رفتن به مطلب

درقبال وقت و سرمایه ای که میزاری چه نوع فرآیند آموزشی تورو ارضا می کنه؟


ارسال های توصیه شده

همونطور که دوستان فرهیخته و آگاه میدونن امروزه دیگه تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک جواب گوی نیازهای افراد جهت ورود به بازار کار و کسب درآمد نمیکنه و شرکت در دوره های تخصصی تقریبا داره به یک الزام و باید تبدیل میشه

و خب

با وجود مراکز آموزشی رنگارنگ و انواع لوح های چند رسانه ای و از همه مهمتر شبکه های اجتماعی و سایتهای آموزشی و دانشگاههای مجازی انتخاب بهترین منبع و مرجع آموزشی کارو تقریبا دشوارو سخت میکنه

همه ما دوست داریم با کمترین هزینه و کمترین زمان با سریع ترین روش ممکن بالاترین تخصص و دانش رو تو حوزه کاری و تحصیلی خودمان بدست بیاریم

اما چطوری ؟

شده بعد از گذروندن یک دوره تخصصی و هزینه کردن کلی پول و وقت وقتی وارد بازار کار واقعی شدید تازه اونجا متوجه شدید اون چیزی که تو دوره آموزشی گفتن با اون چیزی که تو محل کار ازشما انتظار دارند کلی فرق داره ؟

 

سوالی که من از شما دارم و امیدوارم تو رسیدن به جواب یاریم کنید اینکه :

 

1- اگر قرار بود خودتون متدآموزشی مخصوص به خود رو طراحی کنید چه روشی را انتخاب می کردید(حضوری- خصوصی- پروژه محور- پرسش و پاسخ - گروههای همفکری و ایده پردازی)

2- نیازهای شما از شرکت در یک دوره آموزشی چیا هستند که فکر می کنید اگر یه دوره آموزشی اونا رو داشته باشه برا شما بهترین گزینه انتخاب خواهد بود

3- به نظرتون تا چه اندازه می توان از قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای ایجاد بستراولیه آموزشی استفاده کرد

 

 

پ.ن : خواهش می کنم خودتون رو محدود به این سه سوال نکنید هرچیزی که به نظرتون مهمه و فکر می کنید مطرح کردنش باعث ایجاد راه حل های بهتر و نوتر جهت ایجاد و طراحی دوره های آموزشی در آینده میشه بیانش کنید

هرچیزی که به ذهنتون میرسه

  • Like 9
لینک به دیدگاه

به شخصه به دوره های اموزشی حضوری اعتقادی ندارم و جز یک دوره در زمان نوجوانی هیچ کلاس دیگه ای نرفتم مشکل اینجاست که جامعه ما مدرک محور هست نه دانش محور و تنها مدرک ناشی از شرکت در دوره های حضوری هست که گاهی آدم ناچار میشه شرکت کنه، برای آموزش یک موضوع هیچ مرجعی بهتر از اینترنت و پشتکار یک آدم نیست

  • Like 6
لینک به دیدگاه
همونطور که دوستان فرهیخته و آگاه میدونن امروزه دیگه تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک جواب گوی نیازهای افراد جهت ورود به بازار کار و کسب درآمد نمیکنه و شرکت در دوره های تخصصی تقریبا داره به یک الزام و باید تبدیل میشه

و خب

با وجود مراکز آموزشی رنگارنگ و انواع لوح های چند رسانه ای و از همه مهمتر شبکه های اجتماعی و سایتهای آموزشی و دانشگاههای مجازی انتخاب بهترین منبع و مرجع آموزشی کارو تقریبا دشوارو سخت میکنه

همه ما دوست داریم با کمترین هزینه و کمترین زمان با سریع ترین روش ممکن بالاترین تخصص و دانش رو تو حوزه کاری و تحصیلی خودمان بدست بیاریم

اما چطوری ؟

شده بعد از گذروندن یک دوره تخصصی و هزینه کردن کلی پول و وقت وقتی وارد بازار کار واقعی شدید تازه اونجا متوجه شدید اون چیزی که تو دوره آموزشی گفتن با اون چیزی که تو محل کار ازشما انتظار دارند کلی فرق داره ؟

 

سوالی که من از شما دارم و امیدوارم تو رسیدن به جواب یاریم کنید اینکه :

 

1- اگر قرار بود خودتون متدآموزشی مخصوص به خود رو طراحی کنید چه روشی را انتخاب می کردید(حضوری- خصوصی- پروژه محور- پرسش و پاسخ - گروههای همفکری و ایده پردازی)

2- نیازهای شما از شرکت در یک دوره آموزشی چیا هستند که فکر می کنید اگر یه دوره آموزشی اونا رو داشته باشه برا شما بهترین گزینه انتخاب خواهد بود

3- به نظرتون تا چه اندازه می توان از قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای ایجاد بستراولیه آموزشی استفاده کرد

 

 

پ.ن : خواهش می کنم خودتون رو محدود به این سه سوال نکنید هرچیزی که به نظرتون مهمه و فکر می کنید مطرح کردنش باعث ایجاد راه حل های بهتر و نوتر جهت ایجاد و طراحی دوره های آموزشی در آینده میشه بیانش کنید

هرچیزی که به ذهنتون میرسه

 

درود

سوال اول هر کدوم ی دسته بندی ه. نمیشه پاسخ صریح داشته باشه. پاسخ همگن شده اش این میشه ک گزینه اخر .

سوال دوم رو اینطوری جواب میدم ک ادعا های تبلیغش رو براورده کنه. پاسخ عمومی هم اینطوری میتونه فرض بشه ک " ارتباط با پروژه کاری"

سوال سوم، جواب تقریبا مشخصی داره. ب مقدار زیاد. این روزا خیلیییییییی زمان برا انتقال این جسم از مکانی ب مکانی دیگه " ب هر هدف، از جمله اموزش" صرف میشه ک این خودش کلی راندمان رو میاره پایین ( با خسته شدن جسم) و همینطور وقت گیره.

 

اما سوال اینکه چ متد اموزشی مناسبی، جوابش دشواره.

برا کتاب دومم سعی کردم روشهای اموزشی رایج در کتب اموزشی رو بررسی کنم و یک روش پویا رو در کتاب بیارم ب جای روش های استاتیکی حاضر ک البته بیخیال ش شدم بنا ب دلایل خاصی. ب هر صورت.

 

مفادش ایناست:

 

بجای استفاده از افعال مجهول و یا مخاطب از ضمیر "ما" برای حل مسائل استفاده بشه.

بجای طرح مسئله، مدرس خودش رو در جایگاه نفرات گروه بزاره و در کنار اونا ب حل مسئله بپردازن باهم.

استفاده از تکنولوژی های ارتباط جمعی هم خیلی مهمه. البته من نفسا با اموزش غیر حضوری مخالفم! مشکل اینجاست ک تکنولوژی جایگزین چیزی نباشه بشه. روشها باید همه هم رو کامل کنن نه حذف!

یعنی اساس اموزش حضوری باشه و چندین جلسه و صورت مسئله انلاین و غیر حضوری داشته باشیم.

 

این حرفم دلایل زیادی داره. از جمله اینکه اکثریت جامعه دارای استراتژی های اموزشی تقریبا یک گروه و یکسانی هستند ک همون حضوری است.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
همونطور که دوستان فرهیخته و آگاه میدونن امروزه دیگه تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک جواب گوی نیازهای افراد جهت ورود به بازار کار و کسب درآمد نمیکنه و شرکت در دوره های تخصصی تقریبا داره به یک الزام و باید تبدیل میشه

و خب

با وجود مراکز آموزشی رنگارنگ و انواع لوح های چند رسانه ای و از همه مهمتر شبکه های اجتماعی و سایتهای آموزشی و دانشگاههای مجازی انتخاب بهترین منبع و مرجع آموزشی کارو تقریبا دشوارو سخت میکنه

همه ما دوست داریم با کمترین هزینه و کمترین زمان با سریع ترین روش ممکن بالاترین تخصص و دانش رو تو حوزه کاری و تحصیلی خودمان بدست بیاریم

اما چطوری ؟

شده بعد از گذروندن یک دوره تخصصی و هزینه کردن کلی پول و وقت وقتی وارد بازار کار واقعی شدید تازه اونجا متوجه شدید اون چیزی که تو دوره آموزشی گفتن با اون چیزی که تو محل کار ازشما انتظار دارند کلی فرق داره ؟

 

سوالی که من از شما دارم و امیدوارم تو رسیدن به جواب یاریم کنید اینکه :

 

1- اگر قرار بود خودتون متدآموزشی مخصوص به خود رو طراحی کنید چه روشی را انتخاب می کردید(حضوری- خصوصی- پروژه محور- پرسش و پاسخ - گروههای همفکری و ایده پردازی)

2- نیازهای شما از شرکت در یک دوره آموزشی چیا هستند که فکر می کنید اگر یه دوره آموزشی اونا رو داشته باشه برا شما بهترین گزینه انتخاب خواهد بود

3- به نظرتون تا چه اندازه می توان از قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای ایجاد بستراولیه آموزشی استفاده کرد

 

 

پ.ن : خواهش می کنم خودتون رو محدود به این سه سوال نکنید هرچیزی که به نظرتون مهمه و فکر می کنید مطرح کردنش باعث ایجاد راه حل های بهتر و نوتر جهت ایجاد و طراحی دوره های آموزشی در آینده میشه بیانش کنید

هرچیزی که به ذهنتون میرسه

 

 

برای رشته‌های علوم‌پزشکی متفاوته البته. ما تو دانشگاه اول تئوری رو بهمون درس میدن و بعد دوره‌های کارورزی تو کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها و ... رو داریم. وقتی وارد بازار کار میشیم، میبینیم که بازار کار به کلی با کارورزی متفاوته. هر چقدر هم که خوب خوونده باشیم باز تفاوت زیادی وجود داره. اینجا ما وقتی برای آزمون و خطا نداریم. به نظرم دانشجوهای علوم پزشکی باید حتما ضمن تحصیل در دانشگاه و کارورزی در محیط آموزشی، وقت‌های آزاد رو با کلینیک‌های مستقل کار کنند، نه به عنوان آبزرو، بلکه به عنوان یک درمانگر و مسئول. ضمن اینکه باید با دید جامع‌تری دوباره شروع کنند به مطالعه بدن انسان و نحوه عملش. حالا خوشبختانه مثل اینکه انجمن‌های علمی بعضی رشته‌های علوم‌پزش‌کی دارن طرحی رو بررسی میکنند که فارغ‌التحصیلان لسانس حتما مدتی رو (مثلا دوسال) وارد بازار کار بشن و بعد اجازه ادامه تحصیل در مقطع ارشد داشته باشند.

 

 

جناب s.f چرا "به" رو "ب" و "که" رو "ک" مینویسید؟ جدا از شما بعید هست این طرز نگارش :d

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به نظرم متدهای آموزشی بسته به هدفی که هست خیلی می تونه متفاوت باشه و یا ترکیبی از مواردی که گفتی. واسه همین سخت بشه یه روش رو انتخاب کرد. شاید باید موردی بهش پرداخت. اینکه چه مطلبی میخوایم آموزش بدیم، چه امکاناتی نیازه، جامعه هدف کیا هستن، زمانی که در اختیار داریم و ... همه اینا توی متدی که میخوایم انتخاب کنیم تأثیر میذاره.

 

مثلاً اگه یه دوره نرم افزاری میرم، توقع دارم به صورت کاربردی تخصصی یاد بگیرم. نه اینکه زمان زیادی رو صرف یه سری مبانی اولیه نرم افزار کنم. چون اون مبانی اولیه رو خیلی راحت از کتابا هم میشه فهمید. بهتره این کلاس ها چیزی فراتر از اون کتابها و مطالب آموزشی باشه و بیشتر نکات و کاربردهای رو نرم افزار رو تو زمینه حرفه ای یاد بگیرم و اینکه یه طرفه هم نباشه. با ارائه تمرین های مرتبط بتونم خودمم کار کنم و سوالات و اشکالاتی که بهش برمیخورم رو در بیارم.

 

قطعاً فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی کمک بزرگی برای بسترسازی اولیه کار هستش. واسه کسایی که هنوز شناخته شده نیستن، این فضاها فرصتیه واسه شناسوندن بیشتر خودشون و تواناییشون. ارائه یه سری آموزش های اولیه و پاسخگویی به یه سری سوالات و به نوعی معرفی خودمون و تواناییمون تو این شبکه های اجتماعی برای جذب مخاطب که تبلیغ خوبی واسه دوره های آموزشی میشه و یه جورایی تبلیغ دهان به دهان هم اتفاق میفته که مثلاً به دوستمون میگیم، فلان شخص کلاس گذاشته، کلاسشو ندیدم، ولی کاراشو دیدم قوی بوده. جدای اون تبلیغات گسترده ای به صورت مستقیم میشه انجام داد. این شبکه های اجتماعی تأثیرشون تو آموزش های مجازی بیشترم هست چون جامعه مخاطب هم بیشتر همونایی هستن که با اینترنت سروکار بیشتری دارن.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

سلام

من اصلا هیچ کلاس آموزشی نرفتم جزیه کلاس کامپیوترکه اونم 2-3 جلسه اول رفتم ودیدم چرته دیگه نرفتم بابا طرف شروع کرده ازچرتکه درس دادن !..........

که البته الان به سرم زده بخاطر مدرکش بعضیهاشوبرم !

خب ازهمون اول اصلن بااین نوع آموزش مشکل داشتم ! به این نوع کتاب درسی (زمان ما) آدم بجای نمیرسه ، خدای هرسال ازرادیو ،تلوزیون سیاه وسفید،رنگی شروع می کنند تا آخردوباره سال بعد همینجور به من چه اولین تلوزیون چی بوده !، بابام بعضی وقتهاتعریف می کنه مهندسا مثلاهنوزسروته گیاه یازمان کاشتش یاروش نگهداری وکاشتش و...رانمی دانند.

ولی میگم اینامهندس هستند ولی حفظی مهندس شدند بنده خداتقصیرنداره وقتی تاحالاندیده و.....

یاتوهمین کارسیم کشی حفظی کارمی کنند بابانگاه کن فکرکن خب سیمو ازیه راه دیگه ببری کارت زیباترمی شه !

یانقاشی هرچه کتاب بخون قلموی چند کاردک فلان ولی تاکارنکنی نمی توانی یادبگیری!

به نطرمن روشهای آموزش توافرادمثل ساعت یادگیری فرق داره یکی عملیش خوبه یکی تئوری، یکی تجسم کردنش قویه یکی بایدابزاررالمس کنه و....

من خودم برای مثال عملی باشه بهترمتوجه می شوم .

توروش آموزش فنی باید کارآموزوسایل رالمس کنه .ابتدا خودش به تنهای برسی کنه وبعدمربی مشکلات راتوضیح بده .تکرارخوبه ،درموقع آموزش خوبه ولی به این روش درس اول آموزش داده .........ووموقع پرسش وآموزش درس دوم درس اول هم پوشش دهیم یکجورملکه ذهن می شود.

موقع کارباوسایل مومکنه کاآموزبترسه ومربی مثل بگه آخرش میترکه یا..... تر تاترس کارآموزبریزد.

پروژهای عملی خیلی خوبه.

انجمنهای تخصصی بسیار خوب هستند وحتی می توان بالاترازیک آموزشگاه باشه برای مثال یوت یو ب که فیلمهای با ارزش آموزشی داخلش هست.

خب چه اتفاق جالبی چون همین اواخردربه دردنبال یه آموزشگاه خوب هستم .

متدآموزشیش ، مبلغش، مدارک اعطایی ، تعدادافرادتوکلاس، شهرتش و....وتحقیق ازافادمختلف ،دوستان وجستجودراینترنت.

خیلی

بعضی جوابهانوشتنش خیلی سخته !ببخشیداگرنرمال نیست

  • Like 3
لینک به دیدگاه

برای کسب دانش واقعی و چیزی که بشه باهاش هرکاری کرد و همه دنبالت باشن سه چیز باید باشه

1: پول برای کسب دانش که توضیح داره

2:تمایل واقعی برای کسب دانش

3:جرات

تو کسب کردن دانش بکر کسی از کسی چیزی یاد نمیگیره!! همچین قانونی وجود نداره

به دو دلیل !! افرادی که قراره آموزش بدن دو دسته هستند

یکسری فقط سر و صدا دارند ! مثل آموزشگاه ها و امثالش که با دادو بیدادو دادار دودور میگن ما از تو کلاهمون خرگوش در میاریم و شما رو هم شعبده باز میکنیم

دوم هم افرادی که خبره هستند و دارن کارشونو تو حوزه مرتبط کاریشون میکنن و کیا و بیایی درست کردن

خب گروه اول اگر واقعا دانش تاپی داشت که نمیومد خودشو مچل آموزشگاه زدنو تبلیغ کردن بکنه و حرکت هایی میکرد که تاثیر بزرگشو بشه تو زندگی و جامعه دید !! پس این دسته افراد مشقی هستن و فقط سروصدای الکی دارن

میمونه گروه دوم !! گروه دوم هم هیچ وقت فوت کوزه گریشونو نمیگن و نصف داشته های خودشونو بعد از اینکه کلی وقت کاراموز رو هدر میدادن بصورت پراکنده میگن

شما نمیتونی الان !! تو این دوره از یک مهندس واقعا حرفه ای و عملیاتی چیزی بدست بیاری و مثل خودش بشی !! تعداد این افراد خبره انگشت شمارن

یک جراح کاردرست هم موقعیت و ترفندهایی که داره رو هیچوقت به کاراموز یا زیر دستش نمیگه!! این جراح یا پزشک ها هم انگشت شمارن

حتی یک مکانیک خودرو یا یک بازاریاب هم هیچوقت روشهای خاص خودشو به کسی یاد نمیده

برای به دست آوردن دانش و حرفه ای شدن چه خوشمون بیاد چه نیاد باید بارها و بارها تجربه کرد !! تو تجربه کردن هم ناکامی هست و .............

کلا نمیشه با داشته ها و امکانات دیگران نتایج عالی گرفت

باید هزینه کرد وقت گذاشت خراب کرد و.............. تا حرفه ای شد ! یک بار دوبار صد بار تا چشم بسته دیوار صافو بتونی بری بالا

باید رفت تو گود !! آدم که گیر کنه راه کارو پیدا میکنه

یک آشپز ساده هم تا صد مدل غذا رو خراب نکنه و بارها دستو بالش نسوزه آشپز نمیشه

واقعیت میگه یک جراح تا چند نفرو چپو راست نکنه جراح قابلی نمیشه

یک مهندس تا چند مدل بز میاره مهندس خبره نمیشه

در کنار این حرفها مسیری که برای آموزش انتخاب میکنی هم بسیار تعیین کننده هستش

که توضیحش طولانیه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
به شخصه به دوره های اموزشی حضوری اعتقادی ندارم و جز یک دوره در زمان نوجوانی هیچ کلاس دیگه ای نرفتم مشکل اینجاست که جامعه ما مدرک محور هست نه دانش محور و تنها مدرک ناشی از شرکت در دوره های حضوری هست که گاهی آدم ناچار میشه شرکت کنه، برای آموزش یک موضوع هیچ مرجعی بهتر از اینترنت و پشتکار یک آدم نیست

 

مرسي از اينكه نظر خودتو گفتي

 

حالا سوالم اينكه تو همين اينترنت با اين همه سايت و مطلب علمي بيشتر چه نوع محتوايي تورو راضي مي كنه

فرض زدي تو گوگل يه چيزي و اون كلي سايت برات ليست كرد تو كدوم سايت با كدوم محتوا رو بيشتر انتخاب مي كني ؟

موردي هم مثال بزني خيلي ممنون ميشم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
درود

سوال اول هر کدوم ی دسته بندی ه. نمیشه پاسخ صریح داشته باشه. پاسخ همگن شده اش این میشه ک گزینه اخر .

سوال دوم رو اینطوری جواب میدم ک ادعا های تبلیغش رو براورده کنه. پاسخ عمومی هم اینطوری میتونه فرض بشه ک " ارتباط با پروژه کاری"

سوال سوم، جواب تقریبا مشخصی داره. ب مقدار زیاد. این روزا خیلیییییییی زمان برا انتقال این جسم از مکانی ب مکانی دیگه " ب هر هدف، از جمله اموزش" صرف میشه ک این خودش کلی راندمان رو میاره پایین ( با خسته شدن جسم) و همینطور وقت گیره.

 

اما سوال اینکه چ متد اموزشی مناسبی، جوابش دشواره.

برا کتاب دومم سعی کردم روشهای اموزشی رایج در کتب اموزشی رو بررسی کنم و یک روش پویا رو در کتاب بیارم ب جای روش های استاتیکی حاضر ک البته بیخیال ش شدم بنا ب دلایل خاصی. ب هر صورت.

 

مفادش ایناست:

 

بجای استفاده از افعال مجهول و یا مخاطب از ضمیر "ما" برای حل مسائل استفاده بشه.

بجای طرح مسئله، مدرس خودش رو در جایگاه نفرات گروه بزاره و در کنار اونا ب حل مسئله بپردازن باهم.

استفاده از تکنولوژی های ارتباط جمعی هم خیلی مهمه. البته من نفسا با اموزش غیر حضوری مخالفم! مشکل اینجاست ک تکنولوژی جایگزین چیزی نباشه بشه. روشها باید همه هم رو کامل کنن نه حذف!

یعنی اساس اموزش حضوری باشه و چندین جلسه و صورت مسئله انلاین و غیر حضوری داشته باشیم.

 

این حرفم دلایل زیادی داره. از جمله اینکه اکثریت جامعه دارای استراتژی های اموزشی تقریبا یک گروه و یکسانی هستند ک همون حضوری است.

 

ممنون كه مثل هميشه با حوصله تو بحثها شركت مي كنيد

 

نظراتتونو با دقت خوندم

ولي آقا سجاد يه خواهش دارم اونم اينكه دوباره به اين سوالات جواب بديد اين بار با اين فرض كه هيشكي غير از خودتون مهم نيس

فقط و فقط بايد نياز آموزشي شما برآورده بشه و بس ،

شما با توجه به نيتزهاي خودتون (رشته خودتون ، تخصص خودتون، شهر محل سكونت تون ، ميزان سواد تون، قدرت و سرعت يادگيريتون ، سرعت اينترنت در دسترستون ) يه روش و بسته آموزشي برا خودتون بيشنهاد بديد

ببينيد خلاصه بگم ميخوام وقتي جواب ميديم دقيقا موردي و بر حسب نيازهاي شخص خودمون جواب بديم به اين سوالات

 

مثال ميزنم

مثلا اينجوري بگيد

من رشته ام مكانيكه بنابراين حتي اگه بهترين استاد مكانيك دنيا رو هم بيارن برا دوره اموزشي من و اون همش بشينه به صورت تئوري كلي مطلب نو برام ياد بده تا زماني كه خودم اونارو لمس نكردم و تو عمل اهاشون سروكله نزدم اون دوره منو ارضا نمي كنه

كاغذ نويسي منو راضي نمي كنه بايد با دستمام لمسش كنم

 

 

البته من يه مثال زدم

 

........

در مورد شبكه هاي اجتماعي هم بله جوابش واضحه ولي بيشتر منظورم اينه

آيا مي تونيم از مدل مثلا توىئتر براي بال بردن سرعت و كيفيت پرسش پاسخي استفاده كنيم

مثلا ميگم

فرض كنيد فرد x سوالي در مورد يه بخش از مكانيك پرسيده ولي بيشمار كتاب مقاله سايت سي دي براي خوندن و جواب براي اون سوال وجوداره ولي محدوديت مدل توىئتر باعث ميشه شما در مثلا ١٥٠ كلمه كاملترين و جامع ترين جواب رو براش بديد

اينجوري هم كيفيت فهم مطاب بالا ميره هم سرعت فرايند يادگيري و رفتن به مرحله بعدي

 

مثلا من امروز داشتم روي يه مفهوم جديد ( جديد براي من ) كار مي كردم اووه ويكي پديا. چه ميدونم خود سايت مربوطه و كلي فيلم تو يوتيوب و غيره براش بود اما رفتم يه سايتي كه دقيقا جواي سوال ذهني من بود

من ميخواستم بدونم portlet چيه

كلي جواب براي اين سوال گذاشته شده بود كه همگي از نظر تئوري بيان شده بود اما اون پايين پايين هاي ص

يكيبا زبان ساده اينجوري نوشته بود

فرص كنيد يه صفحه وب به صورت كاشي كاشي تقسيم شده باشه و هر قسمت ماهيت و عملكرد كاملا مستقل از دىگري داشته باشه به هر كدوم از اين كاشي ها portlet گفتهميشه و يه تصوير انتزاعي خيلي ساده هم زير نوشته اش گذاشته بود

 

همين يه جواب. كلي منو جلو انداخت من از شر خوندن مطالب چرت و غير مرتبط خلاص كرد

 

مدل نقاشي كودكانه مي تونه تو دنياي آموزش بخصوص تو بستر و ديد شبكه اجتماعي خيلي مي تونه جواب بده

منتها يه مارك زاگر برگي ميخواد كه براش آستين بزنه :ws3:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
برای رشته‌های علوم‌پزشکی متفاوته البته. ما تو دانشگاه اول تئوری رو بهمون درس میدن و بعد دوره‌های کارورزی تو کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها و ... رو داریم. وقتی وارد بازار کار میشیم، میبینیم که بازار کار به کلی با کارورزی متفاوته. هر چقدر هم که خوب خوونده باشیم باز تفاوت زیادی وجود داره. اینجا ما وقتی برای آزمون و خطا نداریم. به نظرم دانشجوهای علوم پزشکی باید حتما ضمن تحصیل در دانشگاه و کارورزی در محیط آموزشی، وقت‌های آزاد رو با کلینیک‌های مستقل کار کنند، نه به عنوان آبزرو، بلکه به عنوان یک درمانگر و مسئول. ضمن اینکه باید با دید جامع‌تری دوباره شروع کنند به مطالعه بدن انسان و نحوه عملش. حالا خوشبختانه مثل اینکه انجمن‌های علمی بعضی رشته‌های علوم‌پزش‌کی دارن طرحی رو بررسی میکنند که فارغ‌التحصیلان لسانس حتما مدتی رو (مثلا دوسال) وارد بازار کار بشن و بعد اجازه ادامه تحصیل در مقطع ارشد داشته باشند.

 

 

جناب s.f چرا "به" رو "ب" و "که" رو "ک" مینویسید؟ جدا از شما بعید هست این طرز نگارش :d

 

مرسي ويوي جون از اينكه نظرتو گفتي

بله موافقم رشته هاي پزشكي كلا از بيخ با بقيه رشته ها فرق دارن چون با جان يه موجود زنده سروكار دارن

يادمه يه دوره معتاد به اين سريال anatomy 's gray ( اميدوارم درست نوشته باشم ) شده بودم

كاملا فرايند يادگيري و مهارت آموزي و چالش هاي پيش روي يه دانشجوي رشته پزشكي رو نشون ميداد

اما تواون سريال هم به استفاده از ابزار شبيه سازي اشاره شده بود

يعني عمل جراحي كردن يه ربات با تمامي ويژگي هاي يه انسان واقعي

  • Like 2
لینک به دیدگاه
به نظرم متدهای آموزشی بسته به هدفی که هست خیلی می تونه متفاوت باشه و یا ترکیبی از مواردی که گفتی. واسه همین سخت بشه یه روش رو انتخاب کرد. شاید باید موردی بهش پرداخت. اینکه چه مطلبی میخوایم آموزش بدیم، چه امکاناتی نیازه، جامعه هدف کیا هستن، زمانی که در اختیار داریم و ... همه اینا توی متدی که میخوایم انتخاب کنیم تأثیر میذاره.

 

مثلاً اگه یه دوره نرم افزاری میرم، توقع دارم به صورت کاربردی تخصصی یاد بگیرم. نه اینکه زمان زیادی رو صرف یه سری مبانی اولیه نرم افزار کنم. چون اون مبانی اولیه رو خیلی راحت از کتابا هم میشه فهمید. بهتره این کلاس ها چیزی فراتر از اون کتابها و مطالب آموزشی باشه و بیشتر نکات و کاربردهای رو نرم افزار رو تو زمینه حرفه ای یاد بگیرم و اینکه یه طرفه هم نباشه. با ارائه تمرین های مرتبط بتونم خودمم کار کنم و سوالات و اشکالاتی که بهش برمیخورم رو در بیارم.

 

قطعاً فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی کمک بزرگی برای بسترسازی اولیه کار هستش. واسه کسایی که هنوز شناخته شده نیستن، این فضاها فرصتیه واسه شناسوندن بیشتر خودشون و تواناییشون. ارائه یه سری آموزش های اولیه و پاسخگویی به یه سری سوالات و به نوعی معرفی خودمون و تواناییمون تو این شبکه های اجتماعی برای جذب مخاطب که تبلیغ خوبی واسه دوره های آموزشی میشه و یه جورایی تبلیغ دهان به دهان هم اتفاق میفته که مثلاً به دوستمون میگیم، فلان شخص کلاس گذاشته، کلاسشو ندیدم، ولی کاراشو دیدم قوی بوده. جدای اون تبلیغات گسترده ای به صورت مستقیم میشه انجام داد. این شبکه های اجتماعی تأثیرشون تو آموزش های مجازی بیشترم هست چون جامعه مخاطب هم بیشتر همونایی هستن که با اینترنت سروکار بیشتری دارن.

 

مرسي رئيس از اينكه تشريف آوردي و نظر خودتو بيان نمودي :ws3:

 

و مرسي از اينكه موردي و براساس نياز خودت بيانشون كردي

يه سوال دارم

فرض كن يه آموزشگاهي اومده به شعار اتصال دانشگاه با صنعت كاملا عمل كرده يعني اول يه دوره آموزشي گذاشته بعد اومده يه پروژه واقعي رو قسمت بندي كرده و هر قسمت رو بر حسب شناخت و توانمندي هايي كه تو دوره از هريك از دانشجوهاش بدست آوردت به اونا سپرده

 

حالا سوالم اينه ما دست كم تو كشور خودمون همچين آموزشگاه / دور آموزشي داريم ؟

مثلا تو رشته شما معماري شعر سازي چقدر اين ايده عمليه

؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

از دو دوستي كه به پست هاشون هنوز جواب ندادم معذرت ميخوام

نظرات هر دو تونو خوندم

 

نظر دوست خوبم iranpg دقيقا به ايده اي اشاره ميكنه كه تو متد آموزشي بايد خيلي روش كار كرد

من اسمشو ميزارم قطعات اسباب بازي يا چيزي كه تو دنياي مهندسي به عنوان كامپوننت سازي و استفاده مجدد ازش استفاده ميشه كه بيشتر آموزشگاهها و دوره هاي آموزشي تو ارايه سرفصل هاي كامپوننتي واقعا ضعيف عمل مي كنند

ايشالا طي يه مطلب آموزشي دقيقا نشون ميدم منظورم از كامپوننت سازي محتواي آموزشي چيه

.....

اما نظر دوستمون leveone

كاملا با نظرتونموافقم بخصوص تو رشته خودمون كام و نرم افزار

كسي كه خبره كاري باشه ديگه ياوقت نمي كنه بياد تو امر تدريس يا اينكه نهايتا بعد مدتي به عنوان مشاور ميره تو اين شركت و اون شركت از قبل مشاوره اش كلي پول در مياره

اما اينكه همه افراد بايد براي يادگيري دود شمع و چراغ نفتي بخورن و كلي پوستشون كنده بشه تا ياد بگيرن نه. موافق نيستم

بخاطر اينكه اولا قرار نيس همه خبره بشن

ثانيا توي دنياي مدل سرمايه داري و بازاري ما لزوما هر كسي كه خبره علمي هس درامد و نرخ پيشرفت بالا و بيشتري هم نداره

 

نمونه عينيشو دارم

برنامه نويس خبره اي كه چندين ايده و طرح خيلي جهاني و بكرش تو گوشه هاردش مونده و ثبت جهاني نشده هشتش گره نه شه كسي نمي شناستش. ولي همون طرح الان به اسم يه شخص يا شركت ديگه اون ور دنيا با آب و تاب داره گفته ميشه مدام پول سمت صاحباننش سرازير ميشه

  • Like 3
لینک به دیدگاه
از دو دوستي كه به پست هاشون هنوز جواب ندادم معذرت ميخوام

نظرات هر دو تونو خوندم

 

نظر دوست خوبم iranpg دقيقا به ايده اي اشاره ميكنه كه تو متد آموزشي بايد خيلي روش كار كرد

من اسمشو ميزارم قطعات اسباب بازي يا چيزي كه تو دنياي مهندسي به عنوان كامپوننت سازي و استفاده مجدد ازش استفاده ميشه كه بيشتر آموزشگاهها و دوره هاي آموزشي تو ارايه سرفصل هاي كامپوننتي واقعا ضعيف عمل مي كنند

ايشالا طي يه مطلب آموزشي دقيقا نشون ميدم منظورم از كامپوننت سازي محتواي آموزشي چيه

.....

اما نظر دوستمون leveone

كاملا با نظرتونموافقم بخصوص تو رشته خودمون كام و نرم افزار

كسي كه خبره كاري باشه ديگه ياوقت نمي كنه بياد تو امر تدريس يا اينكه نهايتا بعد مدتي به عنوان مشاور ميره تو اين شركت و اون شركت از قبل مشاوره اش كلي پول در مياره

اما اينكه همه افراد بايد براي يادگيري دود شمع و چراغ نفتي بخورن و كلي پوستشون كنده بشه تا ياد بگيرن نه. موافق نيستم

بخاطر اينكه اولا قرار نيس همه خبره بشن

ثانيا توي دنياي مدل سرمايه داري و بازاري ما لزوما هر كسي كه خبره علمي هس درامد و نرخ پيشرفت بالا و بيشتري هم نداره

 

نمونه عينيشو دارم

برنامه نويس خبره اي كه چندين ايده و طرح خيلي جهاني و بكرش تو گوشه هاردش مونده و ثبت جهاني نشده هشتش گره نه شه كسي نمي شناستش. ولي همون طرح الان به اسم يه شخص يا شركت ديگه اون ور دنيا با آب و تاب داره گفته ميشه مدام پول سمت صاحباننش سرازير ميشه

بسیار هم عالی

من تخصص شما رو نمیدونستم و قسمت آخر صحبتهام بیشتر در بعد فعالیت های فنی و امثالش بود

البته این هم بگم نظر من نمیتونه کاملا درست باشه

چون بخش بزرگی از حرفام بر اساس اتفاقات و رویداد هایی بوده که خودم درگیرش شدم و تصمیم گرفتم این راهو برم

خب درست میفرمائید همه شرایطشون یجور نیست و کار با کار فرق داره

البته هر سبکی پیش گرفته بشه میره تو خون آدم و اونجوری بار میاد

چون خودم تجربه کردم و با آزمون و خطاهای بسیار زیاد و روش های من در آوردی به سرانجام رسیدم دیگه برام عادت شده :ws28:

تو بحث تکنولوژی و مخصوصا تکنولوژی انحصاری تنها راه تکرار مداوم و خراب کردنه

تکرار چیز یا چیزایی که اصلا نمیدونی میشه یا نه چون منبعی نیست و همه چیز بر اساس قدرت انالایز ذهن انجام میشه که البته حوادث هم هست و اجتناب ناپذیره

برای نمونه تکنولوژی های انحصاری در صنعت پتروشیمی !!

معمولا در انحصار دو سه شرکت میمونه و منابع در دسترس هم در واقع جوکی بیش نیست و واقعیت نداره

من خودم بعد نزدیک 10 سال هنوزم یک چیز جدیدو میبینم به سبک ترمیناتور میرم سراغش:ws28:

چاره ای جز آزمونهای عذاب آور نیست و هنوزم آسیبهای جدی میبینم تو راه

 

اما تو بحث کاری و تخصص شما حق با شماست

اما به یک چیز به شدت اعتقاد دارم !! اونم اینکه از هیچ اصول تئوری و قانونی پیروی نکنم

مثال عرض میکنم خدمتتون !! اگر بخوام یک کار شیمیایی بکنم به هیچ عنوان به قوانین شیمی پایبند نیستم و اصلا در نظر نمیگیرمشون !! خیلی تجربه کردم که واکنش طبق اصول شیمی نشدنی بوده ولی انجام شده

ایده پردازی مهمترین نکته کاره برام ! البته ایده پردازی منظورم ایجاد رابطه بدون منطق نیست !! اما از منطق هایی که به شکل قانون هست هم پیروی نمیکنم و سعی میکنم یک رابطه منطقی درست بوجود بیارم

شاید هم برای همینه که به درس خوندن اصلا علاقه نداشتم

فکر میکنم تو بحث تخصصی شما هم این قابل اجراست

و البته شیوه ارائه کردنش و بیانش هم خیلی مهمه !! باور بفرمائید هر کسی قادر به هضم همه چیز نیست !! مثل همون فردی که شما مثال زدید ! یا نمونه های زیادش رو خودم برخورد کردم

خیلی ها روی قوانین موجود گیر کردن و غیر از اون رو هضم نمیکنن و اگر هم گفته بشه استناد میکنن به اینکه طبق فلان رابطه و اصلو قانون گفته شده حتما باید اینجوری بشه و غیر این محاله پس کار تو هم غلطه !!:ws28:

چون خیلی ها هنوز درگیر هضم قوانین سابق هستن

اگر افراد خودشونو درگیر جا انداختن و توجیه کارشون به افرادی که به شدت به اصول و قوانین پایبندن بکنن به سادگی عمرشونو هدر دادن و میسوزن

هر چیز تاپی جای خودشو داره

شما تو بحث تخصصیتون افراد نابغه زیادن ولی تصور کنید فلان شخصیت که الان مثلا میگن یکی از اولین فلانهای دنیاست !! فرض کنید اون فرد ایرانی بود !! عرب بود یا هر چی ! چی میشد ؟

فرض بگیرید شما اولین نفری بودید که سالها پیش اومدید و سیستم عامل ویندوز رو میخواستید معرفی کنید !!

چطور معرفیش میکردید که مثل توپ بترکه ؟

الانش نمیشه وای به حال اون سالها :ws28: یک بی میلی یا این که فکر میکنن جنگولک بازی دارید میکنید !! اینجوری برداشت میکنن و بعضی ها هم میگن مگه میشه آخه ؟

هضمش هرجایی ممکن نیست و ما بیشتر مصرف کننده تکنولوژی هستیم تا خالقش !! فلان جا 10 درصد و فقط 10 درصد احساس کنه طرح و ایده شما نتیجه میده به شدت پیگیری میکنه حالا 90 درصدش اصلا طبق همه قوانین اشتباه و چرند باشه

که ما البته به اونا میگیم تو علم افراطی هستند :ws28:

اینجا طرح 100درصد عملیاتی رو جیگر نمیکنن و یک بروکراسی شدید و کارشناسی های عجیبی میکنن که نکنه یک درصد شکست بخوره؟ !! خب وقتی کارشناسه نمیدونه موضوع چیه چیو کارشناسی میکنه ؟

در آخر یک چیز خدمت شما بگم که بهش ایمان دارم

اگر فردی میخواد فعالیت خاص علمی بکنه که این فعالیت دنیا رو تکون میده اینجا جاش نیست !!حالا هر روشی که داشته باشه و هر جوری آموزش دیده باشه

چون از طرحش نمیتونه بهره برداری کنه

اما در موارد دیگه نه !! میتونه همینجا رشد کنه

میگم علمی نمیشه چون اگر در فشار هم باشن یا مجبور باشن فعالیت علمی رو باز بذارن و حمایتی بکنن همه هدف میشه کپی یا در نهایت بدست آوردن اطلاعات یک طرح خارجی !! هیچ وقت خودشون یک چیز من در آوردی رو حرفه ای نمیکنن

اوایل میگن طبق فلان قانون اصلا این اتفاق غیر ممکنه

وقتی میبینن یکی اونور دنیا قانونو نقض کرد و نتیجه گرفت میگرخن و تمام توانو میذارن طرح اونو بدست بیارن و بگن ما هم به جمع دارندگان این تکنولوژی پیوستیم :ws28:

کلا شرق اینجوریه نمیدونم چرا

یک مثال میزنم و میدونم شاه نامه تایپ کردم و خوندنشم سخته و بابتش ازتون عذر خواهی میکنم ولی چون زیاد سرم اومده و یجورایی دوست دارم بتونم کمک کنم .

بلادکفر وقتی قرار شد جنگنده های نسل 5 بزنه چند کمپانی بزرگشون ایده های خودشون دادن و بالاخره یک کمپانی به اسم لاگهید مارتین اومد اف 22 رپتورو زد با شکلی خاص و توانایی های خاص

بلافاصله روسها افتادن دنبالش چیکار کنیم؟ چند سال هم اونا تلاش کردن پکفا رو زدن که فرم کارو و چهرشو سعی کردن مثل رپتور امریکایی بزنن و فقط تو بعضی جاهاش تغییرات بدن

اگر اون وسطش تا خورده اینم باید اینجوری باشه

حالا تواناییش هم که کلا روسی مثل بلاد کفر نیست و اوتن

ایرانم یک ماکت ساخت که بعد لو رفت مجسمه بوده آبرومون رفت

بقیه هم همونو دارن دنبال میکنن

خب یکی به من بگه چون امریکا اون شکلی ساخت همه نسل 5 ها باید همچین شکلی داشته باشن ؟

خب چرا خودشون ایده ندارن ؟ حالا شما برو اصلا شبیه خروس یک چیزی طراحی کن بگو نسل 5 !! اصلا تو کت کسی نمیره میگن نه این غلطه و نسل 5 اینشکلیه :ws28: یعنی باز پایبندن به قوانین موجود با اینکه دیدن امریکاییه قانون قبلی رو نقض کرد

امریکاییه اومد گفت نسل 5 دوم هم زدم و عمود پرواز میکنه و ساخت

الانم همه دنبال اینن که چطوری اینکارو کرده ما هم یک عمود پرواز بزنیم

حالا شما 20 سال پیش کل شرقو زیرو رو میکردی میگفتی جت عمود پرواز همه میخندیدن میگفتن برو آقا چرا جوک میگی طبق فلان قانونو زابطه و ............. اصلا محاله

اما الان همه دنبالشن

تو همین انجمن گاهی خودم مواردی رو بیان کردم که افراد سریع قوانینو رابطه و........... رو کردن که آقا طبق اصل دوغ همچین چیزی نمیشه !! بابا قرار نیست دوباره چرخو اختراع کنیم که

خودم معمولا درگیر توجیه کردن نمیشم و میپیچونم بره

برنامه ای که شما مینویسید اگر کارش واقعا جنجالیه تو کت کسی تو شرق نمیره تا زمانی که یکی تو غرب و معمولا هم خود امریکا همین برنامه شما رو بزنه ارائه بده !! اونوقت در به در دنبال شما میگردن که جون مادرت بیا برامون اجرا کن که ما هم به جمع دارندان بپیوندیم :ws28:

به نظر من تو بحث های فوق العاده حرفه ای و علمی اصلا هدفتون رو شرق نذارید

اینجا تمومش کنید ولی ارائه دادنش رو یو اس فقط

قدرت درکشون بی نظیره

من چیزی که میبینمو میگم و با شعار زندگی نمیکنم

بچه های باهوش زیاد داریم اما به قول شما فرصتی برای رشد ندارن و بعد از مدتی باورشون میشه که نه نشدنیه و پایبند میشن به اصول !!

امیدوارم شما هم هدفتون هر چی که هست بهش برسید و تجربه شیرینی باشه براتون

موید باشید دوست گل من:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مرسي رئيس از اينكه تشريف آوردي و نظر خودتو بيان نمودي :ws3:

 

و مرسي از اينكه موردي و براساس نياز خودت بيانشون كردي

يه سوال دارم

فرض كن يه آموزشگاهي اومده به شعار اتصال دانشگاه با صنعت كاملا عمل كرده يعني اول يه دوره آموزشي گذاشته بعد اومده يه پروژه واقعي رو قسمت بندي كرده و هر قسمت رو بر حسب شناخت و توانمندي هايي كه تو دوره از هريك از دانشجوهاش بدست آوردت به اونا سپرده

 

حالا سوالم اينه ما دست كم تو كشور خودمون همچين آموزشگاه / دور آموزشي داريم ؟

مثلا تو رشته شما معماري شعر سازي چقدر اين ايده عمليه

؟

 

خواهش میکنم. :a030:

من تو زمینه رشته خودم زیاد ندیدم. چرا مثلاً بوده یه دوری gis که من دوره پیشرفتشو رفتم، قرار بود تو دوره فوق پیشرفته (نمیدونم یه همچین اسمی دیگه :ws3: ) یه پروژه طرح هادیو، از صفر تا صدشو با gis انجام بدن. من دیگه نرفتم و نمیدونم چطور بود. چون هم اون دوره پیشرفته انتظاری که ازش داشتم رو نداشت که بخوام بعدشم برم و هم اینکه خب خودم از قبل چون انجام داده بودم، آشنایی داشتم.

 

یا مثلاً یه جایی رو میشناسم که یه سری دوره های آموزشی رو واسه ناظرای نظام مهندسی میذاره و خب تو شعارشون هست که میبرن سر کارگاه های ساختمونی و ساختمونایی که در حال ساخت هست تا یه سری آموزشا رو تو اون فضا به صورت عملی نشون بدن و تجربه ای تو اونجاها بدست بیارن. ولی خب هنوز تا جایی که اطلاع دارم عملی نشده و در حد شعار مونده. :ws3:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

این دانشگاههای علمی کاربردی بدک نیستند و در کنارشون امزش ازاد هم دارند چون از استاد هایی استفاده میکنند که در صنعت هستند و دانشجویان هم اکثرا تو مشاغل صنعتی هستند

خوب عملی با تئوری مچ شده و به نظرم اموزش مفیدی میدند نسبت به سایر اموزشگاه و دانشگاهها ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
مرسي از اينكه نظر خودتو گفتي

 

حالا سوالم اينكه تو همين اينترنت با اين همه سايت و مطلب علمي بيشتر چه نوع محتوايي تورو راضي مي كنه

فرض زدي تو گوگل يه چيزي و اون كلي سايت برات ليست كرد تو كدوم سايت با كدوم محتوا رو بيشتر انتخاب مي كني ؟

موردي هم مثال بزني خيلي ممنون ميشم

این کمی به مهارت زبان و جستجو نیاز داره معمولا کلیدواژه های سوالم رو جستجو میکنم و بین چند سایت اول به جواب سوالم میرسم لزوما این نیست که به یک سایت خاص مراجعه کنم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
بسیار هم عالی

من تخصص شما رو نمیدونستم و قسمت آخر صحبتهام بیشتر در بعد فعالیت های فنی و امثالش بود

البته این هم بگم نظر من نمیتونه کاملا درست باشه

چون بخش بزرگی از حرفام بر اساس اتفاقات و رویداد هایی بوده که خودم درگیرش شدم و تصمیم گرفتم این راهو برم

خب درست میفرمائید همه شرایطشون یجور نیست و کار با کار فرق داره

البته هر سبکی پیش گرفته بشه میره تو خون آدم و اونجوری بار میاد

چون خودم تجربه کردم و با آزمون و خطاهای بسیار زیاد و روش های من در آوردی به سرانجام رسیدم دیگه برام عادت شده :ws28:

تو بحث تکنولوژی و مخصوصا تکنولوژی انحصاری تنها راه تکرار مداوم و خراب کردنه

تکرار چیز یا چیزایی که اصلا نمیدونی میشه یا نه چون منبعی نیست و همه چیز بر اساس قدرت انالایز ذهن انجام میشه که البته حوادث هم هست و اجتناب ناپذیره

برای نمونه تکنولوژی های انحصاری در صنعت پتروشیمی !!

معمولا در انحصار دو سه شرکت میمونه و منابع در دسترس هم در واقع جوکی بیش نیست و واقعیت نداره

من خودم بعد نزدیک 10 سال هنوزم یک چیز جدیدو میبینم به سبک ترمیناتور میرم سراغش:ws28:

چاره ای جز آزمونهای عذاب آور نیست و هنوزم آسیبهای جدی میبینم تو راه

 

اما تو بحث کاری و تخصص شما حق با شماست

اما به یک چیز به شدت اعتقاد دارم !! اونم اینکه از هیچ اصول تئوری و قانونی پیروی نکنم

مثال عرض میکنم خدمتتون !! اگر بخوام یک کار شیمیایی بکنم به هیچ عنوان به قوانین شیمی پایبند نیستم و اصلا در نظر نمیگیرمشون !! خیلی تجربه کردم که واکنش طبق اصول شیمی نشدنی بوده ولی انجام شده

ایده پردازی مهمترین نکته کاره برام ! البته ایده پردازی منظورم ایجاد رابطه بدون منطق نیست !! اما از منطق هایی که به شکل قانون هست هم پیروی نمیکنم و سعی میکنم یک رابطه منطقی درست بوجود بیارم

شاید هم برای همینه که به درس خوندن اصلا علاقه نداشتم

فکر میکنم تو بحث تخصصی شما هم این قابل اجراست

و البته شیوه ارائه کردنش و بیانش هم خیلی مهمه !! باور بفرمائید هر کسی قادر به هضم همه چیز نیست !! مثل همون فردی که شما مثال زدید ! یا نمونه های زیادش رو خودم برخورد کردم

خیلی ها روی قوانین موجود گیر کردن و غیر از اون رو هضم نمیکنن و اگر هم گفته بشه استناد میکنن به اینکه طبق فلان رابطه و اصلو قانون گفته شده حتما باید اینجوری بشه و غیر این محاله پس کار تو هم غلطه !!:ws28:

چون خیلی ها هنوز درگیر هضم قوانین سابق هستن

اگر افراد خودشونو درگیر جا انداختن و توجیه کارشون به افرادی که به شدت به اصول و قوانین پایبندن بکنن به سادگی عمرشونو هدر دادن و میسوزن

هر چیز تاپی جای خودشو داره

شما تو بحث تخصصیتون افراد نابغه زیادن ولی تصور کنید فلان شخصیت که الان مثلا میگن یکی از اولین فلانهای دنیاست !! فرض کنید اون فرد ایرانی بود !! عرب بود یا هر چی ! چی میشد ؟

فرض بگیرید شما اولین نفری بودید که سالها پیش اومدید و سیستم عامل ویندوز رو میخواستید معرفی کنید !!

چطور معرفیش میکردید که مثل توپ بترکه ؟

الانش نمیشه وای به حال اون سالها :ws28: یک بی میلی یا این که فکر میکنن جنگولک بازی دارید میکنید !! اینجوری برداشت میکنن و بعضی ها هم میگن مگه میشه آخه ؟

هضمش هرجایی ممکن نیست و ما بیشتر مصرف کننده تکنولوژی هستیم تا خالقش !! فلان جا 10 درصد و فقط 10 درصد احساس کنه طرح و ایده شما نتیجه میده به شدت پیگیری میکنه حالا 90 درصدش اصلا طبق همه قوانین اشتباه و چرند باشه

که ما البته به اونا میگیم تو علم افراطی هستند :ws28:

اینجا طرح 100درصد عملیاتی رو جیگر نمیکنن و یک بروکراسی شدید و کارشناسی های عجیبی میکنن که نکنه یک درصد شکست بخوره؟ !! خب وقتی کارشناسه نمیدونه موضوع چیه چیو کارشناسی میکنه ؟

در آخر یک چیز خدمت شما بگم که بهش ایمان دارم

اگر فردی میخواد فعالیت خاص علمی بکنه که این فعالیت دنیا رو تکون میده اینجا جاش نیست !!حالا هر روشی که داشته باشه و هر جوری آموزش دیده باشه

چون از طرحش نمیتونه بهره برداری کنه

اما در موارد دیگه نه !! میتونه همینجا رشد کنه

میگم علمی نمیشه چون اگر در فشار هم باشن یا مجبور باشن فعالیت علمی رو باز بذارن و حمایتی بکنن همه هدف میشه کپی یا در نهایت بدست آوردن اطلاعات یک طرح خارجی !! هیچ وقت خودشون یک چیز من در آوردی رو حرفه ای نمیکنن

اوایل میگن طبق فلان قانون اصلا این اتفاق غیر ممکنه

وقتی میبینن یکی اونور دنیا قانونو نقض کرد و نتیجه گرفت میگرخن و تمام توانو میذارن طرح اونو بدست بیارن و بگن ما هم به جمع دارندگان این تکنولوژی پیوستیم :ws28:

کلا شرق اینجوریه نمیدونم چرا

یک مثال میزنم و میدونم شاه نامه تایپ کردم و خوندنشم سخته و بابتش ازتون عذر خواهی میکنم ولی چون زیاد سرم اومده و یجورایی دوست دارم بتونم کمک کنم .

بلادکفر وقتی قرار شد جنگنده های نسل 5 بزنه چند کمپانی بزرگشون ایده های خودشون دادن و بالاخره یک کمپانی به اسم لاگهید مارتین اومد اف 22 رپتورو زد با شکلی خاص و توانایی های خاص

بلافاصله روسها افتادن دنبالش چیکار کنیم؟ چند سال هم اونا تلاش کردن پکفا رو زدن که فرم کارو و چهرشو سعی کردن مثل رپتور امریکایی بزنن و فقط تو بعضی جاهاش تغییرات بدن

اگر اون وسطش تا خورده اینم باید اینجوری باشه

حالا تواناییش هم که کلا روسی مثل بلاد کفر نیست و اوتن

ایرانم یک ماکت ساخت که بعد لو رفت مجسمه بوده آبرومون رفت

بقیه هم همونو دارن دنبال میکنن

خب یکی به من بگه چون امریکا اون شکلی ساخت همه نسل 5 ها باید همچین شکلی داشته باشن ؟

خب چرا خودشون ایده ندارن ؟ حالا شما برو اصلا شبیه خروس یک چیزی طراحی کن بگو نسل 5 !! اصلا تو کت کسی نمیره میگن نه این غلطه و نسل 5 اینشکلیه :ws28: یعنی باز پایبندن به قوانین موجود با اینکه دیدن امریکاییه قانون قبلی رو نقض کرد

امریکاییه اومد گفت نسل 5 دوم هم زدم و عمود پرواز میکنه و ساخت

الانم همه دنبال اینن که چطوری اینکارو کرده ما هم یک عمود پرواز بزنیم

حالا شما 20 سال پیش کل شرقو زیرو رو میکردی میگفتی جت عمود پرواز همه میخندیدن میگفتن برو آقا چرا جوک میگی طبق فلان قانونو زابطه و ............. اصلا محاله

اما الان همه دنبالشن

تو همین انجمن گاهی خودم مواردی رو بیان کردم که افراد سریع قوانینو رابطه و........... رو کردن که آقا طبق اصل دوغ همچین چیزی نمیشه !! بابا قرار نیست دوباره چرخو اختراع کنیم که

خودم معمولا درگیر توجیه کردن نمیشم و میپیچونم بره

برنامه ای که شما مینویسید اگر کارش واقعا جنجالیه تو کت کسی تو شرق نمیره تا زمانی که یکی تو غرب و معمولا هم خود امریکا همین برنامه شما رو بزنه ارائه بده !! اونوقت در به در دنبال شما میگردن که جون مادرت بیا برامون اجرا کن که ما هم به جمع دارندان بپیوندیم :ws28:

به نظر من تو بحث های فوق العاده حرفه ای و علمی اصلا هدفتون رو شرق نذارید

اینجا تمومش کنید ولی ارائه دادنش رو یو اس فقط

قدرت درکشون بی نظیره

من چیزی که میبینمو میگم و با شعار زندگی نمیکنم

بچه های باهوش زیاد داریم اما به قول شما فرصتی برای رشد ندارن و بعد از مدتی باورشون میشه که نه نشدنیه و پایبند میشن به اصول !!

امیدوارم شما هم هدفتون هر چی که هست بهش برسید و تجربه شیرینی باشه براتون

موید باشید دوست گل من:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

مرسي دوست عزيز

مرسي بابت وقتي كه گذاشتيد و تو بحث شركت كرديد

منم براتون بهترين ها رو ميخوام

هميشه بهترين و سالم و شاد باشيد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
این دانشگاههای علمی کاربردی بدک نیستند و در کنارشون امزش ازاد هم دارند چون از استاد هایی استفاده میکنند که در صنعت هستند و دانشجویان هم اکثرا تو مشاغل صنعتی هستند

خوب عملی با تئوری مچ شده و به نظرم اموزش مفیدی میدند نسبت به سایر اموزشگاه و دانشگاهها ...

واقعا آقا سهند ؟

من هميشه غير اينو فكر مي كردم :ws52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خواهش میکنم. :a030:

من تو زمینه رشته خودم زیاد ندیدم. چرا مثلاً بوده یه دوری gis که من دوره پیشرفتشو رفتم، قرار بود تو دوره فوق پیشرفته (نمیدونم یه همچین اسمی دیگه :ws3: ) یه پروژه طرح هادیو، از صفر تا صدشو با gis انجام بدن. من دیگه نرفتم و نمیدونم چطور بود. چون هم اون دوره پیشرفته انتظاری که ازش داشتم رو نداشت که بخوام بعدشم برم و هم اینکه خب خودم از قبل چون انجام داده بودم، آشنایی داشتم.

 

یا مثلاً یه جایی رو میشناسم که یه سری دوره های آموزشی رو واسه ناظرای نظام مهندسی میذاره و خب تو شعارشون هست که میبرن سر کارگاه های ساختمونی و ساختمونایی که در حال ساخت هست تا یه سری آموزشا رو تو اون فضا به صورت عملی نشون بدن و تجربه ای تو اونجاها بدست بیارن. ولی خب هنوز تا جایی که اطلاع دارم عملی نشده و در حد شعار مونده. :ws3:

عجب

 

پس بايد بگيم بزرگترين منبع درآمد جامعه از همين آموزشهاي دهن پركنه

بعد آموزش ولت مي كنن به امان خدا

......

تازه فهميدم شركتهاي بزرگ نرم افزاري دنيا مثل اوراكل براي شركت هاي طرف قراردادشون كلاسهاي آموزشي خفن ميزارن

و توش آموزشهايي رو ميدن كه تو هيچ ص وبي نمونه اش پيدا نميشه

:whistle:

 

 

خدايا اين تحريمها رو واقعا از سر ما بردار :4564:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
عجب

 

پس بايد بگيم بزرگترين منبع درآمد جامعه از همين آموزشهاي دهن پركنه

بعد آموزش ولت مي كنن به امان خدا

......

تازه فهميدم شركتهاي بزرگ نرم افزاري دنيا مثل اوراكل براي شركت هاي طرف قراردادشون كلاسهاي آموزشي خفن ميزارن

و توش آموزشهايي رو ميدن كه تو هيچ ص وبي نمونه اش پيدا نميشه

:whistle:

 

 

خدايا اين تحريمها رو واقعا از سر ما بردار :4564:

 

حالا اونجایی که رفته بودم خیر سرش خیلی هم معتبر بود :ws3:

یه سری از این اعتبارا واقعاً فقط اسمه :icon_pf (34):

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...