Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۸ نتایج یک پژوهش نشان میدهد که فقط بازگرداندن جنگلهای طبیعی میتواند در مبارزه با افزایش کربندیاکسید اتمسفر و تغییرات اقلیمی مؤثر باشد. طرحی که هدف آن سه برابر کردن سطح زیر کشت گیاهان است، اهداف اقلیمی ۱/۵ درجهای را برآورده نخواهد کرد. سیمون لوئیس و همکارانش در پژوهشی نشان دادهاند که جنگلهای طبیعی میتوانند این اهداف را برآورده سازند. حفظ هدف جهانی افزایش دمای زمین تا حداکثر ۱/۵ درجهی سانتیگراد، مستلزم حذف مقادیر زیادی کربندیاکسید از اتمسفر و نیز کاهش قابلتوجه در میزان انتشار گازهای گلخانهای است. طبق برآورد مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی (IPCC)، تا انتهای این قرن باید حدود ۷۳۰ میلیارد تن کربندیاکسید از اتمسفر حذف شود (معادل ۷۳۰ پتاگرم کربندیاکسید یا ۱۹۹ پتاگرم کربن). این مقدار برابر تمام کربندیاکسید منتشرشده در کشورهای ایالات متحده آمریکا، انگلیس، آلمان و چین از زمان انقلاب صنعتی است. احیای جنگل در زمینهای سوختهی استان کلیمانتان در اندونزی کسی نمیداند که دقیقا چگونه باید چنین مقدار زیادی کربندیاکسید را از اتمسفر حذف کرد. جنگلها ممکن است تاثیر داشته باشند. بهدامانداختن کربن در اکوسیستمها در این رابطه، راهی تاییدشده، ایمن و مقرونبهصرفه است. افزایش پوشش درختان دارای مزایای دیگری همچون حمایت از تنوع زیستی، مدیریت آب و ایجاد اشتغال نیز است. IPCC پیشنهاد میکند که افزایش مناطق جنگلی جهان میتواند حدود یکچهارم از کربن موجود در اتمسفر را که برای محدود کردن میزان گرمایش زمین نیاز است، حذف کند. این امر در کوتاهمدت، به مفهوم افزایش سالیانهی حدود ۲۴ میلیون هکتار جنگل از اکنون تا سال ۲۰۳۰ است. در این راستا، سیاستگذاران نیز برنامههایی دارند. برای مثال در سال ۲۰۱۱، دولت آلمان و اتحادیهی بینالمللی حفاظت از طبیعیت، چالش بون را راهاندازی کردند که هدف آن احیای ۳۵۰ میلیون هکتار زمین تا سال ۲۰۳۰ است. تحت این نوآوریها، ۴۳ کشور در سرتاسر مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری یعنی مناطقی که در آنها درختان بهسرعت رشد میکنند، مانند برزیل، هند و چین، متعهد شدهاند که حدود ۳۰۰ میلیون هکتار از زمینهای تخریبشده را احیا کنند؛ این امر دلگرمکننده است. اما آیا این سیاستها نتیجهای خواهند داشت؟ پژوهشگران نشان میدهند که تحت برنامههای کنونی چنین کاری اثربخش نیست. نگاهی نزدیک به گزارش کشورهای مختلف در این زمینه نشان میدهد که قرار است در حدود نیمی از مناطق متعهدشده، درختکاری تجاری انجام شود. اگرچه این کار میتواند از اقتصادهای محلی حمایت کند ولی این نوع درختکاری درمقایسه با جنگلهای طبیعی که بدون دخالت انسان توسعه پیدا میکنند، ازنظر اقلیمی عملکرد بسیار ضعیفتری دارند. برداشت و پاکسازی منظم درختان موجب آزاد شدن کربندیاکسید ذخیرهشده در اتمسفر میشود. درمقابل، جنگلهای طبیعی برای چندین دهه کربن را در خود نگه میدارند. برای توقف روند گرمایش زمین،باید از جنگلزدایی جلوگیری شود و تمام زمینهای تخریبشده طی برنامههای احیای جنگل در سرتاسر جهان به حالت جنگلهای طبیعی بازگردند و از آنها محفاظت شود. همچنین باید کربن بیشتری در زمین ذخیره شود و در همین حین فشار رقابتی برای تأمین غذا، سوخت و علوفه مد نظر قرار گیرد. پژوهشگران از جامعهی احیای جنگل، کارشناسان جنگل و سیاستگذاران تقاضا دارند که در اتخاذ سیاستها، اولویتِ ایجاد جنگلهای طبیعی را بر دیگر روشهای احیای زمین درنظر بگیرند. این امر مستلزم تعریف دقیق از احیای جنگل، گزارش شفاف از برنامهها و نتایج و بیان واضح مصالحهی بین استفادههای مختلف از زمین است. نقشه فرصتهای احیای جنگل در سراسر ۴۳ کشور گرمسیری و نیمهگرمسیری برای مبارزه با تغییرات اقلیمی، مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری موثرترین نقاط برای کاشت درختان هستند و البته اینها مناطقی هستند که اکثر تعهدات مرتبط با احیای جنگل نیز مربوطبه آنها است. درختان در نزدیکی خط استوا سریعا رشد کرده و کربن را ذخیره میکنند، ضمن اینکه در این مناطق زمین نسبتا ارزان و در دسترس است. همچنین برخلاف کاشت درخت در عرضهای جغرافیای بیشتر، ایجاد جنگل در این مناطق تاثیر کمی بر میزان آلبدوی سطح زمین دارد. در عرضهای جغرافیایی بیشتر درختان موجب تیره شدن سطح زمین و پوشش برف و درنهایت جذب مقدار بیشتری گرما میشوند. از طرف دیگر، جنگلهایی که از مدیریت خوبی برخوردار باشند، میتوانند در مناطق کمدرآمد به کاهش فقر کمک کنند و نیز از تنوع زیستی حفاظت کنند. تاکنون تنها بیش از نیمی از ۲۴ کشور مشارکتکننده در چالش بون و دیگر طرحها، جزئیات طرحهای احیای جنگل خود را متتشر کردهاند. در این رابطه، کشورها بهدنبال سه رویکرد مهم هستند: ۱. زمینهای تخریبشده و زمینهای کشاورزی متروکه را به حالت جنگلهای طبیعی خود برگردانند. ۲. زمینهای کشاورزی حاشیهای باید به منطقهی کاشت درختان ارزشمندی همچون اکالیپتوس یا درخت کائوچو تبدیل شوند. ۳. جنگل زراعی که شامل پرورش همراه محصولات کشاورزی و درخت است، رونق پیدا کند. احیای طبیعی، ارزانترین و عملیترین تکنیک است. فقط حدود یکسوم از کل منطقهی تخصیصدادهشده قرار است به این شیوه مدیریت شوند. حفاظت از زمین دربرابر آتشسوزی و تخریب ناشی از فعالیت انسان به جنگلها اجازه میدهد که شکوفا شده و کربن زیادی را در خود ذخیره کنند. زمان احیای جنگل میتواند با کاشت گونههای بومی تسریع شود و منطقهی تحت کشت به کمک قوانین و مشوقهایی نظیر آنچه در کاستاریکا درحال انجام است، گسترش یابد. البته کاشت گیاه رایجترین طرح احیای جنگل است: ۴۵ درصد از تمام تعهدات شامل کاشت انبوه یک نوع درخت با اهداف تجاری است. عمدهی این طرحها مربوطبه کشورهای بزرگی نظیر برزیل، چین، اندونزی، نیجریه و جمهوری دموکراتیک کنگو است. برای مثال، برزیل تعهد کرده است که ۱۹ میلیون هکتار زمین را زیر کشت ببرد؛ چیزی بیش از دوبرابر جنگلهای موجود در این کشور. جنگلزراعی ۲۱ درصد باقیمانده را شامل میشود. این عمل بهطور گسترده بهوسیلهی کشاورزان خردهپا استفاده میشود ولی در مقیاس وسیع کمیاب است. برخی از محصولات کشاورزی از همراهی با درختان سود میبرند؛ مانند قهوه که میتواند در سایهی ذرت یا درختانی که موجب افزایش نیتروژن خاک میشوند، رشد کند. درختان در اینجا مهیاکنندهی سوخت، الوار و میوه هستند. یک سگ آموزشدیده در شیلی در حال پاشیدن بذر درختان در جنگلی که در اثر آتشسوزی تخریب شده است دو سوم از زمینهای متعهدشده برای احیای جنگل جهانی بهمنظور ذخیرهی کربن برای رشد محصولات کشاورزی آماده شدهاند. این امر موجب ایجاد نگرانیهای جدی شده است. اول، روش کشتوزرع نسبتبه زمینی که برای کاشت کاملا پاکسازی میشود، کربن بیشتری در خود نگه میدارد. پاکسازی موجب آزاد شدن کربن میشود و بهدنبال رشد سریع درختانی نظیر اوکالیپتوس و آکاسیا، کربن بهسرعت از اتمسفر برداشته میشود. اما پس از اینکه چنین درختانی برداشت شده و زمین برای کشت مجدد پاکسازی شود (معمولا طی یک دهه)، کربن دوباره ازطریق تجزیهی ضایعات کاشت و محصولات (عمدتا کاغذ و خرده چوبها) آزاد میشود. مقدار کربن ذخیرهشده در زمینهای زیر کشت را میتوان بهوسیلهی کاهش دفعات برداشت، استفاده از گونههای مختلف یا تبدیل الوار به محصولاتی که ماندگاری بیشتری دارند، افزایش داد. اما در این زمینه، پژوهشهای میدانی کمی انجام شده است. دوم، افزایش قابلتوجه در منطقهی زیر کشت میتواند سودآوری آنها را کاهش دهد و بههمین دلیل کشورها آنها را اولویتبندی میکنند. اگر برنامههای کنونی احیای جنگل قانونی شود، وسعت جنگلهای گرمسیری و نیمهگرمسیری از ۱۵۷ میلیون هکتار تا ۲۳۷ میلیون هکتار افزایش خواهد یافت. این یک تغییر عمده در استفاده از زمینهای جهانی است. در این مدت احتمالا خردهچوبها و محصولات کاغذی کاهش خواهند یافت اما پژوهشی درمورد اثرات احتمالی اقتصادی این تغییر عمده در سیاستهای جنگلداری انجام نشده است. سوم، سیاستگذاران اصطلاح احیای جنگل را اشتباه تفسیر میکنند. برخی افراد فکر میکنند که احیای جنگل به مفهوم کاشت یک نوع از درخت مانند اوکالیپتوس و برداشت منظم آنها است. اما با استناد به تعاریف اشتباه و اصطلاحات گیجکننده، سیاستگذاران و مشاوران آنها موجب گمراه شدن مردم میشوند. اگرچه بسیاری از کشت و زرعهای درختی با تعریف سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل از یک جنگل سازگار هستند (بیش از نیم هکتار وسعت، درختان دارای ارتفاع حداقل ۵ متر و بیش از ۱۰ درصد پوشش تاج)، ولی در این تعریف اجزای کلیدی کاهش تغییرات اقلیمی و حفاظت از تنوع زیستی دیده نمیشوند. کشت گیاهان ازلحاظ اقتصادی مهم است اما نباید این کار بهعنوان احیای جنگل درنظر گرفته شود. چهارم، در بسیاری از گزارشها فرایند احیای جنگل طبیعی با پوشش گیاهی زمین یکسان در نظر گرفته میشود. زمین زمانی میتواند بهعنوان یک جنگل طبیعی تلقی شود که مدتی از رشد و بلوغ آن گذشته باشد. همچنین در محاسبات اقلیمی احیای جنگل معمولا فرض میشود زمینهایی که تبدیل به جنگل میشوند، برای همیشه باقی میمانند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این جنگلها ۵۰ یا ۱۰۰ سال آینده نیز همچنان پابرجا باشند؛ بهویژه وقتی تقاضا برای زمین افزایش پیدا کند. احیای طبیعی جنگل، بهوضوح، موثرترین روش برای ذخیرهی کربن است. اما ناسازگاری بین اولویتها ظرفیت ذخیرهی کربن آنها را تضعیف میکند. پژوهشگران برای نشان دادن این موضوع، میزان برداشت کربن حاصل از چهار سناریوی احیای جنگل را محاسبه کردند. در سناریوی اول، تعهدات کنونی تا سال ۲۱۰۰ همچنان وجود خواهند داشت. در سناریوی دوم، این تعهدات تا سال ۲۰۵۰ حفظ خواهند شد و پس از آن جنگلهای طبیعی به محل کاشت گیاهانی برای تولید سوخت زیستی تبدیل میشود. در سناریوی سوم، کل منطقه به وضعیت جنگلهای طبیعی بازمیگردد و در سناریوی چهارم، همه مناطق به منطقهی کشت و زرع تبدیل میشوند. بهطور خلاصه، اگر کل ۳۵۰ میلیون هکتار زمین به جنگلهای طبیعی تبدیل شوند، آنها تا سال ۲۰۱۰ مقدار ۴۲ پتاگرم کربن ذخیره خواهند کرد. با فرض اینکه این مناطق بهمنظور کاشت تجاری درختان استفاده شود، میزان ذخیره کربن فقط ۱ پتاگرم خواهد بود و اگر برای جنگلزراعی استفاده شود، این مقدار برابر ۷ پتاگرم خواهد بود. علاوهبراین، جنگلهای طبیعی ازنظر ذخیرهی کربن نسبتبه جنگلزراعی ۶ برابر و نسبتبه کاشت تجاری درختان، ۴۰ برابر بهتر هستند. بنابراین تحت طرحهای کنونی، جنگلهای طبیعی میتوانند ما را به اهداف اقلیمی IPCC نزدیک کنند و دیگر روشها چندان کارآمد نیستند. این حالت حتی ممکن است خوشبینانه باشد، زیرا فرض میکند که تمام جنگلهای جدید محافظت میشوند؛ درحالیکه حتی خود سیاستهای اقلیمی میتوانند آنها را تهدید کنند. در مرکز مسیر رسیدن به هدف دمایی ۱/۵ درجه، یک تکنولوژی دیگر نیز برای حذف کربن از اتمسفر وجود دارد: تولید انرژی زیستی همراهبا برداشت و ذخیرهی کربن. انتظار میرود که این کار تا سال ۲۱۰۰ موجب حذف ۱۳۰ پتاگرم کربن از اتمسفر شود. این تکنولوژی نیازمند کشت ۳۸۰-۷۰۰ میلیون هکتار زمین دیگر برای رشد محصولاتی برای تولید سوخت زیستی است. اوکالیپتوس، ذرت و چمنترکه در نیروگاهها سوزانده خواهد شد و انتشارات کربنی حاصل برداشته و زیر زمین ذخیره میشوند. این تقاضای عظیم برای زمین موجب جایگزینی جنگلهای احیا شده خواهد شد. طبق برآورد پژوهشگران، تبدیل جنگلهای طبیعی احیاشده به محل کاشت محصولات مرتبط با تولید انرژی زیستی، موجب میشود که میزان جذب کربن کاهش پیدا کند. البته عدم اطمینان زیادی در برآوردهای این پژوهشگران وجود دارد. اینکه دقیقا احیای جنگل در کدام مناطق اتفاق میافتد و اینکه چه گونههایی ممکن است کشت داده شوند و نیز میزان جذب کربن آنها تا چه حد خواهد بود، از عواملی است که میتوانند نتایج را تغییر دهند. یک منطقهی تحت کشت اوکالیپتوس در سائو پائولوی برزیل درحالیکه نمیتوان انتظار داشت تمام جنگلهای طبیعی بهطور دائم حفظ شوند، اما نباید از موضوع احیای جنگل عقبنشینی کرد؛ بلکه باید تا جای ممکن موضوع گسترش جنگل را در برنامههای مختلف مدنظر قرار داد و درکنار فعالیتهای جنگلزراعی و کاشت تجاری درختان روی احیای جنگلهای طبیعی تمرکز کرد. از آنجایی که سطح زمین محدود است، برای تعیین پاسخهای بهینه در مواجهه با فشارهای موجود در زمین برای تأمین غذا، سوخت، علوفه، فیبر و خدمات اکوسیستم باید پژوهشهای بیشتری انجام داد. اگرچه، این فشارها تنها در یک جهت نیستند: احتمال افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی و آزادشده زمین وجود دارد و نیز ممکن است عادات غذایی مردم تغییر کند. شاید در آینده تمایل به مصرف گوشت و محصولات لبنی کاهش پیدا کند. یک همکاری نیز وجود دارد: استفاده از احیای زیستگاهها برای ایجاد ارتباط بین جنگلهای موجود به گونهها اجازه میدهد که همراهبا تغییرات اقلیمی حرکت کنند و از شدت انقراض گونهها کاسته شود. ظرفیت جذب کربن طرحهای کنونی احیای جنگل باید افزایش یابد تا اهداف اقلیمی برآورده شود. پژوهشگران در این رابطه چهار راهبرد را پیشنهاد میکنند: اول اینکه، نسبت احیای جنگلهای طبیعی در تمام کشورها باید افزایش پیدا کند. هر ۸/۶ میلیون هکتار جنگل اضافی، موجب جذب ۱ پتاگرم کربن بیشتر میشود. این اندازه حدود منطقهای به وسعت جزیرهی ایرلند یا ایالت کارولینای جنوبی است. دوم، باید روی احیای طبیعی جنگل در مناطق مرطوب مانند آمازون، برونئیا حوزهی کنگو تمرکز بیشتری شود. توانایی این مناطق برای تولید جنگل بیشتر از مناطق خشکتر است. در این زمینه، پرداختهای بینالمللی میتواند روند ایجاد و نگهداری جنگلهای جدید را تسریع کند. سوم، تقویت ذخایر کربن موجود ازطریق بازسازی جنگلهای تخریبشده، تمرکز بر فعالیتهای جنگلزراعی در مناطق بدون درخت و تقویت جنگلهای ضعیف. چهارم، وقتی یک جنگل طبیعی احیا شد، باید از آن محافظت کرد. این کار میتواند بهوسیلهی گسترش مناطق حفاظتشده، حمایت از افراد محلی که از زمینهای جنگلی محافظت میکنند، تغییر قوانین مرتبط با پاکسازی جنگلها برای کشاورزی و دیگر اهداف عملی شود. موضوع احیای جهانی جنگل خبر خوبی است. دههی ۲۰۲۰ بهعنوان دههی بازیابی اکوسیستمها نامگذاری شده است، اما این تلاشها فقط در صورتی میتوانند مقدار کافی کربن را از اتمسفر حذف کنند که احیای جنگل بهمعنای واقعی آن انجام شود: بازسازی دائمی جنگلهای طبیعی و تقویت جنگلهای دستنخورده. منبع: زومیت لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده