wheeler 8,640 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۵ حرفاي منم كم و بيش شبيه بقيه دوستانه با اين تفاوت كه من معتقد به ديدگاه صفر و يكي نيستم يعني اينكه يكي يا مهندس و همه چي دان هس يا نيس توي اين حوزه هم بايد سلسله مراتب سواد و تجربه رعايت بشه ولي خب تجربه شخصي من از بودن توي فضاي تخصصي خودم گاهي خلافش رو ثابت كرده ديده شده گاهي فردي با معلومات فقط حفظي و تئوري و عدم توانايي هاي مديريتي ، مسووليت يه پروژه حساس بزرگ رو برعهده گرفته چرا چون قدرت بيان خيلي خوبي براي توجيه مديران بالا دستي داشته و برعكسش يه فرد صرفا تجربي كار با ذهن تثبيت شده از روشهاي سنتي و مهندسي كلاسيك ، رٌد مپ يه پروژه حساس رو براي همه تعيين كرده به عنوان مثال تو حوزه كاري ما ، براي نوشتن نرم افزارهاي بانكي ، تشخيص روشهاي پولشويي و اختلاس در بانكها ، نياز به افراد با تخصص هاي داده كاوي و شبيه سازي مدلهاي رياضي خيلي پيچيده داره ولي طرف با دانش در حد فوق ديپلم ميشه مدير پروژه و نقشه راه رو اون تعيين ميكنه نكته ديگه اي كه به ذهنم ميرسه اينكه تو اكثر كارهاي تخصصي ، ما بايد علاوه برافزايش توانمنديهاي فردي بتونيم توي يه گروه مچ بشيم و در مجموع اين گروه كه بايد از نظر مهندسي ، حرفه اي و باسواد و قوي باشه به زبان ساده ، ضعف منو ، نقطه قوت هم تيمي من بپوشونه و برعكس از نگاه ديگه ، هركسي تو گروه داراي نقطه قوتي است كه براساس اون نقطه قوتش بهش مسووليت داده بشه از منظر كارهاي گروهيي فضاي مهندسي ايران بشدت بشدت مي لنگه دوست محترم من ، لطف میکنید در مورد اون قسمتی که قرمز کردم یکم توضیح بفرمائید ؟ در واقع من معنی اینارو نمیدونم و علاقه دارم بدونم سواد و مهندسی حرفه ای چیه تا سعی کنم یاد بگیرم گاهی وقتها این کلمات رو میشنوم و وقتی میپرسم جوابهای مختلفی دریافت میکنم ولی تا به حال اون جوابا نتونسته منو تو یک مسیر یا چالش یا چیزی که علاقه به دنبال کردنش داشته باشم ببره و همیشه اینا برام مفهوم تاریکی داشته ممنون میشم اگر فرصت داشتید منو راهنمایی بفرمائید 2 نقل قول لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36,437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۵ دوست محترم من ، لطف میکنید در مورد اون قسمتی که قرمز کردم یکم توضیح بفرمائید ؟در واقع من معنی اینارو نمیدونم و علاقه دارم بدونم سواد و مهندسی حرفه ای چیه تا سعی کنم یاد بگیرم گاهی وقتها این کلمات رو میشنوم و وقتی میپرسم جوابهای مختلفی دریافت میکنم ولی تا به حال اون جوابا نتونسته منو تو یک مسیر یا چالش یا چیزی که علاقه به دنبال کردنش داشته باشم ببره و همیشه اینا برام مفهوم تاریکی داشته ممنون میشم اگر فرصت داشتید منو راهنمایی بفرمائید خب وقتي جوابهاي ديگرون قانع تون نكرده جوابم منم لابد نميكنه من شروع مسير رو از يادگيري مسايل پايه اي بعد زوم كردن توي يه فيلد وبعدش كسب تجربه و بينش در اون زمينه ميدونم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36,437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۵ چن وخت پيش تو اوج نااميدي و ياس ، به كتاب زندگي لينوس توروالدز خالق لينوكس برخوردم به اسم يك انقلابي اتفاقي تازه اونجابود كه فهميدم گيك و نرد به چه كسي ميگن من نرد و گيك نيستم اين اولين واقعيتي بود كه پذيرفتم تا انتظار بيش از حد از خودم نداشته باشم لينوس غم نان داشتن رو خيلي خوب تونست مديريت كنه ولي من واقعا نمي تونم يه ايده خيلي بكري توي ذهنم دارم كه حين خوندن كتاب ثروت ملل ادام اسميت و بعدش پيوند دادن مطالب اون كتاب با مشاهداتم از يه موضوع به ذهنم رسيده كه كاملا اگه بتونم به صورت نرم افزار پياده اش كنم چيزي از خلق سايت امازون و فيس بوك و ... غيره نداره ولي واقعا غم نان و غم ها و نگراني هاي ديگه ام نميزارن هر روز فشار زندگي و مسايل اقتصادي روم بيشتر و بيشتر ميشه طوري كه فقط ميخوام ارامش فكري / فراموشي خودخواسته داشته باشم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
manufacturing 124 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۵ چن وخت پيش تو اوج نااميدي و ياس ، به كتاب زندگي لينوس توروالدز خالق لينوكس برخوردم به اسم يك انقلابي اتفاقي تازه اونجابود كه فهميدم گيك و نرد به چه كسي ميگن من نرد و گيك نيستم اين اولين واقعيتي بود كه پذيرفتم تا انتظار بيش از حد از خودم نداشته باشم لينوس غم نان داشتن رو خيلي خوب تونست مديريت كنه ولي من واقعا نمي تونم يه ايده خيلي بكري توي ذهنم دارم كه حين خوندن كتاب ثروت ملل ادام اسميت و بعدش پيوند دادن مطالب اون كتاب با مشاهداتم از يه موضوع به ذهنم رسيده كه كاملا اگه بتونم به صورت نرم افزار پياده اش كنم چيزي از خلق سايت امازون و فيس بوك و ... غيره نداره ولي واقعا غم نان و غم ها و نگراني هاي ديگه ام نميزارن هر روز فشار زندگي و مسايل اقتصادي روم بيشتر و بيشتر ميشه طوري كه فقط ميخوام ارامش فكري / فراموشي خودخواسته داشته باشم درود ، منم همچنین ! ایده های بسیار زیادی داشتم در زمینه های مختلف ( یه زمینه و راه نفوذ ابتکاری برای کرک سرور ها ) ( ده ها کار جالب در زمینه هیدروفرمینگ) (و........) البته مثل شما ایده های بزرگ نبود ولی خب هیچ کدوم تا به این زمان کار نشده بود و واقعا جالب بود اگه میشد ولی همین مشکل غم نان نه به صورت جدی ولی همراه با نگاه سنگین افرادی روم واقعا ازرده خاطرم میکرد. بعد از کلی کند و کاوش با خودم به این نتیجه رسیدم که باید دیدگاه و خواسته های خودم از زندگی رو بخوام عوض کنم! من هدفم اینه دیگه هیچ وقت متاهل نشم پس نصف مشکلات و عجله هام حل میشه ، دیگه ماشین مدل بالا نمیخوام حتی دیگه یه کاری در سطح و ارزش چیزایی که بلدم نمیخوام و اینهم نصف بیشتر مشکلاتم رو حل میکنه ( از لحاظ فکری و رسیدن به ارامش ذهنی) و تمرکزم رو گذاشتم روی مهارت های فردی خودم و افزایش و بهره وری اونها و اگه شد نونی هم از بابتش دربیاد که بهتر . میدونی مشکل از اونجا شروع میشه که ادم مقایسه میکنه و بدتر از اون اینکه خانواده ها حامی نیستند خیلی و ریشه تمامی مشکلات زندگی تو این کشوره. من خودم مثل سگ دارم دست و پا میزنم که تافلمو تو چند ماه اینده بگیرم یکی دو تا isi ام فقط در مرحله ازمایشگاه مونده تایید بشه و برم. برم از این منبع مشکلات . ازاین ... ببخشید زیاد تایپ کردم فقط خواستم بگم شما تنها نیستی حال هممون همینه و خیلی خیلی بدتر ولی چون که قدرت اجرای تغییرات پیرامون رو نداریم خودمون رو و ذهنمون رو در حد یک ادم فرومایه پایین اوردیم و هدف هامونو تغییر دادیم که دیگه حداقل عذاب نکشیم. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
alimec 23,102 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۵ چن وخت پيش تو اوج نااميدي و ياس ، به كتاب زندگي لينوس توروالدز خالق لينوكس برخوردم به اسم يك انقلابي اتفاقي تازه اونجابود كه فهميدم گيك و نرد به چه كسي ميگن من نرد و گيك نيستم اين اولين واقعيتي بود كه پذيرفتم تا انتظار بيش از حد از خودم نداشته باشم لينوس غم نان داشتن رو خيلي خوب تونست مديريت كنه ولي من واقعا نمي تونم يه ايده خيلي بكري توي ذهنم دارم كه حين خوندن كتاب ثروت ملل ادام اسميت و بعدش پيوند دادن مطالب اون كتاب با مشاهداتم از يه موضوع به ذهنم رسيده كه كاملا اگه بتونم به صورت نرم افزار پياده اش كنم چيزي از خلق سايت امازون و فيس بوك و ... غيره نداره ولي واقعا غم نان و غم ها و نگراني هاي ديگه ام نميزارن هر روز فشار زندگي و مسايل اقتصادي روم بيشتر و بيشتر ميشه طوري كه فقط ميخوام ارامش فكري / فراموشي خودخواسته داشته باشم درود ، منم همچنین ! ایده های بسیار زیادی داشتم در زمینه های مختلف ( یه زمینه و راه نفوذ ابتکاری برای کرک سرور ها ) ( ده ها کار جالب در زمینه هیدروفرمینگ) (و........) البته مثل شما ایده های بزرگ نبود ولی خب هیچ کدوم تا به این زمان کار نشده بود و واقعا جالب بود اگه میشد ولی همین مشکل غم نان نه به صورت جدی ولی همراه با نگاه سنگین افرادی روم واقعا ازرده خاطرم میکرد. بعد از کلی کند و کاوش با خودم به این نتیجه رسیدم که باید دیدگاه و خواسته های خودم از زندگی رو بخوام عوض کنم! من هدفم اینه دیگه هیچ وقت متاهل نشم پس نصف مشکلات و عجله هام حل میشه ، دیگه ماشین مدل بالا نمیخوام حتی دیگه یه کاری در سطح و ارزش چیزایی که بلدم نمیخوام و اینهم نصف بیشتر مشکلاتم رو حل میکنه ( از لحاظ فکری و رسیدن به ارامش ذهنی) و تمرکزم رو گذاشتم روی مهارت های فردی خودم و افزایش و بهره وری اونها و اگه شد نونی هم از بابتش دربیاد که بهتر . میدونی مشکل از اونجا شروع میشه که ادم مقایسه میکنه و بدتر از اون اینکه خانواده ها حامی نیستند خیلی و ریشه تمامی مشکلات زندگی تو این کشوره. من خودم مثل سگ دارم دست و پا میزنم که تافلمو تو چند ماه اینده بگیرم یکی دو تا isi ام فقط در مرحله ازمایشگاه مونده تایید بشه و برم. برم از این منبع مشکلات . ازاین ... ببخشید زیاد تایپ کردم فقط خواستم بگم شما تنها نیستی حال هممون همینه و خیلی خیلی بدتر ولی چون که قدرت اجرای تغییرات پیرامون رو نداریم خودمون رو و ذهنمون رو در حد یک ادم فرومایه پایین اوردیم و هدف هامونو تغییر دادیم که دیگه حداقل عذاب نکشیم. بسیار لذت بردم از نظرات هر دو بزرگوار :icon_gol: 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .