهی اقدامات توسعهای به مشارکت فعال مردم نیاز دارد. ارزیابی تأثیر اجتماعی راههای جلب مشارکت مردم را بررسی کرده و نشان میدهد تحت چه شرایطی مردم آمادهاند با رضایت در به ثمر رسیدن اقدامات توسعهای همکاری کنند. 3. ارزیابی تأثیر اجتماعی سبب میشود تا شرایط اجتماعی ناشی از هر اقدام توسعهای – عوارض مثبت و منفی، و گروههایی که از اقدام توسعهای زیان میکنند یا سود میبرند – مشخص شود. انتشار این یافتهها، بالاخص برای گروههایی که تحت تأثیر این اقدامات قرار میگیرند، سبب میشود افکار عمومی نسبت به پیآمدهای هر اقدام توسعهای آگاهی داشته باشد. این آگاهی، سبب شفافیت در تصمیمگیریها و ایجاد فشار برای پاسخگو شدن مدیران در برابر تصمیمها و اعمالشان میگردد. به این ترتیب، ارزیابی تأثیر اجتماعی مجموعهای از تکنیکها برای شناسایی پیآمدهای ناشی از انواع اقدامات توسعهای است، و همزمان ابزاری انتقادی برای پیشبرد آگاهی عمومی، شفافیت و پاسخگویی در مقولهی توسعه است. این دانش از تکنیکهای علوم اجتماعی برای شناخت پیآمدهای اجتماعی ناشی از هر اقدام توسعهای استفاده میکند، و آگاهیای تولید میکند که میتواند در توسعهی اجتماعی، پاسخگو کردن مدیریت، افزایش کارآمدی و ثمربخشی توسعه، هدفمند کردن تخصیص منابع، کاهش زیانهای ناشی از اقدامات توسعهای و حرکت به سوی توسعهی پایدار کمک کند. ارزیابی تأثیر اجتماعی قریب سه تا چهار دهه در جهان قدمت و بسط و توسعهی جدی آن در ایران کمتر از یک دهه عمر دارد. مهمترین فعالیتها برای توسعهی دانش ارزیابی تأثیر اجتماعی در ایران در دو سال گذشته و توسط شهرداری تهران انجام شده است. اولین «همایش ملی ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاستها، برنامهها و طرحها» نیز در روزهای 28 و 29 مهرماه 1389 در تهران و به همت شهرداری تهران برگزار میشود. این همایش برخی از مهمترین تأثیرات اجتماعی ناشی از توسعهی صنعتی در بخشهای مختلف از جمله صنایع نفت و گاز، توسعهی توریسم، سدسازی و فعالیتهای مدیریت شهری را بررسی میکند. همچنین مباحثی تخصصی در زمینهی روششناسی و جایگاه نظری ارزیابی تأثیر اجتماعی نیز در این همایش طرح خواهد شد. برگزاری این همایش با حضور کثیری از محققان داخلی و حضور برخی از چهرههای برجستهی بینالمللی میتواند گام مهمی برای توسعهی دانش ارزیابی تأثیرات اجتماعی و متوجه ساختن نگاههای سیاستگذاران و مجریان توسعه و همچنین محققان و کارشناسان توسعه به کاربرد این دانش باشد. 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ نشست گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی شهر نشستی با عنوان "ارزیابی تأثیر اجتماعی طرحهای شهری" به گزارش بنانیوز (BanaNews.ir) گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی شهر نشستی را در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران، با عنوان "ارزیابی تأثیر اجتماعی طرحهای شهری" برگزار کرد. در بخش نخست این نشست، دکتر پویا علاء الدینی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بحثی را با عنوان "ارزیابی طرحهای شهری در ایران: برخی تجربهها" مطرح کرد و در بخش دوم، دکتر محمد فاضلی، عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران، به بررسی "نقش ارزیابی تأثیر اجتماعی در تحقق اهداف طرح جامع شهر تهران" پرداخت. ارزیابی طرحهای شهری در ایران: برخی تجربهها این جلسه با بحث دکتر پویا علاء الدینی در مورد معنای ارزیابی در پروژههای توسعه و انواع این ارزیابیها آغاز شد. او در این زمینه گفت: در حال حاضر، در پروژههای توسعه، چند نوع ارزیابی وجود دارد و واژههایی که برای آنها استفاده میشود خیلی با هم تداخل دارند. به عنوان مثال، یک نوع ارزیابی وجود دارد که برای این صورت میگیرد که انسان بفهمد وضعیت جامعهای چگونه است. برای پاسخ به این نوع پرسشها، معمولاً ارزیابیهایی در حد نیازسنجی و امکانسنجی انجام میگیرد. من این قبیل پروژهها را "ارزیابی اجتماعی اولیه" مینامم. گاهی هم حتی بعد از آن امکانسنجی ممکن است پروژه کلی باشد و لازم است پاسخهای دقیقتری داده شوند. یک ارزیابی اجتماعی دیگر هم هست که تلاش میکند تأثیر اجتماعی پروژه را از قبل به نوعی پیشبینی کند که این در ایران کم سابقه است و عموماً سازمانهای بینالمللی آن را به کار میگیرند. این نوع ارزیابی تا حدی هم دشوار و هم هزینهبر است. یک نوع ارزیابی دیگری که در ایران خیلی کم انجام میشود، شیوهای است که به آن "پایش و ارزشیابی" گویند. این نوع ارزیابی از دهه ۸۰ میلادی به بعد در سازمانهای بینالمللی خیلی باب شد. دلیل آن هم این بود که پروژههای توسعهای غالباً دچار مشکل میشدند و به این نتیجه رسیده بودند که باید حین انجام پروژه اطلاعاتی جمع کنند که مطمئن شوند راهی که در پیش گرفتهاند، درست است. پایش و ارزشیابی هم میتواند یک ارزیابی فرایندی باشد و هم میتواند در سطحی بالاتر بررسی کند که پروژه در دست انجام تا چه حد در جامعه تأثیرگذار است. پروژههای خیلی کوچک معمولاً سیستم پایش و ارزشیابی ندارند، چون هزینهبرند؛ اما در پروژههای بزرگتر این ارزیابی معمولاً قسمتی از مدیریت اطلاعات است. من در ایران واقعاً تا امروز ندیدهام که یک سیستم درست پایش و ارزشیابی وجود داشته باشد ولی همه اهمیت آن را میدانند. دیگر اینکه وقتی پروژهای تمام میشود، باید ببینیم چه کارهایی صورت گرفته است. ارزشیابی پروژهها را میتوان به صورت سیستماتیک انجام داد و از روز اول اطلاعات را جمعآوری کرد و دقت داشت که تا انتها همه چیز به درستی ارزشیابی شود. وی افزود: در ایران، از زمان رضاشاه به بعد، برای پروژهها طرحهای توجیهی داشتهایم که مطالعات اجتماعی هم جزئی از آن بوده است و میتوان گفت که این همان نوع مطالعات اجتماعی اولیهاند که موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران انجام میداد. با این وجود، با نگاهی به مطالعات ارزشیابی انجام شده پس از پایان پروژهها، میبینیم که هیچیک از این مطالعات خیلی سیستماتیک نیست. در واقع، پروژهای تمام شده و بعد از آن بررسی میکنند که آیا اثر بدی در جامعه گذاشته یا نه. اخیراً به این مسأله توجه شده ولی به دلیل زمان و هزینهای که باید در مطالعات سیستماتیک انجام شود، این نوع ارزشیابیها همچنان دشوار به نظر میرسند. از سوی دیگر، یک دسته مطالعات هم وجود دارد که در سازمانهای معتبرتر و توسط آژانسهای بینالمللی در ایران انجام شده و بیشتر آنها را پژوهشگران ایرانی انجام دادهاند، مثل ارزیابیهایی که بعد از خاتمه پروژه صورت میگیرد. علاءالدینی در ادامه توضیح داد: ارزشیابی آثار اجتماعی یک پروژه عموماً دو هدف را دنبال میکند؛ یکی اینکه ببیند آیا پروژه توفیق پیدا کرده و به اهداف بزرگ یا کوچکش رسیده یا نه و به خصوص در مورد پروژههای اجتماعی، اینکه تا چه حد پروژه توانسته وضعیت اجتماعی آن منطقه را تغییر دهد. هدف دومی که در ارزشیابی آثار اجتماعی یک پروژه دنبال میشود این است که آثار منفی پروژه را در زندگی اجتماعی مردم بسنجد. انجام این ارزشیابیها در کل چندان ساده نیست؛ به خصوص که پروژههای اجتماعی عموماً در چند مرحله انجام میشوند و نیاز دارند که در طول زمان مورد بررسی قرار گیرند تا ببینیم شاخصها قبل و بعد از پروژه چه تغییراتی میکنند. ولی این کار هم به تنهایی کافی نیست، چون ممکن است جامعه در طول زمان پروژه دستخوش تغییر شود و این تغییری ربطی به پروژه ما نداشته باشد. بنابراین در این نوع ارزشیابیها عموماً به یک گروه شاهد هم نیاز داریم که اغلب پیدا کردن آن دشوار است. علاوه بر این، ما معمولاً نیاز به یک نظریه داریم که ببینیم که انجام یک پروژه خاصچگونه روی جامعه تأثیر میگذارد. در واقع بدون نظریه، بررسی ابعاد مختلف مسأله ممکن نیست و یافتن یک نظریه که بر اساس آن کار ارزشیابی انجام شود نیز در نوع خود دشوار است. به گزارش بنانیوز در این نشست که 7 تیرماه 1390 برگزار شده بود ، سخنران بخش اول این نشست در مورد ابزارهای این نوع ارزشیابیها نیز یادآور شد: مثل تمام مطالعات اجتماعی دیگر، ابزارهای ما روشهای کیفی و کمی هستند. معمولاً برای اثبات یک مسأله روش کمی سادهتر است و مردم در مقابل آن راحتتر توجیه میشوند ولی خیلی مواقع ما نیاز داریم که از روشهای کیفی استفاده کنیم، به خصوص وقتی میخواهیم تغییرات ساختاری را بررسی کنیم. علاوه بر این، در مقابل هر دو روش، به خصوص روش کمی، محدودیتهای دیگری نیز وجود دارد که از جمله مهمترین آنها هزینهبر بودن این طرحهاست. چون باید حداقل در دو دوره زمانی دو مجموعه اطلاعات جمعآوری کنیم. مسأله دیگر این است که اغلب نمیتوان توجیه کرد که چرا به یک گروه خدمات ارائه میشود و گروه دیگر، یعنی گروه شاهد، هیچ خدماتی دریافت نمیکند. در کنار این موارد، مشکل دیگر این است که مشاورانی که برای این پروژهها استخدام میشوند نیز معمولاً در مقاطع کوتاهی با پروژه همراهند و نمیتوانند در طول کار آن را زیر نظر بگیرند. پویا علاء الدینی در بخش دیگری از سخنرانی خود در گروه جامعهشناسی شهر، نوع دیگری از ارزیابی با عنوان "ارزیابی مدیریتی" را مورد توجه قرار داد و در این باره گفت: هدف اصلی این نوع ارزیابی این است که مشکلات احتمالی در پروژههای مشابه آتی رفع شوند. در واقع، ممکن است گاهی یک پروژه آنقدر با مشکل روبرو شود که به کلی پیشنهاد شود انجام آن در آینده متوقف شود. بانک جهانی این نوع ارزیابی را در قالب ارزیابی بهرهبرداران و ذینفعان انجام میدهد. در واقع، معمولاً میزان رضایت بهرهبرداران را مورد بررسی قرار داده و نگاهی هم دارد به اینکه این بهرهبرداران چگونه با پروژه ارتباط برقرار کردهاند. در این زمینه میتوان نظر دستاندرکاران را هم جویا شد. دو پروژهای که بانک جهانی در ایران انجام داده بود، یکی پروژه بازسازی بم بود و دیگری، پروژه بازسازی مناطق زلزله زده در قزوین و زنجان و همدان و کرمانشاه. قرار نیست این پروژهها ارزیابی آنچنانی داشته باشند، بهخصوص اینکه اطلاعات اولیه خوبی جمعآوری نشده است. ولی حداقل کاری که میتوان برای ارزیابی مدیریتی این پروژهها کرد این است که با بهرهبرداران مصاحبه کنیم و از آنها بپرسیم که آیا مردم بم از خانههایی که برایشان ساختهاید راضی هستند و اینکه در طول پروژه چه مشکلاتی وجود داشته و چه گروههایی نتوانستهاند از پروژه منتفع شوند. کار دیگری که در بم انجام شد این بود که با دست اندرکاران و ذینفعان محلی مصاحبه کردیم تا با توجه به اطلاعات آنها برخی مشکلات دیگر را پیدا کنیم. بر این اساس، مثلاً در بم این مشکل را داشتیم که نمیتوانستیم به خوبی متوجه شویم که آیا نارضایتی مردم از پروژه است یا اینکه نوعی نارضایتیهای کلی دارند. شناخت تمایز میان این دو چندان کار سادهای نبود. مثلاً مردم نسبت به خانههایی که برایشان ساخته شده ابراز ناراضی میکردند، ولی نمیگفتند که قبلاً در چه خانهای زندگی میکردند. از سوی دیگر، دستاندرکاران هم به نوعی در مقابل این نوع نارضایتیها موضع میگیرند و بر این باورند که خیلی کار برای مردم کردهاند. به عنوان نمونهای دیگر، مشکل ما در مطالعه قزوین، زنجان، همدان و کرمانشاه، بیشتر مرتبط با هزینه و زمان بود. مسأله این بود که چهار استان مختلف بودند و حدود پنجاه پروژه مختلف روی آنها انجام شده بود. ما در این زمینه فکر میکردیم که شاید اصلاً ارزیابی مدیریتی کافی نباشد. دکتر پویا علاءالدینی در پایان، بحث خود را با تأکید بر ضرورت و نیاز به انجام ارزیابیها در پروژههای گوناگون خاتمه داد و خاطر نشان کرد که در این زمینه راه درازی در پیش داریم و لازم است سازمانهای مجری پروژهها حاضر شوند از روز اول محققان اجتماعی را درگیر کنند تا اطلاعات جمعآوری شوند و در آخر بتوانند بگویند پروژه تا چه حد موفق بود و یا لااقل اینکه دست اندرکاران پروژه راجع به آن چه نظری دارند و آیا در موارد بعدی هم این پروژه باید به همان شیوه انجام شود یا لازم است تغییراتی در آن داده شود. نقش ارزیابی تأثیر اجتماعی در تحقق اهداف طرح جامع شهر تهران در بخش دوم این نشست، دکتر محمد فاضلی، عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران، به طرح بحثی با عنوان "نقش ارزیابی تأثیر اجتماعی در تحقق اهداف طرح جامع شهر تهران" پرداخت. وی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: در دهه ۸۰ میلادی هدف عمده سیاست علمی ریگان در آمریکا، حمله به علوم انسانی بود. او در یکی از سخنرانیهای معروفش میگوید «اصلاً چرا اینقدر باید برای علوم انسانی هزینه کرد؟» این سیاست در آمریکا شکست خورد ولی نمونه آن در ایران تا امروز هم ادامه دارد. من در بحثم در این نشست میخواهم بگویم که اگر در کنار این وعدههایی که در زمینههای مختلف داده میشوند، علوم انسانی و جامعهشناسی نباشد، هیچ چیزی از آنها حاصل نخواهد شد. فاضلی سپس با تمرکز بر "طرح جامع شهر تهران" و تأکید بر این نکته که تحقق اهداف تصویب شده در این طرح، نیازمند شناختهایی از جامعه است که فقط به واسطه علوم اجتماعی امکانپذیر است؛ به توضیح درباره این طرح و چگونگی امکان بهکارگیری دانش جامعهشناسی برای کمک به آن پرداخت. او گفت: این طرح که بیشتر در بعدی کالبدی- فضایی برای شهر تهران ترسیم شده، هفت هدف کلی را در نظر گرفته است که شامل دستیابی به شهری با اصالت و هویت اسلامی در جهت کمک به تعالی انسانها، شهری دانشگاهی، هوشمند و جهانی، شهری سرسبز و زیبا، شاداب و سرزنده با فضاهای عمومی متنوع و گسترده، شهری امن و مقاوم در برابر انواع آسیبها و در عین حال مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح، شهری پایدار و منسجم با ساختار مناسب برای سکونت و فراغت و فعالیت، شهری روان با رفاه عمومی و زیرساختهای مناسب همراه با تعدیل نابرابری و تأمین عادلانه کلیه حقوق شهروندی و بالاخره کلان شهری با عملکردهای ملی و جهانی و با اقتصادی مدرن و مرکزیت امور فرهنگی- پژوهشی میشود. من معتقدم علوم اجتماعی میتواند ما را به این راهها برساند؛ اما اگر مقوله ارزشیابی و جامعهشناسی را جدی نگیریم، اینها همه توهم هستند. وی افزود: این طرح جامع، شروط تحقق پذیری اهداف خود را نیز مشخص کرده است و میگوید محقق شدن اینها تنها با تحقق شرطهایی چون سیاستهای اقتصادی و مدیریت شهری مناسب، داشتن نظام حقوقی و اصلاحات ساختاری برای شهر تهران، تحقق شروط مرتبط با قوه قضائیه، الزامات اجرایی و در حیطه اختیارات شورای شهر بودن امکانپذیر است. این در حالی است که در میان این اهداف و شروط تحقق آنها، هیچ اثری از شناخت اجتماعی دیده نمیشود. هیچ جای این طرح گفته نشده که طرح جامع قرار است در خدمت انسان باشد و به همین منظور ما نیاز داریم که قبل از حذف نابرابریها، صورتهای آن را بشناسیم و برای این کار نظریه داشته باشیم تا آخر بدانیم چگونه قرار است با آن مبارزه کنیم. باید دید وقتی در دنیا گفته میشود که شهری با این ویژگیها میخواهیم، تأکید بر چه آیتمهایی است و منظور از آنها چیست. مطالعهای انجام شده که میگوید اگر قرار باشد شهری پایداری اجتماعی داشته باشد، باید به ۳۸ آیتم بپردازد و در موردش مقوله تولید کند و در فرآیندی به نام "پالایش و ارزشیابی" دائماً نظارت کند و ببیند دادههای جمعآوری شده جدید نسبت به موارد پیشین چه تغییری کرده و این تغییر به چه سمت و سویی بوده است. از جمله این آیتمها، دسترسی به منابع، نیازهای اجتماعی، از بین رفتن تضادهای اجتماعی، ارتقاء فرهنگی، توانمندسازی، مدیریت دانش و ورزش، مردم کم توان، امنیت، جُرم، توسعه مهارتها، چندفرهنگیگرایی، مشارکت، ارتقاء، سازمانهای داوطلبانه، سرمایه اجتماعی، همکاری و اقتصاد است که حتی اقتصاد هم نمیتواند بدون نهادهای دیگر دارای کارکرد باشد. بنابراین پیدایش شهری با آن ویژگیهایی که طرح جامع میگوید احتیاج دارد به اینکه دانش اجتماعی به طور فعال و منسجم در محاسبه پیش شرطهای تحقق طرح گام بردارد و تولید داده کند. فاضلی ادامه داد: بر اساس این ۳۸ اصل، مثلاً گفته میشود که اگر ما میخواهیم جزء سه شهر برتر منطقه آسیای جنوب غربی باشیم، طبیعی است که دستیابی به این هدف نیازمند مردمی است که با غرور مدنی خاص خود متناسب با ساختارهای شهری باشند. بنابراین اضافه شدن آیتم غرور مدنی نیز لازم است. مسأله دیگری که وجود دارد این است که آیتمهایی که تحت عنوان اهداف در طرح جامع گذاشته شده، شاخصسازی نشدهاند و دادههای لازم برای سنجش و پایش اهداف مورد توجه قرار نگرفتهاند. وی همچنین خاطرنشان کرد: برای تحقق چنین اهدافی باید هفت نوع تحلیل اجتماعی را در محیط شهری بهکار گرفت که از میان آنها شهرداری تهران امروز فقط بر یک مورد متمرکز است. این هفت تحلیل در محیط شهری شامل تحلیل تأثیر اقدامات بر کاهش فقر و نابرابری و ایجاد توسعه پایدار عادلانه و گسترش امنیت همه جانبه (اخلاقی، اجتماعی، انتظامی)، تحلیل تأثیرات نامطلوب احتمالی اقدامات، تحلیل تأثیر اقدامات توسعهای بر گروههای اجتماعی، تحلیل واکنش گروههای اجتماعی در مناطق توسعهای، تحلیل پیش شرطهای اجتماعی موفقیت اقدامات، تحلیل میزان تحقق اهداف و اقدامات پیشبینی شده و بالاخره تحلیل توجیهپذیری سرمایهگذاری. دکتر محمد فاضلی در پایان سخنرانی خود در نشست گروه جامعهشناسی شهر انجمن تأکید کرد: در ساخت شهر مهندسان راهکار میدهند ولی نمیتوانند در باب عادلانه بودن راهکارهای خود قضاوت کنند. به عنوان مثال، آنها در این سالها طرح ساخت اتوبانها را دادهاند ولی باید دید آیا با توجه به اینکه عده زیادی در شهر خودرو ندارند، بعد از این سرمایهگذاری برای ساخت اتوبان عادلانهتر است یا مترو و سرویس حمل و نقل عمومی. در واقع، مهندسان میتوانند طرح ارائه کنند و توصیههایی داشته باشند اما نمیتوانند بگویند طرحشان نابرابری را گسترش میدهد یا نه. بنابراین، تحقق انسانی آنچه در طرح جامع تهران مطرح شده، جز از طریق مشارکت فعال علوم اجتماعی در تولید دادههای معتبر برای ارزیابی وضع موجود، پایش و نظارت بر تعیین روند شاخصهای اجتماعی در دوره زمانی اجرای طرح و ارزیابی نهایی در مورد اثرات مثبت و منفی پیش شرطهای اجتماعی طرحهای شهر تهران ممکن نخواهد شد. ما برای اجرای طرح جامع شهر تهران، به شدت به علوم اجتماعی و شناخت وضع موجود و قضاوت در مورد مفاهیم اخلاقی- اجتماعی در جامعهمان، اعم از عدالت و نابرابری و کیفیت زندگی، هویت ایرانی- اسلامی و شهری با غرور مدنی در منطقه آسیای جنوب غربی نیازمندیم. پس از این دو سخنرانی، در بخش مباحثه و تبادل نظر، شرکت کنندگان در این نشست مباحث مختلفی را مطرح کردند که از جمله مهمترین آنها، تأکید بر اهمیت یادگیری مدیران شهری، لزوم در نظر داشتن نقش ارزیابی تأثیر اجتماعی و همچنین ضرورت توجه به تحلیلهای دیگر در کنار این ارزیابیها برای تصمیمگیری درباره طرحها بود. علاوه بر این، در این نشست تأکید شد که ارزیابی تأثیر ماهیتاً تحلیلی اجتماعی بوده و کاملاً امکان دارد به طور طبیعی به تاریخ، اقتصاد و فرهنگ اجتماع مورد نظر طرح وارد شود و نمیتوان آن را به نوعی تحلیل فنی شبه مهندسی تقلیل داد. منبع: انجمن جامعه شناسی ایران 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ کنفرانس ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران کنفرانس ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران در دومین روز برگزاری، دوشنبه ششم دی ماه، بعد از تلاوت قرآن مجید، با سخنرانی دکتر داور شیخاوندی با عنوان «ناگفتههای پژوهش جامعوی آغازین در ایران» آغاز شد. دکتر شیخاوندی در بحث خود، با اشاره به زمان نسبتا زیادی که از تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی میگذرد، گفت: بسیاری از کنشهای پژوهشی، در جریان اجرا، به برخی از رویدادهایی برخورد میکنند که ارتباط مستقیمی با برنامه پیشبینی شده پژوهش ندارند و در گزارش نهایی منعکس نمیشوند؛ ولی بازگویی و یادآوری آنها برای پژوهشگران گذشته، حال و آینده میتواند آموزنده باشد. وی افزود: پژوهشهای آغازین جامعوی که اغلب به سرپرستی فنی پل ویی، کارشناس و پژوهشگر فرانسوی و مامور در موسسه تازه تأسیس «مطالعات و تحقیقات اجتماعی»، در شهرهای آبادان، اهواز، تهران انجام گرفت، خالی از این به اصطلاح «ناگفتهها» نبوده است. وی در ادامه به ناگفتههایی از مشارکت خود در این پژوهشهای جامعوی نیز اشاره کرد. میزگرد پیشینه و کارنامه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ادامه این کنفرانس، میزگرد پیشینه و کارنامه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، با مدیریت دکتر سید ضیاء هاشمی در سالن ابن خلدون آغاز به کار کرد. دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر غلامعباس توسلی و دکتر احسان نراقی از اعضای این میزگرد بودند. در این جلسه، ابتدا دکتر هاشمی گزارشی از تاریخچه تأسیس و فعالیت این موسسه ارائه کرد. وی خاطر نشان کرد: این موسسه در سال ۱۳۳۷ به منظور بررسی و شناخت ویژگیها و مسائل اجتماعی ایران و نیز تربیت کارشناسان و متخصصان علوم اجتماعی کشور، به همت دکتر محمد حسین صدیقی و دکتر احسان نراقی تشکیل شد. در آن روزگار تمام سرمایه علوم اجتماعی ایران به حضور و فعالیت چند کارشناس و استاد در نظام دانشگاهی و سیاستگذاری محدود میشد. ولی با آغاز و توسعه فعالیت این موسسه، به سرعت دانش اجتماعی در ایران گسترش یافت و مطالعات اجتماعی در کنار آموزشهای آکادمیک و کاربردی، رشد کرد و تلاش و انگیزه برای همت دست اندرکاران، باعث توفیقات چشمگیری در تحقق اهداف موسسه شد. در این میان، ضعف و خلاء علمی موجود و نیز انحصار دانش و پژوهش اجتماعی کشور در این موسسه، برجستگی و درخشندگی ویژهای به عملکرد آن میداد تا اینکه به تدریج نهادهای علمی-پژوهشی دیگری شکل گرفت. دکتر هاشمی همچنین اظهار امیدواری کرد که این مرکز بتواند رسالت و ماموریتهای جدیدی متناسب با اقتضائات و نیازهای اجتماعی و علمی روز برای خود در سالهای آینده داشته باشد. وی گفت: به زودی تدوین تاریخ شفاهی موسسه به اتمام میرسد تا محققان و اساتید و دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند. در ادامه این میزگرد، دکتر غلامعباس توسلی با نقد شکاف میان نسلهای مختلف علوم اجتماعی گفت: تولید و ارتقاء علم مقتضیاتی دارد و این مسأله از سلسله قواعدی پیروی میکند که در روابط متقابل اساتید و محققان شکل گرفته است. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در آغاز پیدایش از سال ۱۳۳۷، روند رو به رشدی داشت. مدیر فعال و جوان این موسسه، دکتر احسان نراقی، علاوه بر اینکه در رشته جامعهشناسی تحصیل کرده بود، دارای ارتباطات و تعاملات قوی بود و توانست در سطح ملی و بین المللی (یونسکو و سازمان ملل) موسسه را معرفی و طرحهایی را برای آن جذب کند. این عوامل دست به دست هم دادند تا این روند رو به رشد شکل بگیرد. آموزش، پژوهش و مشاوره، سه هدف اصلی موسسه در آن زمان بود و موسسه با جذب محققین آماتور، پژوهشگرانی زبده و تیمهای تحقیق تربیت میکرد اما رفته رفته که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تأسیس شد، به سرعت بخشهای تحقیقاتی موسسه رو به افول رفت. دکتر توسلی همچنین یادآور شد که در دوره قبل از انقلاب، حدود ۳۴۹ طرح نحقیقاتی در این موسسه انجام گرفته است. دکتر تقی آزاد ارمکی سخنران بعدی این میزگرد نیز در صحبتهای خود، تأکید کرد که تأسیس و فعالیت موسسه مطالعات وتحقیقات اجتماعی را معطوف به یک سوال بنیادی نبود و همین عامل سبب کاهش و کم رنگ شدن فعالیتش در دورههایی خاص و ناتمام ماندن کار آن بوده است. به نظر دکتر آزاد ارمکی، سه هدف موسسه، یعنی آموزش، پژوهش و مشاوره مسأله قلمداد نمیشود. او گفت: اگر به مکتب شیگاگو نگاه کنیم مسأله مرکزی دارد که در منشها و فعالیتهای این مکتب جلوهگر است. این در حالی است که ما اهداف سازمانی را با کانون مسألهای فعالیت یک موسسه تحقیقاتی و آموزشی جایگزین کردهایم و این یک مشکل بزرگ است. او همچنین از رواج رویکردهای غیر مسأله محور در جامعهشناسی یاد کرد و گفت: این موسسه از ابتدای تأسیس به مسائل جامعه ایرانی بیاعتنا بوده و لذا با سلطه موضوع مداری و یا تفسیر مداری مواجه شده است واین باعث میشود ساحت بوروکراتیک بیش از دیدگاهها و نظرات بر فعالیتهای موسسه غلبه داشته باشد و در نهایت، گام مهم پژوهشی و تحقیقاتی آغازین ناتمام میماند. در بخش بعدی این میزگرد، دکتر احسان نراقی نیز با اشاره به چگونگی تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، گفت: من بعد از پایان تحصیلاتم به ایران آمدم و با آقای دکتر صدیقی ملاقات کردم و با مشارکت ایشان و تشکیل جلسات متعددی با ریاست دانشگاه تهران در آن زمان، توانستیم موسسه را بعد از چند ماه تأسیس کنیم و تقریبا بدون هیچ بودجهای، حدود دو سال به فعالیت ادامه دادیم. بعد از گذشت دو سال، طی بازدید ریاست سازمان برنامه و بودجه وقت از موسسه، بودجهای به فعالیتهای آن اختصاص یافت و از سالهای بعد نیز دانشگاه بودجهای را به موسسه پرداخت کرد. از همان ابتدا، بنای کار و فعالیت موسسه تکیه بر بودجه دولتی نبود. لذا با موسسات دیگری برای انجام کارهای پژوهشی قرارداد بسته شد و به این ترتیب فعالیت موسسه گسترش یافت و بودجه آن بیشتر شد و توانستیم محققان بیشتری جذب کنیم. میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش، با مدیریت دکتر سید مهدی آقاپور، در ساعت ۹ صبح روز دوشنبه در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. در ابتدای جلسه، دکتر سید مهدی آقاپور، مدیر این میزگرد، با طرح این سؤال که آیا اساساً میتوان ورزش یا تربیت بدنی را به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی دانست، بحث خود را آغاز کرد. او گفت: در بحث نظری، یعنی در محیطهای علمی و آکادمیک، چه در حوزه علوم اجتماعی و چه در حوزه علوم ورزشی، چندان کار نظری مهمی انجام نگرفته است. در علوم ورزشی با توجه به تسلط رویکرد حرکتی و مهارتی و گرایشهای علمی در حوزه فیزیولوژی و رفتار حرکتی، موضوع ورزش به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی از لحاظ نظری و عملی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که اگر بخواهیم روی پژوهش و تحقیق در این زمینه اقدام کنیم، در درجه اول باید روی این مقوله صحبت کنیم که آیا ورزش پدیده فرهنگی، اجتماعی هست یا نه؟ وی سپس با بیان این مطلب که بودجههای ورزشی در مجراهای سالم و مناسب هزینه نمیشوند و در حوزه پژوهش در امر ورزش نیز وضع بدینگونه است، مباحثی را ارائه کرد. در ادامه، دکتر علی بهرامی ورزش را به عنوان یک پدیده فرهنگی فراگیر که میتواند در عرصههای مختلف جامعه اثرات مثبتی بگذارد و در روند زندگی تأثیرات خوب و مناسبی به لحاظ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند، مورد بررسی قرار داد. او همچنین گفت: در موضوع پژوهش، باید به هدفمندی عمیقتر، موضوعات کاربردیتر و بحث بومیسازی بر اساس نیازهای جامعه فعلی تأکید شود و چنانچه بخواهیم گامهای مؤثری در رابطه با پژوهش در ورزش برداریم، باید ارتباطمان را با جامعه بیشتر کنیم. بهرامی همچنین بخش بعدی سخنان خود را به بحث درباره لزوم برقراری ارتباط دانشگاهها و نظریهپردازان با جامعه برای شناخت نیازها و مسائل پرداخت. در ادامه، دکتر فردوسی از دیگر اعضای میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش نیز با توجه به رشته تخصصی خود در حوزه بالینی و روانشناسی سلامت، خلأ بین رشتهای میان حوزههای مختلف در علوم اجتماعی را مورد توجه قرار داد. او همچنین تأکید کرد که لازم است فرایند رشد در مراحل مختلف زندگی را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دهیم و در این میان شاخصههای فرهنگی تأثیرگذار در زندگی و رشد فرزندانمان را پیدا کنیم. در بخش پایانی این میزگرد، دکتر محمد مهدی رحمتی عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در مورد بحث جامعهشناسی ورزش یا نگاه فرهنگی و اجتماعی به ورزش، گفت: متأسفانه یکی از خلأهای مهمی که در کشور ما، در جامعهشناسی به طور عام و در جامعهشناسی ورزش به طور خاص، وجود دارد، عدم شناخت صحیح مسأله و عدم برخورد مناسب با مسأله اجتماعی است. نوع نگاهی که در ورزش ما وجود دارد، یک نگاه مناسکی است؛ یعنی فقط در قالب شعر و شعارهای زیبا و اخلاقی ادعاهای زیادی مطرح میشود اما در عمل، از آنجا که اساسا اعتقادی وجود ندارد که با مسألهای اجتماعی روبرو هستیم، این مسائل حالتی تزئینی پیدا کردهاند. نمونهای بارزی از این بحث، از نظر دکتر رحمتی، باشگاههای ورزشی در کشور هستند که فقط نام فرهنگی را یدک میکشند. میزگرد طرحهای ملی و توسعه کشور یکی دیگر از میزگردهایی که در روز دوم کنفرانس، در سالن ابن خلدون برگزار شد، میزگرد طرحهای ملی و توسعه کشور بود که مدیریت آن را دکتر سوسن باستانی بر عهده داشت و دکتر سیدحسین سراجزاده، دکتر افسانه کمالی، دکتر محسن گودرزی و مهندس حقیقی اعضای آن را تشکیل میدادند. میزگرد پژوهشهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی بعدازظهر روز ششم دی ماه، میزگرد پژوهشهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی در تالار ابن خلدون با سخنان دکتر نعمتالله فاضلی، مدیر میزگرد، در گرامیداشت یاد و خاطره دکتر عبداللهی شروع شد. سپس دکتر خانیکی به عنوان اولین سخنران این جلسه، مسأله مورد بررسی خود را ارتباطات و نسبت آن با سایر حوزههای علوم اجتماعی مطرح و به بیان تجربه تأسیس «پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه در ایران» در سال ۱۳۵۳ پرداخت. خانیکی در این بازخوانی تاریخی، چهار هدف عمده تأسیس این پژوهشکده را پژوهش نظری در مسائل توسعه و فرهنگ، بررسی مسائل سیاستگذاری ارتباطی، پژوهشهای تجربی در مسائل دگرگونی اجتماعی و رفتاری و مسائل ارتباطات در روابط بینالمللی عنوان کرد. به گفته او، مهمترین نتیجه تحقیقات پژوهشکده این بوده که توسعه، مفهومی کلان است و شرایط خاص جوامع را در نظر میگیرد و بهتر است به جای این الگوی واحد، به الگوی متناوب درباره ایران رسید. سخنران دوم این میزگرد، دکتر سعید ذکایی بود و بحث او به «ویژگیها و ظرفیتهای روششناختی مطالعات فرهنگی در ایران» اختصاص داشت. او سخنان خود را برشی از رشته مطالعات فرهنگی دانست که به مدت ۱۰ سال در دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شد. وی در بحثش، بر اساس تجربه زیسته خود به عنوان مدرس مطالعات فرهنگی، به فراتحلیل پایان نامهها و تحقیقات انجام شده در این رشته پرداخت و این تولیدات علمی را از حیث جهتگیری نظری و رویکردها، روششناسی، زبان و سبک نگارش، و رابطه قدرت و فرهنگ مورد بررسی قرار داد. بر اساس این فراتحلیل، تحلیلهای بازنمایی در اولویت اول موضوعی بودند و بررسی سبک زندگی و خرده فرهنگ، مطالعه ارزشها و هویت و مطالعات مربوط به مصرف در الویتهای بعدی قرار داشتند و مطالعات متن محور غلبه داشت. در پایان، دکتر ذکایی نتیجه گرفت که تأکید بر خصلت عملی تحقیقات مطالعات فرهنگی میتواند راهبردی در خدمت برنامه ریزیهای فرهنگی باشد. دکتر محمد رضایی نیز به عنوان عضو دیگر این کنفرانس، سخنرانی خود را با موضوع «تحقیقات کیفی غیر پاسخگو: نگاهی انتقادی به پژوهشهای کیفی» ارائه داد. وی ضمن تقسیم کار کیفی به کارهای پاسخگو و غیر پاسخگو، این گزاره را مطرح کرد که عمده کارهای کیفی فاقد دغدغه لازم برای بررسی فرایند، نتایج کار موجود است. دکتر رضایی نقد خود را از منظر اعتبار مطرح کرد. فقدان تیتر مستقل برای بیشتر کارها از حیث اعتبار و محاسبه کمی اعتبار از جمله نقدهایی بود که وی به کارهای صورت گرفته وارد دانست. او همچنین پیامد بیتوجهی به مسأله اعتبار را در دو پرسش در مورد اصالت دادههای به دست آمده و مناسب بودن تحقیقات از جنس سیاستگذاری برای این هدف مطرح کرد. دکتر محمود شهابی سخنران بعدی این میزگرد نیز با تأکید بر اهمیت مفهوم «تجربه زیسته» در مطالعات فرهنگی و فمینیستی، به فراتحیل پایان نامههای انجام شده در رشته مطالعات فرهنگی پرداخت. بر اساس تحقیق او، یک چهارم تحقیقات انجام شده در رشته مطالعات فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی، بر تجربه زیسته متمرکز بوده که در آن به گروههای حاشیهای توجه بسیاری شده است. این کارها اغلب پدیدارشناسانه بوده و از روش مبنایی استفاده کردهاند. دکتر شهابی سخنان خود را با این سخن که «اگر مطالعات فرهنگی قرار است امری ساکن نباشد باید به تجربه زیسته اتکا داشته باشد؛ در غیر این صورت، شبیه سایر علوم غیر پویا خواهد شد» به پایان برد. در پایان این جلسه، دکتر فاضلی ضمن تعریف دوباره مطالعات فرهنگی، سه موضوع «گفتمان مطالعات فرهنگی»، «دانش مطالعات فرهنگی» و «رشته مطالعات فرهنگی» را از هم تفکیک کرد و در باب هر کدام توضیحاتی داد. از نظر دکتر فاضلی، گسست بین این سه عرصه، مسألهای است که مطالعات فرهنگی از آن رنج میبرد. میزگرد پژوهش شهری میزگرد پژوهش شهری، ساعت ۱۱ صبح روز دوشنبه ششم دی ماه ۱۳۸۹، به مدیریت دکتر حسین ایمانی، در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. دکتر ایمانی هدف از برگزاری این میزگرد را بررسی و ارزیابی وضعیت تحقیقات شهری در ایران و لزوم پاسخگویی به برخی سوالات در این باره برشمرد. او سپس با طرح مباحث و سؤالاتی درباره چگونگی وضعیت تحقیقات شهری نسبت به سایر حوزهها، قابلیت کاربردی بودن تحقیقات شهری، طرح دستاوردهای تحقیقات شهری، مانند پروژههای اتا. دولتی بودن حدود ۹۰% تحقیقات در کشور و عدم توجه به مسائلی مثل حقوق شهروندی و بالاخره، چالشهای تحقیقات شهری و وضعیت آینده آنها در ایران را به عنوان محورهای اصلی بحث و گفتوگو در این میزگرد را معرفی کرد. در ادامه، دکتر فرهنگ ارشاد رشته سخن را به دست گرفت و با تأکید بر اهمیت تحقیقات شهری و تعداد زیاد آنها در ایران، خاطرنشان کرد که این تحقیقات، آنطور که باید و شاید نتیجه مطلوبی در بر نداشتهاند. وی سپس به بحث در مورد علل مهاجرت از روستا به شهر پرداخت و این مسأله را باعث تغییر در ساختار جمعیتی ایران در طی ۵۰ سال گذشته و افزایش بسیار زیاد میزان شهرنشینی در مقایسه با روستانشینی دانست. دکتر ارشاد خاطرنشان کرد: در جامعه ما، شهرها فقط به لحاظ کمّی افزایش نیافتهاند بلکه در بعد کیفی هم با توجه به تکثر فرهنگی، تحولات عمیقی را ایجاد کردهاند. از نظر او، در چنین شرایطی، چالش ما کمبود پژوهشگر نیست، بلکه مشکل اصلی در حیطه مدیریتی است که وضعیت پژوهش را سر و سامان دهد. در ادامه این میزگرد، مهندس مهدی متوسلی بحثی را در باب پژوهشهای شهری و نقش پژوهشکده مدیریت شهری – روستایی سازمان شهرداریهای کشور را ارائه کرد و با ارائه نتایج تحقیقی که در این زمینه داشته، مهمترین مسائل و مشکلات در حوزه مطالعات شهری را عدم باور و اعتقاد به انجام پروژههای مطالعاتی در بین مدیران و کارشناسان و بهرهبرداران ذکر کرد. سخنران بعدی این میزگرد، دکتر ناطقپور بود در بحث خود، با اشاره به سخنی از امام علی، شهر مناسب را شهری دانست که پذیرای فرد بوده و برای او «امنیت» و «رفاه» را فراهم کند. وی سپس با این مقدمه، به بحث شهروند و شهروندی و چگونگی شکلگیری آن پرداخت و گفت: اگر مدیران شهری ما به این فرمایش امام علی توجه کنند و شهر را به گونهای طراحی کنند که مردم در آن در آسایش، رفاه و امنیت باشند، ما بهترین شهرها را خواهیم داشت و در عین حال، شهروندان نیز الگویی خواهند داشت که خود نیز در ایجاد این آسایش و امنیت و رفاه نقش داشته باشند. در بخش بعدی سخنرانیهای این نشست، مهندس روستا به بحث درباره سکونتگاههای غیر رسمی و حاشیهنشینی پرداخت. او گفت: سکونتگاههای غیررسمی معلول فقر شهری و عمومی شدن آن است و نه صرفاً نتیجه مهاجرت روستایی، چرا که امروز دلایل مهاجرت مانند گذشته نیست. وی همچنین موضوع سکونتگاههای غیررسمی را طبق گزارش سازمان ملل، چالش اصلی هزاره سوم معرفی کرد. سخنران پایانی این جلسه، دکتر محمد شیخی بود که به مسأله میزان تأثیرگذاری پژوهشهای شهری در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها پرداخت. میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی در ساعت ۱۶، روز دوشنبه، ششم دی ماه ۱۳۸۹ در سالن ابنخلدون به مدیریت دکتر محمدعلیحاضری برگزار شد. در این میزگرد، ابتدا دکتر حاضری به ارائه تصویری از انواع مطالعات روششناسی انقلاب پرداخت. او با اشاره به یک مجموعه دو جلدی که به اتفاق همکاران خود در این حوزه منتشر کرده و در آن ۱۰۰ کتابی که راجع به انقلاب و ۱۶۵ مقاله مرتبط انقلاب اسلامی به لحاظ روششناختی مورد مطالعه قرار گرفته است، به بیان ویژگیهای روششناختی این مطالعات پرداخت. در ادامه، دکتر محمدرضا طالبان تقسیمبندیای را نسبت به انواع مطالعات موجود در یک حوزه انجام ارائه داد و به بررسی تفاوتهای مطالعه آماری، مطالعه موردی و مطالعات تطبیقی– تاریخی در مواجهه با انقلاب ایران پرداخت. سخنران بعدی این میزگرد، دکتر مصطفی مهرآیین بود که بحث خود را به موضوع نسبت مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی انقلاب در مطالعات انقلاب ایران اختصاص داد. در ادامه، دکتر حمیدرضا جلاییپور به بحث از منظر نظم و انقلاب پرداخت و در این زمینه خاطرنشان کرد که کارهای تحقیقی در خصوص پیامدهای طولانی مدت انقلابها، بسیار کمتر از سایر موضوعات بودهاند. او همچنین در این نشست، به ارائه بحثی در زمینه انسجام و نظم اجتماعی در مباحث تئوریک جامعهشناسی و تطبیق آن با وضعیت اکنون ایران پرداخت. دکتر سعید معیدفر نیز به عنوان دیگر سخنران میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی، گفت بر این باور است که در ایران، محققان پس از نوشتن این همه کتاب و مقاله در زمینه انقلاب سال ۵۷، هنوز به تئوری قابل توجهی نرسیدهاند که بتوانند بر اساس آن توضیح دهند که این انقلاب برای جامعه ایران چه پیامدهایی داشته و آن را به چه سمتی میبرد. وی همچنین بر لزوم توجه به مباحث جامعهشناسی تاریخی در مطالعه انقلاب ایران تأکید کرد. سخنران پایانی این میزگرد دکتر ملکوتیان بود که در بحث خود، به لزوم شناخت انقلاب اسلامی و مقتضیات آن با باورها و ارزشهای انقلابی پرداخت. وی با اشاره به این موضوع که در دنیا عموما طی سالهایی که آرامش بیشتری حاکم بوده، درگیریهای انقلابی رخ داده است؛ خاطرنشان کرد که همه کشورهای پیشرفته انقلاب را تجربه کردهاند و یکی از دلایل کم بودن تحلیلها و نوشتهها در مورد انقلاب، این است که عموما انقلابها برخلاف بازی سلطه جهانی رخ دادهاند. میزگرد پژوهش در جامعهشناسی پزشکی و سلامت میزگرد پژوهش در جامعهشناسی پزشکی و سلامت، ساعت ۱۴ روز دوشنبه ششم دی ماه ۱۳۸۹ در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران با مدیریت دکتر فاطمه جواهری برگزار شد. در ابتدای این جلسه، دکتر جواهری با ابراز خرسندی از توسعه قابل ملاحظه حوزه و قلمرو جامعهشناسی پزشکی در طی سالیان گذشته، چه از بعد کمّی و چه کیفی و همچنین اسستقبال خوبی که اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی و جامعهشناسی به مطالعات حوزه پزشکی انجام دادهاند، از روند رو به رشد پایان نامهها و کارهای پژوهشی در زمینه جامعهشناسی پزشکی و جامعهشناسی بدن و سایر حوزههای معطوف به این قلمرو سخن گفت و این مهم را ثمره رشد جامعهشناسی دانست که نه تنها در پیکره اصلی خود توسعه یافته، بلکه در زیر شاخهها نیز رشد پیدا کرده است. وی با این مقدمه، رسالت این میزگرد را مرور فعالیتهای پژوهشی در عرصههای مختلف و معرفی تازهترین تحقیقاتی که هنوز به مرحله چاپ نرسیدهاند، عنوان کرد. پس از سخنان مدیر میزگرد، دکتر عالیه شکربیگی، به عنوان نخستین سخنران، به ارائه نتایج پژوهشی که با عنوان فراتحلیل پژوهشهای اجتماعی در مراکز تحقیقاتی صدا و سیما با توجه به مقوله سلامت انجام داده بود؛ پرداخت. او گفت: پس از جمعآوری پژوهشها از مراکز تحقیقاتی صدا وسیما متوجه شدیم که کارهای صورت گرفته در مقوله سلامت بسیار کماند و این امر در واقع، نتیجه بیتوجهی سیاستگذاران در سازمان وسیعی مانند صدا و سیما به مسأله مهم سلامت است. وی سپس مسأله ارتباطات و سلامت عمومی را به عنوان یکی از مهمترین موارد مورد بررسی در پژوهش خود، مورد توجه قرار داد. در ادامه این میزگرد، دکتر شیرین احمدنیا بحثی را درباره سابقه پژوهشها در حیطه موضوعات مطالعاتی جامعهشناسی پزشکی و سلامت ارائه کرد. وی در این رابطه، حضور جامعهشناسان را در عرصه مطالعات جامعهشناسی پزشکی و سلامت بسیار کم و ناچیز ارزیابی کرد و عدم موازنه در پرداختن به مسائل و موضوعات حیطه سلامت، بهداشت و پزشکی، از منظر جامعهشناختی را در مقایسه با دیگر حوزهها، به عنوان یک نقیصه مورد بررسی قرار داد. سخنران بعدی این میزگرد، دکتر جعفریان (متخصص بیهوشی) و از مؤسسین مرکز مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و طب مکمل بود که در بحث خود، به طب عوام (عامیانه) و منشأ آن پرداخت و در این رابطه، تجارب عامه را در شکلگیری این دانش مهم ارزیابی کردند. در ادامه دکتر سید علی شفیعی (پزشک) به حوزههای مختلفی که پژوهشهای جامعهشناختی اعتیاد قابلیت ورود به آن را دارند و وضعیت پژوهشهای جامعهشناختی در این زمینه در ایران پرداخت. سخنران پایانی این میزگرد، مریم مهرابی بود که مطالعات پژوهشی و سیاستهای نوین در قلمرو سلامت و جامعه را مورد بررسی قرار داد. او گفت: با توجه به اینکه مطالعات پژوهشی اجتماعی در حوزه سلامت گسترش یافته و باب جدیدی در سیاستها ایجاد شده، اینها باعث تحولاتی در نظام سلامت در ایران و جهان شده است و این به آن معنا نیست که ما به یک رویکرد عملی و اجرایی رسیده باشیم، بلکه فقط تغییری در سیاست گذاریهاست. میزگرد پژوهش در مسائل زنان میزگرد پژوهش در مسائل زنان آخرین میزگرد کنفرانس ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران بود که با حضور دکتر شهلا اعزازی مدیر گروه مطالعات زنان انجمن، دکتر محبوبه پاک نیا استاد دانشگاه و عضو پژوهشکده الزهرا، فریده ماشینی کارشناس ارشد مطالعات زنان و عضو مرکز مطالعات و تحقیقات تعلیم و تربیت و دکتر افسانه وارسته فر از اساتید گروه مطالعات زنان دانشگاه رودهن در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی تشکیل شد. در ابتدای این نشست، دکتر اعزازی با بیان تاریخچهای مختصر از تلاشهای فعالان جنبش زنان ایران، گفت: انجمنهای زنانه شیوههای مختلفی در ارائه مطالبات خود داشتهاند و گاه رسمی و گاه غیر رسمی خواستههای خود را پیگیری میکردند. وی در ادامه گفت: ایجاد رشته مطالعات زنان نتیجه درک این ضرورت بود که جنبش زنان باید از لحاظ نظری هم تقویت شود و برای اینکه بتوانیم در جهت بهبود وضعیت زنان گام برداریم، باید نظریههای علمی در مورد زنان را هم بشناسیم که با اوج گیری مطالبات زنان پس از کنفرانس پکن ۱۹۹۵، رشته مطالعات زنان در دانشگاهها و پژوهشکدهها و دفاتر امور زنان در وزارتخانههای بهداشت، آموزش پرورش و کشور ایجاد شدند که مجموعهای از پژوهشهایی را شکل دادند و هدف این نشست نیز بررسی نتیجه این تحقیقات و تاثیر آن بر وضعیت زنان است. دکتر محبوبه پاکنیا اولین سخنران این میزگرد، با اشاره به اینکه ادبیات یک کشور نشان دهنده فرهنگ آن کشور است و ادبیات ما نیاز به خوانش مجدد دارد، رویکرد پژوهشی خود را مطرح کرد و در ادامه سخنان خود، با تأکید بر تأثیر متن در جامعه، گفت: بزرگان ادبیات کلاسیک ما دغدغه مسائل زنان را نداشتند و در حقیقت متأثر از فضای جامعه بودند. در ادبیات معاصر نیز اشعار و رمانهای بسیاری در بازار وجود دارد که خالی از کلیشهها نیست. زنی که در این ادبیات تصویر میشود، یا بر همه فائق میآید و ابر انسان است یا زنی است که چهرهای مفلوک و بیچاره دارد. در حقیقت زنهای ما در ادبیات واقعی نیستند. وی در پایان سخنان خود، گفت: کار فرهنگی در رشته مطالعات زنان بسیار لازم است، باید ادبیات را به چالش کشید و بدانیم حقیقتا به دنبال چه هستیم؟ فریده ماشینی کارشناس ارشد مطالعات زنان نیز یکی دیگر از سخنرانان این میزگرد بود که با اشاره به فعالیتهای مرکز مطالعات تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش، گفت: گروه پژوهشی مطالعات زنان در سال ۷۸ به جمع مرکز تعلیم و تربیت پیوست که هدف آن پژوهش بر سه محور زیر «دختران دانش آموز»، «زنان فرهنگی» و «جنسیت در آموزش و پرورش» بود. وی خاطر نشان کرد که مطالعاتی که قبل از پیوستن این گروه در این مرکز انجام شده، کور جنس بوده و مسائل زنان را نمیدیدهاند. اما پس از سال ۷۸ تحقیقات تاثیر گذاری در زمینه زنان در این مرکز انجام شد. وی به نتیجه تحقیقی اشاره کرد که نشان میداد با اینکه دختران در سراسر کشور در تمام رشتههای تحصیلی از نظر نرخ قبولی در وضعیت بهتری قرار دارند اما از لحاظ رضایت از جنس خود، هوش هیجانی و خودکارآمدی در وضعیت پایینتری نسبت به پسران به سر میبرند. ماشینی در ادامه سخنان خود، با اشاره به آسیبهای پژوهش در ایران، بیان کرد: ما پژوهش نمیکنیم که به دانش ما از جامعه افزوده شود. بنابراین نتیجه پژوهشهای ما استفاده کاربردی ندارند و در گنجهها میمانند. وی همچنین گفت: در مراکز دولتی طرح شما از طرف کسانی مورد بررسی قرار میگیرد که به مسأله زنان اهمیت نمیدهند. در تأمین اعتبار، مسائل زنان از اولویت برخوردار نیست و معمولا تلاش میشود در مسائل زنان در حوزه خانواده ادغام شود و در نهایت معمولا بر پژوهش با موضوع زنان دید مخاطرهای و نگاه کنترلی دیده میشود. دکتر افسانه وارسته نیز به عنوان آخرین سخنران این نشست، با اشاره به آسیبهای موضوعات پایان نامهها، گفت: تمرکز زیادی بر موضوعاتی چون آموزش، بهداشت و اشتغال در پایان نامهها وجود دارد که اغلب آنها تکراری است. دانشجویان ما جسور نیستند و جسارت تحقیق بر موضوعات نو و بدیع را ندارند، در حقیقت این کل آموزش و پرورش ما جسارت تفکر را آموزش نمیدهد. از طرفی در دانشگاهها نیز طرحهای دانشجویان توسط کسانی مورد ارزیابی قرار میگیرد که درک درستی از مسائل زنان ندارند و این مساله نیز بسیار تاثیر گذار است. وی در پایان سخنان خود، از سلطه روش کمی بر روشهای دیگر انتقاد کرد و گفت: اغلب پژوهشها کمیزدهاند و بیشتر به بررسی تأثیر یک متغیر راحت الوصول بر یک متغیر راحت الوصول دیگر میپردازند. در حالی که در حوزه مطالعات زنان، ما بیشتر به شناخت موضوع نیاز داریم نه فرضیه دادن و در این راه باید از روشهای خلاقانهتری بهره بگیریم. 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ طرح های شهری نیازمند دانش اجتماعی ضمیمه اجتماعی روزنامه اطلاعات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ ازریابی تاثیرات اجتماعی SIA چیست؟ الهام هومین فر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ اصل های ارزیابی تاثر اجتماعی اصل های بین المللی برای ارزیابی تاثیرات اجتماعی فرانک ونکلی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ کارگاه آموزشی اتا دکترها فاضلی و پاک سرشت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ کارگاه آموزشی اتا دکتر پاک سرشت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ گزارش کارگاه آموزشی ارزیابی تاثیرات اجتماعی طرحهای شهری برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ اتا ، ساخت گرمخانه در منطقه 16 تهران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۸ اتا ، سرای محله ، تهران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده