جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'کیفیت محیطی'.
3 نتیجه پیدا شد
-
مقاله کیفیت محیط شهری, مطالبه معوقه شهروندان
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات طراحی شهری
مدتی است که دوران سیطره کمیت به سر آمده است. باید به کیفیت های محیطی توجه کرد. این خواست شهروندان ماست و وظیفه طراحان شهری، برنامه ریزان و معماران آینده. هنوز دانش طراحی شهری با فعالیت طراحی شهری در هم می شوند. از آن بدتر، وظیفه طراحی شهری را محدود به جداره سازی و در بهترین حالت طراحی فضاهای شهر می دانند. برخی نیز آن را مترادف زیباسازی قرار می دهند و برخی پرداختن به جزئیات شهری را طراحی شهری می دانند. محور اصلی مبحث طراحی شهری کیفیت است. برای گریز از ایستا انگاری دانش طراحی شهری باید سیر تحول، تطور مفهوم کیفیت فضایی و تأثیر زمان را بر آن در نظر گرفت. کارشناسان و مدیران طراحی شهری امروزه به بیماری سیطره کمیت دچار شده اند، دلمشغولی اصلی آنان حل مسایل کمی است و به پیامدهای کیفی تصمیمات خود توجهی ندارند. هنوز رابطه کمیت و کیفیت به خوبی درک نشده است. این تفکر که هرچیز فقط از مقدار (چندی) درست شده، و اینکه همین چندی (مقدار) از هر چیز، قابل درک، دریافت و برنامه ریزی است، اولویتی برای کمیت بخشیده که به فجایع عملی کنونی انجامیده است. بیشتر کارشناسان و مدیران با کمیتها کلنجار می روند. اما مردم به کیفیتها توجه دارند. افراد برای خلوت به محله مسکونی و خانه خود پناه می برند و در برابر برای انبساط و تجمع و تعامل اجتماعی به خیابان می ریزند. هنوز باور داریم که کارها را رأسا انجام می دهند، و هنوز ادعا می کنیم که فلان شهر یا فضاهایش را فلان شاه یا مرد قدرتمند ساخته است. باور نداریم که ساختن امری گروهی است و نیازمند تخصصهای متفاوت؛ و آنچه به تحقق پذیری و موفقیت طرح می انجامد، داشتن هدفی مشترک و هماهنگی است. طراحی شهری نه به دنبال ایجاد فضاهای پر خرج و فاخر است و نه هدفش ایجاد فضاهای زیبا به معنای خوشگل و چشم نواز. زیبایی دلمشغولی اصلی طراح شهری نیست و کیفیاتی مانند، هویت، وحدت، نقش انگیزی و حس مکان برای اون مهم تر است. دهه شصت و هفتاد میلادی دوران تغییر الگوها و الگو واره ها و خوانش تازه ای از زمان و مکان بود. حاکمیت مطلق عقل به زیر سوال رفت و دوباره عاطفه به عنوان همزان عقل با آن همتراز گردید. مشخص شد که نه تقدمی برای کیفیت یا کمیت وجود دارد و نه فرم تابع عملکرد است و نه عملکرد تاب فرم. بدین ترتیب مولفه سومی به نام معنی مطرح شد که اهمیت آن به هیچ وجه کمتر از فرم و عملکرد نیست. امروزه طراحی شهری به دانشی تبدیل شده است که با آغوش باز هرگونه دانش و تجربه ای را که مربوط به جامعه انسانی و محیط زندگی اوست پذیرا می شود و آن را در جهت غنی کردن خود و بستر زندگی شهروندان به کار می گیرد. در عمل نیز معماری بولدوزری تقبیح گردید، و ارزش قدمت، ریشه، خاطرات، تصویر ذهنی، مقیاس انسانی، دوباره بازشناسی و بازآفرینی شد. شعار شهر برای شهروندان و نه برای خودروی شخصی مورد توجه قرار گرفت. سالهاست که نیاز به ارتقای کیفیت احساس شده است. مدیران اسبق شهرداری تهران با تمهیداتی از زدن رنگ و لعاب، نصب پرچم و جداره سازی شروع کردند و تا آستانه طراحی شهری ادامه دادند؛ اما اکنون این روند، با تغییر مدیریت متوقف شده است. دانلود مقاله-
- 6
-
-
- مقاله شهرسازی
- مقاله طراحی شهری
- (و 17 مورد دیگر)
-
مدیریت آموزش مبتنی بر استراتژیهای راهبردی سازمان
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات مدیریت
تعاریفی که از کلمه مدیریت وجود دارد نشان می دهد که ماهیت وجودی آن از کنار هم قرار گرفتن و ترکیب شدن چندین عامل بر مدار هدف یا اهدافی مشخص شکل می گیرد. به اين معنا و با رویکردی استراتژيک می توان مدیریت آموزش را بر مبنای ارتباط بين ماموريت و استراتژي سازمان با نيازهای آموزشی نيروي كار حال و آينده تعریف نمود. این رويكرد به سازمان كمك ميكند تا اطمينان يابد كه آيا ميتواند برنامههاي كسب و كار آتی خود را در قالب هدفهاي مالي، توليدي، تركيب فرآوردهها، فنشناسيها و منابع مورد نياز بخوبي تعريف و به مرحله اجرا در آورد؟ مبناي نظري اين كار، تلفیق عملی نظام آموزش و فرایندهای آن با استراتژیهای راهبردی سازمان است و بر اين اساس اگر چه نظام آموزش بايد قادر باشد ضمن پاسخگويي به سوالات کلیدی و بررسي شيوه هاي بهبود عملکرد کیفی کارکنان، با فرصتها و تهدیدات محيطي، هماهنگي مناسب پيدا و ماموریت خود را در شرايط مختلف، منطبق با راهبرد كلي سازمان ایفا نماید ولی باید پذیرفت که بدون انجام مديريت مناسب كه مبناي آن تفكر استراتژيك است امكان برنامهريزي و اجراي متعهدانه وجود نخواهد داشت و طبیعی است آن دسته از برنامههايی كه فاقد اين مبنا باشند، از اثربخشي لازم برخوردار نبوده و بالطبع تامین کننده اهداف سازمان نیز نخواهند بود. مولفان در اين مقاله برآنند است تا ضمن بررسي چگونگي تعامل نظام آموزش كاركنان و استراتژيهاي سازماني، به تشريح مديريت آموزش و نقش آن در اين فرايند بپردازند. مقدمه امروزه این موضوع که عامل عمده تغيير در سازمانهای پیشرفته نيروي انساني می باشد یک واقعیت عینی است و اینکه هرگونه تغيير بدون پشتيباني منابع انساني در سازمان نهادينه نخواهد گردید تبدیل به یکی از باورهای اساسی گردیده است. بر این اساس نقش توسعه نيروي انساني در بهبود عملكرد سازماني بسيار مهم تلقی گردیده و كيفيسازی منابع انساني به يكي از پرشتابترين و مهمترين وظایف نظام آموزش کارکنان تبدیل گردیده است. این باور به سازمان كمك ميكند تا اطمينان يابد كه آيا ميتواند برنامههاي آتی كسب و كار خود را در قالب هدفهاي مالي، توليدي، تركيب فرآوردهها، فنشناسيها و منابع مورد نياز بخوبي به اجرا در آورد؟ مبناي نظري اين كار، تلفیق عملی نظام آموزش و فرایندهای آن با استراتژیهای راهبردی سازمان است و بر اين اساس اگرچه نظام آموزش بايد قادر باشد ضمن پاسخگويي به سوالات كليدي و بررسي شيوه هاي بهبود عملکرد کیفی کارکنان، با فرصتها و تهدیدات محيطي، هماهنگي مناسب پيدا و رسالت خود را در شرايط مختلف و منطبق با سياست كلي سازمان ایفا نماید ولی باید پذیرفت که بدون انجام مديريت مناسب آموزش كه مبناي آن تفكر استراتژيك سازمان است امكان برنامهريزي و اجراي متعهدانه وجود نخواهد داشت و طبیعی است آن دسته از برنامههايی كه منطبق با استراتژي نبوده و از يك سيستم مديريتي قوي بهره نمي برند، مطمئناً در زمینههای نیازسنجی، برنامهريزي و ارزشيابي فاقد اثربخشي لازم بوده و بالطبع تامین کننده اهداف سازمان نیز نخواهند بود. تلفیق آموزش با استراتژي، بيشک مرهون چالش عقلايي و گستردگي موارد استفاده آن در عمل است که سازمان را متوجه پيچيدگيهاي نظام آموزشي در گذشته، حال و آينده نموده و فرايند آموزش را با استراتژيهای راهبردي سازمان در هم ميآميزد. اين پيوند در مواقعی که سازمان و نظام آموزش اهدافي روشن و بينشي درست براي بهبود کیفی منابع انسانی نداشته باشند یا محيط بيرون سازمان متلاطم و پويا بوده و یا اینکه سازمان و نظام آموزش بيش از اندازه درونگرا بوده و تمرکز بيش از حد روي جزئيات و مشکلات کوتاهمدت داشته باشند کارساز و کارگشا خواهد بود.در واقع مديريت استراتژيک آموزش را ميتوان يک نوع بينش يا فلسفه براي حل مسائل و مشکلات نظام آموزش در ارتباط با محيط بيرون آن و فرایندی براي کسب موقعيتي مناسب در رقابت دائمي براي دستيابي به منابع علمي مورد نياز سازمان تعریف نمود.از اين رو مديريت آموزش بر مبنای راهبردهای عملیاتی را ميتوان هم عامل ایجاد تغييرات و هم تسهيل كننده اجراي استراتژيها و آمادهسازی سازمان براي تدوين برنامههاي عملياتي دانست، چرا که طراحی و اجراي هرگونه استراتژي در كل سازمان نياز به اتخاذ راهبرد براي منابع انساني بويژه در زمینه رفع كمبودهاي مهارتي آنان هم در فعاليتها و هم واحدهاي اصلي آنان خواهد داشت.- 5 پاسخ
-
- 1
-
-
- فن شناسی
- فناوری جدید
- (و 15 مورد دیگر)
-
فضاهای غیرقابل دفاع امنیت یکی از اصلی ترین عوامل پایداری جوامع امروز به شمار می آید و بدون ثبات و امنیت هیچ جامعه ای امکان رشد و تکامل نخواهد یافت. بدون امنیت دستاوردهای مثبت جای خود را به پیامدهای منفی می دهند و ناگواری ها و نابهنجاری های اجتماعی فراوانی پدید می آیند. طراحی شهری به مثابه حرفه-دانشی که دغدغه ارتقاء کیفیات محیطی در حوزه مولفه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را دارد، نقش مهمی در ایجاد امنیت یا ناامنی فضای زیستی شهری بر عهده دارد. یک طراحی شهری خوب می تواند گام موثری در ایجاد آسایش، آرامش و عدم بروز جرایم در مجموعه های زیستی باشد. این اقدام شامل طیف وسیعی از روش ها و تمهیدات طراحانه و برنامه ریزانه است که متناسب با ماهیت مسئله در پیش رو قابل تبیین است. امروزه وجود فضاهای رها شده، بدون نظارت و یا بدون امکان کنترل و نظارت همگانی در سطح شهرها مشکلاتی را برای مدیران و مسئولان شهری از یک سو و خود مردم از سویی دیگر به وجود آورده است. نویسنده: سمیه فتحی، کارشناس ارشد طراحی شهری دانلود مقاله
-
- 5
-
-
- فرو رفتگی فضا
- فضاهای قابل دفاع
-
(و 23 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فرو رفتگی فضا
- فضاهای قابل دفاع
- فضاهای نیمه عمومی
- فضاهای رها شده
- فضاهای عمومی
- فضاهای غیرقابل دفاع
- فضای شهری
- مدیران شهری
- مسئولان شهری
- مشکلات شهری
- نمایانی فضا
- نظارت همگانی
- کیفیت محیطی
- پایداری جوامع
- آسایش
- امنیت
- تمرکز فضایی جمعیت
- تداوم بصری
- خوانایی فضا
- رشد بی رویه شهر
- زیست محیطی
- ساماندهی فضا
- ساخت و ساز بی رویه
- شهرسازی
- طراحی شهری