رفتن به مطلب

مرجع تقلید


Mohammad-Ali

ارسال های توصیه شده

تقليد:

يعني به دستور مجتهد جامع الشرائط رفتار کردن.

مرجع تقليد کيست؟

به مجتهد جامع الشرائطي گفته مي شود که مرد ،بالغ ،عاقل ،شيعه دوازده امامي ، حلال زاده ، زنده و عادل باشد و از مجتهدين عصر خودش عالم تر باشد.(نکته: منظور از عدالت اين است که قدرت نفسانيه اي بر انجام واجبات و ترک گناهان کبيره و صغيره داشته باشد.)


ولی به نظرم مرجع قدرت تفکر وپژوهش رامی گیره.

شمانظرتون چیه؟

لینک به دیدگاه

مرجع تقلید قدرت تفکر رو به زور از کسی نمیگیره

وقتی اکثر مردم خودشون اینطوری میخوان، نمیشه صحبت از گرفتن تفکر کرد

 

مثلا ما اگه همیشه به عنوان مسافر و با اتوبوس بریم سفر و سر کاری هیچ وقت رانندگی اتوبوس یاد نمیگیریم

چون نیاز نداریم گواهی نامه اتوبوس داشته باشیم

 

مردم ایران مخصوصا تو شهرهای کوچک تر اصلا نیازی به تفکر آنچنانی رو در خودشون نمیبینن

مرجع تقلید برای اونا فقط یک وسیله هست

 

اگر با این قضیه مشکل دارین صرفا میتونین با ایجاد نیاز در مردم به تفکر، مراجع رو در انزوا قرار بدین

و این یعنی شما هم واسه گسترش تفکرت عمل کنی و شعار ندی

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

... نیاز انسان باعث میشه که اشتغال و کار مولد بشه کلا تا نیاز هست پس بازار و دکان بازه به زبان ساده

و اما مرضیه خانوم بهترین و برترین گیاهان و موجودات در جاهای بکر و دست نخورده میرویند

جاهای کوچک مردان بسیار بزرگی به دامان جهان هدیه کردند پس کوچک تر بودن مکان نشان این نیست که اغراد افکار کوچکی دارند و عمیق فکرر نمی کنند

و ما چون در کلان شهر هستیم دلیل بر کلان بودن مغز و تفکر ما نیست

شاید ابزارهای ما مثل شبکه های اجتماعی و سایر اطلاعات رو در اختیار ما میزاره و مطلع میشیم ولی خیلی وقت های بدون فکر فقط انتقال میدیم بدون فکر کردن و سنجیدن و و و

ممنون از مشارکت شما دوستان

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

حرفت تا حدود زیادی درسته. اما برای کامل‌تر شدنش بنظرم باید به چند نکته توجه کنی.

 

 

در هر حیطه‌ای که بشه مثال زد، برای فرد آماتور، داشتن مربی و الگو لازم و سازنده است.

اما سوال اساسی اینه : الگو گرفتن تا کجا ؟

 

ارسطو حدود 10 سال در آکادمی افلاطون (بعبارتی اولین دانشگاه جهان) شاگرد افلاطون بود؛ شاید در چند سال اول افلاطون رو الگوی خودش قرار می‌داد، اما بعدها می‌بایست از افلاطون عبور می‌کرد، چون لازمه‌ي رشد پویایی هست، (مثل آبی که اگر راکد باشه یا جذب خاک میشه یا تبخیر یا می‌گنده؛ اما آب روان بالاخره به دریا می‌رسه) بنابراین گفت : من استادم افلاطون را بسیار دوست دارم، اما حقیقت را بیشتر از او دوست می‌دارم!

 

پس مرجع تقلید هم می‌تونه چیز خوبی باشه، اما مطمئناً هیچکس مرجع تقلیدش رو بیشتر از خدا دوست نداره! همونطور که ارسطو افلاطون رو بیشتر از حقیقت دوست نداشت. پس نظر من اینه که ایرادی نداره اگر مرجع تقلید یا شخصیت نافذی رو بعنوان الگوی خودت قرار بدی، اما مادامی این الگو رو حفظ کن که مثل طنابی تو رو بالا می‌کشه و منجر به رشد تو میشه، و اگر دیدی دیگه این پویایی رو برای تو ایجاد نمی‌کنه، بدون که باید طنابت رو به سنگ رفیع‌تری گره بزنی تا باز هم بتونی بالا بری :w16:

 

 

مثل همیشه برات آرزوی موفقیت دارم :icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

انسان اگر بتونه خودش اجتهاد کنه دیگه تقلید نمی کنه

مشکل ما اینه که نمی دونیم توچه مسائلی بهتره خودمون اجتهاد کنیم بویژه تو مسائل عقیدتی چون اگر به اشتباه تقلید کنیم و گمراه بشیم خداوند این بهانه رو از ما قبول نمی کنه زیرا به ما عقل داده و کسی ( حتی شیطان) تو اون دنیا مسئولیت گمراه کردن دیگران رو قبول نمی کنه و تمام مسئولیتش با خود ماست

لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...