جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'panthera pardus panther'.
1 نتیجه پیدا شد
-
[h=4] «پلنگ بربری» باز می گردد [/h] [h=5]در سال 1758 میلادی «کارل لینه» طبیعی دان شهیر سوئدی و بانی دانش نوین رده بنده گونه های جاندار بر اساس نمونه پوستی که از ساحل بربری آن روزگار که اکنون بخشی از مراکش است، «پلنگ بربری» را با نام علمیPanthera pardus panther به مجامع علمی آن روزگار معرفی کرد.[/h] البته برای قرن ها اروپاییان با این گربه سان خجول آشنا شده بودند. بر دیواره مقبره های «اتروسکیان» در شمال ایتالیا نقش پلنگ مشاهده می شود. رومیان که روزگاری از فرط شوکت و بزرگی تمامی سواحل مدیترانه از «ستون های هرکول» (جبل الطارق امروزی) تا ساحل اسکندریه را در زیر پرچم خود داشتند، برای نمایش های خونبار خود در آمفی تئاترها از شمال آفریقا به ویژه لیبی جانورانی چون شیر، خرس قهوه ای، فیل شمال آفریقا و پلنگ را وارد می کردند. شاید وجود انواع جانورانی چون شیر و پلنگ و گراز در لیبی برای خوانندگان قابل باور نباشد ولی این دریای سوزان شن، روزگاری انبار غله و سبد نان امپراتوری روم بوده است. فشار و بهره کشی بیش از حد از زیستبوم شکننده باعث نابودی زیستگاه ها و زیستمندان آن شده است. در موزائیک کاری های ویلاهای رومی در سواحل لیبی صحنه های شکار شیر و پلنگ و «خر وحشی نوبی» و «آنتیلوپ بوبال» (هارته بیست آفریقای شمالی) یادآور شکوه از دست رفته این سرزمین است. از اوایل قرن پانزدهم که ترکان عثمانی در مدت سه دهه از شبه جزیره سینای مصر تا مرز مراکش قدرت خود را تثبیت کردند، فشار بر گونه های گوشتخوار به دلیل قانون شکار جانوران درنده و پرداخت جایزه افزایش یافت. آخرین شیر لیبی در یکی از شب های سال 1700 میلادی به دست روستائیان خشمناک از دست دادن دام های خود، شکار شد. از سال 1830 و تسخیر الجزایر به بهانه مبارزه با دزدان دریایی توسط دولت فرانسه و تحت الحمایه قرار گرفتن بای نشین تونس در سال 1880 و سلطان نشین مراکش در سال 1911 و مهاجرت فرانسویان به نواحی شمالی الجزایر زنگ خطر واقعی برای تمامی گونه ها به صدا در آمد. بین سال های 1870 و 1880 تنها در شمال الجزایر 200 شیر برای دریافت جایزه 50 فرانکی شکار شدند. در تمام دنیا شرط ثبات جمعیت پلنگ سازگاری با شرایط دشوار و تغییرات در زیستگاه است. هرچند تا سال 1870 «خرس قهوه ای بربری» و تا سال 1940 «شیر بربری» و «یوز پلنگ» در سلسله جبال «اطلس» نابود شدند ولی هنوز «پلنگ بربری» با چنگ و دندان برای نجات نسل خود می جنگید. در مناطق کوهستانی و یا جنگلی این حدود «گراز بربری»، «قوچ بربری» (آئوداد)، «گوزن سرخ بربری» و «ماکاک بربری» (تنها نخستینی شمال آفریقا) طعمه پلنگ را تشکیل می دادند. شکار پلنگ بربری توسط شکارچیان فرانسوی در الجزایر 1930 تا 50 سال گذشته هنوز گزارش شکار پلنگ در نواحی کوهستانی شمال الجزایر به گوش می رسید ولی در سال 2005 ناباورانه دانشمندانی که در کوهستان «تاسیلی» در جنوبی ترین نقطه الجزایر مشغول پژوهش درباره چگونگی وضعیت «یوز پلنگ صحرایی» بودند سرگین و رد پا هایی پیدا کردند که پس از بررسی دی.ان.ای وجود پلنگ در این کوهستان خشک و در دریایی از شن های سوزان ثابت شد. آخرین گزارش مشاهده پلنگ در مراکش مربوط به سال 1993 در منطقه حفاظت شده «تمگا» با وسعت هشت هزار و 500 هکتار است و در سال 1999 تنها ماده پلنگ بربری موجود در اسارت پس از سال ها تنهایی در آمریکا در گذشت. در اوایل قرن بیست و یکم گروهی از محققان اسپانیایی موفق به مشاهده رد پا و پس از آن فیلم برداری از پلنگ در کوه های مراکش شدند. به دلیل کوهستانی و برفگیر بودن زیستگاه تا مدت ها گمان می رفت که پلنگ شمال آفریقا زیرگونه مجزایی از نمونه های جنوب صحرا است ولی در بررسی های ژنتیکی سال های اخیر ثابت شده که پلنگ بربری نیز به جز برخی تفاوت های ساختاری، از جنس «پلنگ آفریقای غربی» است و تنها گسترش صحرای کبیر آفریقا و خشکی مفرط در شش هزار سال گذشته زیستگاه های مدیترانه ای را از سواحیلی مجزا کرده است و کوهستان هایی چون «تاسیلی» و «هوگار» و «ترمیت» به گونه ای چون زنجیری گسسته بین دو جمعیت قرار گرفته اند و آخرین بقایای زیستبوم 10 هزار سال پیش ساوانی سرسبز که امروزه بیابانی سوزان شده را در خود جای داده اند.