shayan1989 523 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ با سلام خدمت همه دوستان من بعد از مدت ها اومدم :دی . چیزی که من رو به فکر برده این هست که یک مهندس (فرق نداره چه مهندسی) در یک کشوری که چیزی به اسم صنعت نداره ، چه جایگاهی داره ؟ آیا مونتاژ کردی یک سری قطعه کمکی به صنعت می کنه ؟ مهندس کارش چیه ؟ آینده شعلی مهندس چیه ؟ اگه نظر دوستان رو بدونم خیلی خوشحال می شم. یک مقایسه ساده انجام بدید با یک دندان پزشک و یا داروساز که فقط یک سال بیشتر از مهندس درس می خونه . در آمد که قابل مقایسه نیست . جایگاه هم همین طور . منزلت اجتماعی هم همین طور. محل کار مهندس اکثرا توی شهرک های صنعتی است که اطراف شهرهاست در حالی که دکتر ها توی جاهای شلوغ شهر باید کار کنن که دسترسی به همه چی هست. اصلا برای چی باید مهندس شد ؟ چهار سال درس خوند ، سخت ترین درس ها رو پاس کرد . بعد باید رهسپار خدمت سربازی شد. فرق سربازی دکتر با مهندس زمین تا آسمونه اونی که سربازی رفته می دونه من چی می گم. از ساعت کار بگیر تا نوع برخورد. شاید بعضی دوستان بگن که علاقه هم مهم هست ، علاقه ای که توش پول و درآمد کافی نباشه به مرور از بین می ره . اگه نظر دوستان رو بدونم خیلی خوشحال می شم. 9 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۵ درود حق مطلب رو ادا کردی مهندسی تو کشوری که صنعت نداره هیچ ارزشی نداره و مثل ایران ارزش مهندس پایین ترین مقدار در بین همه مشاغله. به لحاظ درآمد بی دراامد ترین قشر به لحاظ وجه اجتماعی که جدیدا مهندس یه نوع فحش به حساب میاد. ا زاون ور سرازیر شدن خیل عظیم جمعیت به مهندسی که این رشته هارو نابود کردن و از اون طرف خود مهندس ها هم ارزش خودشون رو پایین میارن مهندسی که با کمتر از حقوق یک کارگر هم کار میکنه ارزش و اعتباری نخواهد داشت. 8 لینک به دیدگاه
shayan1989 523 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۵ یک سری مطالب رو یادم رفت بگم جامعه مهندسی از جامعه یا سندیکای کارگری هم ضعیف تر شده . چرا ؟ به دلیل گستردگی و نیاز مالی .مهندس هر روز قشر ضعیف تری شده. در بعضی از رشته های مهندسی می شه با سرمایه کم یا متوسط ، کاری برای خودت شروع کنی . (مثل مهندسی کامیپوتر) ولی مهندس مکانیک تا آخر عمر می دونه که کارمنده چرا ؟ چون هیچ وقت نمی تونه سرمایه لازم برای کار تو این زمینه رو فراهم کنه. (گرفتن نمایندگی کار صنعتی در حوزه مکانیک نیست!!!!) بعد از شروع به کار کردن ، بسیاری از مهندسین به خصوص مهندسین مکانیک به فکر مهاجرت می افتن . به دلیل این که به هیچ عنوان کار مهندسی انجام نمی دن . مهاجرت در زمینه مهندسی هدف خاصی نداره ، به این دلیل که شما در هر کشوری که بتونی کار مهندسی پیدا کنی حقوق و مزایا دریافتی شما با ایران قابل مقایسه نیست . اگر چه آمار دقیقی از مهاجرت مهندسین وجود نداره ولی این مقدار اصلا کم نیست ، این ذر حالی هست که ایران کشوری در حال توسعه است و بیشترین نیاز به مهندس رو داره . البته فراموش نشه که ایران در تولید مهندس جز چند کشور مهم هست. ولی چه فایده !!! مهندس تولید می شه می ره از ایران یا می ره توی کار غیر مرتبط . با یک کمی فکر در این مورد به این نتیجه می شه رسید که مهندسی در ایران یعنی وقت تلف کردن. اقتصاد پویا نیازمند کشوری صنعتی است. شرط لازم و کافی برای صنعتی شدن هر کشوری ارتباط میان دانشگاه و صنعت است. همه دانشگاه های کشور داری دفتر ارتباط با صنعت هستند که عملا هیچ کاری ندارن و کسی هم کاری نداره چون مهم نیست !!!!! دوستان نظراتون رو بگید 7 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۵ بحث جالبیه و منم روش کامنت دارم فراوون اما فعلا فقط نظراتو میخونم و حرفی نمیزنم اینو به دیوار گفتم ناصر آمار دستش بیاد که هر چی اینجا بگه بر علیه خودش .....................خلاصه از این حرفها 7 لینک به دیدگاه
shayan1989 523 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۵ بحث جالبیه و منم روش کامنت دارم فراووناما فعلا فقط نظراتو میخونم و حرفی نمیزنم اینو به دیوار گفتم ناصر آمار دستش بیاد که هر چی اینجا بگه بر علیه خودش .....................خلاصه از این حرفها همه منتظر هم هستن ???? نظرت رو بگو . پاس كاري نفرماييد 5 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۵ همه منتظر هم هستن ������������������������ نظرت رو بگو . پاس كاري نفرماييد اول سلام بابا همه منو میشناشن اتفاقا هیچوقت منتظر نیستم و اگر گفتم سکوت میکنم به این دلیله که عادت ندارم قسطی حرف بزنم و پاسخ دادن به سوالات مطرح شده مجبورم میکنه که شاه نامه تایپ کنم که خوندنش خارج از حوصله میشه ....... اما روی تک تک جملاتت کامنت دارم اصلا هم فکر اینو نکن که دم زور خونه نشستم میگم لنگش کنا ! نه من دقیقا هم حس و هم درک میکنم موضوع چیه و اینو تو خاطرت داشته باش تجربه تک تک تخصص های مهندسی ، علوم پایه و حتی پزشکی رو دارم و تو تک تکشون فعال بودمو هستم و همزمان هم توشون کار کردم نه تک تک.... تا جایی که الان چند تا از فیوزهای مغزم سوخته کارم به روانپزشکو دارو کشیده و تیکهای عصبی شدیدی دارم که ........ تو تک تک کشورهای صنعتی و بیشتر کمپانی های بزرگ هم بودم پس اهل قصه گفتنو پاسکاری نیستم و هر چی رو هر جا گفتم انجامش دادم و حسش کردم و اصلا فکر نکن میخوام یک قصه برای بچه ها بگمو اسپم کنم یا دایورت میکنم روی ناصر .....نمیدونم اگر انتقاد نشه که پستم طولانیه حرف میزنمو تایپ میکنم 3 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۵ منتظریم بشنویم حمید جان لذت میبریم از نوشته های طولانیت 3 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ منتظریم بشنویم حمید جان لذت میبریم از نوشته های طولانیت ناصر بیا از خودت شروع کنیم که قصه نگم ! تو یک مهندس مکانیک هستی اول بهم بگو معنی مهندسی چیه ؟ چه تخصص های داری ؟ همه میگن کشور ما صنعتی نیست ! اگر به نظرت این حرف درسته بهم بگو چرا صنعتی نیست ؟ گیرش کجاست ؟ ناصر صنعت رو برام معنی میکنی ؟ میخوام ببینم درک ما از صنعت ، تکنولوژی صنعتی و امثالش چیه ؟ 3 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ ناصر بیا از خودت شروع کنیم که قصه نگم ! تو یک مهندس مکانیک هستی اول بهم بگو معنی مهندسی چیه ؟ چه تخصص های داری ؟ همه میگن کشور ما صنعتی نیست ! اگر به نظرت این حرف درسته بهم بگو چرا صنعتی نیست ؟ گیرش کجاست ؟ ناصر صنعت رو برام معنی میکنی ؟ میخوام ببینم درک ما از صنعت ، تکنولوژی صنعتی و امثالش چیه ؟ از سیب زمینی سوال میپرسی؟:| مهندس کسیه که دست به کار باشه تجربه کنه آزمایش کنه تحلیل کنه و مشکلی که در هر سطحی وجود داره راه حلی براش پیدا کنه یه مهندس کارش تولید علم نیست کارش استفاده کاربردی از علمی هست که تولید شده. حالا تو میخوای بگی ما صنعتی هستیم؟ ببین ما اون چیزهاییم که داریم پارتی بازیه یعنی تا پارتی نداشته باشی نمیری سر کار من تو زمینه رشته خودم در حدی که نیاز باشه بلدم خودم با کسی که ده سال تو اون زمینه کار کرده مقایسه نمیکنم ببین تا وقتی بهت بها ندن چطور میخوای پیشرفت کنی؟ تو از من انتظار داری به اندازه تو بارم باشه؟ خب نیست منم باید این تجربه هارو از یکی یاد بگیرم از رو هوا که نمیارم. 2 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ همه حرفایی که قراره گفته بشه و گفته شده قبول اما یه چیزی به من خوب ثابت شده چرا همه میگن صنعت تو ایران عملا هیچه؟چون توان و نیرویی که به چیزای دیگه میدن و ارزشی که داره هیچ وقت صنعت براشون نداره مث چی؟مث نیروی هوایی دریایی ارتش و غیره من موندم چطور اینجور مصلح و مقتدر شدن تو این موارد اما تو ساختن یه ماشین درس درمون موندن؟ نگید مشکل تو آدماس که اصلا قابل قبول نیست چون فقط بخشیش اینه 2 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ از سیب زمینی سوال میپرسی؟:|مهندس کسیه که دست به کار باشه تجربه کنه آزمایش کنه تحلیل کنه و مشکلی که در هر سطحی وجود داره راه حلی براش پیدا کنه یه مهندس کارش تولید علم نیست کارش استفاده کاربردی از علمی هست که تولید شده. این باوره که باعث میشه با صدای بلند بگی تو ایران صنعت هیچه از تو سوال میپرسم !!سوپر آلیاژهایی که مثلا برای جت ها استفاده میشه رو کی باید کشف کنه که مهندسین ازش به شکل کاربردی استفاده کنن ؟ مریخی ها ؟ کیا ؟ مهندس کسی هستش که کک تو شلوارشه و آرومو قرار نداره !!! میچرخه پیدا میکنه آزمونو خطا میکنه پیدا میکنه اسکیل آپ میکنه میره بالا صنعتی میشه حالا تو میخوای بگی ما صنعتی هستیم؟ جاهایی میبرمت از نزدیک ببینی که چه توانایی ها و صنعتی داریم که کشورهای بزرگی مثل آلمان هم حتی ندارنش اما یک عادت بد داریم !!! اگر الان یک چیز تاپ هم بسازیم خودمون مسخرش میکنیم !! الان من اگر بیام یک جت نسل 5 بسازم خود تو میگی نه این مثل نسل 5 یو اس نیست این آبگرمکن پرندس ولی صنعت داریم ناصر جان !!! امریکا نزدیک به 170 نوع فولاد و سوپر آلیاژ میسازه که کشورهای بزرگ دیگه مثل آلمان نمیتونن بسازن ولی یک سر بیا ببرمت یک جایی جلوی چشمات ببینی همون سوپر آلیاژ رو دارن میزنن اما من تو و خیلی های دیگه میگن نه بابا اینا آشغاله پسر خوب سرپا نگه داشتن یک پرنده ای که 40 سال سن داره و تازه 8 سال هم جنگیده و مدام هم تو سرویس بوده و هست اونم بدون هیچگونه دریافت کمک از طرف کمپانی سازنده قابل ستایشه صنعت رو تو چی میبینی ؟ تو چار تا مثل ایران خودرو ؟ یا شهرکهای صنعتی که عموما مدیر عامل هایی سنتی دارن و ریختگراشون با شوخی میگن اگر بشه مذابو آماده اصلا بهمون بدن ما با کله قبول میکنیم عملا الان تو بحث پتروشیمی و پالایش هم هستن شرکتها و افرادی که از صفر تا صد میسازن ببین ما اون چیزهاییم که داریم پارتی بازیه یعنی تا پارتی نداشته باشی نمیری سر کار خب موضوع بهره برداری از دانش مطرح شد !! اوج فکر یک مهندس اینه که مدرکشو بگیره و کاری هم نداریم چه توانایی هایی داره بعد بره یجا استخدام بشه ؟ اصلا نصف جمعیت مهندسین هم استخدام شدن بعدش چی ؟ بقیه چی ؟ تا کی قراره فقط استخدام باشه و ................ پارتی چیه آخه الان خودت مدیر عامل یک کمپانی باشی افرادی رو استخدام میکنی که کارایی ندارن ؟ مراکز صنعتی که جای آموزش نیست بگی باید بریم یاد بگیریم !! آموزش یا دانش بنیانه و یا خودت بیا من بهت جایی رو معرفی میکنم که اگر واقعا توانمند باشی و ذهنت پویا باشه (تعریف واژه مهندس) همونجا یخت رو میگیرن برات بادی گارد هم میذارن هر چی هم بخوای بهت میدن ولی یک مهندس وقتی میره یک مشت پرتو پلا تحویل میده خب چی میشه ؟ گیریم یک تعداد برای تامین نیروی انسانی گرفتن بقیه چی ؟ به چه دردشون میخوره ؟ تو الان پزشک باش پاشو برو یو اس فکر میکنی بهت اجازه میدن مطب بزنی؟ اصلا قبولت ندارن ......... چرا ؟ میگن باید اینجا دوره ای رو بگذرونی و در اصل نوعی تربیته چون تو بیشتر از اینکه بخوای به علم برسی دنبال مدرکه بودی و این هم بگم که درس خودنن یا کسب علم برای کار بزرگترین اشتباهه بیا تهران قسم میخورم هر امکاناتی بخوای برات فراهم کنم ولی بهم خروجی بده !!! چی داری بهم عرضه کنی ؟ فرض کن الان سر یک پروژه گیر کردیم و یک قطعه یا ابزار نیست و تحریم یا هر چی نیست آقا جون چیزی داری بهم بدی کارمو راه بندازه ؟ کشورهای بزرگ صنعتی هم همینن تا تو مهندس واقعی نباشی در همون حد خودت میمونی من تو زمینه رشته خودم در حدی که نیاز باشه بلدم خودم با کسی که ده سال تو اون زمینه کار کرده مقایسه نمیکنم ببین تا وقتی بهت بها ندن چطور میخوای پیشرفت کنی؟ تو از من انتظار داری به اندازه تو بارم باشه؟ خب نیست منم باید این تجربه هارو از یکی یاد بگیرم از رو هوا که نمیارم. در اون حدی که نیاز باشه بلدی ؟ یعنی اگر بگن ناصر بیا برو جنگنده تولید کن اینم تکنولوژی یک نسل 3 مثل فانتوم میگی من به اندازه فانتومه بلدم دیگه با بقیه کاری ندارم ؟ مهندسی که ته نداره جیگر چرا بیشتر از نیازت چیزی نداری برای بقیه مفید باشه ؟ مهندس باید از تو خشتکش ایده در بیاره و عملیاتی کنه به اندازه خودم چیه صد تا مهندس اینشکلی باشه مفهوم پیشرفتو متوجه میشی ولی به چه دردی میخوره یک سیل عظیم جوون مدرک مهندسی دارن ولی عملا کارایی ندارن ؟ تو تا حدی میگی بلدی منم بلدم ؟ اونیکی هم بلده ؟ مجموعه این بلد بودنا رو بذاریم کنار هم چی میشه ؟ چیز بدرد بخوری توش هست ؟ احسان صالحی هم یک مهندس شیمیه با معدل 19 از شریف ولی یک برج دیده بود خودشو خیس کرده بود و هنوز هم بعد از 5 سال کار درب ورودو خروجو گم میکنه اینو میگی مهندس ؟ هزینه زیادی هم نداره پسر خوب اول باید از افکار مسموم دوری کنی و خودم بهت ایده میدم که با کمتر از 500 هزار تومن میتونی چیزی بسازی که دیگه نذارن برگردی کرمانشاه همونجا یقتو بگیرن دستشویی هم بخوای بری با بادی گار بفرستنت ولی کسی نمیره دنبالش و مثل تو میگن ما کاشف نیستیم کی باید کشف کنه که تو استفاده کنی ؟ امریکاییه ؟ تازه بازم که نمیتونی کامل استفاده کنی کی گفته بها نمیدن ناصر ؟ بها رو کجا سرچ میکنی ؟ تو چار تا کارخونه دار ؟ بدم میاد از این کار ولی به جان مادرم تو یک چیزی که در به در دنیا دنبالشه رو بساز من اگر نبردمت پیش شخص وزیر تف کن تو صورتم هر چی خواستی هم بهم بگو تو بساز اندازه مگس و کوچیک و بیا ببرمت یدونه هم با هزینه خودشون برو تو یک اتاق همه رو هم بنداز بیرون بساز بعد اگز گذاشتن برگردی کرمانشاه من خودم ماکوپولو بودم همه جای دنیا رو چرخیدم اما هیچ کجا رو نمیتونی پیدا کنی مثل ایران همه چیز مثل هلو دم دست باشه فقط موضوع اینه که کسی نمیخواد بره دنبالش از اون طرف هم یک مشت آدم که مخشون ول معطله هی داستان میگن !! زیر دم گربه هم لگد نزدن هی میگن مملکته داریم ؟ تو بیا یک سوپر آلیاژ بساز فرمولشم اصلا خودم بهت میدم نمیخواد بری بگردی تو بزن بعد اگز نبردمت بالا تف کن تو صورتم تو باید بری زمینو زمانو به هم بریزی گور بابای هر چی کارخونه و دانش بنیانه اندازه توان مالیت برو دنبالش !!! الان بگم فلان گوشی اومده اینجوریه هر جوری شده میری میخری اما برای این چیزا ارزش قائل نمیشی ولی همه جای دنیا به افرادی بهای بالا میدن که توانا باشن هر کسی اندازه تواناییش دیگه همه حرفایی که قراره گفته بشه و گفته شده قبول اما یه چیزی به من خوب ثابت شدهچرا همه میگن صنعت تو ایران عملا هیچه؟چون توان و نیرویی که به چیزای دیگه میدن و ارزشی که داره هیچ وقت صنعت براشون نداره مث چی؟مث نیروی هوایی دریایی ارتش و غیره من موندم چطور اینجور مصلح و مقتدر شدن تو این موارد اما تو ساختن یه ماشین درس درمون موندن؟ نگید مشکل تو آدماس که اصلا قابل قبول نیست چون فقط بخشیش اینه آفرین دقیقا برام سخته شاه نامه بگم چون شاکی میشن ولی نکته ای رو گفتی که مثال خوبی بود ببین همه جای دنیا موضوعی داریم با عنوان برد برد !!! برد برد یعنی اینکه منافع افراد و یا ملی تامین بشه و در کنارش منافع تو هم تامین بشه اگر من الان یک تکنولوژی داشته باشم که عالی باشه ولی فقط منافع خودم و مصرف کننده تامین بشه هیچوقت استقبال نمیشه همه جای دنیا هم همینه و اگر الان بری کنار کمپانی اگزون موبیل بخوای یک لایسنسور جدید بشی ترورت میکنن حالا هی بگو بابا مردم بابا فلان اون که امریکاست دیگه اما میتونی مثل جانسون متی عمل کنی که تکنولوژی عرضه میکنه و این تکنولوژی هم منافع خودش رو شدید تامین میکنه و هم دوی پروسس لایسنسورو پزوی فرانسه و سیترون یا بنزو بی ام دبلیو باید منافع همو تامین کنن و در کنارش رقابت هم بکنن اگر یکی بشه یکه تاز نابودش میکنن تو خودرو هم همینه شما یک چیزی رو طراحی عملیاتی بکن که برای مثلا ایران خودرو منافع زیادی داشته باشه و افرادی که تو واردات قطعه هم هستن سهیم باشن بین اگر یقتو ول کردن اینقدر بهت میدن که نتونی بخوری ولی اگر حرکتی بزنی که احساس خطر بکنن خب معلومه نمیذارن و میزنن زمین طرفو موارد مافیایی همه جا هست و این فقط ایران نیست کشورها هم همینن اصلا نمیشه یکی ساز خودشو بزنه و منافع باید مشترک باشه و البته واقعا جواب بده نه اینکه فقط نیرو بگیرن خب چی میشه آخه ؟ دوست نداشتم اسم ببرم اما یک شرکتی تو ایران داریم به اسم مپنا که همه هم میشناسنش سه سال پیش پرم به پرشون گرفت و اون زمان 13000 کارمند ریزو درشت داشت بخش نفت و گازش تو خیابون میرداماد سر نفت جنوبی بود و 11 جلسه اونجا داشتم و سه جلسه هم تو بخش ogdc که تو گاندی بود اما این همه پرسنلو تشکیلات تا حالا یک تانکر آب هم نتونستن بسازن چه برسه به پتروشیمی و پالایشگاه یک فروز بی بود که ازشون گرفتن و یکی هم بید بلند که اونم پرید چه فایده ای داره این همه پرسنلو هزینه وقتی کارایی ندارن ؟مدیر عامل کلش آقای عباس علی آبادی فرد خیلی نازی بود و قابل احترام اما بخش نفت و گازش چی ؟ همش میگفتن دنبال فلان شرکت خارجی هستیم اما تحریمه خب یک آدم اینکاره رو ببری تو جلساتشون همه رو له میکنه که همشونم فقط دنبال اینن که استخدام بشن حقوق بگیرن ولی کارایی ندارن حالا هی تو شعارشون بگن نماد خودباوری هیچکدومشون مهندس نیستن 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ من به شخصه به درآمدی که از درد ملت عایدم میشه علاقه ای ندارم البته اگر صرفا بحث میزان درآمد باشه خیلی از کارا هست که پزشکی عددی نیست براشون....دلالی . تجارت . دزدی قانونی :دی و ... علاقه و شم اون شغل حالا بحث رو ادامه بدین من باز میام 3 لینک به دیدگاه
hamedc 265 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ حالا اینکه ما صنعت نداریم یه بخشی تقصیره خودمونه. عین فرهنگمون شده، عربا به زن اجازه رانندگی نمیدن ولی ما زن میزاریم پشت فرمون بعد بهش میخندیم. عین تولید خودروی سمند، که خیلی از بهترینامون برای تولیدش زحمت کشیدن آخرش خودمون هزینه های ساختش و خیلی چیزاشو مسخره کردیم اونا هم گذاشتن رفتن. کلاً عادت داریم همه چی رو به شوخی و مسخره بگیریم عین خود من رشته هایی مثل مکانیک بازار کارش زیاده. خیلی از صنعتا شما می تونید وارد شید ولی در نهایتش باید کارفرما بالا سرتون باشه ولی رشته های پزشکی خودت آقا بالا سره خودتی اینا همه به کنار، اولش باید زیر دست کسی کار کنی که حتی دانش و علمش هم پایین تره تو خیلی جاها، جایگاه تکنسین و مهندسین نتونستیم تفکیک کنیم خلاصه اشتباهی بود که شده. دیگه از ما که گذشت 3 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۵ در پاسخ حمید عزیز: همه حرفهات به دیده منت میپذیرم و ردشون نمیکنم. ما تو خیلی از زمینه ها توانایی داریم اما به درد من و خیلی ها نمیخوره چون باید بتونی وارد سیستم بشی و راه ورود به سیستم هم هفت خان رستمه. ببین ما تو بخش نظامی پیشرفت داشتیم منکرش نیستم ولی باید تو همه زمینه ها پیشرفت داشته باشیم. همه جواانب رو بسنجیم از نیروها استفاده کنیم. تو داری میگی کسی که بلد نیست رو نمیگیرن خب این مهندس( که من نمیگم مهندس) تحصیل کرده باید بره یه جایی دوره ببینه آقا مفت بره یه جا کار کنه قبول دارم نمیخوان و نمیتونن آموزش بدن اما همه که از دانشگاه میان بیرون مهندس کارامد نیستن مخصوصا تو رشته هایی که با صنعت درگیره چیزی که تو دانشگاه میخونی رو باید پرت کنی عملا کاربردی نداره. خود تو دانشگاه رفنی؟ خب باید از یه جایی این مهارت ها بهشون اموزش داده بشه بحث پزشک رو گفتی که تو امریکا باید بره دوره خب منم میگم همین دوره هارو برای همه تو ایران بذارن آقا عرضه شون ندارن دوره بذارن و اموزش تخصصی دن چرا ملت رو علاف میکنن برن درس بخونن؟ یه چیزی رو هم خودت به عینه دیدی و میدونی برو تو همه پالایشگاه های ما پتروشیمی ها و هرجایی که میشه اسم صنعت رو روش گذاشت (به بخش نظامی کاری ندارم) نود درصد اینا هیچی بارشون نیست و یه کاگرن که یه سری کارهای روتین رو انجام میدن خب چرا از نیرو های دیگه ای استفاده نمیشه؟ خب یه مهندس که از دانشگاه میاد بیرون و هیچ جایی راش ندن به نظرت کجا میتونه استعدادش رو پیدا کنه؟ حمید بحث رو رو چند نفر نخبه نبر نخبه رو هرجا بذاری دزدیدنش ما داریم بحث اکثریت مردم رو میکنیم. نخبه رو بردن سر کار هنر نیست هنر اینه از یه آدم متوسط و عادی یه مهندس و یه کاردرست بسازی 3 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۵ در پاسخ حمید عزیز: همه حرفهات به دیده منت میپذیرم و ردشون نمیکنم. ما تو خیلی از زمینه ها توانایی داریم اما به درد من و خیلی ها نمیخوره چون باید بتونی وارد سیستم بشی و راه ورود به سیستم هم هفت خان رستمه. ببین ما تو بخش نظامی پیشرفت داشتیم منکرش نیستم ولی باید تو همه زمینه ها پیشرفت داشته باشیم. همه جواانب رو بسنجیم از نیروها استفاده کنیم. تو داری میگی کسی که بلد نیست رو نمیگیرن خب این مهندس( که من نمیگم مهندس) تحصیل کرده باید بره یه جایی دوره ببینه آقا مفت بره یه جا کار کنه قبول دارم نمیخوان و نمیتونن آموزش بدن اما همه که از دانشگاه میان بیرون مهندس کارامد نیستن مخصوصا تو رشته هایی که با صنعت درگیره چیزی که تو دانشگاه میخونی رو باید پرت کنی عملا کاربردی نداره. خود تو دانشگاه رفنی؟ خب باید از یه جایی این مهارت ها بهشون اموزش داده بشه بحث پزشک رو گفتی که تو امریکا باید بره دوره خب منم میگم همین دوره هارو برای همه تو ایران بذارن آقا عرضه شون ندارن دوره بذارن و اموزش تخصصی دن چرا ملت رو علاف میکنن برن درس بخونن؟ یه چیزی رو هم خودت به عینه دیدی و میدونی برو تو همه پالایشگاه های ما پتروشیمی ها و هرجایی که میشه اسم صنعت رو روش گذاشت (به بخش نظامی کاری ندارم) نود درصد اینا هیچی بارشون نیست و یه کاگرن که یه سری کارهای روتین رو انجام میدن خب چرا از نیرو های دیگه ای استفاده نمیشه؟ خب یه مهندس که از دانشگاه میاد بیرون و هیچ جایی راش ندن به نظرت کجا میتونه استعدادش رو پیدا کنه؟ حمید بحث رو رو چند نفر نخبه نبر نخبه رو هرجا بذاری دزدیدنش ما داریم بحث اکثریت مردم رو میکنیم. نخبه رو بردن سر کار هنر نیست هنر اینه از یه آدم متوسط و عادی یه مهندس و یه کاردرست بسازی وارد سیستم شدن کار سختی نیست ناصر جان اما راستش اینه که یک گروه میترسن وارد سیستم بشن (مثل احسان) یک گروه هم نمیدونن سیستم چیه فقط میخوان وصل بشن تامین باشن هی هم بگن ما مهندسیم !! خروجی مهندسی بده ول کن این حرفهارو تو بحث های دیگه هم باید باشه که پیشرفت حاصل بشه الان برات مثال رانندگی رو زدم دوست داشتی کپی کن بذار همه ببینن کسی که بلد نیست .......... ملت رو مچل کردن برن دانشگاه ......... ناصر کسی مجبورت کرده بری دانشگاه ؟ که میگی مچل شدی ؟ حالا رفتی خیلی هم کار خوبی کردی منکرش نمیشم اما یکبار شده بری بحثی که استادتون میکرده رو بیرون از فضای درسی انجام بدی عمل کنی ببینی چیه موضوع ؟ الان من استاد بگم ماست سفیده تو باید همونو تو ذهنت هک کنی بری امتحان بدی بعد بری تو یک واحد عملیاتی ببینی ماست سیاهه بعد هنگ کنی ؟ استادم که استادم چرا زمان درس خوندن نرفتی ببینی اصلا چیزی که من میگم چیه ؟ اصلا ماست سفیده ولی برم یکبارم که شده یک ماست رو بگیرم یکم باهاش سروکله بزنم ببینم آب قاطیش کنم چی میشه و.......... که فردا رفتم تو یک واحد کپ نکنم و اگر هم استاده پرت میگه اعتراض کنم ..قرار نیست هر کی هر چی میگه درجا قبول کنی که بلی منم رفتم سر کلاس ولی چرا ادامه ندادم ؟ استاد عزیز بحثی رو مطرح میکنه که من قبلا انجامش دادم و میبینم داره شرو ور میگه و گیر داده که کتاب فلان نوشته دکتر گوشکوبیان تازه گفته اینجوری که تکمیل تر بشه مزخرفاتش وقتی دیگه دیدی آب با ماست میشه دوغ و صد بار هم انجام دادی نمیپذیری بهت بگن ماست با آب میشه پاستیل که حالا استاد باشه گور باباش نمیخوام عمرمو بدم نمره بگیرم که همین چند ماه پیش که تازه با چوب زیر بغل راه میرفتم یکی از دوستان دعوتم کرد دانشگاهشون و همه تو یک محیط آزمایشگاهی بودن طرف داشت مس ذوب میکرد اندازه یک قاشق یک لباس تنش کرده بود انگار میخواد بره تو آتشفشان از همون جا ترسو وحشتو این داستانا رو انداخت تو دل دانشجوها دانشجوی بیچاره جرات نمیکرد بره با این قلم های گرافیتی مسخره همش بزنه ازش اجازه خواستم و گفتم استاد من ازتون یک سوال دارم و فکر کنید منم دانشجوی شما هستم و راهنماییم کنید !! انگار به .تیتاب دادی صداشو کلفت کرد گفت بفرما عزیزم هر سوالی داری بگو برات روشن کنم گفتم چشم یک آلیاژ دارم خنگ شده و کمک ذوب خوبی براش پیدا نمیکنم چیکارش کنم که این اول ذوب بشه و بعد روون بشه دور خودش چرخه یارو میگه خنگ چیه ؟ بچرخه دیگه چه مدلیه ؟ معنی این چیه که تو بعد از گذروندن دوره های آکادمیک تازه صفر کیلومتر باشی و نیاز داشته باشی بری تازه کار یاد بگیری ؟ پس طی این چند سال چیکار میکردی ؟ بعدشم من در مورد نخبه صحبت نکردم اینقدر این چیزا از نظرت پیچیده شده که اگر یکی بتونه یک چیزی خلق کنه میگی نخبه :icon_pf (34): نخبه موضوعش چیز دیگه هستش مثل یک خلبان جنگی !! که میگه ضریب عکس العملش مثلا دو ثانیه هستش ولی آدم عادی فلان ثانیه صنایع دیگه هم همینه توشون رشد هست ولی باید رفت و دید تو میتونی وقتی درستو میخونی دنبال تخصص و کاستی های موجود هم باشی نمیگم برو توربوجت بساز نه اون هزینه کارش فرق داره اما بابا وقتی استاده داره جوشکاری رو آموزش میده یهو یادش میره اول گازو ببنده بعد اکسیژنو یهو میگه تق دسته هواگازو پرت میکنه میپره عقب خب تو یقه کی رو گرفتی ؟ از نظر تو اشکال داره بری از یک صافکار بپرسی و کمک بخوای بهت یاد بده ؟ وقتی استاده دسته هواگازو گرفت دستش دهنشو باز کرد با پشت دست بزنی مردک تازه میخواست جوشکاری زیر آبو توضیح بده یک شعله نمیتونست تیز کنه آخرشم ........... وقتی درست تموم شد چند مدل تخصص داری و لازمم نیست بری جلوی یک پتروشیمی بگی استخدام!!! یک نگاه کوچولو بکنی دوروبرت اینقدر جاهای عملیاتی هست که له له میزنه برات !! ولی همه اینا مشروط به اینه که بدرد بخور باشی و ازت خروجی بگیرن بخوای دونه دونه برات اسم میبرم و اصلا میبرمت اصلا صحبت پارتی و این حرفها نیست میری میبینی همه هم سنو سال خودتن و احساس خوبی هم بهت دست میده یکی از این مجموعه ها بود که ما رو دعوت کردن رفتیم دیدیم همه جوون دارن تلاش میکنن یکی دو تا فرایند رو انجام بدن و از طریق یک ارگان قلدر هم ساپورت مالی میشدن همون زمان من درگیر کارای معدن بودم فقط دو سه تا راه دادم اومدم بیرون چند وقت پیش شنیدم موفق شدن یکی از تکنولوژی های استراتژیک صنعت پتروشیمی رو بدست بیارن و قشنگ شیلنگو باز کردن روی شل و گفتن گور بابات خودمون بدست آوردیم و یک مینی پتروشیمی هم تو رام شیر اگر اشتباه نکنم زدن (شهرشو نمیدونم درست گفتم یا نه) الانم عملیاتیه و روزی فکر کنم 5 شیش هزار بشکه داره میزنه که برای شروع کارشون عالیه !! یعنی تو خود امریکا هم اول بنچ اسکیله بعد میشه پایلوت و بعد دمو و بعد تازه اسکیل آپ میکنن برای یک مینی و بعد هم درشت تر اینا از همون اول رفتن روی مینی و اسکیل آپ و الانم تواناییش رو دارن تا روزی 5000 تن بزنن کل تکنولوژیش هم با کمک 10 دوازده تا جوون بدست اومده یکی دو تا هم کادو به ما دادن همشونم هم قشنگ ساپورت مالی میشن و هم تمام امکانات دستشونه و الان بگن اینو لازم داریم یکهفته نشده در اختیارشون میذارن نخبه هم نبودن ربطش میدی به نخبه شیش ماه بود درگیر این بودن که چطوری فلان حرکتو تو خط انتقال بهمان بزنن و دست به دامن مقالاتو این چیزا بودن و فر میخوردن 3 لینک به دیدگاه
shayan1989 523 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۵ شما که می گی باید به درد بخور باشی و ازت خروچی بگیرن ؟ از کجا باید این توانایی رو بدست بیاری ؟ از دانشگاه که نمی شه ؟ از کجا توانمند شد که به درد بخوریم ؟ من لیساس ساخت و تولید دارم. شما می تونی به من بگی چند تا مهندس ساخت و تولید کارآمد داریم ؟ 2 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۵ شما که می گی باید به درد بخور باشی و ازت خروچی بگیرن ؟ از کجا باید این توانایی رو بدست بیاری ؟ از دانشگاه که نمی شه ؟ از کجا توانمند شد که به درد بخوریم ؟ من لیساس ساخت و تولید دارم. شما می تونی به من بگی چند تا مهندس ساخت و تولید کارآمد داریم ؟ الان مخاطبت منم عزیز ؟ خب یک نقل قول بگیر متوجه بشم از کجا ؟ به جز دانشکده و احتمالا چند تا واحد برای کار آموزی دیگه کجا رفتی ؟ برات کسر شان هستش اگر بری لب جاده مثلا پیش یک تانکر ساز ؟ جالا تانکر سازه مثاله ها مراکز فروش متریال های مختلف رو بلدی ؟ الان من میخوام ساعتی 500 متر مکعب گاز رو از یک دسته فایر تیوب عبور بدم و سیرکولش کنم تو کوره ! چیکار کنم ؟ چی لازم دارم از کجا بخرم و تعدادو سایز هم بگو . فشارم 200 باره یا یک مونوبلوک میخوام ساعتی 6000 بطری 450 سی سی رو پر کنه درب ببنده ! چند تا نازل لازم دارم و برای مایعات غلیظ کثل ژل هم میخوام ! هیدرولیکم چی میگه ؟ نمیخوام سختش کنم عزیزفقط مثاله من میخوام قطعات اینارو تهیه کنم و بسازم و فرض کن تو موضوع هزینه هم مشکلی ندارم چند تا داریم ؟ صد تا و حتی بیشتر کنار خودم دارم که فقط کافیه بگم شفت میره یک هفته بعد از موتور تا گیربکسو برام میاره جوون دارم نگاه میکنه میگه این قسمت با من میره تو این گود ها و انبارهای ضایعات از آتو آشغال متریال تهیه میکنه چشمی برات سی متر شفت 60 رو دور میکنه کف میکنی چند تا طراحی عملیاتی میخوای معرفی کنم ؟ طرف دسترسی به کوره های گردن کلفت نداشت رفته بود اندازه یک فندق ایریدیوم گرفته بود با اکسی آستیلن جلوی کارگاه صافکاری یک آلیاژ ساخته بود نوردشم کرده بود ورق شده اندازه یک قوطی کبریت اومد تحویل بخش فلان هلدینگ فلان ارگان داد اینا زده بود به سرشون جالا کاری نداریم کاربردش چی بود اما مدیر اون بخش میگفت تو چطوری این فلزات رو ذوب کردی( چون به جز ایریدیوم بالای دو هزارو خرده ای درجه فلزات خرکی تر هم بود ) و چه شکلی میکست اینقدر دقیق بوده ؟ الان یک سالن در اختیارشه یک کوره ناراحت براش وارد کردن مثل چی داره ورق میسازه نجومی هم بهش پول میدن و این یکی از اون سوپر آلیاژهایی بود که فقط یک کشور داشت !!! کی فکرشو میکرد این سوپر آلیاژ تو یک صافکاری با سر پیک اکسی آستیلن تولید بشه ؟ سریع هم گروهش کردن که معلوم نشه هد کار کیه چون این چیزا جوریه که سریع نابودش میکنن ولی یک شرکت رو که نمیشه ترور کرد 30 سالشم هست و سن زیادی هم نداره ببین من اهل شعار دادنو قصه گفتن نیستم و اونایی که باید میدونن درستو بخون نوش جونت اما تو همون چیزی که درسشو میخونی کار عملیاتی هم بکن !! بچرخ اینور و اونور آژمایش کن و......... از هم صحبت شدن با افرادی که سواد ندارن ولی استادن فاصله نگیر و اینو یادت باشه اون الان استاده حتی دکترای فلان هم داشته باشی باید بری سراغ اون تا کارتو راه بندازه به قول پدر من از اگزوز برو تو از رادیات بیا بیرون وقتی تو یک واحد صنعتی میری همون تته پته افتادنو برق زدن چشمها و اینکه این چی میگه اون چیه .......... همون کارو خراب میکنه نسخه رو میپیچه حالا فرض کن من برم تو یک واحد صنعتی یهو چشام برق بزنه بعد بیوفتم دنبال اینکه خارج از گود باشم !!! مالک اونجا فکر میکنه من به چه دردش میخورم ؟ اما فرض کن برم بگم آقای ریختگر یا پتروشیمی ها هر کی تو داری اینجوری با این کاتالیست کار میکنی اینم راندمانته ؟ بیا من یک چیزی بهت میدم تو یک راکتور آزمایشگاهی بزن بیست درصد خروجیت میره بالا تر و یا به جای 400 آمپر برق مصرف کردن برای این کوره من تو حیاط با فلان حرکت اینو ذوب میکنم اونجا چه حسی به اون مالکه و یا مدیر عامله دست میده ؟ پروژ] فروز بی مپنا این بود که بیاد گازو از زیر آب بکشه بیرون ببره تو خشکی پالایش کنه بعد بسوزونه تو ژنراتور ازش برق بگیره به یکی از مدیراشون گفتم دیوانه ها مگه مرض دارید ؟ این گازو ببرید تو یک واحد پتروشیمی باهاش یک محصول مثل بنزین یا متانول بسازید !! مثلا با این گازه یک فیبشر تروپش بزنید و بنزینو گازوئیلش رو بردارید ال پی چی الفینو هزار مدل گاز کوفت و زهر مارشو تو ژنراتور بسوزونید و از اون طرف هم کلی بخار سوپر هیت پر فشار از واحد های سنتزو مبدلها دارید که با اونم خلا رو پر کنید چند تا توربینو باهاش بچرخونید به جای اینکه بفرستید هوا خب این نتیجش چی میشد ؟ یک پتروشیمی و نیروگاه با هم ادغام میشدن و هم برق لازم رو تولید میکردن و هم یکی دو تا محصول مهم شیمیایی .. اما نمیدونستم اینا از یک سیلندر هیدروژن سولفید وحشت دارن صدای فیسشو که میشنون لرزه به اندامشون میوفته با فلان متر گاز فلان مقدار برق !! وقتی اون فلان متر گاز یک بخشش بشه بنزین پس خوراک ورودی ژنراتور کم میشه و توان تولید برق کم میشه گفتم این کم شدن توان رو با مقدار وحشتناکی بخار پر فشار (بالای 200 بار) تامین کنید آلودگیش هم کمتره هییییییییی باشد که همگی فله ای رستگار شویم الانه که این سجاده بیاد بگه چقدر تایپ میکنی خب برادر من چیکار کنم اینهمه میگم هنوز ناقصه بعد من که اولش گفتم چیزی نمیگم 4 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۵ الان مخاطبت منم عزیز ؟ خب یک نقل قول بگیر متوجه بشم از کجا ؟ به جز دانشکده و احتمالا چند تا واحد برای کار آموزی دیگه کجا رفتی ؟ برات کسر شان هستش اگر بری لب جاده مثلا پیش یک تانکر ساز ؟ جالا تانکر سازه مثاله ها مراکز فروش متریال های مختلف رو بلدی ؟ الان من میخوام ساعتی 500 متر مکعب گاز رو از یک دسته فایر تیوب عبور بدم و سیرکولش کنم تو کوره ! چیکار کنم ؟ چی لازم دارم از کجا بخرم و تعدادو سایز هم بگو . فشارم 200 باره یا یک مونوبلوک میخوام ساعتی 6000 بطری 450 سی سی رو پر کنه درب ببنده ! چند تا نازل لازم دارم و برای مایعات غلیظ کثل ژل هم میخوام ! هیدرولیکم چی میگه ؟ نمیخوام سختش کنم عزیزفقط مثاله من میخوام قطعات اینارو تهیه کنم و بسازم و فرض کن تو موضوع هزینه هم مشکلی ندارم چند تا داریم ؟ صد تا و حتی بیشتر کنار خودم دارم که فقط کافیه بگم شفت میره یک هفته بعد از موتور تا گیربکسو برام میاره جوون دارم نگاه میکنه میگه این قسمت با من میره تو این گود ها و انبارهای ضایعات از آتو آشغال متریال تهیه میکنه چشمی برات سی متر شفت 60 رو دور میکنه کف میکنی چند تا طراحی عملیاتی میخوای معرفی کنم ؟ طرف دسترسی به کوره های گردن کلفت نداشت رفته بود اندازه یک فندق ایریدیوم گرفته بود با اکسی آستیلن جلوی کارگاه صافکاری یک آلیاژ ساخته بود نوردشم کرده بود ورق شده اندازه یک قوطی کبریت اومد تحویل بخش فلان هلدینگ فلان ارگان داد اینا زده بود به سرشون جالا کاری نداریم کاربردش چی بود اما مدیر اون بخش میگفت تو چطوری این فلزات رو ذوب کردی( چون به جز ایریدیوم بالای دو هزارو خرده ای درجه فلزات خرکی تر هم بود ) و چه شکلی میکست اینقدر دقیق بوده ؟ الان یک سالن در اختیارشه یک کوره ناراحت براش وارد کردن مثل چی داره ورق میسازه نجومی هم بهش پول میدن و این یکی از اون سوپر آلیاژهایی بود که فقط یک کشور داشت !!! کی فکرشو میکرد این سوپر آلیاژ تو یک صافکاری با سر پیک اکسی آستیلن تولید بشه ؟ سریع هم گروهش کردن که معلوم نشه هد کار کیه چون این چیزا جوریه که سریع نابودش میکنن ولی یک شرکت رو که نمیشه ترور کرد 30 سالشم هست و سن زیادی هم نداره ببین من اهل شعار دادنو قصه گفتن نیستم و اونایی که باید میدونن درستو بخون نوش جونت اما تو همون چیزی که درسشو میخونی کار عملیاتی هم بکن !! بچرخ اینور و اونور آژمایش کن و......... از هم صحبت شدن با افرادی که سواد ندارن ولی استادن فاصله نگیر و اینو یادت باشه اون الان استاده حتی دکترای فلان هم داشته باشی باید بری سراغ اون تا کارتو راه بندازه به قول پدر من از اگزوز برو تو از رادیات بیا بیرون وقتی تو یک واحد صنعتی میری همون تته پته افتادنو برق زدن چشمها و اینکه این چی میگه اون چیه .......... همون کارو خراب میکنه نسخه رو میپیچه حالا فرض کن من برم تو یک واحد صنعتی یهو چشام برق بزنه بعد بیوفتم دنبال اینکه خارج از گود باشم !!! مالک اونجا فکر میکنه من به چه دردش میخورم ؟ اما فرض کن برم بگم آقای ریختگر یا پتروشیمی ها هر کی تو داری اینجوری با این کاتالیست کار میکنی اینم راندمانته ؟ بیا من یک چیزی بهت میدم تو یک راکتور آزمایشگاهی بزن بیست درصد خروجیت میره بالا تر و یا به جای 400 آمپر برق مصرف کردن برای این کوره من تو حیاط با فلان حرکت اینو ذوب میکنم اونجا چه حسی به اون مالکه و یا مدیر عامله دست میده ؟ پروژ] فروز بی مپنا این بود که بیاد گازو از زیر آب بکشه بیرون ببره تو خشکی پالایش کنه بعد بسوزونه تو ژنراتور ازش برق بگیره به یکی از مدیراشون گفتم دیوانه ها مگه مرض دارید ؟ این گازو ببرید تو یک واحد پتروشیمی باهاش یک محصول مثل بنزین یا متانول بسازید !! مثلا با این گازه یک فیبشر تروپش بزنید و بنزینو گازوئیلش رو بردارید ال پی چی الفینو هزار مدل گاز کوفت و زهر مارشو تو ژنراتور بسوزونید و از اون طرف هم کلی بخار سوپر هیت پر فشار از واحد های سنتزو مبدلها دارید که با اونم خلا رو پر کنید چند تا توربینو باهاش بچرخونید به جای اینکه بفرستید هوا خب این نتیجش چی میشد ؟ یک پتروشیمی و نیروگاه با هم ادغام میشدن و هم برق لازم رو تولید میکردن و هم یکی دو تا محصول مهم شیمیایی .. اما نمیدونستم اینا از یک سیلندر هیدروژن سولفید وحشت دارن صدای فیسشو که میشنون لرزه به اندامشون میوفته با فلان متر گاز فلان مقدار برق !! وقتی اون فلان متر گاز یک بخشش بشه بنزین پس خوراک ورودی ژنراتور کم میشه و توان تولید برق کم میشه گفتم این کم شدن توان رو با مقدار وحشتناکی بخار پر فشار (بالای 200 بار) تامین کنید آلودگیش هم کمتره هییییییییی باشد که همگی فله ای رستگار شویم الانه که این سجاده بیاد بگه چقدر تایپ میکنی خب برادر من چیکار کنم اینهمه میگم هنوز ناقصه بعد من که اولش گفتم چیزی نمیگم من ک تاحالا بت نگفته بودم نه خدایی دوست دارم بخونم متنهات رو. ولی میگی ف میرم فردیون کنار دیگه بقیه اش تنبلیم میشه.:icon_pf (34): حرفای دوستان رو شنیدم. شخصا نظرم با حمید یکی ه. واقعیت تلخ اینکه ما مهندس نیستیم. بگذریم چرا نشدیم! (دلایل زیاده و همه هم شاید حق داشته باشیم!) بیایین واقعا بهش فکر کنیم. من اولین کسی هستم ک تو ایران چرخ دنده غیردایره ای رو طراحی کرده ( وسطاش یکی از دوستامم اومد. بگذریم) ب ی نفر ایمل زدم، طرف بی ام دبیلو ای 8 داشت، فرداش ج داد ک بیا تهران، جلسه بزاریم برا دبی سنج. منظورم اینکه ی کارایی میشه کردا. اصلا از همه اینا بگذریم. میدونی فلانی، حرف بسه، عمل لازمه. حمید بنظرت تو نمیتونی ی اکادمی راه بندازی و این ترس از عمل رو به ما بیاموزی؟ من طالبم! حتی دارم ب ی سری کتاب فکر میکنم. مثل سری کتاب های "فور دامیز" ی چیزی تو مایه های سیمپل ساینس؛ پایه ای؟ ی کاری هم الان دستمه رو منیزیم، خدایی میدونم قیف بگیرمش تا اخر تابستون به جاهای خوبی میرسونما. ولی تنبلی! گاهی لازمه ادم با خودش رک باشه. ب جایی رسیدم ک نوعی ارامش مرگ بار داره! ن بی انگیزگی ک نوعی ارامش. بگذریم باز ب نظرم بهتره دنبال راه حل باشیم. راه حل های خود را در یک خط نام ببرید 2 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۵ من ک تاحالا بت نگفته بودم نه خدایی دوست دارم بخونم متنهات رو. ولی میگی ف میرم فردیون کنار دیگه بقیه اش تنبلیم میشه.:icon_pf (34): :ws28: ببین من دو تا ویژگی دارم ! یکی اینکه به شدت گوشام تیزه و دیگری اینکه جافظه من به شدت قویه و یادمه گفتی کم بنویس حرفای دوستان رو شنیدم. شخصا نظرم با حمید یکی ه. واقعیت تلخ اینکه ما مهندس نیستیم. بگذریم چرا نشدیم! (دلایل زیاده و همه هم شاید حق داشته باشیم!) احساس احمدی نژاد بودن بهم دست داد با این جمله :ws28: بیایین واقعا بهش فکر کنیم. من اولین کسی هستم ک تو ایران چرخ دنده غیردایره ای رو طراحی کرده ( وسطاش یکی از دوستامم اومد. بگذریم) ب ی نفر ایمل زدم، طرف بی ام دبیلو ای 8 داشت، فرداش ج داد ک بیا تهران، جلسه بزاریم برا دبی سنج. منظورم اینکه ی کارایی میشه کردا. اصلا از همه اینا بگذریم. میدونی فلانی، حرف بسه، عمل لازمه. حمید بنظرت تو نمیتونی ی اکادمی راه بندازی و این ترس از عمل رو به ما بیاموزی؟ من طالبم! حتی دارم ب ی سری کتاب فکر میکنم. مثل سری کتاب های "فور دامیز" ی چیزی تو مایه های سیمپل ساینس؛ پایه ای؟ ی کاری هم الان دستمه رو منیزیم، خدایی میدونم قیف بگیرمش تا اخر تابستون به جاهای خوبی میرسونما. ولی تنبلی! گاهی لازمه ادم با خودش رک باشه. ب جایی رسیدم ک نوعی ارامش مرگ بار داره! ن بی انگیزگی ک نوعی ارامش. بگذریم باز ب نظرم بهتره دنبال راه حل باشیم. راه حل های خود را در یک خط نام ببرید ببین من خودم روشم عجیب بود و توصیه نمیکنم و صرفا بلایی که ده سال پیش سر خودم آوردم و هنوزم گاهی انجام میدم و نوعی اعتیاد شده طولانیه و اگر خارج از حوصله نباشه میگم ولی توصیه نمیکنم جواب آکادمی هم تو همون پست طولانی میدم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده